میلادباسرسعــادتِبنتموسےابنجعفر(ع)؛
اُختالرضــا😍🎉؛
حضرتمعصومہسلاماللہعلیہا
روبہمحضــرولےنعمتمانآقــاامامرضا
علیہالسلاموامامزمانعجاللہتعالےٰفــرجہالشـریــف🌿
وشمادوستدارانآلاللہ،تبریڪو
تہنیتعــرضمینماییم💗|••
#یافاطمةاشفعــےلنافےالجنة💜
#کرامات_شهدا
شانزده سال بيشتر نداشتم ڪه «محمدرضا غفاري» براي خواستگاري💍 به منزل ما آمد،
گويي كار خدا بوده كه مهر خاموشي بر لبم🤭 نشست،
و او را به عنوان همسر آينده خود قبول كردم😍
پس از ازدواج وقتي از او پرسيدم، اگر من پاسخ مثبت نمي دادم، چه مي كردي؟ 😉
با خنده😊 گفت: قسم خورده بودم، تا هشت سال ديگر ازدواج نكنم🙄😍
دقيقاً هشت سال بعد با عروج🕊 آسماني اش سؤال بي پاسخم را جواب داد.
هنوز وجود او را در كنار بچه هايم احساس مي كنم🍃
درست پس از شهادت محمدرضا درباره سند خانه مشكل داشتيم،
يك شب او را در خواب ديدم ڪه گفت:
«برو تعاوني، نزد آقاي... و بگو... در اين جا، تأملي كرد🤔 و گفت نه نمي خواهد، شما بگوييد،
مشكل را خودم حل مي كنم
ناگهان از خواب بيدار شدم🌱
چند روز بعد وقتي به سراغ تعاوني رفتم، گفتند:
ما خودمان از مشكلاتان خبر داريم، همه ي كارهايش در دست بررسي است🥀
#راوے : همسـر شهيد محمدرضا غفاري
*
▪️❤🌿▪️
*#شہیدچمران°چہزیبامیگہ🌸:
حسیـنجانم...
دردمندم...
دلشڪستہام...💔
واحساسمےڪنمڪہ
جزتو،و راهتــو دارویےدیگرتسڪینبخشِ
قلبسوزانمنیست...🍃
#ماملتامامحسینیم🥀
🌹اےآفرینندهے حُسِین!
یڪ حُسِینآفریدے ویڪ عالم را اسیر عشقش ڪردے
↻من فداے این آفریدهات
ڪہ حُبّش جہانم را معنا ڪرد..(:🌏
#قصہعشقمگربےٺوشنیدندارد؟♥️
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
از لحاظ روحی یکی رو میخوام
که تا حرف زد، بزنم از وسط به
دو قسمت مساوی تقسیماش کنم!
#انتخآبات
اگہدرستانتخآبکنیمزندگیموטּهمدرست
میشہامابریمسراصلمطلبیهعدهمیگن
همہنامزدهامثلهمدیگههستند🚶🏻♂
مثلاینمیمونہکہبگیمهمہزدواجها
آخرشطلاقہخبایندرستنیست🌿!
اینپیشبینیهاهمیشهدرستازآبدرنمیاטּ
شماهیچوقتنمیتونیدنسخهدومیهآدمی
پیداکنید!!پسبهاینفکرنکنهمہمثلهمدیگہاند
دنبالکسۍباشکهمیخواۍ..
خواستنتوانستناست😌✌️🏻!!
☺️🌺☺️
#طنز_جبهه
از سنگر اومدم بیرون حمید که یه بچه شوخ و باحاله جلومو گرفت گفت حاجی
مسئله تون🙄☝️
خندیدم گفتم بفرما☺️
گفت حاجی من چند شبه خوابم نمیبره
گفتم چرا کسالت داری؟
گفت نه حاجی فکر شما نمیذاره بخوابم😩
گفتم فکر من چرا؟😳
گفت دلمو دریا زدم بیام امروز داستانو تموم کنم چشام از بیخوابی ناله میکنه 😩
گفتم باشه اخوی بگو درخدمتم
گفت حاجی چندوقته زندگی برام نذاشتی
همش دارم فکر میکنم شما که ریشاتون اینقدر بلنده شبا میخوابی پتو رو میدی رو ریشات یا میدی زیر ریشات 🤔😜🤪
گفتم ای شیطون مارو گرفتی😅
گفت نه والله بگین خب😌
گفتم فردا بهت میگم
فردا شد حمیدو صداش کردم گفتم بر پدرت صلوات ،دیشب یکساعت درگیر بودم
گفت حاجی واس چی؟
گفتم از دست تو با اون سوالای هچل هفتت😁
پتورو میدادم رو ریشام میخواستم خفه شم😂
پتورو میدادم زیر ریشام یخ میکردم😅
خلاصه راه رفتن خودمم فراموش کردم شبای قبل چحور میخوابیدم😂
حمیدم از خنده ترکید 😁😂و ازاینکه یه سوژه برا بچه ها پیدا کرده بود با خنده از من خدافظی کرد بره منتشر کنه😂
#ارسالی
#فرزندان_حاج_قاسم
╔━━━━━✦━━━━━━━╗
🕊@Childrenofhajqasim1399🌷
╚━━━━━━━━➤━━━━╝
#انتخآبات
اگہدرستانتخآبکنیمزندگیموטּهمدرست
میشہامابریمسراصلمطلبیهعدهمیگن
همہنامزدهامثلهمدیگههستند🚶🏻♂
مثلاینمیمونہکہبگیمهمہزدواجها
آخرشطلاقہخبایندرستنیست🌿!
اینپیشبینیهاهمیشهدرستازآبدرنمیاטּ
شماهیچوقتنمیتونیدنسخهدومیهآدمی
پیداکنید!!پسبهاینفکرنکنهمہمثلهمدیگہاند
دنبالکسۍباشکهمیخواۍ..
خواستنتوانستناست😌✌️🏻!!
ازهمـینالان . . .
دارمتصـورمیکنمخودمرو . . .
تویبینالحرمین ؛
همـونخیابونبهشتی(: . . .
نگـاهممیـخورهبهپرچمیاحسین
پاهایخستهامسستمیشن ؛
همونجاروبهگنبدتونزانومیزنم
اشکپشتاشک
یهبغضسنگینیکهحدودیڪساله
تویگلومهرومیشڪنم . . .
ایناشڪهانمیزارنگنبدتروقشنگببینم
دستوپامروگممیکنم . . .
تویهمونحال . . .
یهوباذوقوشوق بگم . . .
ڪربلاترودیدمیاحسین(((:
اونگنـبدقشنگتونرودیدم😍'
بهقولتعملکردیارباب❤️!