#تلنگر .‹♥️🌱› • جورےباش‌که‌ھروقت حضرت‌مهدے؏ج یادطٌ‌افتاد؛ بالبخندبگه‌خداحفظش‌کنه:) کپی آزاد حلال✔️

#اندکی_تفکر چقدر برای اعتقاداتت وقت گذاشتی؟؟؟ عشاق الحسین

__

وقتی... #آخرالزمان عشاق الحسین

همین الان.. عشاق الحسین

یه سر دسته... #گاندو #مدیر عشاق الحسین

کنایه سنگین انیمیشن ایرانی شهرموشکی به حسن روحانی و ظریف و دار و دسته‌یشان عشاق الحسین

انمیشن زیبایی هست...🙂 به کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان پیشنهاد میکنم که این انیمیشن رو ببینید🙃♥️ #مدیر

هم اکنون شبکه۱ سخنان رئیس‌جمهور اقای رئیسی به ضورت زنده

Γ🌱•• بسم رب الحسین سرصبح بردن نام حسین بن علی میچسبد! سلام بدیم به آقا🌸✋🏽 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن |صبحت بخیر آقای من♥️🌿| 「eitaa.com/Childrenofhajqasim1399

‹ما میتونیم از همونجایی که زخم خوردیم باز هم جَوونه بزنیم☘› #صبحتون ،منور به نورپروردگار

۲ نفر دیگه تاا ۲۳۰ تایی شدنمون😍🌸

#تلنگرانه🖤🌾 نمازش ک تمام شد چادر را تا کرد و گذاشت در سجاده ... موهایش را پریشان کردسرخاب سفیدابی کرد و وارد مجلس مهمانی شد !💔 فرشته سمت چپ لبخند تلخی زد و ب فرشته سمت راست گفت : انگار فقط خدا نامحرمـه ...!😏😔 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌ ‌‎‌عشاق الحسین

#تلنگرانه🌳 کےفڪرشومیڪرد‌یه‌روز ✨ڪرمان✨ بشه شهربه‌این‌مهمی..! که‌به‌هرڪس‌بگےڪرمان‌زندگۍ‌میکنم‌بگه خوشبحالت‌وبرام‌دعا‌ڪن..!💙ジ #حاج‌قاسم🍃✋🏻 عشاق الحسین

#حاج_حسین_یکتا:) بہ هر ڪی میخواے حاݪ بدی حاݪ بده؛ اما بہ شیطوݩ حال نده👹 از هر ڪی میخواے حال بگیری حاݪ بگیر؛ اما حاݪ امام زمانٺ(عج) رو نگیر ...💔 باچی؟ با گناه ...😔 #دݪ_نشکونیم ... عشاق الحسین

آن کس که بگیرد به دلم ،جای تو را کیست ؟ چون تنگ شده دل ؛جای کسی نیست ..! شهید محسن حججی #پروفایل #گمنام @Childrenofhajqasim1399

یڪ‌محبت‌میڪنی‌ماراحرم‌ دعوت‌ڪنی؟ گریھ‌کردن‌برشماگفتی‌اثرداردحسین..💔(: صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدالله..🌿 #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع

هر روز... روز ِتوست هر ثانیه وُ دقیقه ... بهِ بهانه‌ی نام وُ یادت نان بر سفره‌مان است و دل‌ِمان ... قُرصِ قرص است از این‌که امام زمان داریم! از پدر مهربان‌تَر... از مادر دل‌سوزتَر... و رفیقی شَفیق ؛ خوش ‌بحال ما که |تو| را داریم. عشاق الحسین

دختر خانمی که توسط مداحی (شهید گمنام) در اردوی راهیان متحول شد(:

وداع مادر #شهیدمهدی_مکرمی با فرزندش 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 مراسم تشییع پیکر پاک شهید امروز ساعت ۹ صبح از مقابل سپاه ناحیه خمین برگزار گردید .روحش شاد😭😭😭😭😭 شادی روحش صلوات🤲🤲

♨️ پخش « سرجوخه » به تعویق افتاد / #سریال امنیتی جاسوسی احمد معظمی فعلا پخش نمی‌شود 🔹 سریال «سرجوخه» ساخته جدید احمد معظمی که طبق اعلام شبکه سه قرار بود از سه شنبه ۲۷ مهرماه روی آنتن برود؛ فعلا پخش نمی‌شود 🔸 طبق اطلاع رسانی شبکه سه که از طریق زیرنویس و پخش تیزر انجام می‌شد؛ قرار بود سریال جدید «سرجوخه» به کارگردانی احمد معظمی از سه شنبه ۲۷ مهرماه هر شب ساعت ۲۰.۴۵ روی آنتن برود؛ اما طبق آخرین تصمیمات قرار شده تا پخش این مجموعه امنیتی-جاسوسی مدتی به تعویق بیفتد 🔹 هنوز زمان پخش مشخصی برای این سریال اعلام نشده است، «سرجوخه» براساس متنی از حسین امیرجهانی برای پخش در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه ای آماده می شود #سرجوخه 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo

✍️#داستان 👈راضی بودن به رضای خدا پسری از امام حسین (علیه السلام) درگذشت، اما اندوهی در او دیده نشد. از این رو، ایشان مورد عتاب قرار گرفت. امام فرمود: ما خاندانی هستیم که از خدای می طلبیم و به ما عطا می کند، اما اگر چیزی بخواهد که او دوست دارد و ما آن را خوش نداریم رضایت می دهیم. منبع: مقتل الحسین للخوارزمی، موفق بن احمد خوارزمی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله درباره هیچ رخداد و پیشامدی نمی گفت کاش جز این اتفاق می افتاد. 📚بحارالانوار/ 71/157 #ادمین_یازهرا @Childrenofhajqasim1399

📖#داستان 💠اين بار مهمون من ✍️صاحبدلی گفته :هفت يا هشت سالم بودم، براي خريد ميوه و سبزي به مغازه محل باسفارش مادرم رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهي کنن! پنج تومن پول داخل يه زنبيل پلاستيکي قرمز رنگ که تقريباً هم قد خودم بود با يه تکه کاغذ از ليست سفارش... ميوه و سبزي رو خريدم کل مبلغ شد سي و پنج زار. دور از چشم مادرم مابقي پول رو دادم يه کيک پنج زاري و يه نوشابه زرد کانادادراي از بقالي جنب ميوه فروشي خريدم و روبروي ميوه فروشي روي جدول نشستم و جاي شما خالي نوش جان کردم. خونه که برگشتم مادر گفت: مابقي پولو چکار کردي؟ راستش ترسيدم بگم چکار کردم، گفتم بقيه پولي نبود... مادر چيزي نگفت و زير لب غرولندي کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاري که کرده بودم و کسي متوجه نشده بود احساس غرور مي‌کردم اما اضطراب نهفته اي آزارم مي‌ داد. پس فردا به اتفاق مادر به سبزي فروشي رفتم اضطرابم بيشتر شده بود. که يهو مادر پرسيد آقاي صبوري ميوه و سبزي گران شده؟ گفت نه همشيره. گفت پس بقيه پول رو چرا به بچه پس ندادي؟ آقاي صبوري که ظاهراً فيلم خوردن کيک و نوشابه ازجلو چشمش مرور ميشد با لبخندي زيبا روبه من کرد گفت: آبجي فراموش کردم ولي چشم طلبتون باشه. دنيا رو سرم چرخ مي‌خورد اگه حاجي لب باز مي‌کرد و واقعيت رو مي گفت به خاطر دو گناه مجازات مي شدم، يکي دروغ به مادرم يکي هم تهمت به حاج صبوري! مادر بيرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجي روبه من کرد و گفت: اين دفعه مهمان من! ولي نمي دونم اگه تکرار بشه کسي مهمونت ميکنه يا نه!؟! بخدا هنوزم بعد 61 سال لبخندش و پندش يادم هست! بارها باخودم مي گم اين آدما کجان و چرا نيستن؟ چرا تعدادشون کم شده آدمهايي از جنس بلور که نه كتاب هاي روان‌شناسي خوندن و نه مال زيادي داشتن که ببخشند؟ ولي تهمت رو به جان خريدن تا دلي پريشون نشه...! 💚يادشون بخير.