عالَم منٺظࢪ امـام زمان،
و امـام زمان"عج"
منتظرِ آدمایی ڪہ بلند بشن و
خودشـون ࢪا بسـازن... :)
📒 #استاد_پناهیان
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یااباعبدالله❤️
خواستم این
اربعیـــن🏴
را کربلا باشم نشد
از نجف، پای پیاده
کربلا باشم نشد
زائران بین نمازی در
حرم یادم کنید💛
هر نمازی خواستم در
کربلا باشم نشد
التماس دعا 🙏
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علامه_حسن_زاده_آملی
📌خودت را آلوده نکن، ابد در پیش داریم.
شادی روحشان صلوات🖤
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 التماس آمریکاییها به فرمانده ایرانی
فرمانده آمریکایی میگفت: «پیلیز» 😭
ما میگفتیم: «دونت جیلیز و ویلیز» 😂
خاطرهای جالب از امیر شهرام ایرانی
فرمانده نیروی دریایی ارتش
@Childrenofhajqasim1399
آمال|amal
🔴 التماس آمریکاییها به فرمانده ایرانی فرمانده آمریکایی میگفت: «پیلیز» 😭 ما میگفتیم: «دونت جیلیز
زیبا بود دوست داشتید ببینید...
https://harfeto.timefriend.net/16324911221739
حرفاتون😂☝️🏼
فقط لطفاً ادب را رعایت کنید...
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌱🌲 #قسمت_بیست_ششم مینا و مهری در دبیرستان سپهر،که اسمش بعداز انقلاب "صدیقه رضا
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌱🌲
#قسمت_بیست_هفتم
بعد از انقلاب در مدارس آبادان،معلّمها دو دسته شده بودند.گروهی طرفدارانقلاب و باحجاب،وگروهی که حجاب نداشتندو مخالف بودند.بعضی از معمعم های مدرسه ی راهنمایی شهرزادکه هنوز حجاب را قبول نکرده بودندبا انقلاب همراه نشده بودند،به امثال زینب نمره نمی دادندو آنها را اذیت می کردند.زینب روسری و چادر می زد.شهلا هم در همان مدرسه بود.شهلا یک روز برای من تعریف کردکه معلم علوم زینب، وقتی می خواسته درس ستون فقرات را بدهد،دست روی کمر زینب گذاشته و درس داده است.زینب آن قدر لاغربودکه بچه های کلاس می گفتند"از زینب می شود در کلاس درس علوم استفاده کرد."
زینب بعد از انقلاب ،تصمیم گرفت برای ادامه ی تحصیلبه حوزه ی علمیه برودو طلبه بشود.به رشته ی علوم انسانی،به درسهای دینی ،تاریخ،جغرافیا علاقه ی زیادی داشت.او می گفت" ما بایددینمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم" در آن زمان،زینب دوازده سال داشت و نمی توانست حوزه ی علمیه برود.شاید یکی از علتهای تصمیم زینب وجود کمونیستهادر آبادان بود.بچه های مذهبی بایدهمیشه خودشان را آماده می کردندتا با آنهابحث کنندو از آنهاکم نیاورند.زینب به همه ی ادمهای اطرافش علاقه داشت.یکی از غصه هایش عوض کردن آدمهای گمراه بود.بقیه های دخترهایم به اومیگفتند"توخیلی خوش بین هستی.به همه اعتمادمی کنی.فکرمی کنی همه ی آدمهارا می شوداصلاح کرد." اما این حرف ها روی زینب اثر نداشت.
زینب بیشتر از همه ی افراد خانواده به من و مادربزرگش محبت می کرد.دلش می خواست مادربزرگش همیشه پیش ما باشد.از تنهایی او احساس عذاب وجدان می کرد.یک سال که از انقلاب گذشته بودکه بیماری آسم من شدت گرفت.خیلی اذیت شدم.نمی توانستم نفس بکشم.تابستان که هوا گرم و شرجی می شد،بیشتربه من فشار می آمد.کتر به بابای مهران تاکیدکردکه حتماًچند روزی مرا بیرون از این آب و هوا ببردتا حالم بهترشود.
بعد از بیشتر از بیست سال که با جعفر عروسی کرده بودم،برای اولین بارپایم را از آبادان بیرون گذاشتم وبه یک سفر زیارتی مشهد رفتیم.از بچه هافقط زینب و شهرام را با خودمان بردیم. مادرم پیش بچه ها در آبادان بودکه آنها نبودن ما را احساس نکنند.من که آتش زیارت کربا از بچگی توی جانم رفته بودو هنوز خاموش نشده بود،زیارت امام رضا(ع)را مثل رفتن به کربلا می دانستم.
بعد از عروسی باجعفر،آرزو داشتم که ماه محرم و صفر توی خانه ی خودم روضه ی حضرت عباس(ع) و اما حسین(ع)و علی اکبر(ع) یگذارم و خانه ام را سیاه پوش کنم.سال های سال مستاجر بودیم و یک اتاق بیشتر در دستمان نبود.جعفرحتی از اینکه من تمام ماه محرم و صفررا سیاه می پوشیدم،ناراحت بود.من هرچی به اش می گفتم که من نذر کرده ی اما حسین ام و باید تا آخر عمرم محرم و صفرسیاه بپوشم،اوبا نارضایتی می گفت" مادرت نبایداین نذر را تا آخر عمرت می کرد"
یک شب از شبهای محرم خواب دیدم در حیاط خانه ی شرکتی بزرگ شده و یک آقایی با اسب داخل خانه شد.آن آقا دست وپایش قطع بود.بایک چوبی که در دهانش بود،به پای من زد و گفت" روسری ات را سبز کن" من می خواستم جواب بدهم که من نذر کرده هستم و بایددوپاه را سیاه بپوشم،اما او اجازه ندا وگفت" برای علی اکبرحسین، برای علی اصغرحسین،روسری ات را سبز کن" این را گفت و از خانه ی ما رفت.با دیدن این خواب فهمیدم که خدا و امام حسین راضی نیستندکه من بدون رضایت شوهرم دوماه سیاه بپوشم.خواب را برای مادرم تعریف کردم .مادرم گفت" حالا که شوهرت راضی نیست وناراحت است روسری سیاه را دربیار."
خوش هم رفت وبرایم روسری سبز خرید.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
🌀مارا به دوستانتون معرفی کنید🌀
🔰توبه شاهرخ در محضر #امام_هشتم علیه السلام
✅ #کاباره را رها کرد. بعد از مدتها دلش هوای #امام_رضا علیه السلام رو کرده بود
✳️کنار درب ورودی #حرم ، شاهرخ روی زمین نشسته بود. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود. خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد.
❇️مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.
🔹خدایا منو ببخش
🔸یا امام رضا به دادم برس.
🔹من عمرم رو تباه کردم.
👈شاهرخ در #مشهد واقعاً #توبه کرد و همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
💠پی نوشت:
آقا جانم با دل شاهرخ چه کردی که چنین متحول شد تا جایی که خدا او را به بهترین شکل ممکن پذیرفت.
🔺یا ضامن آهو، ضامن ما هم بشو تا دل ما هم حول حالنا الی احسن الحال بشه
🌷 #شهید_شاهرخ_ضرغام
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
🏴 زیارت اربعین از راه دور
♦️شخصی نزد امام صادق(ع) رفت وپرسید ما که نتوانستیم اربعین به کربلا برویم چه میشود؟
🌹امام زیارت اربعین را به او آموزش دادند و فرمودند:خداوند در روز اربعین فرشتگانی در عالم دارد که صبح سحر می آیند و تا غروبش در زمین هستند، حتی اگر از راه دور هرکس در قالب انجام دادن زیارت اربعین ارتباط دلی و قلبی برقرارکند، ملائک میآیند و آن زیارت را برمیدارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا(ع) میبرند و حضرت به آنان امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند. غصه نخور که نرفتی فقط دراین روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی. آه که میتوانی بکشی؟
چه بسا این آه(حسرت) ثوابش بیشتر از آن زیارت میشود.
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
آمال|amal
۱-سلاام نمیدونم😂 ۲-جواب دادم ۳-تشکر😐🌸اوممممم آهاااا فک کنم شناختمت الان میام سراغت😎😂 #مدیر
خداوکیلی کی هستی؟🤔😂من از ظهر تا حالا فکرم درگیره😑به اونایی که فک میکردم این پیامو دادن گفتم گفتن نه🤣😑 یا آیدی ات رو بزار تو ناشناس یا خودت بهم پیام بده ۱ساعت وقت داری😝از الان شروع شد
آمال|amal
『🌿...:)"』
شهیدجهادمغنیھ:" ••
⸤🎤بخشےازمصاحبھبامادرشهیدجهادمغنيھ⸣
مادرجهاددربارھچگونگےورودپسرشبھ
بخش جهادےحزباللھلبنانمےگوید: •••
«بعدازشهادتپدرشجوبدےبھوجودآمدھبود. غربےهاهرتهمتےبھعمادمغنیھمےزدندو
هر حرفےدربارھاشمنتشرمےڪردند. ••
ازاینڪارهایشانهمهدفداشتند.
هدفازبینبردنهماناثرےبودڪھدرپیام
سیدناالقائدآمدھبود. ••••
اینڪھمطمئنبودنداینخوناثرخواهدگذاشت
وبایدبھهرترفندےجلوےایناتفاقرابگیرند.
باآنشایعھوتهمتهاونسبتدادنهربدے
بھعمادمغنیھمےخواستن نگذارند •• شخصیتشدرچشممردمدنیاآشڪارشود. •
مےخواستنداوراتروریستےڪھبراے
اهدافشهرجنایتےمرتڪبمےشدھ
معرفےڪنندایننسخھامادرمنطقھجوابنمےداد.
پسبایدجوردیگرےعملمےڪردند. •••
درڪشورهاےمنطقھازایندرواردشدند
ڪھبیانڪنندعمادمغنیھچندهمسرداشتھ،
اهلفلانتفریحوفلانمسائل بودھ... ••
تابھمردممنطقھهمالقاڪنندڪھخیر! عمادمغنیھآنطورهاڪھشمافڪرمےڪنید •• همنبودھاست.مبارزوچنیننبودھاست.
مردےبودھبھدنبالخوشگذرانےهاوعیاشےخود..!»
"زندگےنامھوخاطراتفرماندھ🌿" ••
+ادامھدارد...:)!
#شهید_جهاد_مقنیه
(@Childrenofhajqasim1399)
✍ امام حسین علیه السلام فرمود:
هر کس گرهى از مشکلات مؤمنى باز کند و مشکلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح مىنماید.
📚مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۴۱۶،
خواستم این اربعین را کربلا باشم نشد
از نجف، پای پیاده کربلا باشم ، نشد
زائران بین نمازی در حرم یادم کنید
هر نمازی خواستم در کربلا باشم ، نشد
🏴اربعین حسینی تسلیت باد
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399