eitaa logo
{نـٰامـہ‌ای‌نـٰاشــنـٰاس²🤞}
113 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
640 ویدیو
3 فایل
سلام کانال قبلیمون مسدود شده تا یکماه این کانالمون نیاز به حمایت داره🥺💔👋
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«شنبه»
پـٰاتوق‌دختران 🧕🏻🔥' چـریکی هاے‌خفن‌طورے😎🕶 ! منبـ؏‌عکس‌هاے‌ناب‌ومذهبیـ‌📸 🌱! ➺@Zynabjan🌻! پاتوق‌ے‌مشت‌چیریڪۍ‌جوون‌بھ‌ڪف✌️🏽 از‌شہادت‌هراسۍ‌نداریم. . .✊🏽 جوین‌رگباری👻 گنگـش ‌بالاس‌به‍‌مولـا😹 ➺ @Zynabjan🌻! جـووین‌بدھ‌تاپاڪ‌نڪردم😌`•
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«شنبه»
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ +بله؟ پوزخند کوچیک و شیطونی زدم _ خانم با عرض تسلیت باید بگم دخترتون رفته زیر تریلی و کتلت شده!! مامانم جیغی کشید و نتونستم خودم و نگه دارم و زدم زیر خنده. در رو باز کرد و رفتم داخل ولی با صحنه ای که دیدم... 😱😱😱👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3051749553C2e06e51e29 🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 رمانی که یه شبه ایتا رو ترکونده☝️🏻
هدایت شده از ☆♡بنرهای تبادلات آدرینا♡☆
پایان تبادلات پر جذب آدرینا♡ تمام کانال هایی که معرفی کردم از نظر اخلاقی و مذهبی تایید شدن✓ یه نگاهی به بنرها و کانال ها بندازید قطعا موندگار میشید☆ مدیرا نیم ساعت بعد بنر هارو پاک کنید و جذبا رو پیوی بگید♡ کانال شرایط و جذب هام: https://eitaa.com/joinchat/3319988375Ca244334e72 آیدیم: @pMFNMp
هدایت شده از ☆♡بنرهای تبادلات آدرینا♡☆
مدیران عزیز بعد نیم ساعت بنرها پاک بشه و جذب ها پیوی گفته بشه و یا بهم بگید چند نفر اومدن کانالتون وگر نه لف میدم❗️ راستی فعالیت کنید تا ریزش نداشته باشید🙂
4.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•▪︎• کلیپ استاد رائفی‌ پور ■□شرم نگاه ▫️خیلی وقت‌ها ما از نگاه یه سری از مردم خجالت می‌کشیم، اما... ♡°•حواسمون به ارباب باشه•°♡ ●○شرم کنیم از دیده گاه مَــهٔــدیْـــ 💕💞
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 دوست‌داری امام زمان را در چه حالتی ببینی؟ ملاقات‌خصوصی یا...💓 «♡حجت الاسلام پناهیان♡»
12.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روضه‌ها و اشک‌ها و عزاداری‌ها، که از هزار و اندی سال پیش، برای امّت حسین علیه‌السلام، پایه‌ریزی شد؛ تنها و تنها به یک هدف بود: که گوش قلبشان، برای شنیدن یک صدا، باز شود! 💥 اگر آنرا نمی‌شنوید؛ به عزاداری‌هایتان شک کنید!
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
●○مقام‌وعظمت‌حضرت‌زهرادرقیامت🙂✌️ «استادعالی» دست‌به‌دامن‌خانم‌شویم-!🙂💔
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥︎ مولای غریبم ، چشم براه شمایم!!🖐🏿 بسان روزه دار که در انتظار اذان ... بسان بیابان که در حسرت باران ... بسان بیمار که بیقرار طبیب ... بسان تشنه که در جستجوی آب ... بسان یتیم که در رویای پدر ... ای تمام آرزوی من، ای معنای بودنم، ای تمام هستی من، بسیار دلتنگم ، پس تو کجایی...؟!🚶🏿‍♂️ 🌤اللهم‌عجل‌لولیک‌فرج🌤 کاربه عشق امام زمان
هدایت شده از ☆♡بنرهای تبادلات آدرینا♡☆
شروع تبادلات پر جذب آدرینا♡ موقع تبم فعالیت ممنوعه ❌ شرایط: آمار +50 باشه کمتر حقوقی♡ اینفو عضو باشی♡ جذبتو حتما حتما بهم بگی♡ بقیه ی شرایط اینفو سنجاقه بخونید بعد از مطالعه ی شرایط، شرایط رو داشتید پیوی در خدمتم✓ اینفو: https://eitaa.com/joinchat/3319988375Ca244334e72 آیدیم: @pMFNMp
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«یکشنبه»
اِریام (به معنی بچه آهو های سفید🤍) . اینجا یه پنجرس برای حال خوبتون 🥰 📚📦💖😍 ارسال به سراسر کشور 🌐✌🏻 پیج اینستگرام: ╭❀♡༺‌ @eryam.shop ༻‌♡❀╯ خبرای خوب تو راه هست پس سریع عضو شو https://eitaa.com/joinchat/2546991141C76ae088e37
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«یکشنبه»
... دوباره زیر لب به خاطر جدا بودن عروسی غرغر کردم که با یادآوری صورت معصوم و زیبای رضوان ، حرفم رو خوردم و لبخند زدم می دونستم تو لباس عروس و اون آرایش و گریمی که رو صورتش نقش می بنده زیباتر و معصوم تر می شه عروسی که به مدد پدرش که برادرم - مهرداد - رو از پدرم خواستگاری کرد ؛ شد عروسمون هیچوقت قیافه ی مهرداد رو از یاد نمی برم اون روزی که بابا اومد خونه و ماجرا رو براش گفت از قضا رضا برادر رضوان یکی از همکارای مهرداد بود رضوان هم چندباری که رفته بود پیش برادرش مهرداد رو دیده بود به قول خودش اوایل کار داشت و برای انجام کارش به محل کار برادرش رفت و آمد می کرد ولی بعد از اون این دلش بود که وادارش می کرد به هر بهانه ای بره اونجا. وقتی هم از مهرداد خوشش اومد و دید نمی تونه مثل دخترای دیگه راحت بره و حرفش رو به مهرداد بزنه با پدرش حرف می زنه آقای محجوب هم بعد از یه مدت تحقیق درباره ی خونواده ی ما و مهرداد ، تصمیم می گیره با پدرم صحبت کنه و یه روز با رفتن به محل کار بابا مهرداد رو خواستگاری می کنه اون روزی که بابا این موضوع رو تو خونه مطرح کرد ، مهرداد با ابروهای بالا رفته خیره شد به گل قالی مامان دهنش از تعجب باز مونده بود بابا لبخند می زد و من از شدت خنده دلم رو گرفته بودم باور نمی کردم یه روزی خونواده ای برای دخترشون برن خواستگاری و تا مدت ها این کار خونواده ی محجوب شده بود سوژه ی خنده ی من گرچه که با دیدنشون خدا رو شکر کردم که این کار رو انجام دادن چون به یقین کسی بهتر از رضوان نمی تونست عروس خونواده ی ما بشه ❤️🌹 @naheleayn