دو راز افراد موفق:👇
راز اول
سعی كن كارهایت را از صمیم قلب♥️ انجام دهی.
نه به صرف این كه ناچاری انجام دهی.
باید به كارت ایمان داشته باشی.
یك جریان آب ضعیف ، تنها نیمی از باغچه را آبیاری می كند.
راز دوم
همه چیز را همانطور كه هست بپذیر.
خواستن تنها، چیزی را تغییر نمی دهد.
خواستن، باد را از وزیدن باز نمی دارد و برف را به آب نبات تبدیل نمی كند.
اگر می خواهی چیزها را بهتر از خودشان تبدیل كنی، با آنها همان گونه كه هستند مواجه شو.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
معنی تقرب ونزدیکی به خدا:
ما درنمازمیگوئیم این نمازرابجا می آورم قربهً الی الله.یعنی برای نزدیک شدن وتقرب جستن بسوی پرورگارمعناومفاهیمی که این کلمات در عرف جامعه وجودداردگاهی سبب اشتباه می گردد.خیال میکنیم این مفاهیم اجتماعی که چیزبه چیزدیگری نزدیک میگردددرموردخداوند هم صدق می نماید،حال آنکه درموردخداوند سبحان حقیقت مسئله ای چیزدیگری است. اگرمثل عرف جامعه باشدکه هرخدمتکارصاحب مقامی ازهمه افرادبه اربابش نزدیک تراست! بله درعالم غیب درجات ومراتب هست.نه این که پروردگارلطف بیشتریا کمتری به ملائکه دارد ولی درخصوص انسان اینطورهست که براثر عبادت روح معنویت دراو بسوی خدابالامیرود بهرمیزان آدم درعبادات خُلُوص بخرج دهدوضع روحی وشکل عبادت واراده ومعنویت او متحول خواهدشد...
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده
در شب ظلمانیم ماه نشانم بده
سرخوشی این جهان لذت یک آن بُوَد
آنچه توراخوشتراست راه به آنم بده(مولوی)
کتاب:آشنایی باقرآن سوره حاقه شهیدمطهری
{جمهوری اسلامی ایران آغزظهوراست}
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ببینید| لحظاتی از سخنرانی حضرت آقا در حضور #شهید_رجائی درباره لزوم حمایت #دولت از #مستضعفین: آن کسانیکه باز این انقلاب را محافظت خواهند کرد، همین قشرهای مستضعفیناند
🌹صبر و انتظار فرج
♦️قالَ الرِّضا عليه السلام: ما اَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ اِنْتِظارَ الْفَرَجِ، اَما سَمِعْتَ قَوْلَ اللّه ِ تَعالى: «فَاْرْتَقِبُوا اِنّى مَعَكُمْ رَقيبٌ» حديث وَ قَولَهُ عَزَّوَجَلَّ: «فَانْتَظِرُوا اِنّى مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ» حديث، فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَاِنَّهُ اِنَّما يَجيئُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ، فَقَدْ كانَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ اَصْبَرَ مِنْكُمْ.
♦️ امام رضا عليه السلام فرمودند:شكيبائى و انتظار فرج چقدر نيكو است، آيا گفته خدا را شنيديد كه فرمود: «شما منتظر باشيد كه من هم با شما منتظرم» و همچنين فرمود: «انتظار بكشيد كه من هم با شما از انتظار كشندگانم»، بنابراين صبور باشيد، چون فرج بعد از زمان يأس و نااميدى مى رسد و افراد قبل از شما صبورتر بودند.
📚 بحارالأنوار، ج 52، ص 629
🔴امام خمینی (ره):
🌹حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام اللّه علیه مرقوم فرمود:
«شنیدم غلامان تو وقتى سوار مى شوى، تو را خارج مى کنند از در کوچک، آنها بخل مى کنند و مى خواهند تو به کسى چیزى ندهى. به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتى سوار شدى همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالى نکند مگر آنکه به او عطا نمایى. و از عموهاى تو هر کس از تو سؤالى کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستى بدهى، اختیار با تو است. و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیرى فرماید.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#امام_خمینی
شرح چهل حدیث، ص403
🌹 رهبرمعظم انقلاب، خطاب به خدام امام رضا(ع): دل ما آن جایی است که شما همواره در آنجا مشرفید
♦️ حقاً و انصافاً خدمت آستان مقدس امام هشتم عليهالسّلام وقتى با شرايط و شئون ويژهى آن انجام بگيرد، از بزرگترين ارزشها و بزرگترين افتخارات است و امروز چنين چيزى ميسور است و وجود دارد، بنده هم افتخار مىكنم اگر چه به نام و نه به عمل جزء شما هستم و مشرف به خدمت اين آستان قدسم ...
♦️اين سخن دل را با شما در ميان بگذارم كه دل ما آن جايى است كه شما همواره در آنجا مشرفيد و خوشا به حالتان و حقيقتاً شيرينترينِ لحظات براى بنده، آن لحظاتى است كه به آستان قدس مشرف مىشوم.
❤️یک کسی خدمت امام رضا (علیه السّلام) رسید، گفت: آقا من فقیر هستم، مشکل دارم، از جهت مالی چطور هستم و خانوادهی من چطور هستند، شروع به گفتن کرد.
♦️حجه الاسلام عالی : یک سینی انگور در مقابل امام رضا (علیه السّلام) بود، یک شاخهی انگور برداشت و به او داد. این شخص متعجّب شد. گفت: آقا من انگور میخواهم چه کار بکنم. زن و فرزند من گرسنه هستند، انگور چه فایدهای برای من دارد. این انگور را کنار گذاشت. امام هیچ چیزی نگفت. یک چند لحظه گذشت، یک کسی دیگر آمد وارد اتاق شد، آقا سلام علیکم. حضرت جواب سلام او را دادند. یک دانهی انگور به او تعارف کرد. برق خوشحالی در چشم آن تازه وارد جهید. گفت: آقا از شما ممنون هستم، من آمده بودم شما را ببینم امّا شما چقدر کریم هستی، یک دانهی انگور را میگیرم و به خانه میبرم و در یک ظرف آب میچکانم همه بخورند و خانواده تبرّک بشوند. امام شاخهی انگور را به او داد. گفت: آقا همان کافی بود، از شما ممنون هستم، شما چقدر کریم هستید، شاخه را گرفت. امام سینی انگور را به او داد. گفت: آقا من اصلاً آمده بودم خود شما را ببینم، دل من برای شما تنگ شده بود، شما چقدر کریم هستید. امام فرمود: یک کاغذی یک چیزی بیاورید. نوشت باغهای انگور خود را به این بخشیدم. گفت: آقا زبان من لال شد، دیگر اصلاً نمیدانم چطور میتوان تشکّر تو را بکنم. من آمده بودم شما را ببینم. امام فرمود: و آن زمینهای اطراف آن را. گفت: آقا من دیگر هیچ چیزی نمیتوانم بگویم.
♦️این طرف اوّلی که آن گوشه نشسته بود، دید عجب من محتاج بودم، امام همینطور خروار خروار دارد به این میبخشد. بلند شد گفت: آقا مثل اینکه ما محتاج بودیم، این آمده بود فقط شما را ببیند، دل او تنگ شده بود، من محتاج بودم. چرا به او اینقدر دادی؟ امام زیر آن نوشته اضافه کرد: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ»[سوره ابراهیم، آیه۷] من اوّل یک شاخهی انگور به تو دادم، تو اعتراض کردی، قدر ندانستی. یک دانهی انگور به او دادم، قدردانی کرد می خواهی اضافه شود؟! سنّت خدا این است که برکات خود را برای آن کسی میفرستد که شاکر باشد.