💎آقای رئیس جمهور! بگویید دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند!
در یکی از روزهای سال ۱۳۶۲، آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری خارج میشد. در مسیر حرکتش تا رسیدن به خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از طرف محافظها بود که چندنفرشان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی میگفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد: آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم
رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: چی شده؟کیه این بنده خدا؟
پاسدار گفت: نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد؟!
پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت:«حاج آقا شما وایسید، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آنها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی.
کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت، گفت: «حاج آقا! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط میخوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم، حالا می گه میخوام باهاش حرف هم بزنم»
رییس جمهور گفت: بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست.
لحظاتی بعد پسرکی ۱۲-۱۳ ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به رییس جمهور رساند.
صورت سرخ و سرما زدهاش، خیس اشک بود هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت: « سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد.
رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت: اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را...
ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: شما اسمت چیه پسرم؟ پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی گفت: آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.
آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت گفت: افتخار دادی پسرم. صفا آوردی. چرا این قدر زحمت کشیدی؟بچه ی کجای اردبیل هستی؟ مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت:«انگوت کندی آقا جان!»
رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت:بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم. آقای خامنه ای گفت:خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.
مرحمت گفت: آقا جان! من از اردبیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم. رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سرخوره بود درست کرد و گفت: بگو پسرم. چه خواهشی؟
آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند!
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایی انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت:
آقا جان! حضرت قاسم علیه السلام ۱۳ ساله بود که امام حسین ع به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم ۱۳ سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی دهد به جبهه بروم. هر چه التماسش میکنم،می گوید ۱۳ساله ها را نمی فرستیم.
اگر رفتن ۱۳ ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم را چرا می خوانند؟
حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت: پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است.
مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای. .. تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید
آقای خامنه ای خم شد، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت: « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان...
سه روز بعد، فرمانده سپاه اردبیل، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی(ره) حکم میآورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر ۳۱ عاشورا...
🥀شهید مرحمت بالازاده متولد 1349، شهادت 1363 در جزیر مجنون
🔰وعده هایی که پزشکیان داد
🔸برخی وعده هایی که مسعود پزشکیان در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به مردم داد:
🔺من نخواهم گذاشت فقرا و محرومین گرسنه سر را به بالین بگذارند.
🔺در ارتباط با یارانهها طبیعی است نباید به من و آدمهایی که ماشین آنچنانی سوار میشوند یارانه بدهند. باید از اینها که پولدارند بگیرند و به محرومان بدهند.
🔺در آموزش و بهداشت باور دارم باید همه از امکانات برابر و عادلانه برخوردار باشند.
🔺حقوق همه کارکنان دولت را مطابق با تورم سالانه افزایش خواهد داد.
🔺تغییری در قیمت بنزین نمید هیم؛ دروغ بزرگ افزایش قیمت بنزین برای تخریب آرای سرنوشتساز شما مردم عزیز طراحی شده است.
🔺ارزش پول ملی را افزایش می دهیم
🔺نه تنها راه شهید رئیسی در مسکن را پیگیری میکنم؛ بلکه آمایش سرزمینی را هم که در سیاستهای مقام معظم رهبری هست به شدت پیگیری میکنم. اگر آمایش سرزمینی را دنبال نکنیم آینده تهران با فاجعه روبرو خواهد شد.
🔺واردات خودروهای خارجی دست دوم خلاف کرامت و عزت و شأن مردم است؛ من واردات خودرو را آزاد میکنم.
🔺بازنشستهها بدون هزینه باید خدمات درمانی داشته باشند و باید بر اساس تورم حقوق بازنشستگان را افزایش دهیم.
🔺از اول گفتیم که سیاستهای کلی مقام معظم رهبری را طی خواهیم کرد. در نتیجه امکان ندارد که ما قانون را اجرا نکنیم.
🔺من تعهد میکنم تلاش کنم هیچ خانواده ایرانی نگران فرزند خود نباشد.
🔸آقای پزشکیان همچنین در تبلیغات انتخاباتی خود تأکید کرد با مردم صادق خواهد بود و به همه وعدههایش عمل خواهد کرد.
محمد جواد ظریف پدربزرگش بهایی وپدرش ساواکی بوده وهیچگاه امامخمینی رو قبل وبعد از انقلاب قبول نداشت..
ظریف (ابوموسی اشعری)مهره امریکایی ها وظیفه اش چیه!!!
وحشتناک اما واقعی از عمق یک فاجعه ملی
🔹 ظریف و مسئله نفوذ
جناب آقای ظریف ! آیا پدر بزرگ شما ، میرزا علینقی کاشانی ، از ارادتمندان عباس افندی یا همان عبدالبهاء ـ از سرکردگان فرقه ضاله بهائیت ـ نبود ؟!
🔹 آقای ظریف ! آیا پدر جنابعالی ، محمد علی کازرونی ، از طرفداران محمد رضای پهلوی و از ارادتمندان به خاندان سلطنتی نبود ؟! آیا برخی از دوستان صمیمی پدر شما ، مرتبط با ساواک نبودند ؟! آیا پدر جنابعالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، جزو مخالفین نظام جمهوری اسلامی نبود ؟!
🔹 آقای ظریف ! آیا جنابعالی در طی دوران تحصیل در دبیرستان علوی ، جزو هواداران شیخ محمود حلبی ـ سرکرده فرقه انحرافی انجمن حجتیه ـ نبودید ؟! و آیا در جلسات سخنرانی که در منزل شیخ محمود حلبی تشکیل می شد ، شرکت نمی کردید ؟!
🔹 آقای ظریف ! آیا برخی دوستان پدرتان که با ساواک مرتبط بودند ، پاسپورت و ویزای آمریکا را برای شما آماده نکردند ؟!
🔹آقای ظریف ! آیا در طی سال های 56 و 57 که هزاران تن از مردان و زنان مسلمان ایران توسط رژیم جلاد شاه قتل عام می شدند ، جنابعالی حتی یک روز هم در کنار مردم بودید ؟! یا اینکه در آمریکا در زیر باد خنک کولر مشغول فراگیری علم و دانش بودید ؟!
🔹آقای ظریف ! جنابعالی چگونه در مهر سال 58 از سفارت آمریکا در دانمارک ، یک روزه برای همسر خود ویزای آمریکا را گرفتید ؟ آن هم در شرایطی که طبق اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا در تهران ، مسئولین آمریکایی اعلام کرده بودند که در سال 58 فقط به آن دسته از ایرانیان ویزا خواهند داد که با آنان همکاری اطلاعاتی داشته باشند !
🔹 آقای ظریف ! چطور بعد از ماجرای تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان خط امام ، دولت آمریکا همه کارکنان کنسولگری ایران در سانفرانسیسکو ـ حتی آنان که پاسپورت سیاسی داشتند ـ را اخراج کرد ، اما از اخراج جنابعالی خودداری کردند ؟!
🔹آقای ظریف ! جنابعالی چطور حدود هفت سال در دفتر نمایندگی ایران در نیویورک ، به عنوان کارمند محلی و با ویزای دانشجویی کار می کردید و هیچ گاه توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا اخراج نشدید ؟!
🔹آقای ظریف ! جنابعالی در طی هشت سال جنگ تحمیلی ، حتی یک روز ـ تأکید می شود حتی یک روز ـ از فاصله 50 کیلومتری جبهه های نبرد حق علیه باطل عبور کرده اید ؟! البته شاید پزشک به شما توصیه کرده بود که تیر و ترکش برای بدن شما ضرر دارد و بایستی برای حفظ سلامت بدن خود ، در آمریکا در زیر باد خنک کولر ، همچنان مشغول فراگیری دانش باشید ؟!
🔹 آقای ظریف ! آیا طبق مطالب کتاب خاطرات شما ، مقامات سرویس اطلاعاتی شوروی در اسفند سال 66 ، در یک ملاقات رسمی با مقامات اطلاعاتی ایران ، اعلام نکردند که گزارش 7 اسفند 66 جنابعالی که برای وزارت خارجه ارسال کرده بودید ، دروغ بوده و در واقع با این کار ، صحنه سیاسی جنگ را به نفع صدام و آمریکا ، تغییر داده بودید ؟
🔹آقای ظریف ! وجود شماره تلفن مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در دفتر تلفن جنابعالی ، چه معنایی داشته است؟!
تثلیث اعتقادی نئولیبرالیسم
🔸نئولیبرالیسم یا جهانی سازی یا نومحافظه کاری یا بازار آزاد در تعهد به تثلیث خط مشی مشترکند.
تثلیث اشاره به سه گانه مسیحیت دارد.
🔸این تثلیث عبارتست از:
۱_ حذف حوزه عمومی و دولتی
۲_ آزادی عمل کامل شرکت ها
۳_ کاهش شدید هزینه خدمات رفاهی و اجتماعی دولت به حدی که از دولت جز اسکلتی باقی نمانَد
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
📹 بیژن زنگنه؛ متهمی که طلبکار شده است
🔸بیژن زنگنه بیشک یکی از مصادیق «پررویی نجومی» است. کسی که در ۸ دولت و طی ۲۴ سال بر کرسی وزارت تکیه زده اما نه تنها پاسخگوی عملکرد خسارتآفرینش نیست؛ بلکه این روزها طلبکار هم شده است.
🔸این مستند کوتاه را ببینید. قرارداد کرسنت، قراردادی برای فروش روزانه ۱۵ میلیون متر مکعب از گاز ترش میدان سلمان بود که در سال ۱۳۸۱ و در زمان وزارت بیژن زنگنه بین با شرکت کاغذی کرسنت پترولیوم امضا شد.
🔸وجود فساد در این قرارداد، ارزانفروشی گاز و عدم توجیه اقتصادی، وارد شدن خسارت به سایر قراردادهای ایران و تحکیم ادعای امارات درباره جزایر سهگانه از جمله ایرادات بزرگ قرارداد کرسنت بود.
🔸بازگشت بیژن زنگنه در وزارت نفت منجر به جریمه ۲.۴ میلیارد دلاری ایران در بخش اول پرونده کرسنت شده و برای بخش دوم نیز جریمه ۳۲ میلیارد دلاری روی میز قرار گرفت که البته دولت سیزدهم از محکومیت ایران جلوگیری کرد.
🔴 نرخهای جدید جرائم رانندگی اعلام شد
🔹سرپرست ریاست جمهوری مصوبه دولت درباره جزئیات نرخهای جدید جرائم رانندگی را ابلاغ کرد. این جدولها را به تفکیک کلانشهرها، شهرها و روستاها ببینید.
مهمترینها:
🔹عبور از چراغ قرمز: ۴۰۰ هزار تومان
🔹ورود ممنوع: ۲۵۰ هزار تومان
🔹توقف ممنوع: ۱۰۰ هزار تومان
🔹توقف دوبله: ۱۵۰ هزار تومان
🔹استفاده از موبایل: ۱۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان
🔹دنده عقب در بزرگراه: ۵۰۰ هزار تومان
🔹لایی کشیدن: ۵۰۰ هزار تومان
🔹نداشتن بیمه شخص ثالث: ۱۵۰ هزار تومان
سرعت غیرمجاز:
🔹تا ۱۰ کیلومتر: ۱۰۰ هزار تومان
🔹تا ۲۰ کیلیومتر: ۱۵۰ هزار تومان
🔹تا ۳۰ کیلومتر: ۲۰۰ هزار تومان
🔹تا ۴۰ کیلومتر: ۲۵۰ هزار تومان
🔹تا ۵۰ کیلومتر: ۳۰۰ هزار تومان
🔹بیش از ۵۰ کیلومتر: ۵۰۰ هزار تومان
رکورد:
رانندگی در حالت مستی یا روانگردان: یک و نیم میلیون تومان
عصر ایران: 🔹به این دو خبر توجه کنید:
اول: مصرف برق در ترکیه از مرز یک میلیون مگاوات گذشت و با افتخار این خبر را اعلام کردند.
دوم در ایران: مصرف برق به ۷۷ هزار مگاوات رسید و نیمی از استان ها را تعطیل کردیم و در بسیاری از مناطق روزانه تا ۶ ساعت خاموشی مردم را کلافه و گرفتار کرده است. این در حالی است که ما دومین دارنده ذخایر گاز در جهان هستیم و ترکیه وارد کنندهی گاز است.
دلایل اصلی اینهاست: منابع تولید برق در ترکیه متنوع است و ایران به رغم شرایط متنوع جغرافیایی نه.
چرا ترکیه با یک میلیون مگاوات مصرف برق، آخ نگفت
در ترکیه تنها 21.4 درصد برق از گاز تامین میشود در حالی که 36.3 درصد برق خود را از زغال سنگ و 19.6 درصد را از منابع آبی و 10.4 درصد از باد - بله باد- تأمین میکنند. 5.7 درصد هم از انرژی خورشیدی و 3.4 درصد از انرژی زمینگرمایی و 3.2 درصد از سایر منابع.
در ایران هم باید سهم انرژی خورشیدی و باد اضافه شود اما نشده چرا؟ چون متخصص میخواهد و متخصصین در حال مهاجرتاند. فناوری میخواهد و گرفتار تحریمایم.
آن کاندیدای محترم که میگفت 11 سال در سایه نشسته کاش به آفتاب میاندیشید و دولت همسو را به استفاده از منابع متنوع تشویق میکرد تا در ماه آخر با این وضعیت تحویل ندهند و تازه اسم این را میگذارند: اسب زین شده!
احتمالا به یاد دارید که در خانهها در دههی 70 روشنایی گاز هم پیشبینی میشد اما به مرور نیاز به آن رفع شد چون به صنایع برق و نیروگاهها توجه نشان دادند و به مرور هر چه وضعیت ارزی و مشکلات بیشتر شد مطالبات شرکتهای برقی را هم نپرداختند و حالا خیلیهاشان حاضر به همکاری نیستند.
این که مردم دست رد به سینهی شعارهای توهمی و تخیلی زدند و آدم غیرمتوهم را رییس جمهور کردند به خاطر این هم بود که برق میخواهند تا مثل ترکیه مصرف کنیم نه این که وقتی از 77 هزار مگاوات بالا زد عزا بگیریم. آب میخواهیم نه این که آب را صرف صادرات خیالی صیفیجات به روسیه کنیم.
خاموشیهای این روزها یک تلنگر جدی است تا بدانیم در دنیای واقعیتها زندگی میکنیم و باید - باید - با دنیا رابطه برقرار کنیم و به تعبیر دکتر پزشکیان از این قفسِ خود ساخته بیرون بیاییم.
کسب و کار و ساخت وسازها بر اساس برق است و دولت جدید باید خود را از گرفتاریها خلاص کند و به امور اساسی برسد. به جای این که ادارهی امور را به فارغالتحصیلان یک دانشگاه خاص بسپارد از متخصصین برجسته استفاده کند.
هیچ اتفاقی نمیتوانست وضعیت کشور را به اندازهی خاموشیهای اخیر و جاری توضیح دهد تا روشن شود اسب زین شده زمینگیر است و خدا را شکر که گرفتار توهمات نشدیم و تصور کنید باید به دنبال عمق راهبردی برق هم میگشتیم!
بازگشت به زندگی مستلزم بهبود سریع رابطه با جهان است. ما برق و روشنایی میخواهیم. آن بندهی خدا هم حق دارد همچنان در سایه بنشیند و به معامله با سریلانکا و صادرات صیفیجات به روسیه بیندیشد اما مردم ایران میخواهند زندگی کنند. با دنیا رابطه داشته باشند و از آفتاب و انرژی آفتاب بهره ببرند.
⚫ قاتلان کربلا، کمخطرترین دشمنان امام حسین علیهالسلام
✍ امام موسی صدر، کتاب سفر شهادت
حسین علیهالسلام سه گروه دشمن دارد:
1️⃣ دسته اول آنان که او را کشتند. این دسته کمخطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند.
2️⃣ دسته دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی که در اطراف قبر آن حضرت زندگی میکنند را مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند.
3️⃣ ولی دسته سوم که خطرناکترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین (ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهرهبرداریهای بیارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوء استفاده برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند.
من از خودم و شما سؤال میکنم ما از روز عاشورا چه بهرهای بردهایم؟ چه سودی به دست آوردهایم؟ چه استفادهای در عرصه عمومی و چه استفادهای در زمینه فردی بردهایم؟ اگر استفاده نبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم، من به شما خبر میدهم که این کار سودی ندارد؛ ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه میکنند و حسین را میکشند؟
روشن است که امام حسین (ع) الان نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خود امام حسین (ع) در دستان ماست: کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین (ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم ولی گناهانمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه میکنیم ولی در عین حال حسین را نیز میکشیم، زیرا تلاش میکنیم هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. انشاءالله که ما از این دسته نیستیم ...
التماس دعا
🔴 مهاجرت های برنامه ریزی شده و سازمان یافته .
🔺 هشدار "هارون معترف" روزنامه نگار افغانستانی به ایرانیان!
تجربه تلخ ما را تکرار نکنید!
طالبان چگونه شکل گرفت و بر افغانستان حاکم شد؟
پیامی برای عزیزان و همزبانان ایرانی ام.
در سالهای اخیر، و در زمان حکومت جعلی *کرزای* متعفن ، موجی از رفتنِ جوانان جنوب و جنوب شرق به شمال کشور (افغانستان) آغاز شد.
همه به یاد دارید که ویدیوهای جوانان طالب با ظاهری غیر مسلح به بهانه بیکاری و ناامنی در جنوب، شبکههای اجتماعی را پر کرده بود که جوانان افغان به استانهای شمال میرفتند.
بسیاری از آنها به بهانه کار در پوشش موبایل فروشی و دستفروشیها، قصد سفر به درههای هندوکش و کوهپایههای شمالشرق میکردند.
اتوبوسها روزانه این جوانان را با یک چمدان که چند پیراهن و تنبان داشتند از مسیر سالنگ به شمال انتقال میدادند .
انگار گنجی را در شمال گیر آورده اند از منابع طلا جمع شده.
دیری نگذشت که هیاهوی ناامنی در ولایات شمال اوج گرفت. *ولسوالی* ها یکی پی دیگر نا امن شد و حتا شماری از *ولسوالی* ها برقآسا به دست طالبان سقوط کردند.
هر چند نقشه ناامن سازی شمال و سرباز گیری برای طالب ها در زمان *کرزی* آغاز شد و *حنیف اتمر* این طرح را به پیشرفتهترین نوع آن، که انتقال تروریستها توسط چرخبالهای وزارت دفاع بود را عملی کرد،
اما انتقال نیروهای پیاده به طور دسته جمعی در سالهای اخیر توسط آن لجن تاریخ، صورت گرفت و نتیجه آن را همه دیدیم که سر و کله ملیشیاهای طالبان از گوشه و کنار شمال برآمد و سقوط شمال از طریق همین نیروها در تبانی با ناقلین همیشه در صحنه انجام یافت.
عین همان سناریو، این روز ها در کشور شما ایران تکرار میشود.
سیلی از جوانان افغان از ولایات پشتوننشین با همان ظاهر «فرهنگی»، به بهانه کار به ایران میروند و دست به دست هم پارکها و خیابانهای تهران و اصفهان و شیراز و… را اشغال کرده و راهپیمایی و دسته جات دوستی و اتحاد و همراهی تشکیل میدهند.
(کاملا برنامه ریزی شده و هدایت شده )
پیام من به سران دولت ایران و ملت ایران این است:
ضمن سپاسگزاری از دولت و مردم ایران که همیشه از مهاجران افغانستانی خود در هر شرایط حمایت کردند، جا دادند و مورد لطف قرار دادند، اما این را هم میگویم که مراقب پشت پرده این *مهاجرت های خیلی مشکوک و تجربه* شده باشند .
متاسفانه دولت ایران آنقدر خود را مشغول قضیه فلسطین و غزه و اسرائیل و آمریکا کرده که به خطر جدی تجربه شده طالب در زمان کرزای توجه ندارد.
این تجربه تلخ تاریخی را به مردم شریف ایران یادآوری میکنم که غفلت نکنید ،
روزی شما هم توسط نیروی به ظاهر مظلوم، ضربه خواهید خورد و اونوقت دیگر دیر است و کار از کار گذشته است.
مراقب باشید که این مهاجرتها میتواند مشکوک و توسط طالبان سازماندهی شده باشد.
پس ما صلح دوستان و تمدن و آرامش خواهان افغانستان نمیخواهیم سرنوشت یک کشور بدبخت، شکستخورده و جولانگاه ترور و تریاک شده در همسایهگی مان تکرار شود. این درست است که رژیم شما مخالفین و اپوزیسیون سیاسی خود را دارد که خواهان تامین عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی هستند، اما مسئله داخلی شما مربوط به خود شماست و مطمئنم هیچ ایرانی نمیخواهد تغییر نظام سیاسی از مسیر جنگ و خونریزی و خشونت رقم بخورد.
امیدوارم این پیام را هر ایرانی که خود را مسئول حراست از سرزمین شان میدانند جدی بگیرند. وگرنه مشخص است که «صلاح مملکت خویش خسروان داند».
ضمنا از هر سه افغانی که به ایران میروند یک نفر آنها طالب و آموزش نظامی دیده اند.
به هوش باشید...
من آن چه شرط بلاغ است با شما مردم و دولت ایران گفتم، خواه پند گیرید ، خواه ملال!