eitaa logo
این عماریون
351 دنبال‌کننده
220.6هزار عکس
59.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه دوست داشت حرم شود. هر چند نتوانست حرم باشدولی توفیق داشت که وطن شود. 🍃⚘🍃 به روایت از مادر : وقتی خواست در نیروی انتظامی فعالیت کنه باهاش مخالفت کردم و دوست نداشتم در این شغل باشه.گفتم که این شغل سخته اما علاقه ی بسیاری به شدن داشت و می گفت که می‌ خوام در این کنم. 😭 🍃⚘🍃 وقتی خبر رو دادند از هوش رفتم و چیز دیگری نفهمیدم و امروز هم مایه ی . 🍃⚘🍃 به ی بسیاری داشت و در عید نوروز که همه می‌ خواستند در کنار خانواده‌ هاشون باشند باید در محل خود حضور پیدا می‌کرد. 🍃⚘🍃 لایق بود و بالاخره نیز به رسید و این غم نبودش برای ما و همسر و فرزندش سخته. 🍃⚘🍃 نایبی وقتی متوجه شد که محموله‌ ای از مواد مخدر در کویر شهرستان خوسف قرار است جا به جا شود به دلیل آشنایی که با منطقه داشت به این ماموریت رفت. 😔 🍃⚘🍃
در والفجر 2 و 4 نيز در سمت گردان الشهدا ( ع )⚘ و در خيبر با سمت ف گردان اصغر (‌ع )⚘شركت داشت كه ایشان زخمي شدو به پشت منتقل شد. 🍃⚘🍃 اما بعد از دو روز استراحت در بيمارستان مستقيماً به برگشت، فرماندهي گردان قاسم ( ع )⚘را بر عهده گرفت، در بدر ،‌ گردان قائم (عج)♡بود كه طي اين عمليات از سر به شدت شد. 🍃⚘🍃 در اين زمان از سوي سپاه ، ‌ بالا تري چون تيپ يا طرح تيپ به ایشان پيشنهاد شد امابه واسطه اش به اصغر ( ع )⚘ نپذیرفت و در حد اين گردان در كربلاي 8 و نصر 7 شركت كرد. 🍃⚘🍃
خلبان شهید، ضیاءالدین ذاکر 🍃🌷🍃 در  شهریور ماه سال 1327 در روستای تازه کند از توابع شهرستان گرمی، استان اردبیل  متولدشد. دوران کودکی را تحت تعلیم وتربیت مادری مؤمن وسیده وپدری معلم و فرهنگی سپری کرد وسپس پا به مدرسه نهاد. سال اول ابتدایی را به جهت مأموریت پدر در شهر گرمی تحصیل  و سپس با انتخاب رشته وارد دبیرستان صفوی شد و دیپلم خود را با بالا از این دبیرستان گرفت. 🍃🌷🍃 ایشان به سبب و میل شدید باطنی به در این دوران رشته خلبانی را به عنوان آینده اش برگزید ودر سال 1345# به نیروز پیوست. 🍃🌷🍃 پس از اتمام تحصیلات و سپری کردن دوره های آموزشی در افسری تهران ازدواج کرد یک پسر و یک دختر به یادگار دارد. 🍃🌷🍃 پس از های فراوان ایشان جذب نیروز شد. یادگیری پرواز را به مدت شش ماه در گذراند و در بازگشت در رسته پرواز با "شینوک" در رزمی پشتیبانی هوا نیروز اصفهان مشغول شد. 🍃🌷🍃
در که شب اعدام تنظیم کرد، ، و بابت و را بود، نامه اش در شد. . اش حدود یک میلیون تومان برآورد می‌شد که در آن زمان پول هنگفتی بود. 🍃🌷🍃 به روایت از یکی از دوستان : رضایی یکی از شده‌ترین 15 1342# بودند، از خمینی و کاشانی بوده و دیرین در با داشتند. 🍃🌷🍃 اسماعیل از جمله کاشانی بود و به قدری به داشت که به منزل ایشان و آمد می‌کردند. 🍃🌷🍃 همچنین و زیادی به بروجردی داشت و تاثیر این عظیم‌الشان نیز به با فرقه ضاله بهائیت برخاست. 🍃🌷🍃 بعد از بروجردی، اسماعیل گمشده خود را در خمینی یافت و ایشان شد به طوری که در قیام 15 1342# در از ایشان وارد شد و در همان سال نیز به همین گردید. 😔 🍃🌷🍃
غروی کاشانی اسماعیل را فرامی‌خواند و به او می‌گوید به فکر از کاشانی‌ها باشید. در این هنگام اسماعیل می‌گوید: اگر اجازه بدهید از همه پذیرایی کنیم.» 🍃🌷🍃 غروی می‌گفت تا آن موقع من به این ندیده بودم. اسماعیل بلافاصله با طریقت که رئیس اتحادیه چلوکبابی‌های تهران بود تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد هرچه غذا دارند به عبدالعظیم🌷 بفرستند. 🍃🌷🍃 چند ساعت بعد کامیون‌های حامل دیگ‌های غذا در بستند و به همه غذا داده شد. آن که در مراسم پیکر کاشانی شرکت کرده بودند و اسماعیل به بود.😭 🍃🌷🍃 سرانجام حاج محمد اسماعیل رضایی هم، به با الله خمینی(ره)، و ملی در ۱۳۴۲# در سن ۳۸# سالگی و به رسید. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : در طول ­‌ هر 4 ­‌ها و ­‌ها می­‌خواندم؛ در این سوره نام بسیاری از پیامبران آمده» 🍃🌷🍃 من بود و من از او ، بچه­‌هایم پشت سر هم بودند، مجتبی یکسال، مرتضی دو سال و نیم و محمدرضا تقریبا 4 سال از او کوچکتر بود.» 🍃🌷🍃 زمانی که مرتضی به دنیا آمد مسئولیت نگهداری از او را در اتاق به می­‌سپردم؛ دیگر نمی­‌گفتم او است و باید بازی کند. به خیلی داشت اما من مانع شرکت او در تیم­‌های مسابقاتی می­‌شدم. 🍃🌷🍃 اصلا نمی‌­خواستم بچه­‌هایم دنبال ورزش بروند چون عقیده­­­‌ام این است که عمر هر ورزشی به صورت قهرمانی تا 35 سالگی است، اگر فرزندم علاقه­‌اش را روی ورزش معطوف کند باقی عمرش را می­‌خواهد به چه مسائلی بپردازد؟ بیشتر به داشت و حتی تا قبل از بچه­‌های خانواده از دامادها، پسرها و نوه­‌ها را در باشگاه اداره مخابرات جمع می­‌کرد و شب­‌های جمعه آنجا فوتبال می­‌کردند. 🍃🌷🍃
مدافع حرم، امیرعلی هیودی 🍃🌷🍃 حرم بود. در سال  ۱۳۶۰/۹/۱۶#  در خانواده ای متدین و آشنا با کلام الهی در شهرستان الیگودرز متولد شد. 🍃🌷🍃 دوران طفولیت را در زمانی سپری می کرد که پدرش در های سال مقدس در میدان علیه باطل مشغول از . 🍃🌷🍃 خانواده بود ،از در قرآن و های مذهبی داشت. 🍃🌷🍃 ♡ را میکرد و  به اطهار🌷 #امام حسین(ع)🌷 خاصی داشت در ماه در عزاداری #شرکت و می کرد. 🍃🌷🍃 دوران مدرسه و تحصیل خود را در شهرستان الیگودرز گذراند و در کنار تحصیل در میادین هم های خوبی داشت. 🍃🌷🍃 ایشان ۱۵ بود که پدرش را ازدست داد.😔 در سال 79# به پاسداران در آمد و اسلام را به تن کرد. 🍃🌷🍃
چند بار اسم می‌نوشت و هر بار بهش می‌گفتن آماده باش، بسیار و زده می‌شد و را می‌کرد ولی هر بار به می افتاد. 🍃🌷🍃 یک روز به او تماس گرفتم و گفت باز کنسل شد من از این بابت خوشحال شدم که متوجه این موضوع شد و با ناراحتی گفت شما راضی نیستی که من نمی‌توانم بروم.😔 🍃🌷🍃 نزدیک بود در حال آماده شدن برای نماز بودم که زیر لب گفتم به . بالاخره آن روزی که قرار بود به بره رسید. 🍃🌷🍃 حتی شدیدش به هم رفتن‌اش همیشه می‌گفت حسین(ع)🌷 مدام به یسنا می‌گفت کن بشه.😔 🍃🌷🍃 ساعات آخر بدرقه، از زیر قرآن که ردش کردم گفت برای آخرین بار این پله ها را با هم بریم...😭😭 🍃🌷🍃
دفاع مقدس، حسن مظاهری. 🍃🌷🍃 درتاریخ  ۱۳۳۵/۱۱/۲۵# درشهر مقدس قم، در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پس از دوران کوتاهی با خانواده اش عازم تهران شدند و در یکی از مناطق جنوب تهران ساکن شدند. دوران ابتدايي و راهنمايي رو گذراند، در دوران علاوه بر قابل تحسین در علم، خاصی نسبت به بیت🌷 و عزاداری و جلسات و... داشت. 🍃🌷🍃 ایشان با همکاری دوستانش برای و با اصول و اسلامی، به نام هیئت و المهدی♡ و آن را به عهده گرفت. 🍃🌷🍃 این در ایام و مذهبی، چه قبل و چه در زمان ، فعالیت های مختلفی جهت و اسلامی داشت. 🍃🌷🍃 و در هایی که علیه رژیم انجام می گرفت و در محل به به و می پرداخت. 🍃🌷🍃
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃
از در مختلف می‌کرد اما به طور رسمی از ۱۵# سال پیش به روی آورد و دلیلش هم زیاد و و و بود که خیلی دلشان می‌خواست ایشان مداح شود. 🍃🌷🍃 یکی از که بود در پیکر گمنام در حدود سال پیش سرود، شعر «واویلا از شهدا شدیم جدا» که بیشتر این را با آهنگ محزون عاشورای حاج محمود کریمی شنیده‌اند. 🍃🌷🍃 ایشان جان‌سوز استاد حاج‌ منصور ارضی، استاد میرزامحمدی را خیلی دوست داشت ، و حاج‌میثم مطیعی و حاج‌ محمود کریمی را می‌پسندید و بارز (ع)🌷 را در وجود حاج‌ مهدی سلحشور دیده‌ بود.
داماد مدافع حرم، حجت باقری 🍃🌷🍃 در تاریخ   ۱۳۶۴/۳/۱#  در خانواده ای متدین ومذهبی در شهر فراشبند استان فارس  متولدشد. فرزند خانواده  بود. بعد از دو خواهرش متولد شد و پسر خانواده. نام مستعار ایشان بود. 🍃🌷🍃 مادرش هنگام تولدش بودند و ایشان را از همان ابتدا به فاطمه زهرا(س)🌷 و علی (ع)🌷سپرده بودند. 🍃🌷🍃 مادرش هميشه مي‌گفت معنوي زهرا(س)🌷و علی (ع)🌷است. همين بود كه باعث شد ایشان بسيار شديدي به زهرا(س)🌷 داشته باشد. 🍃🌷🍃 متاهل بود. مراسم عقدشان 31 سال 93# مصادف با و فاطمه زهرا(س)🌷 برگزار شد. 🍃🌷🍃 ایشان س از ورود به پاسداران در مختلفی در نقاط مرزی کشور و درگیری با اشرار، قاچاقچیان مواد مخدر و گروهک‌های ضد انقلاب در مناطق شمال غرب کشور و سیستان و بلوچستان داشت. 🍃🌷🍃
مدافع حرم مسلم نصر 🍃🌷🍃 درتاریخ  ۱۳۵۹/۶/۲# در شهر جهرم ،استان فارس ، در خانواده ای متدین ومذهبی متولد شد. دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دبیرستان ودیپلم گرفت. ایشان بعد از دیپلم در تارخ ام ماه سال 1379 پاسداران درآمد و در 33 المهدی به پرداخت. 🍃🌷🍃 همین زمان در رشته دانشگاه پیام نور هم پذیرفته شد. 🍃🌷🍃 و خاصی به الحسین(ع)🌷 داشت و زیادی به مجید،♡   عمیقی برایش گذاشته بود، به طوری که قرآنی از بارز ایشان به شمار می‌آمد. 🍃🌷🍃 و آقا بود همیشه در و می‌کرد، نمونه یک و به کریم بود. 🍃🌷🍃
به روایت از دختر: پدرم شاخصه‌های اخلاقی زیادی داشتند. از میان همه آنها، در کار و زندگی بود. اینکه تحت هیچ شرایطی نمی‌گفت حتی اگر به بود. 🍃⚘🍃 ، مردم و امنیت بودن از مشخصه‌های پدرم در محیط کارش بود. بابا به شدت و بود. نظمشان از بودن و همیشگی لباس‌هایشان تا اداره و شرایط محیط کارش مشخص بود. 🍃⚘🍃 به هر شهری که منتقل می‌شدیم فوراً به مقامات بالاتر معرفی و به مسئولیت‌های مهمی منصوب می‌شد. از جمله کلانتری‌های شهر اهواز که اداره کردن آن‌ها به دلیل وسعت حوزه استحفاظی و شلوغی منطقه و مسائل دیگه بسیار سخت بود. همیشه با و به مأموریت‌ها می‌رفت و کشفیات و دستگیری با سارق‌های مسلح زیادی در کارشان بود. در یکی از مأموریت‌ها مقدار زیادی مواد مخدر کشف کرده بودند و با پیشنهاد رشوه روبه‌رو شده بود که با کرده بود. 🍃⚘🍃 این نقل‌مکان‌ها برای ما سخت بود چراکه بعد از چند سال اسکان و زندگی در شهری مجبور به انتقال مجدد می‌شدیم، اما همه این سختی‌ها با یاری خدا و حضور پدری مقتدر و مادری مهربان برای مان آسان می‌شد.😭 🍃⚘🍃 در بحث خانواده هم و به خانواده و فرزندان از دیگر خصوصیات پدرم بود. ایشان به شدت در برابر تک تک رفتار‌ها و حتی افکار من و برادرانم احساس مسئولیت می‌کرد.😭 🍃⚘🍃 یعنی از ساعت حدوداً ۲۴ تا ۶ صبح گشت می‌زدند. ۱۷بهمن ۱۳۹۷مثل بقیه شب‌ها بابا از منزل خارج شد. من، مادر و برادرانم خواب بودیم. ساعت ۳:۳۰ بامداد زن‌عمویم با مادرم تماس گرفت و خبر مجروح شدن بابا را داد. اما گفت نگران نباشید جراحت آقا  جابر سطحی است. مادر جا خورد😭😭 🍃⚘🍃
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃
به روایت از همرزم : پیرمردی به آمده بود و اصرار داشت در گردان «علی بینا» باشد. ازش پرسیدند: «چرا اصرار داری در گردان او باشی؟» گفت: «او است که و (ص)🌷 است». در قوی داشت و به هرکس مطابق ، می‌داد. به زهرا (س)🌷 داشت در به می‌شد.😭 🍃🌷🍃 زمانی که در بود دینی، شب، و جعفر طیار را به جا می‌آورد. در فراغت، در حال و و و بود. 🍃🌷🍃 به می‌کرد را اول وقت بخوانید و سعی کنید یک باشید و آن‌ها را به و دعوت می‌کرد. 🍃🌷🍃
خود را به کرد ، من ،# تلاش و کشیدن بود و به خود یعنی داشت.😭 🍃🌷🍃 البته قبلاً کاری در یک‌ بهداری برایش شده بود اما بود که باید در که را خوانده و برای آن کشیده به‌ شود و را دهد. 🍃🌷🍃 با و خود در مختلف دنبال گشت و آنقدر و کرد تا اینکه توانست در که را بود یعنی به‌ شود چون کردن به و بود.😭 🍃🌷🍃 یک بار یکی از نتوانسته بود خود را در کند و برای به این شد. 🍃🌷🍃 و بدون به# کمیته امداد یا برای به آن ، و از را کردند. 🍃🌷🍃
با آغاز اولین خیانت‌های داخلی ضد انقلاب در گنبد ، به این منطقه رفت و از خود در آنجا به جا گذاشت. و با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به رفت. 🍃⚘🍃 شهید ولی الله چراغچی : ی گردان ، طرح و عملیات منطقه ی ۶ سپاه ، طرح و عملیات نصر ۵ خراسان و مقام فرمانده ی لشکر ۵ نصر ، و مقام‌هایی که به ایشان داده می شد ، از انسانی مصمم‌تر می‌ساخت. 🍃⚘🍃 از قدرت و بی‌نظیری برخوردار بود. در عملیات بستان ، طرح ایشان برای تصرف آنجا مورد توجه و تصویب تمامی فرماندهان قرار گرفت. 🍃⚘🍃 داری ، و اش حتی در اوج مشکلات و فشار زیاد کار ، یزبانزد همسنگرانش بود. شب هایش در نیمه شب‌های جبهه‌‌ها برای همه بود. 🍃⚘🍃 ی زیادی نسبت به امام خمینی داشت و و امر ایشان بود. 🍃⚘🍃 در سال ١٣۶١ ازدواج کرد و ثمره ی این ازدواج دختری به نام” فاطمه ” است. 🍃⚘🍃 در پی اصرار‌‌های خانواده در امر ازدواج ، شرط کرده بود تنها همسری خواهم گرفت که همیشه ام در را بپذیرد. 🍃⚘🍃
همیشه دوست داشت حرم شود. هر چند نتوانست حرم باشدولی توفیق داشت که وطن شود. 🍃⚘🍃 به روایت از مادر : وقتی خواست در نیروی انتظامی فعالیت کنه باهاش مخالفت کردم و دوست نداشتم در این شغل باشه.گفتم که این شغل سخته اما علاقه ی بسیاری به شدن داشت و می گفت که می‌ خوام در این کنم. 😭 🍃⚘🍃 وقتی خبر رو دادند از هوش رفتم و چیز دیگری نفهمیدم و امروز هم مایه ی . 🍃⚘🍃 به ی بسیاری داشت و در عید نوروز که همه می‌ خواستند در کنار خانواده‌ هاشون باشند باید در محل خود حضور پیدا می‌کرد. 🍃⚘🍃 لایق بود و بالاخره نیز به رسید و این غم نبودش برای ما و همسر و فرزندش سخته. 🍃⚘🍃 نایبی وقتی متوجه شد که محموله‌ ای از مواد مخدر در کویر شهرستان خوسف قرار است جا به جا شود به دلیل آشنایی که با منطقه داشت به این ماموریت رفت. 😔 🍃⚘🍃
دفاع مقدس درروز سعید فطر، در استان قزوین حسین وهابی 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۴۸/۶/۱۵#   در شهر قزوین در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. 🍃🌷🍃 پدرش محمد، بنا و معمار بود و مادرش  خانه دار . تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان وظیفه در داشت. 🍃🌷🍃 ایشان از آنجایی که فراوانی به و در کنار را داشت به بهانه‌ی سربازی، سال ، برای #دوره‌ی آموزشی و به عنوان وظیفه، کردستان شد. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : یك فرزند دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به بره، اما فرزندم گفت؛ متعال و است. 🤍😭 🍃🌷🍃 خانواده بود و تو همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار و در عین حال بود، از بسیار داشت تا به كند و در نهایت هم به رسید  الهی بود كه تقدیم شد.😭😭 🍃🌷🍃 نسبت به و بسیار بود و هرگاه به خانه ما می آمد، و بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه دارد.😭😭 🍃🌷🍃 نسبت به شب و روزه مطهر معصومه (س)🌷 بسیار بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این را انجام دهد، حتما آن را به جا می آورد.😭 🍃🌷🍃
مجید بودند. قرار بود هفت سال دیگر  از و پرورش بازنشسته بشوند همسرم کلاً به دینی و خاصی داشتند.😭 🍃🌷🍃 جمکران و معصومه(س)🌷 بود، در هم می‌کرد. همچنین بود و حوزوی را دنبال می‌کرد، صالحین شده بود و را می‌داد. 🍃🌷🍃 شون باعث شده بود که با ایشان خیلی باشند. بیشتر بودند تا و . بود و زیادی برایشان می‌گذاشت. بچه‌ها هم بودند.😭😭 🍃🌷🍃 را که بود دیگری داشت. به خاطر و خاصش، زیادی به نشان می‌داد. اما از نظر سعی می‌کرد به هر تایشان . 🍃🌷🍃 همیشه به من می‌گفت دعا کن به مرگ طبیعی از دنیا نروی. برای من هم طلب کن تا در آن دنیا کنار هم باشیم. به جرئت می‌توانم بگویم که لحظه از سرش نیفتاد.😭 🍃🌷🍃
دفاع مقدس، علیرضا عاصمی 🍃🌷🍃 در تاریخ   ۱۳۴۱/۶/۲۸# در شهر کاشمر در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. دوران کودکی را با مظلومیت و پاکی خاص آن دوران پشت سر گذاشت و وارد دبستان شد. در دوران ابتدایی با جدیت به فراگیری هم مشغول بود. 🍃🌷🍃 دوران راهنمایی را نیز با موفقیت سپری کرد، در حالی‌که در تمام این سال‌ها، /مراقب به خصوص زحمت کش خود هم  بود. ایشان  هم هست. سال  ۶۲#  و قبل از ایشان  به رسید و هست.💔 🍃🌷🍃 در دوران تحصیل، با وجود کم، و بیش از حد انتظار داشت در دانش آموزی و بسیار فعال بود و در و ، با قوی اش همیشه توجه می‌کرد. 🍃🌷🍃 به برگزاری فرهنگی، برای آموزان بسیاری داشت، اولین مدرسه‌ شان را با از دوستان کرد. 🍃🌷🍃
سلامت فرهاد سرحدی 🍃🌷🍃 ایشان هم بودند  علی سرحدی و ترور هستند، ۴۰ پیش به رسیدند.درسال  ۱۳۴۸# در خانواده ای متدین ومذهبی در تهران متولدشد. 🍃🌷🍃 تحصیلاتش را در شیراز گذرانده بود، ایشان مجربی بود و در زمینه تخصص ویژه‌ای داشت. 🍃🌷🍃 بود و دو فرزند به یادگاردارد،  دو فرزند   ۱۶   ساله و  ۲۲   ساله 🍃🌷🍃 ایشان و بود و به بود و در می کرد. 🍃🌷🍃 در بسیار  بود و از این نظر همیشه مورد و بود. 🍃🌷🍃 در بین و به بود که هر لحظه در بود و برای رسانی به به و کرد. 🍃🌷🍃 ایشان بودند، هم سال مقدس هستند. 🍃🌷🍃 خیلی  داشت که به برود ، اما چون آن زمان سنش بود و برادر  و پدر ایشان  در بودند، ایشان نتوانست برود. 🍃🌷🍃
خود را به کرد ، من ،# تلاش و کشیدن بود و به خود یعنی داشت.😭 🍃🌷🍃 البته قبلاً کاری در یک‌ بهداری برایش شده بود اما بود که باید در که را خوانده و برای آن کشیده به‌ شود و را دهد. 🍃🌷🍃 با و خود در مختلف دنبال گشت و آنقدر و کرد تا اینکه توانست در که را بود یعنی به‌ شود چون کردن به و بود.😭 🍃🌷🍃 یک بار یکی از نتوانسته بود خود را در کند و برای به این شد. 🍃🌷🍃 و بدون به# کمیته امداد یا برای به آن ، و از را کردند. 🍃🌷🍃