همیشه دوست داشت #مدافع حرم شود. هر چند نتوانست #مدافع حرم باشدولی توفیق داشت که #مدافع وطن شود.
🍃⚘🍃
به روایت از مادر#شهید :
وقتی #محمد خواست در نیروی انتظامی فعالیت کنه باهاش مخالفت کردم و دوست نداشتم در این شغل باشه.گفتم که این شغل سخته اما #محمد علاقه ی بسیاری به #پلیس شدن داشت و می گفت که می خوام در این #شغل #خدمت کنم. 😭
🍃⚘🍃
وقتی خبر #شهادت #محمد رو دادند از هوش رفتم و چیز دیگری نفهمیدم و امروز هم #فرزندم مایه ی #افتخارمه.
🍃⚘🍃
#پسرم به #شغلش #علاقه ی بسیاری داشت و در عید نوروز که همه می خواستند در کنار خانواده هاشون باشند باید در محل #خدمت خود حضور پیدا میکرد.
🍃⚘🍃
#محمد لایق #شهادت بود و بالاخره نیز به #آرزویش رسید و این غم نبودش برای ما و همسر و فرزندش سخته.
🍃⚘🍃
#شهید نایبی وقتی متوجه شد که محموله ای از مواد مخدر در کویر شهرستان خوسف قرار است جا به جا شود به دلیل آشنایی که با منطقه داشت به این ماموریت رفت. 😔
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر 2 و 4 نيز در سمت #معاون گردان #حضرت #سيد الشهدا ( ع )⚘ و در #عمليات خيبر با سمت ف#رماندهي گردان #حضرت #علي اصغر (ع )⚘شركت #فعال داشت كه ایشان زخمي شدو به پشت #جبهه منتقل شد.
🍃⚘🍃
اما بعد از دو روز استراحت در بيمارستان مستقيماً به #جبهه برگشت، #عصازنان فرماندهي گردان #حضرت قاسم ( ع )⚘را بر عهده گرفت، در #عمليات بدر ،#فرمانده گردان #حضرت قائم (عج)♡بود كه طي اين عمليات از #ناحيه سر به شدت #مجروح شد.
🍃⚘🍃
در اين زمان از سوي #فرماندهي سپاه ، #مسئوليت بالا تري چون#معاونت تيپ يا #مسئول طرح #عمليات تيپ به ایشان پيشنهاد شد امابه واسطه #علاقه اش به #گردان
#علي اصغر ( ع )⚘ نپذیرفت و در حد#فرماندهي اين گردان در #عمليات كربلاي 8 و#عمليات نصر 7 شركت كرد.
🍃⚘🍃
#سرلشگر خلبان شهید، ضیاءالدین ذاکر
🍃🌷🍃
در شهریور ماه سال 1327 در روستای تازه کند از توابع شهرستان گرمی، استان اردبیل متولدشد.
دوران کودکی را تحت تعلیم وتربیت مادری مؤمن وسیده وپدری معلم و فرهنگی سپری کرد وسپس پا به مدرسه نهاد.
سال اول ابتدایی را به جهت مأموریت پدر در شهر گرمی تحصیل و سپس با انتخاب رشته #ریاضی وارد دبیرستان صفوی شد و دیپلم خود را با #معدل بالا از این دبیرستان گرفت.
🍃🌷🍃
ایشان به سبب #علاقه و میل شدید باطنی به #خلبانی در این دوران رشته خلبانی را به عنوان #شغل آینده اش برگزید ودر سال 1345# به #هوا نیروز پیوست.
🍃🌷🍃
پس از اتمام تحصیلات و سپری کردن دوره های آموزشی در #دانشکده افسری تهران ازدواج کرد یک پسر و یک دختر به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
پس از #تلاش های فراوان ایشان جذب #هوا نیروز شد.#تخصص یادگیری پرواز را به مدت شش ماه در #ایتالیا گذراند و در بازگشت در رسته پرواز با #بالگرد "شینوک" در #پایگاه رزمی پشتیبانی هوا نیروز اصفهان مشغول شد.
🍃🌷🍃
در #وصیتنامهاش که شب اعدام تنظیم کرد، #اسامی #طلبکاران،#بدهکاران و #بدهی بابت #قضای #نماز و #روزهاش را #نوشته بود، #متن #وصیت نامه اش در #روزنامهها #چاپ شد. .#وصایای #مالی اش حدود یک میلیون تومان برآورد میشد که در آن زمان پول هنگفتی بود.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان #شهید:
#شهید رضایی یکی از #شناخته شدهترین #شهدای #قیام 15#خرداد 1342# بودند،#ایشان از #ارادتمندان #امام خمینی و #آیتالله کاشانی بوده و #سابقهای دیرین در #همراهی با #روحانیت داشتند.
🍃🌷🍃
#حاج اسماعیل از جمله #مریدان #آیتالله کاشانی بود و به قدری به #آیتالله #ارادت داشت که #دائم به منزل ایشان #رفت و آمد میکردند.
🍃🌷🍃
همچنین #ارادت و #علاقه زیادی به #آیتالله بروجردی داشت و #تحت تاثیر #روشنگریهای این #مرجع عظیمالشان نیز به #مبارزه با فرقه ضاله بهائیت برخاست.
🍃🌷🍃
بعد از #رحلت #آیتالله بروجردی، #حاج اسماعیل گمشده خود را در #شخصیت #امام خمینی یافت و #شیفته ایشان شد به طوری که در قیام 15#خرداد 1342# در #حمایت از ایشان وارد #میدان شد و در #آبان همان سال نیز به همین #جرم #تیرباران گردید.
😔
🍃🌷🍃
#آیتالله غروی کاشانی #حاج اسماعیل را فرامیخواند و به او میگوید به فکر #پذیرایی از کاشانیها باشید. در این هنگام #حاج اسماعیل میگوید: اگر اجازه بدهید از همه پذیرایی کنیم.»
🍃🌷🍃
#آقای غروی میگفت تا آن موقع من #کسی به این #سخاوتمندی ندیده بودم. #حاج اسماعیل بلافاصله با #آقای طریقت که رئیس اتحادیه چلوکبابیهای تهران بود تماس میگیرد و از او میخواهد هرچه غذا دارند به #شاه عبدالعظیم🌷 بفرستند.
🍃🌷🍃
چند ساعت بعد کامیونهای حامل دیگهای غذا در #حرم #صف بستند و به همه غذا داده شد. #تدارک #غذای آن #جمعیت #عظیم که در مراسم #تشییع پیکر #آیتالله کاشانی شرکت کرده بودند #نشانگر #ارادت و #علاقه #حاج اسماعیل به #نهاد #روحانیت بود.😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید حاج محمد اسماعیل رضایی هم، به #جرم #رابطه با #آیت الله #امام خمینی(ره)، و #اقدام #علیه #امنیت ملی در #سحرگاه #یازدهم #آبان ۱۳۴۲# در سن ۳۸# سالگی #اعدام و به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
در طول #بارداری هر 4#پسرم #شبها #سوره #انبیاء و #صبحها #سوره #صافات میخواندم؛ در این سوره نام بسیاری از پیامبران آمده»
🍃🌷🍃
#محمود #بچه #بزرگ من بود و من از او #توقع #بیشترداشتم، بچههایم پشت سر هم بودند، مجتبی یکسال، مرتضی دو سال و نیم و محمدرضا تقریبا 4 سال از او کوچکتر بود.»
🍃🌷🍃
زمانی که مرتضی به دنیا آمد مسئولیت نگهداری از او را در اتاق به #محمود میسپردم؛ دیگر نمیگفتم او #بچه است و باید بازی کند. به #ورزش خیلی #علاقه داشت اما من مانع شرکت او در تیمهای مسابقاتی میشدم.
🍃🌷🍃
اصلا نمیخواستم بچههایم دنبال ورزش بروند چون عقیدهام این است که عمر هر ورزشی به صورت قهرمانی تا 35 سالگی است، اگر فرزندم علاقهاش را روی ورزش معطوف کند باقی عمرش را میخواهد به چه مسائلی بپردازد؟
#محمود بیشتر به #فوتبال #علاقه داشت و حتی تا قبل از #شهادتش بچههای خانواده از دامادها، پسرها و نوهها را در باشگاه اداره مخابرات جمع میکرد و شبهای جمعه آنجا فوتبال #بازی میکردند.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم، امیرعلی هیودی
🍃🌷🍃
#اولین #شهید #مدافع حرم #خوزستان بود.
در سال ۱۳۶۰/۹/۱۶# در خانواده ای متدین و آشنا با کلام الهی در شهرستان الیگودرز متولد شد.
🍃🌷🍃
دوران طفولیت را در زمانی سپری می کرد که پدرش در #جبهه های #هشت سال #دفاع مقدس در میدان #حق علیه باطل مشغول #دفاع از #کشوربودند.
🍃🌷🍃
#فرزند #هشتم خانواده بود ،از #کودکی در #جلسات #قرائت قرآن و #هیئت های مذهبی #حضور #فعال داشت.
🍃🌷🍃
#قرآن♡ را #تلاوت میکرد و به #ائمه اطهار🌷 #بالاخص#امام حسین(ع)🌷 #علاقه خاصی داشت در ماه #محرم در #هیئت عزاداری #مساجد#شرکت و#خادمی می کرد.
🍃🌷🍃
دوران مدرسه و تحصیل خود را در شهرستان الیگودرز گذراند و در کنار تحصیل در میادین #ورزشی هم #فعالیت های خوبی داشت.
🍃🌷🍃
ایشان ۱۵#سالش بود که پدرش را ازدست داد.😔
در سال 79# به #استخدام #سپاه پاسداران در آمد و #لباس #مقدس #سربازی اسلام را به تن کرد.
🍃🌷🍃
چند بار اسم مینوشت و هر بار بهش میگفتن آماده باش، بسیار #خوشحال و #ذوق زده میشد و #خدا را #شکر میکرد ولی هر بار #اعزامش به #تعویق
می افتاد.
🍃🌷🍃
یک روز به او تماس گرفتم و #امیر گفت باز کنسل شد من از این بابت خوشحال شدم که #امیر متوجه این موضوع شد و با ناراحتی گفت شما راضی نیستی که من نمیتوانم بروم.😔
🍃🌷🍃
نزدیک #اذان بود در حال آماده شدن برای نماز بودم که زیر لب گفتم #خدایا #راضیم به #رضای #خودت. بالاخره آن روزی که قرار بود به #سوریه بره رسید.
🍃🌷🍃
حتی #علاقه شدیدش به #یسنا #دخترمان هم
#مانع رفتناش #نشد همیشه میگفت
#جانم #نثار #امام حسین(ع)🌷
مدام به یسنا میگفت #دعا کن #بابا #شهید بشه.😔
🍃🌷🍃
ساعات آخر بدرقه، از زیر قرآن که ردش کردم گفت برای آخرین بار این پله ها را با هم بریم...😭😭
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس، حسن مظاهری.
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۵/۱۱/۲۵# درشهر مقدس قم، در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
پس از دوران کوتاهی با خانواده اش عازم تهران شدند و در یکی از مناطق جنوب تهران ساکن شدند.
دوران ابتدايي و راهنمايي رو گذراند، در دوران #تحصیل علاوه بر #جدیت قابل تحسین در #فراگیری علم، #علاقه خاصی نسبت به #مجالس #اهل بیت🌷 و #هیئات عزاداری و جلسات #قرآن و... داشت.
🍃🌷🍃
ایشان با همکاری دوستانش برای #آشنایی #جوانان و #نوجوانان با اصول #دین و #معارف اسلامی، #هیئتی به نام هیئت #نوباوگان و #محبان المهدی♡#تأسیس و #سرپرستی آن را به عهده گرفت.
🍃🌷🍃
این #هیئت در ایام #سوگواری و #اعیاد مذهبی، چه قبل و چه در زمان #انقلاب، فعالیت های مختلفی جهت #روشنگری و #پیشبرد #اهداف #انقلاب اسلامی داشت.
🍃🌷🍃
و در #راهپیمایی هایی که علیه رژیم انجام می گرفت #شرکت و در #مسجد محل به #آموزش #فنون #نظامی به #خواهران و #برادران می پرداخت.
🍃🌷🍃
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
از #کودکی در #مراسمهای مختلف #نوحهخوانی میکرد اما به طور رسمی از ۱۵# سال پیش به #مداحی روی آورد و دلیلش هم #علاقه #بسیار زیاد و #تشویق و #دعای #پدر و #مادرش بود که خیلی دلشان میخواست ایشان مداح شود.
🍃🌷🍃
یکی از #اشعاری که #عنایت #شهدا بود در #مراسم #تشییع پیکر #شهدای گمنام در حدود #چهار سال پیش سرود، شعر «واویلا از شهدا شدیم جدا» که بیشتر این #ابیات را با آهنگ محزون #شعر #عصر عاشورای حاج محمود کریمی شنیدهاند.
🍃🌷🍃
ایشان #نوای جانسوز استاد حاج منصور ارضی، #مناجاتخوانی استاد میرزامحمدی را خیلی دوست داشت ، #مقتلخوانی و #سنتیخوانی حاجمیثم مطیعی و #عزاداریهای حاج محمود کریمی را میپسندید و #نمونه بارز
#یک #ذاکر #اهلبیت (ع)🌷 را در وجود
حاج مهدی سلحشور دیده بود.
#تازه داماد #شهید مدافع حرم، حجت باقری
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۶۴/۳/۱# در خانواده ای متدین ومذهبی در شهر فراشبند استان فارس متولدشد.
فرزند #سوم خانواده بود.
بعد از دو خواهرش متولد شد و #اولين پسر خانواده. نام مستعار ایشان #محسن بود.
🍃🌷🍃
مادرش هنگام تولدش #روزهدار بودند و ایشان را از همان ابتدا به #حضرت فاطمه زهرا(س)🌷 و
#حضرت علی (ع)🌷سپرده بودند.
🍃🌷🍃
مادرش هميشه ميگفت #مادر معنوي #فرزندم #حضرت زهرا(س)🌷و #پدرش
#حضرت علی (ع)🌷است. همين #توسل بود كه باعث شد ایشان #علاقه بسيار شديدي به
#حضرت زهرا(س)🌷 داشته باشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود.
مراسم عقدشان 31#فروردين سال 93# مصادف با #سالروز و#لادت #حضرت فاطمه زهرا(س)🌷 برگزار شد.
🍃🌷🍃
ایشان س از ورود به #سپاه پاسداران در #ماموریتهای مختلفی در نقاط مرزی کشور و درگیری با اشرار، قاچاقچیان مواد مخدر و گروهکهای ضد انقلاب در مناطق شمال غرب کشور و سیستان و بلوچستان #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم مسلم نصر
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۲# در شهر جهرم ،استان فارس ، در خانواده ای متدین ومذهبی متولد شد.
دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دبیرستان ودیپلم گرفت.
ایشان بعد از دیپلم در تارخ #سی ام #بهمن ماه سال 1379#به #استخدام #سپاه پاسداران درآمد و در #تیپ #هوابرد 33 المهدی به #فعالیت پرداخت.
🍃🌷🍃
همین زمان در رشته #جغرافیای دانشگاه پیام نور هم پذیرفته شد.
🍃🌷🍃
#عشق و #ارادت خاصی به
#اباعبدالله الحسین(ع)🌷 داشت و
#علاقه زیادی به #کلامالله مجید،♡
#آیات #قرآن #تاثیر عمیقی برایش گذاشته بود،
به طوری که #اخلاق قرآنی از #ویژگیهای بارز ایشان
به شمار میآمد.
🍃🌷🍃
#عاشق #ولایت و #حضرت آقا بود
همیشه در #جلسات #قرائت و #تفسیر #قرآن♡ #شرکت میکرد، نمونه یک #مسلمان #متعهد و #امر به #دستورات #قرآن کریم بود.
🍃🌷🍃
به روایت از دختر#شهید:
پدرم شاخصههای اخلاقی زیادی داشتند. از میان همه آنها،#صداقتشان در کار و زندگی بود. اینکه تحت هیچ شرایطی #دروغ نمیگفت حتی اگر به #ضررشون بود.
🍃⚘🍃
#مسئولیتپذیری، #خادم مردم و #حافظ امنیت بودن از مشخصههای پدرم در محیط کارش بود. بابا به شدت #منظم و #مقرراتی بود. نظمشان از #مرتب بودن و #تمیزی همیشگی لباسهایشان تا اداره و شرایط محیط کارش مشخص بود.
🍃⚘🍃
به هر شهری که منتقل میشدیم فوراً به مقامات بالاتر معرفی و به مسئولیتهای مهمی منصوب میشد. از جمله #ریاست کلانتریهای شهر اهواز که اداره کردن آنها به دلیل وسعت حوزه استحفاظی و شلوغی منطقه و مسائل دیگه بسیار سخت بود.
همیشه با #شجاعت و#دلاوری به مأموریتها میرفت و کشفیات و دستگیری با سارقهای مسلح زیادی در کارشان بود. در یکی از مأموریتها مقدار زیادی مواد مخدر کشف کرده بودند و با پیشنهاد رشوه روبهرو شده بود که با #قاطعیت #رد کرده بود.
🍃⚘🍃
این نقلمکانها برای ما سخت بود چراکه بعد از چند سال اسکان و زندگی در شهری مجبور به انتقال مجدد میشدیم، اما همه این سختیها با یاری خدا و حضور پدری مقتدر و مادری مهربان برای مان آسان میشد.😭
🍃⚘🍃
در بحث خانواده هم #مهربانی و#علاقه به خانواده و فرزندان از دیگر خصوصیات پدرم بود. ایشان به شدت در برابر تک تک رفتارها و حتی افکار من و برادرانم احساس مسئولیت میکرد.😭
🍃⚘🍃
یعنی از ساعت حدوداً ۲۴ تا ۶ صبح گشت میزدند. ۱۷بهمن ۱۳۹۷مثل بقیه شبها بابا از منزل خارج شد. من، مادر و برادرانم خواب بودیم.
ساعت ۳:۳۰ بامداد زنعمویم با مادرم تماس گرفت و خبر مجروح شدن بابا را داد. اما گفت نگران نباشید جراحت آقا جابر سطحی است. مادر جا خورد😭😭
🍃⚘🍃
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
به روایت از همرزم #شهید:
پیرمردی به #جبهه آمده بود و اصرار داشت در گردان «علی بینا» باشد. ازش پرسیدند: «چرا اصرار داری در گردان او باشی؟»
گفت: «او #فرماندهای است که #اخلاق و #رفتارش #مشابه #پیامبر (ص)🌷 است». #علی در#جبهه #مدیریت قوی داشت و به هرکس مطابق #ظرفیتش، #مسئولیتی میداد. به #حضرت زهرا (س)🌷 #علاقه داشت در #عملیاتها به #ایشان #متوسل میشد.😭
🍃🌷🍃
زمانی که در #جبهه بود #واجبات دینی، #نماز شب، و #نماز جعفر طیار را به جا میآورد. در #اوقات فراغت، در حال #دعا و #نماز و #ذکر و #صلوات بود.
🍃🌷🍃
به #همرزمانش #توصیه میکرد #نماز را اول وقت بخوانید و سعی کنید یک #رزمنده #واقعی باشید و آنها را به #وحدت و #برادری دعوت میکرد.
🍃🌷🍃
#دخترم #فداکارانه #جان خود را #نثار #راه #خدمت به #مردم کرد ، #نرجس من #عاشق #کار،# تلاش و #زحمت کشیدن بود و به #شغل خود یعنی #پرستاری #علاقه #بسیار داشت.😭
🍃🌷🍃
البته قبلاً کاری #اداری در یک بهداری برایش #مهیا شده بود اما #معتقد بود که باید در #شغلی که #درسش را خوانده و برای آن #زحمت کشیده #مشغول به #کار شود و #تکلیف #خود را #انجام دهد.
🍃🌷🍃
#دخترم با #اراده و #تلاش خود در #بیمارستانهای مختلف دنبال #کار گشت و آنقدر #پیگیری و #تلاش کرد تا اینکه توانست در #شغلی که #درسش را #خوانده بود یعنی #پرستاری #مشغول به#کار شود چون #عاشق #خدمت کردن به #مردم و #شغلش بود.😭
🍃🌷🍃
یک بار یکی از #بیماران نتوانسته بود #هزینه #درمان خود را در #بیمارستان #پرداخت کند و #دخترم برای #کمک به این #بیمار #پیشقدم شد.
🍃🌷🍃
و بدون #مراجعه به# کمیته امداد یا #خیریه برای #دریافت #کمک به آن #بیمار، #خودش و #همکارانش از #حقوق #خودشان #هزینه #درمان #بیمار #نیازمند را #پرداخت کردند.
🍃🌷🍃
با آغاز اولین خیانتهای داخلی ضد انقلاب در گنبد ، به این منطقه رفت و از خود در آنجا #دلاوریها به جا گذاشت. و با #شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به #جبهه رفت.
🍃⚘🍃
#مسئولیتهای شهید ولی الله چراغچی : #فرمانده ی گردان ، #مسئول طرح و عملیات منطقه ی ۶ سپاه ، #مسئول طرح و عملیات نصر ۵ خراسان و #قائم مقام فرمانده ی لشکر ۵ نصر ، #پستها و مقامهایی که به ایشان داده می شد ، از #شهید انسانی مصممتر میساخت.
🍃⚘🍃
از قدرت #برنامهریزی و #طراحی بینظیری برخوردار بود. در عملیات بستان ، طرح ایشان برای تصرف آنجا مورد توجه و تصویب تمامی فرماندهان قرار گرفت.
🍃⚘🍃
#خویشتن داری ، #توکل و #خونسردی اش حتی در اوج مشکلات و فشار زیاد کار ، یزبانزد همسنگرانش بود. #نماز شب هایش در نیمه شبهای جبههها #الگویی برای همه بود.
🍃⚘🍃
#علاقه ی زیادی نسبت به امام خمینی داشت و#مطیع و #مطاع امر ایشان بود.
🍃⚘🍃
در سال ١٣۶١ ازدواج کرد و ثمره ی این ازدواج دختری به نام” فاطمه ” است.
🍃⚘🍃
در پی اصرارهای خانواده در امر ازدواج ، شرط کرده بود تنها همسری خواهم گرفت که #حضور همیشه ام در #جبهه را بپذیرد.
🍃⚘🍃
همیشه دوست داشت #مدافع حرم شود. هر چند نتوانست #مدافع حرم باشدولی توفیق داشت که #مدافع وطن شود.
🍃⚘🍃
به روایت از مادر#شهید :
وقتی #محمد خواست در نیروی انتظامی فعالیت کنه باهاش مخالفت کردم و دوست نداشتم در این شغل باشه.گفتم که این شغل سخته اما #محمد علاقه ی بسیاری به #پلیس شدن داشت و می گفت که می خوام در این #شغل #خدمت کنم. 😭
🍃⚘🍃
وقتی خبر #شهادت #محمد رو دادند از هوش رفتم و چیز دیگری نفهمیدم و امروز هم #فرزندم مایه ی #افتخارمه.
🍃⚘🍃
#پسرم به #شغلش #علاقه ی بسیاری داشت و در عید نوروز که همه می خواستند در کنار خانواده هاشون باشند باید در محل #خدمت خود حضور پیدا میکرد.
🍃⚘🍃
#محمد لایق #شهادت بود و بالاخره نیز به #آرزویش رسید و این غم نبودش برای ما و همسر و فرزندش سخته.
🍃⚘🍃
#شهید نایبی وقتی متوجه شد که محموله ای از مواد مخدر در کویر شهرستان خوسف قرار است جا به جا شود به دلیل آشنایی که با منطقه داشت به این ماموریت رفت. 😔
🍃⚘🍃
#تنها #شهید دفاع مقدس درروز #عید سعید فطر،
در استان قزوین حسین وهابی
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۴۸/۶/۱۵# در شهر قزوین در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
پدرش محمد، بنا و معمار بود و مادرش خانه دار . تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان #پاسدار وظیفه در #جبهه #حضور داشت.
🍃🌷🍃
ایشان از آنجایی که #علاقه فراوانی به #جبهه و #حضور در کنار #رزمندگان را داشت به بهانهی #خدمت سربازی، #یک سال #زودتر، برای #گذراندن#دورهی آموزشی و به عنوان #پاسدار وظیفه، #عازم #پاوه کردستان شد.
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
#مجید یك فرزند #روشن دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به #سوریه بره، اما فرزندم گفت؛ #خداوند متعال #نگهدار و #مراقب #همه است.
🤍😭
🍃🌷🍃
#آقامجید #فرزند #اول خانواده بود و تو #دل همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار #فعال و در عین حال #مظلوم بود، از#كودكی بسیار #علاقه داشت تا به #دیگران #كمك كند و در نهایت هم به #شهادت رسید #امانت الهی بود كه تقدیم #اسلام شد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #پدرش و#من بسیار #متواضع بود و هرگاه به خانه ما می آمد، #پیشانی #پدرش و #دست #منو #می بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه #ثوابی دارد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #نماز شب و #زیارت #هر روزه #حرم مطهر #حضرت معصومه (س)🌷 بسیار #مقید بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این #مستحبات را انجام دهد، حتما #قضای آن را به جا می آورد.😭
🍃🌷🍃
#آقا مجید #فرهنگی بودند. قرار بود هفت سال دیگر از #آموزش و پرورش بازنشسته بشوند همسرم کلاً به #امور دینی و #کارهای #فرهنگی #علاقه خاصی داشتند.😭
🍃🌷🍃
#خادم #افتخاری #مسجد جمکران و #حرم #حضرت معصومه(س)🌷 بود، در #بسیج هم #فعالیت میکرد. همچنین #طلبه بود و #دروس حوزوی را #عاشقانه دنبال میکرد، #مربی #حلقه صالحین شده بود و #جوانترها را #آموزش میداد.
🍃🌷🍃
#اخلاق #خوب شون باعث شده بود که #بچهها با ایشان خیلی #راحت باشند. بیشتر #دوست بودند تا #پدر و #فرزند. #همسرم #عاشق #بچهها بود و #وقت زیادی برایشان میگذاشت. بچهها هم #عاشق #پدرشان بودند.😭😭
🍃🌷🍃
#محمدحسن را که #تهتغاریمان بود #جور دیگری #دوست داشت. به خاطر #مشکل #بینایی و #شرایط خاصش، #توجه زیادی به #او نشان میداد. اما از نظر #تربیتی سعی میکرد به هر #سه تایشان #برسد.
🍃🌷🍃
همیشه به من میگفت دعا کن به مرگ طبیعی از دنیا نروی. برای من هم طلب #شهادت کن تا در آن دنیا کنار هم باشیم. به جرئت میتوانم بگویم که #یک لحظه #آرزوی #شهادت از سرش نیفتاد.😭
🍃🌷🍃
#سردار #شهید دفاع مقدس، علیرضا عاصمی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۱/۶/۲۸# در شهر کاشمر در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
دوران کودکی را با مظلومیت و پاکی خاص آن دوران پشت سر گذاشت و وارد دبستان شد. در دوران ابتدایی با جدیت به فراگیری #قرآن هم مشغول بود.
🍃🌷🍃
دوران راهنمایی را نیز با موفقیت سپری کرد، در حالیکه در تمام این سالها، /مراقب #خانواده به خصوص #پدر زحمت کش خود هم بود.
ایشان #برادر #شهید هم هست. #برادرش #عباس سال ۶۲# و قبل از ایشان به #شهادت رسید و#جاویدالاثر هست.💔
🍃🌷🍃
در دوران تحصیل، با وجود #سن کم، #حرکات و #اعمالی بیش از حد انتظار داشت در #راهاندازی #ارودهای دانش آموزی و #اکیپهای #کوهنوردی بسیار فعال بود و در #بحثها و #صحبتها، با #منطق قوی اش همیشه #جلب توجه میکرد.
🍃🌷🍃
به برگزاری #جلسات فرهنگی، #اسلامی برای #دانش آموزان #علاقه بسیاری داشت، اولین #کتابخانهی مدرسه شان را با #جمعی از دوستان #تأسیس کرد.
🍃🌷🍃
#شهید #مدافع سلامت #دکتر فرهاد سرحدی
🍃🌷🍃
ایشان #فرزند #شهید هم بودند #شهید علی سرحدی #پدرش #آموزگار و#شهید ترور هستند، ۴۰#سال پیش به #شهادت رسیدند.درسال ۱۳۴۸# در خانواده ای متدین ومذهبی در تهران متولدشد.
🍃🌷🍃
تحصیلاتش را در #دانشگاه #پزشکی شیراز گذرانده بود، ایشان #متخصص مجربی بود و در زمینه #جراحی #لاپراسکوپی تخصص ویژهای داشت.
🍃🌷🍃
#متاهل بود و دو فرزند به یادگاردارد،
دو فرزند ۱۶ ساله و ۲۲ ساله
🍃🌷🍃
ایشان #عاشق #پزشکی و #جراحی بود و #بزرگترین #آرزویش #خدمت به #مردم بود و در #مناطق #محروم #کار می کرد.
🍃🌷🍃
در #کارش بسیار #متعهد بود و از این نظر همیشه مورد #توجه #همکاران و #بیماران بود.
🍃🌷🍃
در بین #همکاران و #مردم #منطقه به #پزشکی #معروف بود که هر لحظه در #دسترس بود و برای #کمک رسانی به #بیماران به #زمان و #مسائل #مالی #فکر #نمی کرد.
🍃🌷🍃
#پدر ایشان #شهید #ترور بودند،#برادرش هم #جانباز #هشت سال #دفاع مقدس هستند.
🍃🌷🍃
خیلی #علاقه داشت که به #جبهه برود ، اما چون آن زمان سنش #کم بود و برادر و پدر ایشان در #جبهه بودند، ایشان نتوانست برود.
🍃🌷🍃
#دخترم #فداکارانه #جان خود را #نثار #راه #خدمت به #مردم کرد ، #نرجس من #عاشق #کار،# تلاش و #زحمت کشیدن بود و به #شغل خود یعنی #پرستاری #علاقه #بسیار داشت.😭
🍃🌷🍃
البته قبلاً کاری #اداری در یک بهداری برایش #مهیا شده بود اما #معتقد بود که باید در #شغلی که #درسش را خوانده و برای آن #زحمت کشیده #مشغول به #کار شود و #تکلیف #خود را #انجام دهد.
🍃🌷🍃
#دخترم با #اراده و #تلاش خود در #بیمارستانهای مختلف دنبال #کار گشت و آنقدر #پیگیری و #تلاش کرد تا اینکه توانست در #شغلی که #درسش را #خوانده بود یعنی #پرستاری #مشغول به#کار شود چون #عاشق #خدمت کردن به #مردم و #شغلش بود.😭
🍃🌷🍃
یک بار یکی از #بیماران نتوانسته بود #هزینه #درمان خود را در #بیمارستان #پرداخت کند و #دخترم برای #کمک به این #بیمار #پیشقدم شد.
🍃🌷🍃
و بدون #مراجعه به# کمیته امداد یا #خیریه برای #دریافت #کمک به آن #بیمار، #خودش و #همکارانش از #حقوق #خودشان #هزینه #درمان #بیمار #نیازمند را #پرداخت کردند.
🍃🌷🍃