eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
230.4هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️⁉️ چرا سعید محمد؟⁉️⁉️ اگر امروز ما به در انتخابات ۱۴۰۰ رسیدیم به این دلیل است که او تربیت یافته همان سیستمی‌ست که در عین خالی بودن دست و فشار تحریم حالا به بزرگترین و قدرتمندترین قدرت نظامی منطقه تبدیل شده است. حتی یک نقطه خاکستری در پرونده کاری خود در ۳۳ سال خدمت صادقانه در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء ندارد. او دارای تفکری است که با توجه به موقعیت خود تمام تنگناهای کشور و گلوگاههای تحریمی را میشناسد و تمرکز وی نه التماس به دشمنان برای لغو تحریمها بلکه روی بی‌اثر سازی تحریمها با تکیه بر تخصص و توان داخلی است. شاهد این مهم نیز طراحی و اجرای راه‌آهن راهبردی ، طراحی و ساخت ، کشتی ، ایجاد هولدینگ معدنی ، ایجاد هولدینگ برون مرزی برای صدور خدمات به سایر کشورها ، تکمیل زنجیره فولاد در کشور ، سرمایه‌گذاری بر روی تکمیل زنجیره محصولات کشاورزی و غذایی و صدها مورد دیگر است. محمد نسل جوان کشور را به خوبی میشناسد و با ابر پروژه‌های سنگین کشور در حوزه ، ، ، به صورت مستقیم درگیر بوده ، او به معنای واقعی کلمه معنی را میفهمد و با عملگرایی راهبردی به دنبال نجات کشور و بیمه نمودن همیشگی ایران در برابر تحریمهاست. محمد در بدنه مجموعه خودش شناخته شده است و چیزی که امروز دیگران را به شدت به هم ریخته عدم توانایی در تیم قوی او و عدم پرورش نیروهایی مانند جیسون رضائیان و عیسی شریفی و مشائی و... در کنار اوست. جریان به خوبی میداند با قرار گرفتن محمد بر مسند اجرایی تقرییا هیچ شانسی برای ضربه‌های سنگین بر پیکره ملت وجود نخواهد داشت و هراس آنها از این است که از جنس مردانی چون اگر قوه مجریه را در دست بگیرند اینبار نیز مانند قدرت دفاعی به پرواز درخواهد آمد...
🔴چرا سعید محمد؟ 🔷 اگر امروز ما به در انتخابات ۱۴۰۰ رسیدیم به این دلیل است که او تربیت یافته همان سیستمی‌ست که در عین خالی بودن دست و فشار تحریم حالا به بزرگترین و قدرتمندترین قدرت نظامی منطقه تبدیل شده است. 🔹 حتی یک نقطه خاکستری در پرونده کاری خود در ۳۳ سال خدمت صادقانه در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء ندارد. او دارای تفکری است که با توجه به موقعیت خود تمام تنگناهای کشور و گلوگاههای تحریمی را میشناسد و تمرکز وی نه التماس به دشمنان برای لغو تحریمها بلکه روی بی‌اثر سازی تحریمها با تکیه بر تخصص و توان داخلی است. شاهد این مهم نیز طراحی و اجرای راه‌آهن راهبردی ، طراحی و ساخت ، کشتی ، ایجاد هولدینگ معدنی ، ایجاد هولدینگ برون مرزی برای صدور خدمات به سایر کشورها ، تکمیل زنجیره فولاد در کشور ، سرمایه‌گذاری بر روی تکمیل زنجیره محصولات کشاورزی و غذایی و صدها مورد دیگر است. 🔹محمد نسل جوان کشور را به خوبی میشناسد و با ابر پروژه‌های سنگین کشور در حوزه ، ، ، به صورت مستقیم درگیر بوده ، او به معنای واقعی کلمه معنی را میفهمد و با عملگرایی راهبردی به دنبال نجات کشور و بیمه نمودن همیشگی ایران در برابر تحریمهاست. 🔹محمد در بدنه مجموعه خودش شناخته شده است و چیزی که امروز دیگران را به شدت به هم ریخته عدم توانایی در تیم قوی او و عدم پرورش نیروهایی مانند جیسون رضائیان و عیسی شریفی و مشائی و... در کنار اوست. 🔹جریان به خوبی میداند با قرار گرفتن محمد بر مسند اجرایی تقرییا هیچ شانسی برای ضربه‌های سنگین بر پیکره ملت وجود نخواهد داشت و هراس آنها از این است که از جنس مردانی چون اگر قوه مجریه را در دست بگیرند اینبار نیز مانند قدرت دفاعی به پرواز درخواهد آمد...
همیشه میگفت به مادرم چیزی نگویید قصد رفتن به و از را دارم. رفتار و ذوق و اشتیاقی که داشت به دلم افتاده بود که حتما میشود 😭😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام بهزاد سیفی هم درتاریخ آبان ماه 94# طی جایی در عراق در منطقه به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید پس از تشییع باشکوهی که انجام شد در روستای پرین در شهرستان نورآباد ممسنی خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید بهزاد سیفی💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
بعداز گرفتن دیپلم ازدبیرستان امیرکبیرشهرکرد بنابر احساس نسبت به انقلاب و از و نیاز ها به ها ی تازه نفس از طریق عازم شد. 🍃🌷🍃 ایشان حدود ۲# ماه در حضور داشت و سپس شد. حدود 10 روز برای استراحت و بهبودی در خانه ماند ،و عازم شد و حدود ماه دیگر در حضورداشت. 🍃🌷🍃 سپس بافرمان خمینی مبنی براینکه کسانیکه مشمول شناخته میشوندخودرابه سربازخانه هامعرفی کنند در تاریخ 1360/02/15# از طریق جمهوری اسلامی به مقدس سربازی اعزام شد. 🍃🌷🍃 ایشان دوران آموزشی را پشت سر گذاشت و با 21 حمزه به اعزام شد وچون دیپلم وظیفه محسوب می شد ،به درجه گروهبانیکم نائل امد. 🍃🌷🍃 در آبادان ایشان حضورداشت و پس از آن نیزدر طریق القدس بعنوان باتجربه مشغول نبردبادشمن شد و های زیادی از خود نشان داد. 🍃🌷🍃 و اش همگان بودودر عملیاتی نیز با سرباز خود با برخوردمیکرد که تمام که با ایشان بودند دوستش داشتند و به ایشان می‌ورزیدند. 🍃🌷🍃
#حريف بود و برای يك ، به‌ می رفت. هنوز باور نمی كنم كه او را از داده‌ايم. اغراق به اندازه 2 بود، بود و ما در اين بزرگی ديديم.😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام آتش نشان هم درتاریخ   ۱۳۹۵/۴/۲ ۱:۳۰ در سوزی در آباد ودر به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : بهشت زهرا (سلام الله علیها)🌷 درتهران. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید علی قانع💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
ایشان در سال 1358# در دوره ارشد رشته ی پذیرفته شد ،و با به پاسداران نیز در آمد. 🍃🌷🍃 در مرکز معلم عقیدتی تهران ایشان مشغول به در قسمت محافظ های و ، و واحد تهران بود. 🍃🌷🍃 در پاسداران از دیگر هایش بود. 🍃🌷🍃 ایشان يك روز با موتور در خيابان طالقانی تصادف خيلی كرد ولی زيادی نديد. بعد از تصادف ‌گفت من بايد در آن حادثه می ‌مردم. 🍃🌷🍃 ایشان در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۲# به اعزام شد. در این مدت # آموزش لشگر رسول الله🌷را به داشت. 🍃🌷🍃 بار در این مدت به آمد، برای بار درتاریخ۱۳۶۰/۱۲/۱۰# بعد از و بازدید به خود بازگشت و در #فتح المبین در منطقه عباس و شرکت کرد. 🍃🌷🍃
در سال ۱۳۵۹# پس از  دیپلم، آمادۀ به سربازی بود که متوجه شد چمران به نیازمنده. 🍃🌷🍃 ایشان  با همراه بود. در ۱۶ ۱۳۶۰# در اثر ترکش به در منطقه شد و در بیمارستان اهواز بستری شد. 🍃🌷🍃 نظامی را به همراه بسیجی در شیرگاه گذراند و پس از در قالب «ستاد جنگ‌های نامنظم دکتر چمران» در تاریخ ۱۶ ۱۳۵۹# به جنگی جنوب رفت. 🍃🌷🍃 ایشان در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۱# به رسمی پاسداران درآمد. بلافاصله به المهدی(عج)♡چالوس اعزام شد و تا اول ، آموزشی سپاه را گذراند. 🍃🌷🍃 در ۱۳۶۰/۱۰/۲# به مریوان اعزام و تا تاریخ ۱۱ ۱۳۶۰ محور سروآباد استان کردستان به مشغول بود و مستقر در قله‌ها را بر داشت. 🍃🌷🍃 ایشان پس از بازگشت، در واحد سپاه قائم‌شهر مشغول شد. با آغاز گروهک‌های ضدانقلاب در جنگل به گردان ویژۀ جنگل قائم‌شهر منصوب شد. 🍃🌷🍃
سال  ۱۳۶۰# ودرسن ۲۰ ازدواج کرد و دو فرزند به یادگاردارد. که زمان ایشان حمیدرضا  ۲ ساله و زینب خانم ۶ ماهه بودند. 🍃🌷🍃 ایشان در ۲۸ ۱۳۶۲# در قالب به لشکر ۲۵ کربلا پیوست و گردان (ع)🌷 را به عهده گرفت. 🍃🌷🍃 ایشان در جریان والفجر‌۶ در منطقه عمومی در محور چیلات بر اثر تیر به شد. اما علی‌رغم اصرار ، راضی به# ترک نشد و ماه بعد از به شهر و دیار خود بازگشت. 🍃🌷🍃 هرچند خانواده بود، اما در را رها نمی‌کرد،در مدت کوتاه از هم به می‌پرداخت. 🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان : داری ۳ هستند ،درست یک مانده به ، مادر خانم ایشان فوت میکنند و ایشان اطرافیان را مجاب میکنند که به هیچ وجه حرفی به نزنند. 🍃🌷🍃 به اتفاق و خود، محسن بعنوان هوایی شده بودند. روز و داشت. های کندی صورت میگرفت درست سه ماه قبل از محرم برنامه قرار شد با 23 جلوی های متخاصم شود. نشست قبضه و و روحی کنارش بودند. 🍃🌷🍃 بطور یکنواخت 23 انجام میشد تا اینکه طی اعلان سیم مبنی بر رخنه گروهی از و رفتند. 🍃🌷🍃 کار به جایی رسید که نیروی مقابل به حدی شدکه کار به نشینی کشید  در این اوضاع قبضه نشست و گفت که باکمک حبیب ماشین رو حرکت بدهد. 🍃🌷🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، شده بود و حتی هفته در (عج)♡بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭 🍃🌷🍃 باری که گفت می‌خواهد به برود ۳ طول کشید تا برگردد. بار گفت، برای ۸۰۰ به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان شد.😭 🍃🌷🍃 من ماهه باردار بودم که گاهی در خانه حرف را می‌زد. می‌گفت: شاید برای به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد. 🍃🌷🍃 هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم ! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به زینب (س)🌷سپردم.😭 🍃🌷🍃 به رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭 🍃🌷🍃 مردم گاهی می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : همیشه با بود. شب را هیچ وقت فراموش نمی‌کرد. به دیگران می‌گذاشت و می‌گفت: «برای باید اول از شروع کنیم تا را متعالی سازیم» 🍃🌷🍃 در مقابل رفتار‌های ناپسند با شیوه‌ می‌کرد. در زندگی و در مقابل با عمل می‌کرد، هرگاه به می‌آمد به دیدن ، و می‌رفت. 🍃🌷🍃 یا به می‌رفت تا بتواند برای کند. گاهی به امداد می‌رفت و مقداری می‌گرفت و بین و می‌کرد. 🍃🌷🍃 یک بار پدرشون گفتند : «چند سال رفته‌ای، بگذار دیگران به بروند». ولی در جواب  گفتن: «آیا شما حاضرید که و را و ببرند. ما برای خود » 🍃🌷🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، شده بود و حتی هفته در (عج)♡بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭 🍃🌷🍃 باری که گفت می‌خواهد به برود ۳ طول کشید تا برگردد. بار گفت، برای ۸۰۰ به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان شد.😭 🍃🌷🍃 من ماهه باردار بودم که گاهی در خانه حرف را می‌زد. می‌گفت: شاید برای به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد. 🍃🌷🍃 هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم ! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به زینب (س)🌷سپردم.😭 🍃🌷🍃 به رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭 🍃🌷🍃 مردم گاهی می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان. 🍃🌷🍃
قبل از این که به بروند در مغازه  سبزی فروشی پدر کار می‌کردند، وقت اذان مغازه را پدر می بستندو می رفتند نماز، هر تا هم محمد هم علی این ها با هم می رفتند. 🍃⚘🍃 علی تا قطعنامه 598  بود و هر ۳یا۴  ماه می آمد یک هفته ده روز این جا می ماند و وقتی که تهران هم می آمد ما اصلاً نمی دیدیمش. شب ها می رفت مجلس حاج انصاری یا حاج منصور وقتی که می آمد این جا می گفت من آمدم نیرو ببرم، پسرعمه هایش، فامیل ها را راهی می کرد با هم می رفتند 🍃⚘🍃 عمویش شد اش شد هر وقت می آمد می گفت من آمده ام ببرم چند تا از پسرعموهایش را راهی   کرد. 🍃⚘🍃 بود و گفت که می خواهم برای کنم و امام فرمان داده.بالاخره آنقدر رفت تا قطعنامه 598 که اجرا شد، ما گفتیم حالا شما آمدی دیگر جنگ تمام شده بیا تهران گفت نه من تا هستم باید در این راه کنم و تا زنده ام و نفسم می کشم و را نمی کنم.رفت و در را می‌کرد.😭 🍃⚘🍃
با شروع رسمی تحمیلی، کاشمر اعلام کرد برای اعزام به ، شد اما اعزام افراد بالای ۱۸ را می‌پذیرفتند. 🍃🌷🍃 ایشان  بود و فایده‌ای نداشت به‌صورت و با خاصی به‌ رفت، در اول جنگ که تو بود توانست با جنگی مختلف بشود. 🍃🌷🍃 ایشان بیشتر از ۷۲ در اکثر با مختلف از تا داشت. 🍃🌷🍃 داراي در بود و با در زمینه و کردن و و ... در زمینه هم‌، به می داد. 🍃🌷🍃 بیش از ۱۳، و نظامی از جمله «موشک ذوالفقار»، «آتشبار آر.پی.جی»، «سیم خارداربر هیدرولیکی» و موارد دیگر را در طول تحمیلی ایشان به رساند‌. 🍃🌷🍃 در بیشتر نظامی بود و بعدها در چندین و و از جمله خاتم‌الانبیا(ص)🌷، ، اشرف،  امام علی(ع)🌷و ۴۳ ویژه فراوانی از خود بر جای گذاشت. 🍃🌷🍃
در زمان از واحد تعاون  بود، که در همان زمان هم را برعهده داشتند و اصلا این را خود به می‌دانست. 🍃🌷🍃 به روایت از روایتگر وراوی ، آقای محمد احمدیان: دل محمود در آن سرزمین‌های تفتیده جا مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 آشنایی من با محمود به  سال‌های ۷۳ و ۷۴  و بر می‌گردد. محمود در آن زمان به در عملیاتی شده بود و ،‌ بود. 🍃🌷🍃 بعد از شدن ، محمود خیلی تر وارد شد و به عنوان منصوب و از آن زمان به بعد ارتباط ما با یکدیگر بیشتر شد. 🍃🌷🍃 اگرچه ارتباط ما بیشتر کاری بود و و و.. کلی ارتباط من با محمود به دلیل اینکه او اصفهانی بود و من هم اصفهانی، رنگ و بوی دیگری داشت.😭 🍃🌷🍃 استانی بودن و هم بودن، را بین ما ایجاد کرده بود و هر زمان که خستگی در وجود ما حاکم می‌شد به دیدن یکدیگر می‌رفتیم. من به شرهانی برای دیدن او می‌رفتم و او به اهواز برای دیدن من.😭😭 🍃🌷🍃