بِسماللهِ الرَّحمن ِالرَّحیم🖤💐
الهی به امید تو نه به امید خلق روزگار 🖤🌷
شکر و سپاس خدایی را که مرا منتظر ولیّش قرار داد🖤🌹
السلام علیک یا اهل بیت نبوّت یا خدیجه الکبرا (س)🖤🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی 🖤🌺
پروردگارا!
برمحمد (ص)والش درود فرست و شناخت فضیلت ماه رمضان وعظمت مقاماتش و راه خود نگهداری از محرماتش را به ما الهام فرما🌾🖤💐
وبر بجا آوردن روزه ای که اعضاء و جوارح از افتادن در نافرمانی هایت برحذر باشند🖤🎋
ودر این ماه به آنچه ترا راضی می کند مشغول گردندیاریمان کن🖤🥀
الهی!
در آستانه شب های قدر هستیم و دلشکسته و چشم انتظار به حق این شب ها فرج مولایم را برسان و دعای مرا به حق عزیزانم دوستانم و همه مخلوقین اجابت فرما 🖤🌸
مهمانان سفر خالق جهان هستی سلام صبح بهاریتان مملواز عشق و آگاهی حق 🌿🖤🌺
وفات همسر آخرین فرستاده خداوند
مادر الگوی تمام جهان هستی خدیجه کبرا برهمگان تسلیت باد🍀🌷🖤
درماه خدا تدبر در قرآن وتلاوت و به آن عمل کردن به قرآن راه سالم زیستن را درک کردن است
پس تلاوت و همراه با ذکرصلوات هدیه کن به روح سردار دلها شهدا و همه اموات 🌾💐🌿🌺🎋🌱🌸🍁🌹🥀🌱
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز نبرد فتح المبین
دوم فروردین ماه ۶۱
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
⚪️ ۲ فروردین ۶۱ -- آغاز عملیات پیروزمند: #فتحالمبین
با رمز: یا زهرا(س)
منطقه نبرد: جبهه جنوبی، شوش و دزفول
🗓 زمان: از دوم تا دهم فروردین ۱۳۶۱
▫️اهداف: آزادسازی منطقه غرب دزفول و جاده دزفول ـ دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک ـ اهواز
🗺 نوع عملیات: گسترده
❇️ این عملیات گسترده با مشارکت ارتش و سپاه در آغازین روزهای سال نو انجام گرفت. به استعداد ۱۲۴ گردان پیاده، ۹ گردان زرهی
💣 استعداد نیروهای درگیر دشمن: ۹۲ گردان پیاده، ۳۹ گردان زرهی، ۲۹ گردان مکانیزه، سه گردان کماندو، سه گردان گارد و دوازده گردان توپخانه
📊 نتایج عملیات: آزادسازی ۲۴۰۰ کیلومترمربع از سرزمینهای اشغالی شامل: دهها بخش و روستای منطقه و چند جاده و تنگه مهم، خارج شدن دزفول و شوش و اندیمشک و پایگاه هوایی دزفول از دید و تیر مؤثر دشمن
✾❄️بسم الله الرحمن الرحیم ❄️✾
👌خاطرات یک کدخدا، از یک آخوند و یک خان بختیاری
نمی دانم مخاطبین ما، چقدر نام سالک گمنام مرحوم شیخ عبدالله پیاده بختیاری یا همان سیف الله خان ویسی، این عارف حماسه ساز (که به نقل از علمای موثق، بیش از ۵۰ سفر پیاده از مشهد به عتبات رفته و برگشته بود و ۲۵ آزمون یوسفی داشته است) از اهالی لردگان استان چهارمحال را شنیده اند؟
(امید است توفیق چاپ کتاب زندگی نامه و پخش مستند خاطرات وی که ۹۰٪ آن آماده و ده سال است بخاطر کمبود بودجه و کم توفیقی بنده ۱۰٪ این آثار ناتمام مانده است).
❇️
این روزها که غیرت یک طلبه ساده که متهم به فیلمبرداری از یک خانم بد پوشش در ملأ عمومی، در درمانگاه قرآن عترت قم و بی عرضگی ده ها آیتالله زاده، سر و صداهایی در مجازی بپا کرده است، حقیر را به یاد غیرت شیخ عبدالله پیاده انداخت.
#شیخ_عبدالله در اوایل جوانی در زمان رضاخان، در مکتب خانه لردگان با یکی از خان زاده های بختیاری بنام مريدخان که نوجوان بود آشنا شد، در زمانی که شیخ جلای وطن کرد و در نجف مقیم شد، مریدخان در زمان محمدرضاشاه فرماندار نجف آباد شد.
مریدخان که پدر خانش، به دست سایر خوانین قدرت طلب کشته شد، به طور استثنایی خان متدین و دینداری بود و با علما در ارتباط بود (بطوریکه دختر آیتالله فهری یکی از علمای بزرگ و مترجم معروف آثار امام ره را به عقد یکی از پسران خود در آورد)، این خان مکرر به کربلا می رفت و نامه به شیخ عبدالله می نوشت و می گفت من در کربلا هستم و خانه ام در اصفهان به فلان آدرس است، بسیار دوست دارم شما را ببینم، و در جایی که مرسوم بود، نامه و آدرس را می گذاشت، اما دیدار این دو شاگرد مکتب خانه ملا... تا حدود نیم قرن، عملی نشد.
گذشت تا رژیم بعث صدام، ایرانیان و از جمله شیخ عبدالله را از عراق بیرون کرد و او مقیم قم شد.
آیتالله فهری مریدخان را به دیدار شیخ عبدالله در قم می برد، مریدان خان از شیخ گلایه می کند و می گوید که:
"من اهل رعایت حلال و حرام و خمس، زکات و... ام، چرا نه در کربلا و نجف، و نه در اصفهان، به آدرسی که می دادم به من سر نزدی؟"
شیخ هم به شوخی و جدی می گفت:
"مریدخان شما نان خور شاهی و..."
❇️
نگارنده حساس شدم که ببینم چرا با این همه ارادت مریدخان به شیخ، وی به منزل خان نرفت و به او سر نزد؟!
در حین جستجو برای گرفتن برخی اطلاعات، برای دهمین بار به لردگان و به خانه یکی از کدخدیان که با مریدخان ارتباط داشت، رفتیم، وی در میان خاطراتش از ارتباط خان و شیخ سخن به میان آورد و به نکته ای اشاره کرد که هم حاوی اخلاص و صداقت این خان بختیاری بود و هم به کرامت شیخ اشاره داشت.
ایشان گقت مریدخان برایمان نقل کرد:
وقتی به شیخ عبدالله گلایه کردم که چرا آدرس دادم و به خانه ما نیامدی؟
شیخ جواب داد:
مگر آدرس خانه ی شما اصفهان، فلان خیابان، بهمان کوچه نیست و اطراف خانه تان این خصوصیات را ندارد؟
خان گفت:
درست فرمودی.
شیخ گفت:
اتفاقا در فلان تاریخ تا نزدیکی خانه تان آمدم، اما وقتی متوجه شدم جمعی از خانم ها در خانه ی شما هستند و یا مهمان شما شده اند و فاقد پوشش مناسب هستند و در مدتی که من مهمان شما خواهم بود، آنها رعایت نمی کنند، من منصرف شدم و به قم برگشتم.
گرچه مریدخان قبل از انقلاب و گویا در سال ۱۳۵۶ رحمت خدا می رود و شیخ عبدالله پیاده در سال ۱۳۶۲ به دیار باقی می شتابد، و در میان قوم خود گمنام است، اما قبر وی در قبرستان بقیع در کنار مسجد جمکران محل رجوع خواص و اولیاء است.
❇️
این خاطره از یک سو اخلاص خان را می رساند که به بدپوششی اطرافیان خود در نزد نامحرمان اعتراف می کند، از سوی دیگر نشان می دهد که علمای راستین و صاحبان مقامات، در رعایت حدود الهی تا چه اندازه، پای بند بوده اند.
┄┅═✧❁ 💐❁✧═┅