eitaa logo
این عماریون
316 دنبال‌کننده
265.9هزار عکس
74.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ معادله ی پیچیده‌ی تکفیری‌های جوانرود. 🔸 قرار بود جوانرود شهرِ محلِ استقرار تکفیری‌ها باشد! 🔸 سه هزار تکفیری کُرد که سال 2014 به داعش پیوستند می‌خواهند در ایران ابراز وجود کنند؟ 🔸 پاس گل تاریخی حمید اسماعیل زهی و بلبل زبانی تکفیری‌های جوانرود که نباید ساده از کنار آن گذشت... ۱۴۰۱/۹/۶ 🔺 در روزهای گذشته شاهد ناآرامی‌هایی در برخی شهرهای غربی بودیم. ناآرامی‌هایی که جنس خشونت آنها بسیار خشن‌تر از چیزی ست که در نقاط مختلف کشور (در هفته های اخیر) دیده شد؛ و در عین حال در مواردی فراتر از سطح جنایات داعش و گروه‌های تکفیری در عراق و سوریه است. رد پای به وضوح در برخی از این عملیات‌های به ظاهر معترضانه (همانطور که خودشان اعتراف کرده‌اند) دیده می‌شود اما برخی از عملیات‌های دیگر از جمله ماجرای هیچ ارتباطی به تجزیه طلب‌ها نداشته، بلکه اقداماتی تکفیری بوده و بیشتر شبیه نوعی همکاری مشترک است... 🔺 همواره به یک نکته دقت کنید: اگر شما گروه تروریستی داعش باشید و بخواهید در ایران عملیات کنید، عملیات از کجا قرار است آغاز شود؟ شما به یک پایگاه رسمی در ایران نیاز دارید، اما آن پایگاه کجا باید باشد؟ قرار بر این بوده که اعتراضات محله محور در ایران رقم بخورد تا تمرکز از نیروهای امنیتی گرفته شود. سپس به عنوان پایگاه تجزیه طلب‌ها با تزریقِ نیروهایی که از گسیل می‌شوند همراه شود. این نقش برای جوانرود و دو شهر دیگر (یکی در غرب و یکی در جنوب شرق ایران) در نظر گرفته شده بود. با این تفاوت که قرار بوده اینها مرکز حضور تکفیری‌ها و پایگاه آنها شوند... 🔺 در واقع در مدلی از که روی میز "اتاق فکر آشوب" بوده؛ تلاش‌هایی صورت گرفته که آشوب‌های محله محور شرایط را فراهم کند تا با نوعی از تغافل این سنگربندی در غرب اتفاق بیفتد... اما "مغز فتنه" برای پیش برد این عملیات در غرب روی چه کسانی حساب کرده است؟ ما در بین گروه‌های تکفیری کرد در کردستان ایران و اقلیم شمال عراق، با شاخه‌های مختلفی رو به رو هستیم که یکی از پر تناقض‌ترین آنها انصار اسلام (بخوانید انصار شیطان) است. عمده سرکرده‌های این گروه ضمن اینکه همکاری‌هایی با گروه‌های تجزیه طلب کرد داشته‌اند، پس از مدتی این گروه‌ها را به عنوان دشمن درجه یک؛ و ایران و شیعیان را به عنوان دشمن دوم خود انتخاب کرده و به دامن گروه‌های تکفیری رفته‌اند. برخی فرماندهان این گروه در افغنستان، پاکستان، زاهدان و چند نقطه دیگر حضور داشته، و با برخی رهبران گروه‌های جهادی در افغانستان و برخی عناصر القائده ارتباط نزدیک داشته‌اند و سال 2014 در عراق و سوریه ایفای نقش کرده‌اند. 🔺نکته قابل تأمل در خصوص این گروه این است که سال 2014 خبری در رسانه‌ها منتشر شد تحت این عنوان که برخی عناصر گروه با داعش بیعت کرده‌اند. کمی بعد مشخص می‌شود سه هزار عضو کردی در از این گروه رسماً به داعش پیوسته و در حال عملیات هستند. و قابل تأمل تر اینجاست که این گروه در عین حال که چنین اخباری از آن رسانه‌ای می‌شد در حلبِ سوریه پایگاه اختصاصی داشته و مستقل از داعش عملیات‌هایی کرده است. برخی داعشی‌های فارسی زبان که تا مقام فرماندهی در داعش بالارفته و در عملیات اشغال برخی مناطق در کنار داعش بوده‌اند از عناصر همین گروه و اصالتا متولد شهرهایی در غرب کشور بوده اند. برخی عوامل این گروه که سال‌ها جوانرود را به پایگاه داعشی‌ها در ایران تبدیل کرده، در عملیات داعش در مجلس ایران نقش داشته و تعصباتِ قومیتی آنها باعث شده که داعشی‌ها از آنها دوری کنند و تعصباتِ داعشی آنها باعث شده گروه‌های کرد آنها را پس بزنند؛ حالا با حمایت از حمید اسماعیل زهی از لزوم گفته‌اند. 🔺ایران به لطف حماقت اسماعیل زهی و این جماعت، حالا مجموعه‌ای از عملیات‌های پاکسازی در غرب کشور را آغاز کرده است. در واقع حالا "احمق و احمق تر" وسیله ای شده‌اند برای آنکه ایران تعارف را کنار گذاشته و به شکل ویژه تری روی هسته‌های خاموش تکفیری در غرب کشور به ویژه جوانرود کار کند... بسیاری از مردم به ویژه سلبریتی‌های احمقی که این روزها با اسم کردستان "استوری بازی" می‌کنند، نمی‌دانند که دارند به پروژه ی "اغتشاشات محله ور تا زمان گسیلِ تکفیری ها به "شهرِ هدف" کمک می‌کنند. در چنین شرایطی باید از هر گونه اقدام ایران در جهت متلاشی کردن این حمایت کرد. امید است حماقت این گروه‌ها، تعلل اقلیم و انگیزه ایران برای تقابل با آنها، به اقدام زمینی برای در هم شکستن عقبه‌ی آنها و حضور نیروی مسلح ایران در اقلیم کردستان منجر شود...
♦️ چرا ریاض بیش از حد آرام است؟ 🔸 آیا آنهایی که با ما هستند در استانِ تماماً وهابیِ برای در هم شکستن آرامش قبل از طوفان، آماده می‌شوند؟ 🔸 بیانیه گروه‌های : وقتش رسیده جنگ به خیابان‌های سعودی کشیده شود... ۱۴۰۱/۹/۱۰ 🔺 این روزها هر کجای منطقه را که نگاه می‌کنید به نوعی درگیر نوعی التهاب یا تنش است. ۶۰ روز پیش آشوب را در ایران کلید زدند، سپس دامنه‌اش گسترش پیدا کرد به رسید بعد با اقدام کثیف تروریستی در استانبول توجه‌ها را به ترکیه جلب کرد، سپس به سمت سوریه رفت و حالا هم دامن تلاویو را گرفته و ول نمیکند. این وسط اما یک رژیم به شکلی مشکوک و غیر عادی ساکت است. رژیمی که اتفاقا ایران از ابتدای ناآرامی‌ها بابت سعودی اینترنشنال به او هشدارهای جدی داده بود. رژیمی که در هفته های پیش به شکل جدی و قطعی قرار بوده در یک روز زیر ضربه برود. روزی که ظاهرا زمانش افشا شده و با تکاپوی آمریکایی‌ها در حوزه‌ی رسانه و همچنین فعال شدن مهره‌هایی چون حمید اسماعیل زهی در ایران همراه می‌شود ، بلکه فشار از روی سعودی برداشته شود. 🔺 ۱۰ روز قبل از جام جهانی بود که اعلام شد ایران پذیرفته زیرِ ضربه بردنِ سعودی را تا پایان جام جهانی متوقف کند و در عوض قطری‌ها جلوی هر گونه تحرک سعودی اینترنشنال را در جام جهانی بگیرند. حالا و در روزهای گذشته بیانیه‌ای توسط حزب‌الله عراق با این مضمون منتشر شده است: گروه‌های مقاومت باید برای کشاندن نبرد به خیابان های عربستان متحد شوند. این بیانیه تاکید کرده عربستان کشوری ست که سیاست خارجی خود را در منطقه طوری تعریف کرده که به آسیب دیدن دیگر ملت‌ها و خسارت وارد شدن به کشورهایشان منجر شده است. پس وقتش رسیده "جوانمرد های مقاومت در این کشورها" برای حفظ ملت‌هایشان از این روند شرارت بار، خیابان‌های سعودی را صحنه‌ی نبرد کنند، تا آتش به دامن سعودی بیوفتد... 🔺 همزمان با انتشار این بیانیه از سوی حزب‌الله عراق، گروه های مقاومت در تاجیکستان هم بیانیه داده و تاکید کرده‌اند با چنین ایده‌ای کاملا موافقند. شواهد نشان می‌دهد که ما با یک آرامش قبل از طوفان طرفیم. آرامشی که مشخص نیست فردای جام جهانی بشکند یا بعدها ... اما آنچه که به وضوح می‌توان درک کرد این است که عده‌ای به این نتیجه رسیده اند که باید چند جبهه جدید در برابر سعودی گسترده شود. تا به موازات فعالیت‌های برادران یمنی ما و اقداماتی که (گاه و بی گاه در سکوت کامل خبری و از خاک عراق علیه سعودی انجام می‌شود) یک جبهه هم با کمک عزیزانِ غیر شیعه‌ای که در قلب سعودی داریم در دستور کار قرار بگیرد. 🔺 هنوز مشخص نیست که دقیقا چه چیزی قرار است پیش روی سعودی قرار بگیرد اما برخی می‌گویند بر خلاف تصور خیلی‌ها که مراکز شیعه نشین و قطیف را جایی می‌دانند که پرچمدار اعتراض سعودی ست، نگاه‌ها باید به کیلومترها آن سوتر جلب شود. مثلا استان کاملا وهابی قصیم که همواره پشت آل سعود بوده است... بالاخره مردم مطالباتی دارند، با قومیت‌ها و مذاهب مختلف که ضروری می‌دانند پیگیری کرده و به سرانجام برسانند. روزهای سرد در راه است. هم برای ریاض هم برای آنهایی که روی انرژی عربستان حساب باز کرده‌اند. شاید وقتش رسیده سعودی بفهمند از چند قومیت و چند مذهب تشکیل شده، هر کدام چه مطالباتی دارند و به کدام دلایل حق دارند از آل سعودی طلاق عاطفی گرفته و کشوری جدید تاسیس کنند. 🔺 کسی نمیداند کیفیت این اقدامات علیه سعودی قرار است چگونه باشد. یک جنگ با محوریت مقاومت از تا خیابان‌های سعودی، یا که در جغرافیایی به وسعت کل عربستان و با مردمانی از فرقه‌ها و مذاهب مختلف و با تفکرها و مطالبات متفاوت پیش برده خواهد شد. نباید جلو جلو رفت. باید صبر کنیم ببینیم زمانه دست ما را گرفته و با خودش به کدام سمت می‌برد... خبری در راه است... #
♦️ طرح ریزی امنیتی؛ پشت پرده‌ی شادی پس از شکست ایران در برابر آمریکا! 🔸 تلاش در جهت هموار نشان دادن راه برای تهدید نظامی خارجی 🔸 ارتباط آشوب آفرینان مدل دهه شصتی و نا امن‌سازی داخلی با هموارسازی تهدید خارجی ۱۴۰۱/۹/۱۲ 🔺 در ماه‌های اخیر ایران شاهد ناآرامی‌هایی بوده که رصد و تحلیل آن نشان می‌دهد باید خیلی فراتر از یک اعتراض به مسئله‌ی اجتماعی، دیده و درک شود. نا‌آرامی‌هایی که بیشتر شبیه به تضعیف ایران در حوزه‌ی داخلی با هدف زمینه سازی برای تهدید خارجی ست. در ادامه ی نا‌آرامی‌های اخیر تلاش شد تا در قطر و تهران، همزمان با شکست ایران در مقابل انگلیس و آمریکا با کمک گروهی اقلیت، که با حمایت سعودی اینترنشنال ها تلاش شده دارای وزن جلوه کنند این پیام القا شود که ایرانیان از شکست کشور ایران در برابر انگلیس و آمریکا در فوتبال خوشحال هستند. این پیام تداوم القا این موضوع به افکار عمومی دنیاست که: "پس در نتیجه آنها از حمله نظامی به کشور خود نیز خوشحال خواهند بود"!! پیامی که امثال حسین رونقی با گزارش ها و یادداشت هایی که برای رسانه‌های غربی با عنوان "لطفا کشور ما را تحریم کنید، ما خوشحال می‌شویم" تلاش می‌کردند به شکل دیگری آن را القا کنند. 🔺 اما یک سوال؛ اگر قرار باشد یک تهدید نظامی صورت بگیرد و عده ای هم در داخل با محوریت سعودی اینترنشنال ماموریت بیابند، بزنند و برقصند و این رسانه ها آنها را اکثریتِ جامعه ایران معرفی کنند، آیا چنین اتفاقی یک پیش نیاز لازم دارد؟ پاسخ این مهم مثبت است. شما برای چنین چیزی به نا‌امن‌سازی ایران نیاز دارید. و همچنین نیاز دارید این طور به مخاطبینشان القا شود که : این سیستم، یک حکومت مدارا کننده ی صبور نیست بلکه سیستمی بی عرضه، ناتوان، ناکارآمد و علیل است که: 🔹 هواداران خود را با عدم توان برخورد قاطع با اشرار، 🔹و شهروندانِ خود را با عدمِ برخورد قاطع با تهدید کنندگانِ معیشت و امنیت آنها 🔹و توحشگران را با رها کردنِ آنها به حال خود، متعجب کرده است. 🔺 پروژه ی نا‌امن سازی ایران با تهدید خشن به اعتراض، دعوت به آشوب خشن و اقداماتی از این دست که بخشی از آن در وادار کردن کامیون داران به اعتصاب و ترساندن آنها، تلاش شده صورت بگیرد. پروژه ی القاء ناکارآمد بودن و بی عرضه بودن سیستم در برخورد با خشونت هم؛ تلاش شده با وارونه جلوه دادن انگیزه ی سیستم، از صبوری در برخورد با این آشوب‌ها، روی میز باشد. در مرحله بعد هم القای این موضوع که اگر به ایران حمله شود عده ای هورا می‌کشند (با جشن مخاطبنِ مسخ شده‌ی سعودی اینترنشنال‌ها) روی میز بوده است. اما این معادله یک مولفه ی دیگر هم دارد و آن تلاش در جهت پررنگ جلوه دادن تهدید خارجی؛ از طریق شبیه سازی حمله به ایران، در رزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل بوده است. رزمایشی که نشان می‌دهد آنها آرزو دارند در صورت تشدید بحران در ایران، بالا بردن آتش اعتراضات محله محور، تشدید فعالیت های تجزیه طلبان، تهدید مردم و وادار کردنشان به اعتصاب اجباری (متوقف کردن زندگی عادی مردم) رقمش بزنند. 🔺 ایران کجای این ماجرا قرار دارد؟ ایران بر خلاف گذشته که هر رزمایش را با یک اقدام نظامی مشابه پاسخ می‌داد این بار کار خود را راحت کرده و برای پاسخ به رزمایش اخیر، یک بانک از اهداف رژیم صهیونیستی را منتشر کرده است. اشاره به اینکه در صورت بروز حماقت از سوی رژیم، همین‌ها هدف اصلی ما با کمک و و و هرآنچه که پیش از این رونمایی کرده و به کل داده ایم خواهد بود... در کنار پیامی که ایران به درستی به دشمنان خود منتقل کرده، برخورد با تجزیه طلبان در این سو و آن سوی مرز ادامه دارد. 🔺 در چنین شرایطی نباید از این اشرارِ تهدید کننده به اعتصاب، و رسانه های ترویج کننده ی این شرایط که حس گستاخ بودن را در بی وطن‌های اقلیتی (از جنس همان‌ها که جشن پیروزی آمریکا را برپا کردند) رواج می‌دهند، و آرامش افکار عمومی را نشانه رفته‌اند، غافل شد. بازی به خوبی از سوی ایران در حال مدیریت است. به برکت نا آرامی‌های اخیر پای ایران به یک کیلومتری پایگاه‌های در هم رسیده است. آنچه که در این مرحله از بازی ضروری به نظر می‌رسد بهره برداری از فضای به وجود آمده برای بالا بردن درک جامعه از آرزوی محالی ست که دشمنان در ذهن می پرورانند. حقیقتی که اگر درست توضیح داده شود به افزایش فهم افکار عمومی از توطئه هایی که برای میهن در نظر گرفته شده کمک میکند...
‌ 💯 چرا در نا‌آرامی‌های اخیر صدایی از منافقین در نیامد؟ 🔸 آیا سازمان منافقین با کاورِ یک گروه تروریستی جدید دارد ایفای نقش می‌کند؟ 🔸"ترور نیروهای امنیتی" ، پروژه ناتمام منافقین در دهه شصت، اتفاقی روی میز قرار گرفته؟ ۱۴۰۱/۹/۱۱ 🔺 اقداماتی که در ایران در شصت روز گذشته رخ داده آن‌چنان لخت و عریان ماهیت تروریستی داشته، که تقریبا هیچ گروهی جرأت بر عهده گرفتن علنی آن را نداشته و از پذیرش آن واهمه دارند. گروه‌های مختلف کوشیده‌اند اینطور القا کنند که این اقدامات بطور خود جوش توسط عده‌ای معترض رخ داده و یا افرادی در شرق و غرب کشور تصمیم خودسرانه گرفته‌اند که دست به سلاح ببرند. بسیاری از این گروه‌ها همزمان تلاش کردند در حوزه رسانه فعال بوده و هر نوع جنایت یا اقدام خرابکارانه‌ای که رخ می‌دهد را پوشش دهند اما همانطور که گفته شد با توجه به تبعاتی که میتواند بر عهده گرفتنش داشته باشد؛ از آن سر باز می‌زنند. 🔺 یک نکته تا اینجای کار در این خصوص وجود دارد. بخشی از این اقدامات همان طور که در هفته‌های اخیر در رسانه‌ها منتشر شده در جهت به شهادت رساندن نیروهای امنیتی در نقاط حساس کشور از جمله کردستان و سیستان و بلوچستان بوده است. نکته مهم تر اینجاست که در مواردی فرد مورد حمله قرار گرفته نیروی امنیتی نبوده و افرادی که جنایت را انجام داده اند در اعترافات خود گفته اند صرفاً به ما گفته شده که این سوژه مورد هدف قرار بگیرد. در آنچه که رخ داده، این افراد به عنوان چه کسی بوده‌اند؟ قطعا و یقینا گروه های مختلفی می‌توانند در عملیات‌هایی از این دست از ظرفیت اشرار بهره برده باشند اما آنچه که رخ داده از جهاتی شباهت‌هایی با رخدادهای دهه شصت دارد. در واقع انگار یک گروه تروریستی یک لایه عقب تر رفته تا اقدامات جنایتکارانه دهه شصت را که به دلیل پیر شدن اعضا و نابودی بخشی از آنها، نیمه کاره مانده کامل کند. 🔺 این متن را به دقت بخوانید: «از ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۲، حداقل ۲۸۰۰ تن از مزدوران رژیم بر اثر آتش رزمندگان مجاهد سازمان، به هلاکت رسیده‌اند که ۴۰ تن از آنان از نیروهای پاسدار بوده‌اند.» آنچه خواندید بخشی از گزارش نشریه مجاهد؛ تریبون رسمی است. این عملیات‌ها در ابتدای دهه شصت با عنوان "پاسدار کشی" آغاز می‌شود اما همان طور که در متن این نشریه آمده از دو هزار و هشتصد نفری که در آن سال‌ها توسط این فرقه به شهادت رسیدند، تنها چهل نفرشان نیروی نظامی و پاسدار بودند. این دقیقا همان چیزی ست که در نا‌آرامی‌های اخیر دیده شد. در پروژه ی ترورها و کشته سازی‌ها به ویژه آنچه علیه نیروهای حامی وطن در سیستان و بلوچستان رخ داده، برخی نه پاسدار بودند و نه امنیتی و جرمشان صرفا این بوده که مخالف بوده‌اند. 🔺 این دقیقا همان پروژه‌ی دهه شصت است که با هدف زدن حامیان ایران در نقاط حساس روی میز قرار گرفت و در کمتر از یک سال همزمان که صدام به ایران حمله کرده بود دو هزار و هشتصد ایرانی را به شهادت رساند. از بررسی این رخداد مهم این طور به نظر می‌رسد که سکوت فرقه ی رجوی در ناآرامی‌های اخیر بی دلیل نیست. شاید آنچه در حال رخ دادن است صرفا یک شباهت تاریخی باشد، و قطعا گروه‌های دیگری از تا سرویس‌های دیگر در حال آشوب آفرینی در ایران هستند؛ اما شواهد و قرائن نشان از یک حقیقت غیر قابل انکار دارد. فرقه ی رجوی برای آنکه هزینه ی اقداماتش را نپردازد یک لایه عقب تر رفته و یک گروه تروریستی جدید راه اندازی کرده است. 🔺 مدلی که تکفیری‌ها در سوریه، به محض آنکه خطرِ رفتن در لیست گروه های تروریستی را احساس کردند به آن پناه بردند. خیلی ها تلاش می‌کنند دست هایشان در بازی اخیر دیده نشود. ایران اما در حال شناسایی سر پنجه هاست. عده ای این روزها خوشحال و سرمستند از اینکه به خیال خود می تازانند و کسی جلو دار آنها نیست در ایران اما آنهایی که باید حافظ امنیت میهن باشند، در فکر چیزی فراتر هستند. به زمانی که برگ های درختان ریخته، و به جای برف، از آسمان محل سکونت بعضی‌ها خون به زمین می‌چکد... تروریست‌ها، خیلی دور یا خیلی نزدیک فرقی نمی‌کند؛ به زودی با حقیقت اعمالشان رو به رو می‌شوند. و سر پنجه.ها خیلی زود به خاطر جنایت‌هایشان قطع خواهند شد....
♦️ زیر پوست عربستان چه خبر است؟ 🔸 خشمی که عامدانه در تمام رسانه‌ها سانسور می‌شود 🔸آیا به زودی عربستان شاهد خیزشی سراسر خشم علیه آل سعودی خواهد بود؟ ۱۴۰۱/۹/۱۴ 🔺 این روزها رژیم آل سعود در این سرزمین در حال برگزاری مراسم‌هایی ست که تلاش شده تا از آن به عنوان "تفریح و سرگرمی" جامعه نام برده شود. جشنواره‌های موسقی و مد که توجه خیلی‌ها را به سعودی جلب کرده است. در کنار این جشنواره‌ها اخباری هم منتشر شده از اعمال محدودیت برای مساجد و رها کردن صدای ساز و آواز بطور همزمان در این سرزمین ... ماجرا زمانی جالب تر می‌شود که بدانید یکی از این مراسم ها در شهر مدینه که تاکنون سعی شده به عنوان شهر پیامبر اسلام و یک شهر مذهبی برای تمام مسلمین دنیا شناخته شود، برگزار شده است. رژیم سعودی تا همین امروز کوشیده از این رخدادها به عنوان اقداماتی که مورد استقبال مردم عربستان قرار گرفته یاد کند. البته بررسی دقیق تر ماجرا نشان می‌دهد که این رژیم خواسته یا ناخواسته در حال سرکوب بخش اعظمی از جامعه‌ی مذهبی (به ویژه بخش تندرو آن) در عربستان و دو قطبی سازی این فضا است. ماجرا در سعودی به حدی بیخ پیدا کرده که حتی صدای برخی در تونس و مصر و دیگر کشورها نیز در آمده است. 🔺همه ماجرا اما این نیست و حالا فیلم هایی منتشر شده که نشان می‌دهد علاوه بر مصرف مواد در این جشنواره‌ها در حاشیه‌ی آن به برخی بانوان در سعودی تعرض شده که خشم بسیاری را به همراه داشته است. خشمی که در فضای مجازی توسط رژیم سعودی و کارمندان توئیتری همسو با آن کاملا سانسور می‌شود. یک کاربر سعودی در خصوص یکی از این جشنواره ها (میدل بست) نوشته: فیصل مسلم از کاربران شبکه‌های اجتماعی در این باره گفت: آنچه در دو روز گذشته در سعودی روی داد اعم از استعمال مواد مخدر، آزار زنان و انحطاط حتی در غرب مشاهده نشده است. یکی دیگر از این مراسم ها که در ریاض برگزار شده نیز واکنش‌های مشابهی داشته است. برای مثال "محمد الهاشمی الحامدی" فعال سعودی در همین خصوص نوشته: به خاطر خدا... چه احساسی به شما دست می‌دهد وقتی می‌بینید که حامی بیت‌الله الحرام در مکه مکرمه همان حامی مهمانی‌های رقص در ریاض است؟ 🔺ماجرا اما از سعودی هم فراتر رفته و در همین خصوص یک فعال رسانه‌ای تونسی در اعتراض به رژیم سعودی نکاتی گفته که قابل تأمل است. محمد الهاشمی الحامدی روزنامه‌نگار تونسی در توییت دیگری خطاب به یکی از اطرافیان بن‌سلمان که به او گفته بود؛ "عربستان کشور ماست و ما در آنچه انجام می دهیم آزاد هستیم و نه شما و نه هیچ کس دیگری حق دخالت در امور ما را ندارید"، نوشت: ابن سعود، سرزمین رسول الله (ص) را با وعده عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر اشغال کرد، حال اگر عهد شکستید، باید این سرزمین را ترک کنید. قطع صدای اذان در سعودی و بلند شدن آواز از دیگر مواردی بوده که بخشی از جامعه را به شدت خشمگین کرده است. به طوری که ترکی شهاب روزنامه نگار سعودی در خصوص آن نوشته: بن سلمان دستور کاهش صدای بلندگوهای مساجد را داد، به بهانه آنکه صدای آنها برای اهالی مزاحمت ایجاد می‌کند. این در حالی ست که صدای موزیک جشنوارها تا بامداد ادامه دارد و از نظر او این صداها مزاحمتی برای کسی ایجاد نمی کنند! صدها نمونه ی دیگر از این مراسم‌ها که جامعه را عصبی کرده و بخشی دیگر را به شدت خوشحال کرده و واکنش های پیرامون آن می‌توان مثال زد. از کلیت ماجرا اینطور به نظر می‌رسد که دامنه این رخدادها دارد به شکلی افزایش پیدا می‌کند که وقوع رفتارهای پر تنش و رادیکال در سعودی بعید نخواهد بود. در تمام طول سال‌های اخیر روحانیون مذهبی در سعودی در برابر بن سلمان ساکت بوده‌اند اما حالا نارضایتی به حد بالا رفته که شیخ عمر المقبل واعظ سعودی در این باره گفته: ما با ناهنجاری‌ها و فسق در سرزمین حرمین شریفین به نام سرگرمی مخالفیم تا نسل‌های جوان منحرفین را الگو نگیرند. . 🔺دستی پنهان در ۶۰ روز گذشته حجاب را به عنوان مسئله، در ایران شناسایی و جامعه را پیرامونش دو قطبی و خیابان را دچار آشوب کرده است. دستی دیگر در چین، قرنطینه‌ی کرونایی را به عنوان مسئله شناسایی کرده و جامعه را دو قطبی کرده است. اخبار مربوط به سعودی نشان می‌دهد که جامعه‌ی سعودی نیز استعدادش را دارد تا پیرامون یک مسئله دو قطبی شده و به حد انفجار برسد.... در حال حاضر آنچه که می‌توان با قطعیت گفت این است که برخی بطور قطعی به این نتیجه رسیده اند که برای نجات ملت ها جنگ باید به خیابان‌های سعودی کشیده شود. از طرفی ملت هوشیار سعودی دارد برای انتقام‌گیری از رژیم آل سعود آماده می‌شود. باید جلوتر برویم و ببنیم چه چیزی پیش روی عربستان است...
🚨 بسیار مهم!! با دقت بخوانید و اگر اهمیتش را فهمیدید، حداکثری منتشر کنید. ♦️🔴❌ آیا وقتش نرسیده به اظهارات اصلاح طلبان پیرامون "تجزیه" توجه ویژه‌تر بکنیم؟ ♦️تحلیل رفتار رئیس جمهور اصلاحات پیرامون آنچه این روزها رخ داد و نکات تکان دهنده ای که وجود دارد... ۱۴۰۱/۹/۱۷ . 🔺 در روزهای گذشته بیانیه‌ای از سوی سید محمد خاتمی رئیس جمهور اصلاحات منتشر شد که تا حدود بسیار زیادی به روشن شدن نسبت جریان غربگرا با نا‌آرامی‌های اخیر و نوع نگاه این جریان به آنچه رخ داده کمک می‌کند. برای آنکه بهتر بفهمیم جریان اصلاحات مسئله را چطور فهمیده و چه نسبتی با آنچه رخ داده دارد؛ بهتر است ابتدا سه اظهار نظر از رئیس جمهور اصلاحات را مرور کنیم. 🔸 ابتدا اظهار نظر چند روز قبل خاتمی در خصوص نا‌آرامی‌های اخیر را بخوانید: 1️⃣ اعتراض از مرگ مهسا شروع شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای از آن شنیده نشد. 🔸 حالا این بخش از صحبت های خاتمی در بیانیه اخیر را ببینید: 2️⃣ جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می‌دهد، بگونه‌ای کم سابقه و شاید بی‌سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر می بینیم. 🔸 حالا بخشی از بیانیه سال ۹۸ خاتمی که داد ِ همراهان او را در همان سال در آورد را ببینید: 3️⃣ شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد اما مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی، اداره است، اما ما از نظر قانون اساسی نمی‌توانیم فدارتیو باشیم. 🔺 اما این همه ماجرا نیست. این بخش از یادداشت اخیر روزنامه اعتماد را بخوانید تا ماجرا مشخص شود: «گفتمان تجزيه‌هراسي» سنت واگرايي با كشورهاي همسايه را تقويت مي‌كند و ما را از منافع سياست درست همسايگي محروم مي‌كند. اين گفتمان باعث مي‌شود حس ما درباره همسايه‌هايي كه روزگاري بخشي از ايران بوده‌اند... حس پدري باشد كه از استقلال فرزندش ناراحت است!؟ . 🔺 تا همینجای کار یک نکته به شدت عیان است: جریان غربگرا (از سطحِ رهبری تا روزنامه‌ی رویِ دکه) اولا هیچ وقت و هرگز نمی‌خواهد خطرِ را بپذیرد. دوما اساسا ایران را کشور نمی‌داند که بخواهد به استقلال آن اعتراف کند، پس مدل فدرالی را صریح فریاد می‌زند. به بیانیه اخیر خاتمی دقت کنید. او میگوید: "شعار زیبای زن زندگی آزاد " در واقع غربگرایان به صراحت آنچه تجزیه‌طلبان گفته‌اند را زیبا دانسته و فریادش می‌زنند. در صورتی که همه می‌دانند برای اولین بار شعار "ژن ژیان آزادی" توسط تجزیه طلبان مطرح شده است. مهم‌تر آن که همانطور که خاتمی در بیانیه اخیر خود می‌گوید تنها راه مدیریت ایران را مدل فدرالی می‌دانند. به این جمله‌ی او دقت کنید: شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد، اما مطلوب‌ترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است. در واقع خاتمی در همان سال ۹۸ با زبان بی زبانی گفته فعلا شرایط را برای بیانش مناسب نمیبینم اما روزی که تجزیه طلبان در صحنه بودند صریحتر خواهم گفت. 🔺 حالا برگردید به امروز حدود شصت روز پیش خدمت شما عرض کردیم که به دنبال یک غیر سیاسی هستند که آن را به جنبش سبز سیاسی گره زده و یک لیدر برایش پیدا کنند. این را هم گفتیم که به زودی غربگرایان این آشوب‌ها را مصادره خواهند کرد. آیا اکنون میتوانید همین را در بیانیه اخیر خاتمی دید یا نه؟ خاتمی همانطور که اکنون (با انکار حضور پر رنگ تجزیه‌طلب‌ها و پرچم هایشان) تاکید می‌کند رگه‌های تجزیه را در رخداد اخیر نمی‌بیند، در سال ۹۸ هم اسم تجزیه را فدرالی گذاشته و میگوید "قانون اساسی" مانع آن است. سوال؛ چه کنند که مشکل حل شود؟ پاسخ روشن است. هم در جمله ی خاتمی آمده ، هم ۶۰ روز پیش خدمت شما عرض کردیم. راهکارشان این است که یک جریان سیاسی بیاید و بگوید مردم مطالبه.ی تغییر قانون اساسی را دارند، بعد به مجلس که رفت بگوید "حالا یک مسئله ی فدرالی را هم مرور کنیم، تا خطر تجزیه برای همیشه رفع شود" ... 🔺 ما وسط جنگ احزاب هستیم. قلم به دست‌های جامعه‌ی ایران کجا هستند؟ توپخانه‌ی دشمنان در جنگ احزاب، از فلان روزنامه در تهران تا فلان استودیو در لندن فعال فعالند. چرا این سوی میدان کسی این دست ها را رو نمیکند؟ در این مرحله از بازی مافیا، "حرفه‌ای" باید به نقش خود عمل کند. مافیا تابلوی تابلو است. نویسندگان انقلابی و حامیان ایران باید در شاتِ شب، پدرخوانده را اساسی با گلوله‌ای از جنس قلم بزنند. اگر در جبهه انقلاب و حامی ایران کسی صاحب قلم است اما این روزها ترجیح داده در برابر غربگرایانی که صریح شده‌اند سکوت کند؛ شک نکنید او فردا به خاطر گلوله‌ای از کلمات که می‌توانسته شلیک کند و در آن تردید کرده، باید پاسخگو باشد...
♦️ چه کسی بیانیه ی اخیر میرحسین موسوی را نوشته است؟ 🔸 آیا اصلاحات قصد دارد یک جنبشِ سبزِ غیر سیاسیِ بدون لیدر ساخته و آن را به جنبش سبز سیاسی گره بزند؟ 🔸 ارتباط "جوانان محلات" با منافقین چیست؟ ۱۴۰۱/۹/۱۸ . 🔺 در ماه های اخیر شاهد ناآرامی‌هایی در ایران بودیم. ناآرامی‌هایی که بیش از هر چیز شبیه به یک پروژه‌ی "تروریسم شهری" است که می‌کوشد تا با فعال کردن تمام مخالفین سرشناس ایران و متحد کردن آنها (اعم از مذهبی و غیر مذهبی، سیاسی و غیر سیاسی) یک بحران از جنس "سوریه" را در این کشور رقم بزند. در روزهای گذشته و پس از آرام شدن آشوب‌ها و ورود به زنگ حساب و محاکمه‌ی آشوبگران، حالا غربگرایان داخلی به وضوح وارد میدان شده و البته شبکه ی پر سر و صدای سلبریتی‌ها را نیز با خود آورده اند. 🔺 خاتمی در روزهای قبل بیانیه داده و از آشوب‌ها حمایت کرده، بیانیه ای از میرحسین هم امروز با عنوان محکوم کردن اعدامِ یک جنایتکار، در رسانه‌های وطن فروش و غربگرا منتشر شده است. بر اساس آنچه منابع آگاه می‌گویند هر دو بیانیه اخیر میرحسین موسوی را (مشاور میرحسین در انتخابات ۸۸ ) به نگارش در آورده است. مادر امیر ارجمند (افسر محرم زاده) هوادار گروه بوده است. منصور امیر ارجمند (برادر وی رئیس اطلاعات گروهک منافقین در فرانسه) بوده است. خانه ی منصور امیرارجمند در زمان شورش منافقین در دهه شصت، محل اختفای سرکردگان بوده است. 🔺 امیرارجمند که خودش در فرانسه مستقر است در سال‌های قبل و پس از انتقال فرزند محمد علی زم به این کشور، یک دروغ نیوز با نام "آمدنیوز" و با محوریت روح‌الله زم ایجاد می‌کند. مسئله‌ی ما البته میرحسین موسوی، اردشیر امیر ارجمند و مسائلی از این دست نیست! سوال اصلی ما این است: چرا این روزها آنچنان سر و صدایی از گروهک منافقین به گوش نمیرسد؟ از خودتان یک سوال بپرسید: 🔸 به یکباره یک آشوب در ایران به راه افتاد و بلافاصله گروه‌هایی با عنوان "جوانان محلات" تاسیس شد و در ایران سازماندهی شدند و عملیات کردند؟ 🔸 آیا این سازماندهی و این جنس فعالیت به یکباره رخ میدهد؟ یا در بلند مدت شکل گرفته؟!! 🔸 چرا رفتاری که پیج‌ها و صفحات مربوط به "جوانان محلات" مخاطب را به سمتش هدایت می‌کنند عینا ست؟ 🔸 آیا عده ای یک پروژه ی نیمه کاره در دهه شصت داشته‌اند و می‌خواهند بدون آنکه هزینه دهند تکمیلش کنند؟ 🔺 اگر شما سازمان منفوری مانند منافقین باشید که برای دشمنی منفورتر به نام صدام یک راه انداخته و در جبهه و پشت آن علیه ایران عملیات میکرده باشید، چاره ای ندارید جز اینکه پشت نام ها پنهان شوید و با نفوذ در اتاق فکر دیگر جریانات، و نوشتن حرف‌هایتان در قالب بیانیه‌ی آنها بازی را پیش ببرید... بیانیه نویسی‌های اردشیر امیر ارجمند برای میر‌حسین و راه اندازی گروه "جوانان محلات" بخشی از پروژه‌ی گروهک منافقین است که در فتنه ی اخیر از طرح ریزی و هدایت شده است. منافقین حالا یک پله عقب‌تر رفته، و کانال‌ها وصفحاتی را به نام "جوانان محلات" ایجاد کرده‌اند؛ و دقیقا پروژه ی دهه شصت خود را به افرادی که می‌دانند همکاری با منافقین هزینه‌ای ترسناک برایشان دارد (اما نمی دانند این اکانت‌ها همان اکانتِ نیابتی گروهک منافقین است) پیش می‌برند و هزینه ها را هم به شیوه های مختلف پرداخت میکنند... 🔺 در روزهای اخیر و پس از شکست مفتضحانه پروژه ی سه روزی وطن فروش‌ها، تعدادی از آشوبگران حرفه ای در چند استان کشور بازداشت شدند. نکته قابل تأمل در خصوص بازداشت این افراد نشان می‌دهد که ما صرفا با چند فرد، یا حتی با گروهی که به یک سیستم وصل بوده‌اند مواجه نبوده ایم، بلکه ماجرا فراتر بوده است. آنچه در روزهای اخیر دیده شده این است که افراد وابسته به گروهک‌ها که بازداشت شده‌اند ، هسته‌های عملیاتی در ایران به راه انداخته تا همزمان با دعوت افرادِ ناآگاه (توسط سعودی اینترنشنال‌ها) در قالب هسته‌های عملیاتی، فعالیت‌های آشوبگرانه را پیش ببرند. اگر این روزها سکوتی از سوی فرقه ی تروریستی رجوی دیده می‌شود به این دلیل است که آنها ترجیح داده اند برای دیده نشدن پنجه هایشان، بازی را در سکوت پیش ببرند... 🔺اگر از رفتار میدانی آنها بگذریم، رفتار شاخه‌ی سیاسی آنها نشان می‌دهد که چپ‌ها بدشان نمی‌آید، آنچه در شصت روز گذشته رخ داده را به جنش سبز، میرحسین موسوی و غربگرایان داخلِ کشور گره بزنند، تا بلکه این ناآرامی‌ها یک سخنگویِ مطالبه‌گر در برابر حکومت پیدا کرده یا لااقل بتواند مورد بهره برداری در سیاست داخلی (در آینده پیش رو) قرار بگیرد. ماجرا مفصل است. کمی صبور باشید ، به زودی از ابعاد دیگر آن رمزگشایی خواهیم کرد...
♦️ چه کسی بیانیه ی اخیر میرحسین موسوی را نوشته است؟ 🔸 آیا اصلاحات قصد دارد یک جنبشِ سبزِ غیر سیاسیِ بدون لیدر ساخته و آن را به جنبش سبز سیاسی گره بزند؟ 🔸 ارتباط "جوانان محلات" با منافقین چیست؟ ۱۴۰۱/۹/۱۸ . 🔺 در ماه های اخیر شاهد ناآرامی‌هایی در ایران بودیم. ناآرامی‌هایی که بیش از هر چیز شبیه به یک پروژه‌ی "تروریسم شهری" است که می‌کوشد تا با فعال کردن تمام مخالفین سرشناس ایران و متحد کردن آنها (اعم از مذهبی و غیر مذهبی، سیاسی و غیر سیاسی) یک بحران از جنس "سوریه" را در این کشور رقم بزند. در روزهای گذشته و پس از آرام شدن آشوب‌ها و ورود به زنگ حساب و محاکمه‌ی آشوبگران، حالا غربگرایان داخلی به وضوح وارد میدان شده و البته شبکه ی پر سر و صدای سلبریتی‌ها را نیز با خود آورده اند. 🔺 خاتمی در روزهای قبل بیانیه داده و از آشوب‌ها حمایت کرده، بیانیه ای از میرحسین هم امروز با عنوان محکوم کردن اعدامِ یک جنایتکار، در رسانه‌های وطن فروش و غربگرا منتشر شده است. بر اساس آنچه منابع آگاه می‌گویند هر دو بیانیه اخیر میرحسین موسوی را (مشاور میرحسین در انتخابات ۸۸ ) به نگارش در آورده است. مادر امیر ارجمند (افسر محرم زاده) هوادار گروه بوده است. منصور امیر ارجمند (برادر وی رئیس اطلاعات گروهک منافقین در فرانسه) بوده است. خانه ی منصور امیرارجمند در زمان شورش منافقین در دهه شصت، محل اختفای سرکردگان بوده است. 🔺 امیرارجمند که خودش در فرانسه مستقر است در سال‌های قبل و پس از انتقال فرزند محمد علی زم به این کشور، یک دروغ نیوز با نام "آمدنیوز" و با محوریت روح‌الله زم ایجاد می‌کند. مسئله‌ی ما البته میرحسین موسوی، اردشیر امیر ارجمند و مسائلی از این دست نیست! سوال اصلی ما این است: چرا این روزها آنچنان سر و صدایی از گروهک منافقین به گوش نمیرسد؟ از خودتان یک سوال بپرسید: 🔸 به یکباره یک آشوب در ایران به راه افتاد و بلافاصله گروه‌هایی با عنوان "جوانان محلات" تاسیس شد و در ایران سازماندهی شدند و عملیات کردند؟ 🔸 آیا این سازماندهی و این جنس فعالیت به یکباره رخ میدهد؟ یا در بلند مدت شکل گرفته؟!! 🔸 چرا رفتاری که پیج‌ها و صفحات مربوط به "جوانان محلات" مخاطب را به سمتش هدایت می‌کنند عینا ست؟ 🔸 آیا عده ای یک پروژه ی نیمه کاره در دهه شصت داشته‌اند و می‌خواهند بدون آنکه هزینه دهند تکمیلش کنند؟ 🔺 اگر شما سازمان منفوری مانند منافقین باشید که برای دشمنی منفورتر به نام صدام یک راه انداخته و در جبهه و پشت آن علیه ایران عملیات میکرده باشید، چاره ای ندارید جز اینکه پشت نام ها پنهان شوید و با نفوذ در اتاق فکر دیگر جریانات، و نوشتن حرف‌هایتان در قالب بیانیه‌ی آنها بازی را پیش ببرید... بیانیه نویسی‌های اردشیر امیر ارجمند برای میر‌حسین و راه اندازی گروه "جوانان محلات" بخشی از پروژه‌ی گروهک منافقین است که در فتنه ی اخیر از طرح ریزی و هدایت شده است. منافقین حالا یک پله عقب‌تر رفته، و کانال‌ها وصفحاتی را به نام "جوانان محلات" ایجاد کرده‌اند؛ و دقیقا پروژه ی دهه شصت خود را به افرادی که می‌دانند همکاری با منافقین هزینه‌ای ترسناک برایشان دارد (اما نمی دانند این اکانت‌ها همان اکانتِ نیابتی گروهک منافقین است) پیش می‌برند و هزینه ها را هم به شیوه های مختلف پرداخت میکنند... 🔺 در روزهای اخیر و پس از شکست مفتضحانه پروژه ی سه روزی وطن فروش‌ها، تعدادی از آشوبگران حرفه ای در چند استان کشور بازداشت شدند. نکته قابل تأمل در خصوص بازداشت این افراد نشان می‌دهد که ما صرفا با چند فرد، یا حتی با گروهی که به یک سیستم وصل بوده‌اند مواجه نبوده ایم، بلکه ماجرا فراتر بوده است. آنچه در روزهای اخیر دیده شده این است که افراد وابسته به گروهک‌ها که بازداشت شده‌اند ، هسته‌های عملیاتی در ایران به راه انداخته تا همزمان با دعوت افرادِ ناآگاه (توسط سعودی اینترنشنال‌ها) در قالب هسته‌های عملیاتی، فعالیت‌های آشوبگرانه را پیش ببرند. اگر این روزها سکوتی از سوی فرقه ی تروریستی رجوی دیده می‌شود به این دلیل است که آنها ترجیح داده اند برای دیده نشدن پنجه هایشان، بازی را در سکوت پیش ببرند... 🔺اگر از رفتار میدانی آنها بگذریم، رفتار شاخه‌ی سیاسی آنها نشان می‌دهد که چپ‌ها بدشان نمی‌آید، آنچه در شصت روز گذشته رخ داده را به جنش سبز، میرحسین موسوی و غربگرایان داخلِ کشور گره بزنند، تا بلکه این ناآرامی‌ها یک سخنگویِ مطالبه‌گر در برابر حکومت پیدا کرده یا لااقل بتواند مورد بهره برداری در سیاست داخلی (در آینده پیش رو) قرار بگیرد. ماجرا مفصل است. کمی صبور باشید ، به زودی از ابعاد دیگر آن رمزگشایی خواهیم کرد...
🚨 بسیار مهم ؛ چرا مولوی عبدالواحد در سیستان و بلوچستان ترور شد؟ 🔸 کدام دست در حال تبدیل کردنِ سیستان و بلوچستان به حیاط خلوتِ سگ‌های هارِ عربستان است؟ 🔸 چرا چهره های انقلابی، حامی وحدت و وطن پرست در حال حذف شدن در این استان هستند؟ ۱۴۰۱/۹/۱۹ 🔺 از ابتدای نا‌آرامی‌های اخیر در کشور تقریبا هر روز یک چهره‌ی انقلابی یا حامی یا ضدِ تکفیری در جنوب غرب کشور ترور شده است. این مسئله هم مربوط به شیعیان است، هم اهل سنت و هم بزرگان بلوچ. ترورها همزمان با بلند شدن صدای که به شدت تلاش می‌کنند بگویند "تک صدایِ استان" است و همه پشت او هستند، در حال رخ دادن است. همچنین همزمان است با حضور پر شور و فعال تروریست‌های و در استان ... آیا آنچه می بینیم یک اتفاق است؟ بعید به نظر می‌رسد. واضح است که عده ای می‌خواهند مردم سیستان بلوچستان را تندرو، تکفیری و ضدِ وطن کنند اما موانعی دارند. 🔺 عالمی که در روزهای اخیر به شهادت رسیده از جمله افرادی ست که در جنگ تحمیلی حضور فعال داشته، و از مسجد خود (مسجد امام حسین علیه‌السلام) شرایط را برای حضور بسیاری از جوانان در جبهه و دفاع از میهن فراهم کرده بوده است. و این دقیقا همان چیزی ست که نوکران عربستان در جنوب شرق کشور با آن مشکل دارند. برای آنکه نقطه‌ای از ایران دروازه ی داعش یا گروه‌های تکفیری برای پیدا کردنِ یک جایِ پا شود، یک پیش نیاز وجود دارد و آن این است که عناصر حامی وحدت از آنجا حذف گشته و شرایط برای ترویج تکفیر فراهم شود. سال‌هاست که حمید اسماعیل زهی با یک منبع مالی کاملا مبهم در زاهدان فعالیت کرده و یک مجموعه ی رسانه‌ای (از خارج از کشور و حتی از داخل کشور (جریان غربگرا) می‌کوشد برای او اعتبار سازی کند. 🔺 این اعتبار سازی در حالی رخ می‌دهد که در زمان فعالیت شیخِ بی کفایت، نه تنها عشق به میهن در دل پا منبری هایش بیشتر نشده، بلکه آنها متأثر از آنچه او روی منبر رسول الله می‌گوید، به انسان‌هایی سراسر خشم و بغض و کینه و عقده تبدیل شده‌اند. انسان‌هایی که او در ناآرامی‌های اخیر آنجایی که احساس نیاز می‌شد، به شدت روی تحریک پیش از پیش آنها کار می‌کرد... حضور نماینده رهبر ایران در استان و گفتگو با علما و بزرگان استان، روی بسیاری از خائنین به میهن و نوکران سعودی را سیاه کرده بود. دیداری که همدلی بین شیعه و سنی را فریاد زده و یک سیلی محکم بر دهان کسانی زد که می‌خواستند القا کنند مردم در این استان از ایران، وحدت، شرافت و غیرت دست کشیده و مانند آنها تکفیری، تجزیه طلب، تندرو و سعودی شده اند... 🔺 باید یک انتقام اساسی از کسانی که در این دیدار پیام وحدت ایرانیان را به نماینده رهبر ایران مخابره کردند گرفته می‌شد. شبکه‌ی نفاق که از ابتدای نا‌آرامی‌ها ترور‌هایی هوشمند را در استان رقم زده، از همین رو شهید را انتخاب کرد. نباید از کنار آنچه دارد رخ می‌دهد ساده گذشت. یک نفر دارد و مناطق اطرافش را برای آنکه داعش، خاکریزی در جهت تحمیل جنگ به ایران داشته باشد "شرافت زدایی" می‌کند. در ادامه ی این سناریو بدیهی ست که همزمان، کردستان ناآرام خواهد شد تا تمرکز نیروی‌های مسلح بر جایی دیگر باشد، سپس ایران در عمق، شاهد آشوب خواهد شد تا تکفیری‌ها بتوانند خاکریزی که پیدا کرده‌اند را محکم کنند. 🔺 مسجد مکی زاهدان و شخص حمید اسماعیل زهی ثابت کردند که در این پروژه‌ها نه تنها دوست ندارند مانند یک ایرانی رفتار کنند، بلکه ترجیح می‌دهند عامل تحریک پامنبری‌ها و باشند. ایرانی که بساط داعش را از جمع کرد، جای "فتنه بازیِ" چهار عدد جوجه تکفیری نیست. نباید از کنار "ترور های هوشمند در جنوب شرق کشور" که در حال در هم شکستن صداهای وحدت بخش در آن مناطق و هموار کردنِ راه برای شیوخ تکفیری است ساده گذشت...
🚨 بسیار مهم / پشت پرده پروژه قهرمان سازی از قاتلین 🔸 مظلوم نمایی ادامه خواهد داشت تا مسلحینِ تکفیری-تجزیه‌طلب از راه برسند و دست به سلاح ببرند! آن وقت میدان از آشوبگر به تروریست تحویل داده می‌شود و رسانه‌ها تیتر خواهند زد: " آغاز خون خواهی " ۱۴۰۱/۹/۲۳ 🔺 در هشتاد روز گذشته ایران درگیر ناآرامی‌هایی بوده که قرار بود در ده روز اولش کار کشور را تمام کند. در فاز دوم این ناآرامی‌ها به شکل ویژه‌ای تلاش شد خشونت در خیابان افزایش یابد تا با بازتاب برخورد پلیس و نیروی امنیت (که چاره‌ای جز پاسخ متقابل نداشته) اینطور القا کنند که آنها در حال سرکوبند. اما نیروی مدافع امنیت در ایران، با درک درست این سناریو کثیف، حاضر شد کشته شود اما نکشد تا ایران نشود. در همین ایام بیش از ۳ هزار قبضه سلاح وارد شده به کشور، توقیف و ده‌ها تیم عملیاتی متلاشی شده است. 🔺 نکته اصلی اما دو گروه هستند که بیانیه‌هایشان توجه رصدکننده‌های تحولات جنگ احزاب را به خود جلب کرده است: 🔸 گروه اول تجزیه طلبانی که می‌خواهند مسلحانه اقداماتی را رقم بزنند و یک شهر را مرکز خود برای پروژه‌ی سوریه‌سازی کنند. 🔸 گروه دوم تکفیری‌هایی هستند که مشابه همین را در دستور کار دارند. هر دو گروه امید دارند آشوب‌های محله محور، (که هسته‌ی اصلی لیدرهای آن متلاشی شده) جان بگیرد تا بتوانند از فرصتی که این آشوب‌ها (با گرفتن تمرکز نیروهای امنیتی ایجاد می‌کند) استفاده کرده و جنایت کنند. اما مسئله‌ی اصلی‌تر اینجاست که در این مرحله باید تلاش کنند به بهانه‌ای، اقدامات مسلحانه‌ای را رقم بزنند. 🔺 در همین راستا از روزنامه‌های غربگرا تا تکفیری‌ها و و دیگرانی روی مسئله ی "مظلوم نمایی برای قاتلین و قهرمان سازی از آنها" متمرکز شده‌اند. این ماجرا قرار است به کجا ختم شود؟ به این نکته دقت کنید: 🔸 اول فضا را احساسی می‌کنیم، بعد هشتگ پرانی می‌کنیم، بعد که افکار عمومی درگیر شد، نیروهای عملیاتی مسلح در ایران را فعال می‌کنیم تا علیه جنایت کنند. بعد نمی‌گوییم که این گروه‌های سازمان یافته مامورِ عملیات بودند، بلکه اینطور القا می‌کنیم که آنها کسانی هستند که متأثر از این فضا خشمگین هستند و دست به سلاح برده‌اند. سپس آنها را به عنوان قهرمان معرفی کرده و بعد برای آنها هم هشتگ می‌زنیم... 🔺 آیا این روند به سوریه سازی منجر می‌شود؟ شاید خوب باشد بخشی از متن بیانیه اتابک فتح‌الله‌زاده به عنوان یک مارکسیستِ مخالف جمهوری اسلامی را بخوانیم تا متوجه شویم که آیا درک آنها هم از قضیه این است که قرار است پروژه سوریه سازی روی میز باشد یا نه: سؤال این است چرا و با چه منطقی باید اینقدر مطمئن شد که کشور ما به شکل دیگر دچار سرنوشت سوریه نخواهد شد؟ اتفاقاً سرنوشت سه کشور عراق، سوریه و لیبی برای ما آموزنده است. تا زمانی که صدام و محمد قذافی در قدرت بودند اثری از سلفی گری، القاعده و داعش نبود. در سوریه نیز چنین بود. ابتدا کمیته انقلاب تشکیل داده و مدتی بعد از دل آن بیرون آمد؛ درست در خلأ قدرت سیاسی بود که این سه کشور دچار سرنوشت شوم شدند. به تلاش‌های تکفیری‌های جنوب شرق کشور و داعشی‌های جوانرود در ماه‌های اخیر و عملیات داعش در دقت کنید. 🔺 دقیقا هدف احیا تکفیری‌ها و زنده کردن تجزیه‌طلب‌ها و تحویل خیابان از به ست که با یک فضاسازی رسانه ای می‌رود تا از صفوف آشوبگران عضوگیری کند. بازی خیلی واضح است، عده ای عامدانه در این مرحله در حال مظلوم نمایی برای قاتلین هستند تا هسته‌های تروریستی از راه برسند و به اسم خون خواهی از قاتلین عملیات بکنند و سوریه سازی رسماً کلید بخورد... امروز از بی بی سی تا شرق و از تجزیه طلب اورجینال تا ملی گرای فیک برای قهرمان سازی از قاتلین بسیج شده‌اند؛ بلکه هسته‌های عملیاتی تکفیری-تجزیه‌طلب میدان را مسلحانه در دست بگیرند و اسمش را بگذارند خونخواهی! فریب بازی منافقین در این جنگ احزاب را نخورید. واجب است بر هر ایرانی که آگاه سازی کرده و دیگران را در جریان این نقشه شوم قرار دهد...
♦️ زمینه ی شکنجه "آرمان علی وردی" و شهادت مظلومانه ی "روح الله عجمیان" روزی فراهم شد که سینمای ایران جرات پیدا کرد "مدافعِ امنیت" را با فیلم سخیفِ "گشت ارشاد" در ذهن مخاطب بسازد... 🔸 آقایان مسئول! حمید فرخ نژاد، بازیگر گشت ارشاد اکنون کجاست؟ 🔸 حالا که سینما دارد ذات ضد ملی خود را بیرون می‌ریزد، بکوبید این سینما را از نو بسازید ۱۴۰۱/۱۰/۱ 🔺 در سال‌های اخیر سینمای ایران بطور رسمی و علنی به یک باشگاه ضد ملی تبدیل شده که اگر کسی در آن جرات کند فیلمی در خصوص دفاع مقدس یا خدایی نکرده زبانم لال درباره اهمیت نبرد ایران با داعش یا درباره گروه‌های تروریستی بسازد، تکفیر گردیده و فرصت ایفای نقش از بازیگران پروژه اش در هر فیلم دیگری گرفته می‌شود. از طرف دیگر همواره فیلم هایی در آن روی صحنه رفته که خیانت، خشونت و جرم و جنایت را به عنوان "حقیقت جامعه ی ایران" به تصویر کشیده است. 🔺 ما در طول سال‌های اخیر در سه بخش با این سینما مشکل داشته‌ایم: 1️⃣ تولیداتی که به خارج می‌برند و با آن جایزه درو میکنند! تولیداتی که بیشتر از آنکه نماینده ی مردم ایران و مایه ی افتخار باشند؛ نماد بدبختی و فلاکت این ملت بوده و آنها را ملتی حقیر و مفلوک و شکست خورده معرفی کرده است. 2️⃣ تولیداتی که در داخل تولید می‌کنند و با آن پول پارو می‌کنند! تولیداتی که همواره با موضوعاتی از جنس خیانت و خشونت و جرم و جنایت، مخاطب را عصبی و عقده ای و کلافه از پای فیلم یا از داخل سالن سینما خارج کرده است. 3️⃣ عوامل ایفای نقش کننده در این سینما که به لحاظ اخلاقی، و نگاه ملی به مسائل، همواره بخش اعظمی از آنها ویترینِ یک سینمای بی همه چیز ضد ملی بوده اند. 🔺 در ناآرامی‌های اخیر ما شاهد یک رخداد قابل تأمل بودیم. همان سینمایی که این سال‌ها با عواملش مشکل داشتیم و دقیقا همان عناصری که یک پای فیلم های ضد ملی و محتواهای "سیاه" بودند جفتک پرانی علیه میهن را شروع کردند، بخشی در اینستاگرام این بازی را پیش برده و بخشی به خارج رفته و پای سعودی اینترنشنال به این بازی ادامه می‌دهند. چند سال است در این سینما به اسم آزادی بیان نیروهای مدافع امنیت با فیلمی به عنوان "گشت ارشاد" معرفی می‌شوند. مسئولان عرصه هنر و فرهنگ هم الحمدلله برای آنکه اثبات کنند در این کشور آزادی بیان است با چنین ساختی مشکلی ندارند. هیچ کدام هم از خودشان نمی‌پرسند که وقتی در سینمای ایران "بسیجی" با محتوای سخیف گشت ارشاد به تصویر کشیده می‌شود، چطور انتظار دارید آن معترضی که مخاطب همین سینما و دنبال کننده بازیگر همین فیلم بوده "روح الله عجمیان" که در سیل لرستان خادم ملت بوده را محترم بشمارد و "آرمان علی‌وردی" که در زلزله کرمانشاه در کنار مردم بوده را عزیز بداند؟ 🔺 آرمان علی‌وردی روزی شکنجه شد و روح الله عجمیان روزی به فجیع ترین شکل ممکن شهید شد؛ که اجازه دادند "مدافع امنیت" با ساخته ی سخیف "گشت ارشاد" به افکار عمومی معرفی شود. درست همان روز که مسئولان وزارت ارشاد و ارگان‌های مشابه برای اثبات وجود "آزادی بیان" به ساخت چنین آثاری مجوز دادند. آقایان مسئول آیا من اجازه دارم همین حالا فیلمی بسازم، در آن یک جوان بی همه چیز را به تصویر بکشم و بگویم این نمادِ نکبت زاده مسئولان وزارت ارشاد ایران است که خودشان از کلمه ی "انقلاب اسلامی" و "جمهوری اسلامی" نان می‌خورند و آقازاده‌هایشان در بلادِکفر تفریحات را سپری می‌کنند؟ آیا به حکم "آزادی بیان" مجوز ساخت می‌دهید یا می‌فهمید که دارم بی شرف، بی حیثیت و بی اعتبارتان میکنم؟ پس چرا روزی که حمید فرخ‌نژادها روی پرده‌ی سینما شروع به تخریب امثال روح الله عجمیان و آرمان علی وردی ها کردند خفه خون گرفتید؟؟! راستی امروز فرخ نژاد کجاست؟ دوستان دیگرش که در "گشت ارشاد" بازی می‌کردند چه پست هایی منتشر می‌کنند؟ در حال علاقه مند کردنِ ملت به ایرانند یا ادامه ی پروژه ی "گشت ارشاد" را در پیج های اینستاگرامشان دنبال میکنند؟ 🔺 حالا که این بازیگران لمپن تصور می‌کنند که قیام کرده‌اند از فرصت استفاده کنید. ایرانیان! یک بار همه به این سوال فکر کنید: این سینما را به اسم آزادی بیان به حال خودش رها کردیم، خروجی این جماعتِ ول چند فیلمِ ملی شد؟ چند اثرِ ایرانی شرافتمندانه در مجامع جهانی جایزه گرفت؟ برای میهن چه کردند؟ آقایان از فرصت پیش آمده استفاده کنید. این سینما را باید خراب کرد و از نو ساخت. این سینمای بی صاحبِ ضدِ ملی را باید سر و سامان داد. حالا که سلبریتی ها علیه میهن شمشیر کشیده‌اند؛ این پاسِ گل را به درستی مورد استفاده قرار داده و برای خدمت به ایران گل کنید.... که اگر چنین نکنید، اگر سینما را پاسخگو نکنید، اگر سینمای ول را قانونمند نکنید به میهن خیانت کرده اید
🔺 نقدی بر عملکرد روزنامه‌های حامی وطن، از فرهیختگان و وطن امروز تا رسالت و جوان و کیهان ۱۴۰۱/۱۰/۲ 🚨 روزنامه اعتماد پیکر روح الله عجمیان را بعد از "لگد کوب شدن در اتوبان کرج" به تحریریه برده و یک هفته است در حال لگدکوب کردن شهید وطن هستند!! آقایان اهل قلم شما مرده‌اید؟ آقایان صاحبِ منبر مرده‌اید؟ آقایان صاحبِ رسانه مرده‌اید؟ در برابر "روزنامه‌ی قاتل ها" سکوت نکنید! 🔺 بیش از یک ماه است که دادگاه‌های مربوط به آشوبگران در ایران برپا شده و زمان رسیدگی به اقدامات آنها فرا رسیده است. همزمان با این مهم دو پرونده در افکار عمومی باز شده که تقریبا همه تصور می‌کردند از آنجایی که دفاع از قاتلین آنها، به دور از مروت و شرافت است، کسی جرات دفاع از عوامل آن را نداشته باشد. پرونده اول پرونده ی است که به شهادت رسیدن شهید منجر شد؛ و پرونده دوم مربوط به که به شهادت شهید روح الله عجمیان منجر شد. در ماجرای کرج بیش از ۱۶ نفر در به شهادت رساندن مظلومانه ی یک مدافع امنیت که برای باز کردن مسیر جاده و کمک به خودروهایی که در ترافیک چند کیلومتریِ اجباریِ آشوبگران مانده بودند رفته بود، ایفای نقش کردند. در کمال ناباوری از لحظه مطرح شدن نام عوامل این جنایت، روزنامه‌ی اعتماد در اقدامی عجیب به مصاحبه با خانواده ی قاتلان و تلاش برای مظلوم نمایی آنان پرداخته است. 🔺 "روزنامه ی قاتل ها" در همین جهت ابتدا با مادر یکی از قاتل‌ها مصاحبه کرده، فردایش سراغ پدر قاتل رفته و سپس عکس قاتل را کنار عکس شهید گذاشته و برای قاتل مظلومیت خریده!!! و آخر هفته را با گزارشی از خانواده یکی دیگر جنایتکارها به پایان رسانده است. اینکه چرا بین این همه مقتول که یکی از یکی فجیع تر از دنیا رفته‌اند ترجیح داده "روزنامه ی قاتل ها" باشد را مفصل در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد اما حالا سوال جدی از روزنامه نگاران جریان حامی ایران است. سوالی که انتظار می‌رود سربازان رسانه ای وطن، از آنها که در و هستند تا کسانی که در جوان و رسالت و و... قلم می‌زنند به آن فکر کنند. آیا وقتی شهید، مورد حمله ی روزنامه‌ی تطهیر کننده‌ی قاتل قرار می‌گیرد، می‌توان امید داشت که چهره ی آن قاتل تطهیر نشود؟ ما قطعاً و یقیناً به تلاش‌های روزنامه‌های حامی وطن اطمینان داریم؛ اما یک سوال از عزیزان: در شرایطی که "روزنامه ی قاتل‌ها" هر روز یک پروژه برای مظلوم نمایی یک قاتل آماده کرده، چند پروژه در جهت پرداختن به شهید روح الله عجمیان و خانواده‌اش آماده کرده‌اند؟ آیا روح الله عجمیان در برابر "روزنامه قاتل ها" تنها نمانده است؟!! برادران و خواهران! منکر زحمات شما نیستیم اما آیا شما پیکر مطهر روح الله عجمیان که از اتوبان کرج به تحریریه ی روزنامه ی اعتماد منتقل شده و زیر مشت و لگد کارمندان روزنامه‌ی قاتل‌ها افتاده را تنها نگذاشته‌اید؟ پیکر شهید روی زمین کشیده شد تا مملکت در آرامش باشد. چرا اجازه می‌دهید روزنامه‌ی اعتماد، جاده را یک طرفه دیده و بی پروا از قاتلین، مظلوم بسازد؟ والله سادگی خانه ی روح الله عجمیان را اگر یکی از اشرار داشت همین حالا روزنامه‌ی اعتماد آن را تیتر یک می‌کرد. برای چنین سوژه ای در میان روزنامه نگاران ما حتی یک نفر هم نیست که بتواند هر روز یک مصاحبه متفاوت از مواردِ مرسوم، با یکی از اعضای خانواده روح الله عجمیان گرفته و هر بار از یک زاویه به آن بپردازد؟ 🔺 در بین طراح ها و کارکاتوریست هایمان کسی نیست این رذالت "روزنامه ی قاتل ها" را به چالش بکشد؟ اگر در تحریریه‌ی روزنامه‌ی اعتماد برای ادامه دادنِ راهِ قاتلان روح الله عجمیان قلم و کاغذ به وفور یافت می‌شود، ما همین را در کیهان و رسالت و جوان و فرهیختگان و وطن امروز و چه و چه نداریم؟!! آقای حسین شریعتمداری، سال‌هاست که در کیهان، کلمه‌ی "زنجیره ای" را به دمِ روزنامه‌های اصلاح طلب بسته، آیا وقتش نرسیده روزنامه‌های حامی وطن زنجیره وار در برابر برنامه ای هماهنگ تعریف کنند؟ روی سخن این متن با همه است! وقتی دارند قاتل یک شهید را تطهیر می‌کنند، وقتی آن شهید از ما بوده، وقتی آن شهید مظلومانه از بین ما رفته، وقتی آن شهید فدای ایران شده، وقتی جای جلاد و شهید دارد عوض می‌شود اولین و بزرگترین خائنِ به میهن آن کسی ست که در برابر این ظلم آشکار سکوت کند. زمانی که پیکر مطهر حسین (ع) به قتلگاه رفت، خواهرش آنچه بر سر پیکر آوردند را نظاره گر بود. 👇👇