💯 هیستری جمعی، عامل مسمومیت دانش آموزان؟
✍️ کیانوش جهانپور، سخنگوی سابق وزارت بهداشت
🔹مکرر ادعا شده طالبان ده‌ها دانش‌آموز دختر افغان را به خاطر رفتن به مدرسه مسموم کردند!
🔹در صورتی که در همان مسمومیت های احتمالی دختران افغانستانی سال 2012 بررسی های سازمان بهداشت جهانی مستندی دال بر خرابکاری و نقش طالبان یافت نشد!
🔹از سال 2009 دانش‌آموزان و معلمان برخی مدارس دخترانه در افغانستان حالت تهوع و علائم دیگر شبه مسمومیت گزارش میکردند اما در همه آن 4 سال علیرغم تلاش‌های گسترده سازمان بهداشت جهانی برای رسیدن به عمق موضوع، هیچ مدرکی دال بر سم یا هر علت ارگانیک دیگری پیدا نشد.
🔹مسمومیت های ادعایی دختران دانش آموز افغان توسط شورشیان طالبان مرتباً برای سال ها خبرساز می شد اما همچنان به گفته متخصصان در این زمینه نشانه هایی که وجود داشت این حوادث مواردی از هیستری جمعی قلمداد شد
🔹اختلالات تبدیلی در اثر واپس زدن تعارضات ناخودآگاه و تبدیل اضطراب به یک علامت جسمی ایجاد می شوند.
🔹این نشانه ها را نباید با تمارض یا اختلال ساختگی (که در آن فرد علایم یک بیماری را آگاهانه تقلید می کند) یکسان پنداشت.
🔹یکی از انواع قابل توجه هیستری ها، هیستری جمعی است.
🔹این اختلال نمونه ای از رفتارهای جمعی شامل گسترش سریع و ناگهانی یک علامت یا یک سری علایم در گروهی از افراد سالم است که هیچ توجیه فیزیکی و ارگانیک لزوما برای آن یافت نمی شود.
🔹در واقع این افراد به طور ناگهانی اعتقاد پیدا می کنند که بوسیله یک عامل خارجی بیمار شده اند.
🔹اصول درمان این اختلال عبارت است از: حفظ خونسردی و آرامش، جدا کردن افراد مبتلا از غیرمبتلا، تخلیه محل بروز برای بررسی دقیق به طور مثال تعطیل کردن مدرسه، بررسی دقیق تمام علت های احتمالی، بهره گیری از تکنیک های کاهش اضطراب و روان درمانی حمایتی و... .
🔹مهم ترین نکته در مواجهه با هیستری، برقراری ارتباط درمانگر با بیمار است، هیستری، تمارض نیست و نباید به بیمار گفت که تو هیچ مشکلی نداری و یا این که علایم خیالی هستند چرا که با این نوع برخورد حتی بیماری و علایم وی شدیدتر می شود.
🔹بین تمارض و هیستری تفاوت عمده وجود دارد:
🔹نشانه‌های تمارض اغلب تحت کنترل ارادی فرد هستند، در حالی که فرد مبتلا به اختلال تبدیلی بر نشانه‌های بیماری‌اش کنترلی ندارد. همچنین فرد تمارض‌کننده هدف و نفع مشخصی از بیماری خود می‌برد مثلا فرار از سربازی یا... اما در فرد مبتلا به اختلال تبدیلی، منافع درونی و پنهان هستند.
🔹بعضی الگوهای رفتاری، فردِ مبتلا به هیستری تبدیلی را از تمارض‌کننده جدا می‌کند اما تفکیک آنها در برخورد اولیه ممکن است دشوارباشد.
🔹یک‌سوم مردم در طول عمر دچار بعضی از علایم اختلال. تبدیلی می‌شوند ولی لزوما بیمار هیستریک نیستند. زنان چند برابر گاهی تا ۱۰ برابر بیشتر از مردان مبتلا می‌شوند. هیستری در تمام سنین دیده می‌شود ولی شروع آن قبل از ۱۰ سالگی و پس از ۳۵ سالگی نادر گزارش شده است.
🔹بسیاری معتقدند هیستری جمعی لزوما یک اختلال روانی نیست بلکه صرفا یک پاسخ جمعی به استرس است و البته دختران در سنین بلوغ بیشتر تحت تاثیر آن قرار می گیرند
🔹بر خلاف تصور، زنان در جوامع کنونی بیش از پیش به مشاغل ذهنی ناخوشایند مبتلا هستند.
🔹شاید تشخیص هیستری جمعی قابل قبول تر بود اگر میتوانستیم از ریشه جنسیتی فاصله بگیریم اما نمیتوان کفه سنگین زنان در این پدیده را انکار کرد هرچند نقش مردان در سنگینی این کفه را نباید نادیده گرفت!
💯 آیا تیم اقتصادی دولت سیزدهم توانسته است ریل اقتصادی کشور را تغییر و در مسیر رشد قرار بدهد؟
مدیریت اجرایی کشور کار ساده‌ای نیست و باید مدیرانی متناسب با مسئولیت محوله تربیت شوند؛ اما مشکل اصلی این است که در کشور ما ساختاری به منظور تربیت مدیر به صورت نهادینه وجود ندارد. مشکل تیم مدیریتی تنها به حوزه اقتصاد محدود نیست و در سایر حوزه‌ها نیز همچنان مسئولیت‌های مهم کشور در اختیار افرادی است که از نظر رویکرد و اولویت‌های سازمانی با دولت همسو نیستند.
چون دولت سیزدهم حزب رسمی و ساختار مدیریتی سلسله‌مراتبی نداشت و سعی کرد از بدنه انقلابی جامعه یارگیری و تیم اقتصادی خود را شکل دهد، قاعدتاً همه افرادی که در اطراف دولت جمع شده‌اند، توانایی کافی نداشتند یا بسیاری از آنها خودشان تیم نداشتند و صرفاً یک وزیر تغییر کرد و لایه‌های مدیریتی کشور با رویکرد قبلی باقی ماند.
در این وضعیت، مدیران تازه منصوب پس از مدتی کار در مسئولیت واگذار شده به تدریج بر مسئولیت واگذار شده مسلط می‌شوند که خود این مدت آزمون و خطایی معمولاً برای دولت‌ها و در وهله آخر برای مردم هزینه‌ساز بوده و زمینه‌های نارضایتی آنها را فراهم می‌کند.
با همه این نقدها، گفتنی است در حال حاضر تیم اقتصادی دولت در برخی حوزه‌ها عملکرد قابل دفاعی داشته‌اند. برای نمونه، در حوزه کشاورزی و تأمین کالاهای اساسی در مجموع تیم جدید با برنامه تحولی ورود کرده و توانسته است اقدامات خوبی را انجام دهد. کشاورزی قراردادی، سنددار کردن زمین‌های کشاورزی، کشت فراسرزمینی و ... بخشی از اقدامات خوب این وزارتخانه است؛ البته در اتفاقات اخیر بازار مرغ یا سامانه بازرگام و ... عملکرد این وزارتخانه قابل نقد است.
در حوزه وزارت اقتصاد و بازرگانی عملکرد وزارتخانه قابل دفاع است، انضباط‌بخشی به رفتار بانک‌ها از سوی بانک مرکزی، افزایش پایه‌های مالیاتی و جلوگیری از برخی فرارهای مالیاتی و تحقق درآمدهای مالیاتی از نقاط قوت تیم است. بنابراین، با وجود اینکه در برخی حوزه‌ها، مانند خودرو و مسکن، خروجی اقدامات دولت قانع‌کننده نبوده است، اما در مجموع و در مقایسه با دولت‌های گذشته تیم اقتصادی جدید توانسته است ریل اقتصادی کشور را تغییر داده و در مسیر رشد قرار دهد.
💯 📍شناسایی عوامل سیاسی_رسانه‌ای پرونده مسموم‌سازی
🔸عباس عبدی، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیراً طی یادداشتی پیرامون پرونده مسمومیت دختران نوشته است: نوک پیکان حمله نواصولگرایان، علیه مظاهر و الزامات جدید و کوشش آنان برای بازگشت به جاهلیت است که در راس آن نقض حق و حقوق و مشارکت زنان است و این خواست برخلاف بدیهیات عقلی و خواست مردمی است که انقلاب کردند. تا اینجای کار آنچه اتفاق افتاده را می‌توان در قالبی تحلیل و فهم کرد. سر بر آوردن اژدهای خفته سنت‌گرایی متحجر علیه انقلابی که خواهان عبور از تعارضات ساخته شده میان سنت و تجدد بود. فراتر از این فهم، آنچه باعث تاسف است، سکوت نسبی کسانی است که وظیفه مقابله با این تروریسم سیاه را دارند. هنگامی که در قرآن می‌خوانیم «بِأیِّ ذنْبٍ قُتِلتْ» (آنگاه که از دختر زنده به گور شده پرسیده شود که به کدامین گناه کشته شده است؟)
🔸به گزارش اعتمادآنلاین، او می‌افزاید: تعجب می‌کردیم که مگر ممکن است کسانی باشند که دختران خود را از طریق زنده به گور کردن، بکشند؟ چنین جاهلیتی برای هیچ کس قابل تصور نبود و نیست، ولی امروز می‌بینیم که با معنایی موسع از کشتن، کوشش این جماعت برای جلوگیری از باسواد شدن زنان و ازدواج زودرس آنان مصداق این آیه است و می‌خواهند کاری را انجام دهند که از کشتن جسمی هم بدتر است و البته برحسب ضرورت ابایی هم از کشتن دختران نخواهند داشت. ذلیل کردن دایمی و کشتن روحی یک جامعه و دختران آن بر تارک عملکرد این تروریست‌های سیاه خواهد نشست، حتی بدتر از طالبان، زیرا طالبان خیلی شفاف و به روشنی این کار را می‌کند، ولی این جنایتکاران آن‌قدر جرات و شهامت ندارند که آشکارا این کارها را کنند و مسوولیت آن را بپذیرند.
🔸عبدی در بخش پایانی یادداشت خود نیز تصریح می‌کند: اکنون که ۴۴ سال از انقلاب می‌گذرد و حاکمیت قانون و حساسیت اخلاقی باید بیشتر باشد شاهد سکوتی نسبی هستیم که ممکن است به علامت رضا تعبیر شود!
🔺چگونه عده‌ای بدون اطلاع از اصل ماجرا و قبل از اعلام رسمی مراجع ذیربط به صحنه می‌آیند و ادعا می‌کنند که "کار، کار خودشان است" و "آنها از مسموم‌سازی دختران رضایت دارند"؟!
🔺آقای عبدی آیا قصد دارد پرونده سیاه دوستان اصلاح‌طلب خود در ماجرای اسیدپاشی‌های اصفهان را تکرار کند و بدون اینکه هیچ چیز ثابت شود؛ قضیه را به گردن انصار حزب‌ا... و یا قشر متدین ایرانی نسبت بدهد؟!
🔺(در ماجرای اسیدپاشی‌های اصفهان، تحلیل‌های امنیتی نشان می‌داد کل قضیه صرفا توسط یک فرد و با انگیزه شخصی انجام می‌شود؛ به هر روی عامل ماجرا هرگز شناسایی نشد و علیرغم دستگیر چند نفر و بازجویی‌های کاملا تخصصی اما متأسفانه مجرم فعلا گریخته است. نظیر چنین پرونده‌هایی در فضای امنیتی و پلیسی کم نیست.)
در ماجرای مسمومیت مدارس دخترانه باید متوجه چند مسئله بود.
🔺ابتدا اینکه این کار توسط هیچ گروه رسمی در فضای ایران مورد تأیید نیست و همه آنرا محکوم کرده‌اند.
🔺ثانیا باید متوجه سکوت معقول دستگاه امنیتی بود و دانست که هرگونه اعلام خبر در این قضیه ذیل مصالح امنیتی پرونده قرار دارد و بسا که مثل ماجرای بمب‌گذاری در یک هیئت عزاداری در شیراز در دهه ۸۰؛ حتی شخص وزیر اطلاعات هم مجبور باشد به گونه‌ای سخن بگوید که عاملان قضیه فریب بخورند و زودتر در تور امنیتی قرار گیرند.(البته فروض دیگری مثل تمارض نیز مطرح است)
🔺و ثالثا نظام جمهوری اسلامی که طی ۴۴ سال گذشته همواره با مردمش روراست بوده و از ماجرای حادثه غیر عمد هواپیمای اوکراینی تا برخورد با فساد برادر رئیس‌جمهور و برکناری گزینه جانشین رهبری؛ همواره حقیقت را به مردم گفته است چرا در این قضیه نباید حقیقت را بگوید؟!
🔺آیا عقل سلیمی در نزد آنها که می‌گویند "کار خودشان است" بوده که چنین شکیات ضعیفی را مطرح می‌کنند؟!
🔺مع‌الوصف باید اذعان کرد که بدتر از اقدام دشمنانه‌ی مسموم کردن دختران؛ متصف کردن این رفتار به متدینین جامعه و نظام اسلامی است. آنهم از سوی کسانی که پرونده رفتارهای فردی و جمعی آنها مشحون از جاسوسی، خدمت به دشمن، دروغ سال ۸۸، پونز فرو کردن در پیشانی دختران بدحجاب، مصادره کردن عینک‌های آفتابی در دهه ۶۰، بازجویی‌های خشن و فتنه‌گری است.
🔺لذاست که باید این افراد را همتراز و بلکه بدتر از عاملان پرونده مسموم‌سازی تلقی کرد و اکنون که آشکارها و صراحتا شناسایی شده‌اند؛ در وهله اول با اینان بعنوان عوامل سیاسی_رسانه‌ای عملیات مسموم‌سازی برخورد قضایی و امنیتی صورت گیرد.
🔺گفتنیست، آقای فاضل میبدی، از عناصر اصلاح‌طلب که قبل از عبدی اعلام کرده بود کار کثیف مسموم‌سازی توسط یک گروه تندروی مذهبی انجام شده؛ به تازگی اظهارات خود را تکذیب کرده و اینطور گفته است که یکی از دوستانم چنین حرفی را مطرح کرده بود و من به خبرنگار تأکید کردم که باید خبر را از همان شخص پیگیری کند!