eitaa logo
این عماریون
316 دنبال‌کننده
265.7هزار عکس
74.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ کدام موشک دستگاه محاسباتی آمریکا را این چنین ویران کرده است؟ 🔸 شوک اندیشکده‌ها از توافق اخیر و رفتار سعودی در قبال ایران! 🔸 اندیشکده آمریکایی «موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک»: عربستان به همه چیز گند زد، هوشیار باشید لااقل در جنگ شکست نخورد... ۱۴۰۱/۱۲/۲۱ 🔺 هنوز بسیاری از کارشناسان مسائل منطقه و تصمیم سازهای کشورهای مختلف و همچنین کارمندان اندیشکده‌های آمریکایی از تحلیل آنچه که رخ داده در شوک و حیرتند. مگر می‌شود سعودی آن هم در شرایطی که برخی چهره های سرشناس از جمله مدیران اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی رسمی و علنی از بابت بالا رفتن قیمت دلار ابراز خوشحالی می کردند وارد چنین توافقی بشود، همه چیز را به شکلی به هم بریزد که قیمت دلار به یکباره روندی متفاوت پیدا کند و (خواسته یا ناخواسته) جنگ ارزی در قبال ایران که به شکلی عجیب آمریکایی ها به آن دل بسته بودند را به حاشیه ببرد؟ 🔺 واقعیت این است که با هر عقل و منطقی به مسئله نگاه کنیم سعودی در چنین شرایطی و در این زمان نباید به توافق با ایران فکر می‌کرد. اینکه چه شد که سعودی در این زمان پای میز آمد، موضوعی ست که شاید گذشت زمان اجازه دهد کمی در خصوصش صحبت شود. اما به هر جهت ماجرا را از هر زاویه ای که بخواهیم ببینیم واقعیت این است که کارمندان اندیشکده های آمریکایی به شدت از آنچه رخ داده در شوک و از بابت اقدام سعودی خشمگین‌اند. در همین خصوص گزارشی در اندیشکده موسسه بین المللی اطلاعات استراتژیک نوشته شده که در بخشی از آن به صراحت از واژه ی "تماما شکست" برای راهبرد آمریکا در منطقه ی خاورمیانه استفاده شده است. 🔺 وقتی شما از یک سال اخیر یا 4 سال اخیر صحبت میکنید، شکست یک معنا دارد. اما وقتی شما از 44 سال قبل یک کشور جدید را در منطقه در برابر خود می بینید و از 20 سال پیش این کشور را با بیش از 420 هزار نیروی مسلح کاملا محاصره کرده اید و حالا از شکست صحبت میکنید، این کلمه وزن پیدا می‌کند. یعنی آنچه رخ داده توسط کشوری بوده که دستگاه محاسباتی و ماشین جنگ ناتو (🏳️‍🌈) و موتورِ چاپِ دلار و امپراتوری رسانه ایش را به چالش کشیده است. 🔺 یک سوال ممکن است اینجا برای عده‌ای به وجود بیاید: آیا اندیشکده‌های آمریکایی مسئله را اینگونه که ما می‌گوییم می بینند؟ ما در بین آنها با سه نوع نگاه به مسئله رو به رو هستیم. برخی میگویند: ایران ایران ایران، همه چیز تقصیر ایران است!! برخی میگویند: آمریکا بد بازی کرده! گروه سوم میگویند: متحدین آمریکا به هرچه ایالات متحده در ذهن داشته، گند زده اند.... اندیشکده موسسه بین المللی اطلاعات استراتژیک در همین خصوص نوشته: ما روی 4 متحد سنتی در منطقه حساب کرده بودیم که ترکیه، مصر، اسرائیل (منظورشان رژیم صهیونیستی ست) و عربستان از آنها بوده اند. این اندیشکده نوشته است: این 4 متحد با اقدامات خود گند زده اند و آمریکا دارد چوب حماقت آنها را می‌خورد. 🔺 نکته خنده دار اینجاست که اندیشکده موسسه بین المللی اطلاعات استراتژیک در گزارش خود حتی ورود آمریکا به جنگ یمن را به گردن سعودی انداخته و گفته: این هم از جمله مواردی ست که سعودی در رخ دادن آن مقصر است. این اندیشکده همچنین نوشته: اگر این جنگ هم به شکست منجر شود؛ یک فاجعه ی تمام عیار و یک شکست به تمام معنا در منطقه برای آمریکا رقم خورده است.... به سه نکته مهم دقت کنید: 1️⃣ در جنگ ادراکی باید درکِ طرف مقابل تغییر کند تا شما فاتحانه از بازی خارج شوید. درکِ سعودی مبتنی بر کدام حقیقت به گونه ای تغییر کرد که بخواهد کنار ایران قرار بگیرد؟ 2️⃣ چرا دلارهای آمریکایی و ریال های سعودی نتوانست در این جنگ تمام عیار 20 ساله، آمریکا را با آن همه ادعا در برابر ایران، به فتحی بزرگ برساند و حالا در موقعیتی قرار گرفته که دود سفید از اردوگاه هایش بلند شده است؟ 3️⃣ چه رازی در یمن است که اینگونه برای آمریکایی‌ها حیثیتی شده؟ 🔺 فراتر از آنکه چه چیزی بعد از این توافق رخ بدهد، مسئله ای خارج از ایران و در نزدیکی مرزهای وجود دارد که برای ما مهم است و ما تصور می‌کنیم که این توافق بتواند آن را در زمان خودش برای ما به نتیجه برساند. اما درباره ی یمن یک سوال وجود دارد: اثر این توافق بر مسئله یمن چه خواهد بود؟ چرا در دنیا حتی از فلسطین حرف زده می‌شود اما دیگر یمن جایی در اخبار ندارد؟ چرا یمن را در موقعیت آتش بس (نه جنگ نه صلح) نگه داشته اند؟ چرا بابت نتیجه ی جنگ یمن وحشت زده‌اند؟ اینها سوالاتی ست که بسیاری به دنبال پاسخش هستند. کمی صبور باشید دنیا به زودی با پاسخ هایی رو به رو خواهد شد که دوستان را خوشحال و دشمنان را در غمی عظیم فرو خواهد برد...
36.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨ایران در 3 ماه 6 بمب اتمی میتواند بسازد / وحشت غرب از توان مهندسی معکوس ایران / اندیشکده هرتیج بخشی از گزارش خود را به آنالیز ایران و همکاری مشترک ایران و روسیه اختصاص داده است / در همین خصوص سه مسئله به شدت مورد توجه کارشناسان این اندیشکده قرار گرفته است / مسئله هسته ای، توان مهندسی معکوس ایران و قدرت منطقه‌ای / این اندیشکده بر این باور است که روس‌ها به توان مهندسی معکوس ایران به شدت نیاز دارند... / قسمت ۱۱۵۳
♦️ جنگ در تمام جبهه‌ها، کابوسی که دارد تعبیر میشود 🔸 شاهکار ژنرال قاآنی که قاسم سلیمانی در آرزوی محقق شدنش بود.... 🔸 به زودی اسرائیل حیرت زده تر از همیشه خواهد شد... ۱۴۰۲/۱/۱۸ 🔺 بیش از شش سال است که یک مسئله در پخت و پز خانه های مقاومت در حال بررسی است و آن هم این است : تحمیل نبرد همزمان در تمام جبهه ها به رژیم صهیونیستی ... در تمام طول سالهای گذشته و پس از استقرار موفق 470 هزار تفنگدار ناتو در عراق و افغانستان (کنارِ گوشِ ایران) یکی از مهم ترین اولویت های حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده ی سپاه قدس ایران این بوده که با سرعت هرچه تمام تر، نیروهای مقاومت در همین جغرافیا مسلح شده تا امکان میدان داری از دشمنان در جغرافیای اطراف ایران گرفته شود. پس از محقق شدن موفق این طرح یک اولویت در دستور کار بوده و آن هم تعریف راه هایی به جهت هرچه مسلح کردن غزه ی در محاصره در مرحله ی اول و تجهیز نیروهای مستقر در ان منطقه ی در محاصره به سامانه ها و تسلیحاتی که بتواند جنگنده های متجاوز را تهدید کند بوده است. 🔺از دیگر اولویت ها مسلح کردن کرانه ی باختری علیه رژیمی که در تهران دانشمند میکشد و با موشک هایش به تهدید ایران میپردازد بوده است. مسئله ی اصلی اینجاست که در تمام موارد فوق ما صرفا با ایده هایی رو به رو بوده ایم که شبیه به یک جزیره ی دور افتاده اند. همزمان با مطرح شدن این ایده ها و تلاش در جهت عملی شدنش مسئله ای مورد تاکید کارشناسان نظامی مقاومت قرار میگیرد که به این شرح بوده است : همه ی اینها باید به این نقطه منتهی شود که مقاومت بتواند در یک لحظه رژیم را در تمام حوزه ها درگیر جنگ کند. درست همان چیزی که خوابش را برای ایران دیده بودند. 🔺فلسفه ی استقرار 470 هزار نیروی ناتو در عراق و استقرار درافغانستان ، همزمان با حضور گسترده در خایج فارس در دوره ی بوش همین بود که بتوانند همزمان در یک لحظه ی خاص ایران را زیر ضربه ببرند. حالا همین از سوی کارشناسان مقاومت به عنوان یک ضرورت به جهت تنبیهِ سگِ هارِ آمریکایی ها مطرح شده بود. سالیان سال روی این پروژه ها تمرکز شد. با شهادت قاسم سلیمانی تصور خیلی ها این بود که آنچه به عنوان ضرورت مطرح شده احتمالا در حد حرف خواهد ماند یه با تغییر اولویت هایی به حاشیه خواهد رفت. سه سال پس از شهادت فرمانده ی ایرانی حالا مشخص شده ژنرال اسماعیل قاآنی و نیروهای مقاومت به خوبی فهمیده اند که باید کارِ نا تمام را چگونه تمام کرده و پیش ببرند. در 24 ساعت گذشته شاهد تغییری بی سابقه در شیوه ی نبرد با صهیونیست ها بوده ایم. 🔺 اسرائیل رسما در 24 ساعت گذشته با چند عدد موشکِ پلاستیکی از لبنان و غزه سوژه شده و به طور همزمان درگیر بیت المقدس و حملات مسلحانه و فداکارانه ی در عمقِ فلسطین اشغالی بوده است. این جدای از حملات سایبری و ضربه به زیر ساخت هاست که هیچ یک در 24 ساعت گذاشته انجام نگردیده و از اساس دلیلی برای تستِ ان در مرحله ی فعلی وجود نداشته است. مسئله ی اصلی تری که ساعت ها در پخت و پز خانه های مقاومت پیرامون آن بحث شده این است : فارغ از درگیر کردن صهاینه به طور همزمان در چندین محور ، چگونه میتوان کاری کرد که رژیم وادار به ورود به چنین معرکه ای شود؟ 🔺رصد اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی و آنچه در روزنامه هایشان پیرامون رخدادهای 24 ساعت گذشته آمده نشان میدهد که آنها فهمیده اند آنچه رخداده صرفا یک شوخی بسیار بسیار ساده و دمِ دستی از سوی مقاومت و تستِ یک پروژه ی دردناک که بعدا قرار است عملیاتی شود در ابعادی بسیار بسیار کوچک بوده است. رژیم صهیونیستی چند ماه است که میگوید من آماده ام به تنهایی و بدون آمریکا به ایران حمله کنم. دیشب مشخص شد برای نتانیاهو که هندوانه زیاد خورده و حالا گیج و خسته و خواب آلود است، این شب چقدر میتواند دراز باشد... ژنرال قاآنی جانشین قاسم سلیمانی این روزها پروژه ای را عملیاتی کرده که مقاومت سالها در آرزوی آن بوده است. باید کمی زمان بدهیم تا دشمنان ملت ها با حقیقتی تکان دهنده تر رو به رو شده و بیشتر حیرت زده شوند....
♦️ علیف بادکوبه ای ، باکو را به اوکراینِ دوم تبدیل خواهد کرد؟ 🔸 چه کسانی در ایران کمک کردند علیف وقیح شود؟ 🔸 پایان این ماجرا به کجا ختم خواهد شد؟ ۱۴۰۲/۱/۱۹ 🔺در روزهای گذشته خبر اخراج 4 دیپلمات ایران در رسانه ها منتشر گردیده است. خبری که نشان میدهد علیف بادکوبه ای اراده کرده از یک اوکراین جدید با خسارت هایی تاریخی رونمایی کند. این ماجرا را باید از چند جهت مورد بررسی قرار داد. نکته اول اینکه به چه دلایلی رژیم باکو در چنین نقطه ای قرار گرفت و چه رفتار هایی کمک کرد استان سابق ما در این وضعیت قرار بگیرد. از نگاه تاریخی باید به این نکته توجه داشت که همواره در روابط بین ایران و باکو عده ای در ایران این را مطرح کرده اند که با علیف مدارا کنیم تا در دامن رژیم صهیونیستی نیفتد. 🔺 بدیهی ست که در نگاه کلی این بحث میتواند درست باشد اما وقتی خانواده ای که بر باکو حاکم است در تمام طول سال‌های قبل مدام انحراف خود را بیشتر کرده، چنین سیاستی در قبال آن نه تنها درست نبوده بلکه اتفاقا باید مورد بررسی قرار بگیرد که چرا از سوی ایران تغییری نکرده است. در نگاه کوتاه مدت اما ماجرا قابل تامل تر است. به این دو خبر دقت کنید: 1️⃣ اعزام تیم خرابکار داعش برای عملیات در شاه چراغ از باکو و منهدم کردن تیم خرابکار 12 نفره که از مقصد باکو وارد شده است. 2️⃣ انتقال یک زن از ایران به باکو بدون آنکه مدارک هویتی او توسط سفارت تحویل گرفته شده باشد( قاچاق انسان توسط سفارت باکو) که پایانی خونین داشت. 🔺در کدام یک از موارد فوق ایران مقامات باکو، دیپلمات ها و سفرا را احضار کرده و پاسخ خواسته است؟ وقتی هیچکس در ایران از اراذل و اوباش حاکم بر بادکوبه در این خصوص پاسخ خواهی نکرده و در قبال چنین اقدامات مشکوکی در این حد گذشت صورت گرفته است حالا باکو به خود اجازه میدهد ماجرا را با ناسپاسی پاسخ داده و به اخراج سفرای ایران بپردازد. هرچند ایران قصد دارد پاسخ دیپلماتیک مشابه بدهد اما از کلیت این روند مشخص است که علیف میخواهد به قطع کامل روابط با ایران برسد... 🔺 در شرایطی که بازداشت افراد بی گناه در باکو در جریان است، مسئله فساد در رژیم مافیایی علیف آنجا مطرح است، در انتخابات ترکیه ممکن است بزرگترینِ صاحبِ علیف از قدرت کنار رود و در ارمنستان هم تغییراتی در جریان است، وضعیت علیف بادکوبه چندان مثبت به نظر نمیرسد. بسیاری بر این باورند که غرب دوست دارد از طریق علیف باکو را به اوکراین ایران تبدیل کند. اگر شما تحت تاثیر رسانه ها باشید که هیچ اما در واقعیت اوکراین سرزمینی سوخته است که 120 میلیارد دلار خسارت دیده، زیر ساخت هایش نابود شده، بین 15 الی 20 درصد از خاکش را از دست داده و ضمن تحمل تلفات سنگین، ناتو حاضر نیست آن را به عنوان عضو خود بپذیرد. 🔺 علیف که به گفته اطرافیانش در باخت همسرش در قمار شهرت دارد، حالا وارد قماری جدید شده است. قمار بر سر کشوری که تصور میکند حتی اگر از دستش بدهد با فرار به اروپا و آغاز یک زندگی جدید، چندان پیرامونش ضرری نکرده باشد. باید جلو تر رفت تا ببینیم مرور زمان آنچه پیش روی ماست را چگونه رقم خواهد زد....
♦️ ژاپن و کره ی جنوبی از اوکراین درس گرفته اند 🔸 تلاش در جهت دستیابی به بمب اتمی 🔸 چرا نزدیک ترین کشورها به آمریکا به بمب اتمی فکر میکنند؟ ۱۴۰۲/۲/۵ 🔺 مسئله ی جنگ اوکراین و مسائل پیرامونی آن نگاه بسیاری از کارشناسان را به مسائل به شکل ویژه ای تغییر داده است. امروز بسیاری یقین دارند که اوکراین اگر کشوری اتمی بود هرگز مورد حمله ی روس ها قرار نمی گرفت. خود اوکراینی ها میگویند بمب اتمی به کنار اگر موشک برد بلند داشتیم هم کسی جرات حمله به ما را به ذهنش راه نمیداد. بر همین اساس درک بسیاری در دنیا به شکلی تغییر کرده که تنها عامل بازدارندگی را داشتن تسلیحات اتمی میدانند. 🔺در ماه های اخیر و در همین راستا اظهار نظرهایی از سوی مقامات کره جنوبی مطرح شده که تاکید بر ضرورت استفاده از سلاح اتمی دارد. بر اساس این اظهارات کره ای ها میگویند یا آمریکا باید ما را به این سلاح مجهز کند یا ما باید به سمت ساخت آن حرکت کنیم. در ژاپن هم عینا همین موارد مطرح میشود با یک تفاوت کوچک. تفاوت ماجرای ژاپن و کره این است که آمریکایی ها بر این باور اند که این کشور اگر اراده کند میتواند در زمانی کوتاه تا چند هزار بمب هسته ای را بسازد. این مسئله برای اولین بار زمانی به طور جدی مطرح شد که ژاپن برای تامین سوخت هسته ای خود فعالیت هایی انجام داد و کمی بعد تر توجه همگان به میزان پلوتونیم این کشور جلب شد. 🔺 مسئله ی اصلی که حالا توجه خیلی ها به آن جلب شده این است: بر اساس آنچه که رسانه ها به عنوان "حقایق دنیا" برای مخاطب ساخته اند. این طور به نظر میرسد که آمریکا ابر قدرت دنیاست و هرکسی به هر اندازه به او نزدیک تر باشد از بابت امنیت باید خیال راحت تری داشته باشد. بررسی وضعیت عربستان سعودی (متحدِ در یمن مانده ی آمریکا) و وضعیت ژاپن و کره جنوبی نشان میدهد که ماجرا برعکس است. این کشورها (به ویژه کره جنوبی و ژاپن) که سالها به طور حداکثری در حوزه ی نظامی کار را به اصطلاح با آمریکا بسته بودند حالا بیشتر از همه احساس نا امنی میکنند. ماجرای آنها البته با دیگر کشورها کمی متفاوت تر است. 🔺آنها وقتی مسئله ی اوکراین را می بینند تصور میکنند اگر روزی قرار باشد در جایگاه اوکراین برای یک کشور دیگر قرار بگیرند ، هرگز نمی توانند روی امریکا به عنوان کشوری که میتواند به آنها کمک کند حساب کنند. نکته جالب آنجاست که مسئولان کره جنوبی پیرامون این مسئله در دو بخش تفکیک قائل میشوند: 1️⃣ آمریکا میتواند کمک کند یا نه؟ 2️⃣ آمریکا میخواهد کمک کند یا نه؟ 🔺 آنها میگویند: میتواند کمک کند اما مسئله ی اوکراین نشان میدهد که باید در اینکه آمریکا واقعا قصد کمک کردن داشته باشد (به این معنا که کشور را به تسلیحات بازدارنده ای مسلح کند که تداوم نبرد را برای طرف مقابل پر هزینه کند) تردید ایجاد کرد... ایران از جمله کشورهایی است که در سالهای اخیر در مقایسه با دیگر کشورها بیشترین تقابل را با آمریکا داشته ، همواره از سوی امریکا تهدید شده و کمترین ارتباط نظامی-تسلیحاتی را با این کشور داشته است. 🔺 مسئله اینجاست که حالا نزدیک ترین کشورها به آمریکا(به ویژه در آسیا) تصور میکنند که راه درست در حوزه ی "تولید قدرت" همانی است که ایران رفته، نه راه اعتماد به آمریکا ... ماجرای جنگ اوکراین ، "تولید قدرت" ، ساخت ابزار بازدارنده و چیزهایی از این دست را از هر زاویه که ببینیم یک نکته نباید فراموش شود: در دنیای بی رحم امروز هرکشوری که از تمام ابزارها برای قدرتمند شدن بهره نبرد فرمان بردار شدن را باید بپذیرد... 🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
♦️ افول آمریکا، خوشحال کننده؟ ناراحت کننده؟ یا غیر مهم؟ 🔸 چرا هشدار رهبر ایران درباره ی "افول آمریکا" اشتباه فهمیده شده است؟ 🔸 چند نکته درباره ی یک مسئله که بسیاری آن را ناقص فهمیده اند! . 🔺در ماه های اخیر روند تحولات در سطح دنیا به شیوه ای طی شده که بسیاری از کارشناسان، رسانه ها و تحلیلگران از تحلیل حقایق وا مانده اند. صحبت های قابل تامل مکرون و اشاره ی صریح به عدم همراهی با آمریکا در مسئله ی تایوان و تاکید بر ضرورت رفتار "مستقل از آمریکا" (از سوی اروپا) ، چرخش کشورهای عربی به سوی ایران و مواردی از این دست ، همه و همه نشان میدهد که دنیا دارد به سمت یک نظم جدید حرکت میکند. در همین راستا سال ها قبل مسئله ی افول آمریکا (موضوعی که این روزها از سوی اتاق های تصمیم سازی آمریکا پذیرفته شده و از سوی اندیشکده ها مکرر در قالب گزارش های هشداری مطرح شده) از سوی رهبر ایران مورد اشاره قرار گرفته و تا کنون نیز بارها مورد اشاره قرار گرفته است. 🔺 در اشاره ی رهبر ایران به این مهم یک نکته وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و آن نکته (فارغ از اینکه چقدر به مسئله ی افول آمریکا که این روزها از سوی بسیاری مطرح میشود باور داریم ) این است: آیا آنهایی که نسبت به شنیدن و فهم مسئله ی افول آمریکا (بر خلاف آنچه غربی ها به آن اعتراف دارند) آلرژی دارند آمریکا را ابر قدرت میدانند یا نه ؟ قطعا پاسخ مثبت است. قطعا بسیاری در دنیای سیاست ، آمریکا را یک ابر قدرت میدانند. اتفاقا با در نظر گرفتن همین نکته حالا جمله ی رهبر ایران وزن پیدا میکند ، هم نگران کننده میشود و هم مهم. 🔺نگران کننده برای کسانی که میدانند آمریکا یک قدرت است و میدانند دنیا دارد از این قدرت عبور میکنند اما فهم دقیقی درباره ی نحوه ی تعامل با دنیای پسا آمریکا ندارند و برای پس از آن برنامه ریزی نداشته اند. سوال اصلی این است: در ایران (به عنوان پایتخت محور مقاومت) چند جلسه با این موضوع که در نظم جدید دقیقا نقشه ی راه ما چیست و جای ما کجاست ، برگزار شده است؟ آیا دیگر کشورها به این نکته رسیده اند که برای این نقطه از تاریخ باید فکری کرده باشند؟ چرخش کشورهای عربی به سمت ایران و قراردادهای آنها با چین نشان میدهد درک آنها از مسئله این بوده که باید ضمن فاصله از آمریکا ، به سمت همکاری با چین برویم. 🔺 واقعیت ماجرا این است که هرکسی با هر ملیتی که وطنش را دوست دارد اگر دلسوز کشور خود است (فرقی هم نمیکند ایرانی ، افغانستانی ، فرانسوی یا حتی امریکایی) حالا باید افول آمریکا را بپذیرد تا بتواند به این فکر کند: خب در جهان آینده باید برای وطن چه کنیم؟ در شرایطی که رئیس جمهور فرانسه به صراحت میگوید باید به استقلال استراتژیک برسیم و راهی جدید برای خودمان تعریف کنیم، بزرگترین خیانت غربگرایان این است که ما را لجبازانه بر سر این سوال نگه داشته اند که افول آمریکا مبتنی بر حقیقت است یا تخیل؟ 🔺 اندیشکده های آمریکایی میگویند: کشوری نرمال شده ایم (ابر قدرت نیستیم) و منظور آنها این است: بیایید برای یک کشور نرمال نقش تعریف کنیم تا در نظم جدید کلاهمان پس معرکه نباشد. در چنین شرایطی کسی که دغدغه ی فردا را دارد (با هر ملیت) باید از به چالش کشیدن این حقیقت قطعی (که آمریکا به افول رسیده) عبور کرده و صریح بگوید: حالا که به این نقطه رسیده ایم برای کشورمان در آینده ی جهان چه نقشی باید تعریف کنیم... افول آمریکا همان قدر که برای ایران (به عنوان کشوری که با آمریکا در تقابل بوده) میتواند مهم ، امیدوار کننده و جذاب باشد ، همان قدر برای همین کشور و هر کشور دیگر (اگر برای آینده برنامه نداشته باشد) میتواند پر چالش ، پر استرس و نگران کننده باشد... جهان در آستانه ی تغییراتی مهم است و ما شایسته ی بهترین ها هستیم. فقط کافی است نقش خود را پیدا کنیم....
♦️ خیانت تاریخی سه خانواده ی جهنمیِ "علیف" و "پهلوی" و "بارزانی" 🔸 باکو و اقلیم کردستان کانون های تجزیه طلبی رژیم صهیونیستی 🔸 روزنامه صهیونیست : باکو مرکز جاسوسی ماست ۱۴۰۲/۲/۱۰ 🔺 اگر به وضعیت منطقه خاورمیانه دقت بکنید متوجه میشوید هر کسی در هر سرزمینی که از جدایی طلبی (بخوانید تجزیه) حرف زده ، رژیم صهیونیستی از آن حمایت کرده است. علت مشخص است. اولا به تضعیف حکومت های پر وسعت و پر جمعیت و چند تکه شدن آنها کمک میکند. دوما به رژیم نامشروع کمک میکند، نامشروع های زیادی چون خود را تولید کرده ، به آنها رسمیت داده و با این بازیگرانِ جدید (که اولا منافعشان در دشمنی با کشورهایی است که از آن جدا شده اند و دوما با رژیم صهیونیستی در تقابل با این کشورها نظر مشترک دارند) فعالیت علیه ملت ها را پیش ببرد. 🔺 سه مورد که رژیم کوشیده در از ظرفیت آنها استفاده کند ، اقلیم کردستان ، باکو و بحرین بوده است. جالب و قابل تامل است که سه خانواده ی نامشروع ، بارزانی ، علیف و پهلوی در جدایی این سه بخش و تبدیل شدن آنها به مسئله برای کشورهای منطقه نقش مستقیم داشته اند. مسئله تلخ تر اینجاست که این سه مطقه از زمانی که در این وضعیت قرار گرفته اند با عدم امنیت ، نا آرامی و تنش به طور مستقیم رو به رو بوده اند. اقلیم که به لطف خانواده ی بارزانی تامین کننده ی نفت رژیم صهیونیستی و مرکز فتنه علیه همسایگان است مدام با تهدیداتی از سوی کشورهای اطراف (که کاملا به حق است) همراه بوده و امنیتِ کشورِ خود (عراق) را هم زیر سوال برده است. 🔺 باکو (هم که به لطف خانواده ی علیف) تامین کننده ی انرژی رژیم و مرکز اطلاعاتی-سایبری آن محسوب میشود در وضعیت تنشِ مستمر با همسایه ها بوده و در حال حرکت به سمت عدم آرامش است. درباره ی بحرین که به لطف خانواده ی پهلوی از ایران جدا شده نیز شاهد وضعیتی مشابه هستیم. رژیم کوشیده در این سال ها با کمک این سه خانواده ی ضدِ ملی و ضدِ مذهبی از ظرفیت سه سرزمینی که نام برده شد به عنوان کانون تهدید استفاده کند. 🔺 حالا تایمز اسرائیل به نقل از اعضای موساد در همین خصوص نوشته است: اینجا (یعنی باکو) نقطه کانونی برای کار‌های ضد جاسوسی است. حضور ما در اینجا ساکت و مخفیانه است و در عین حال در کانون توجه است. ما سال ۲۰۱۱ حضور خود را در اینجا کمی افزایش دادیم. این ما را به ایران نزدیکتر می‌کند. مرز ایران که تنها چند ساعت از جنوب باکو فاصله دارد، نقطه اصلی جمع‌آوری اطلاعاتی که درباره فعالیت‌های تهران است، می‌باشد. 🔺 موساد 26 سال قبل فعالیت خود را در باکو آغاز کرده و همچنین رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۹ علناً اعلام کرد که در باکو فعالیت‌های امنیتی و اطلاعاتی انجام می‌دهد، رژیم علی‌اف تا چند ماه گذشته سعی در انکار وجود آن‌ها در باکو داشت و این ادعا را اتهامات واهی افرادی که می‌خواستند تنش ایجاد کنند می‌دانست. باکو نگرانی ایران را بی‌اساس می‌خواند، در حالی که اسرائیل خود نگرانی صحیح و به جای ایران را بدون تردید درست می‌داند. استفاده اسرائیل از اراضی آذربایجان علیه ایران کار دیروز نیست، این فعالیت سالهاست که ادامه دارد. 🔺 نکته جالب و قابل تامل اینجاست که این سرزمین به همراه اقلیم و بحرین ، بخشی از جغرافیای بزرگتری بوده اند که با پوسته ی نجسِ جدایی از ذیلِ آن خارج شده اند. تلاش در جهت هدایت کشورها به سمت بحران داخلی از طریق تمرکز بر هر گونه دو قطبی سازی با هدف ایجاد جنگ داخلی و در نهایت تجزیه ی آنها مهم ترین اقدامی است که رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار داده تا ضمنِ نابودی منطقه از طریق آن، متحدین جدیدی را پیدا کرده و با سوار شدن بر روی آنها (به بهانه ی تلاش برای حفظ خانواده هایی که در راس آن هستند در قدرت) به سو استفاده از سرزمینشان ادامه دهد. 🔺 صهیونیست ها در قالب این تلاش ها کاخ هایی برای خود روی آب ساخته اند. کاخ هایی که به همان اندازه ی سست بودن پایه های تلاویو ، سست هستند. کاخ هایی که در قبال قرار گرفتن در مسیر طوفان های سهمگین به زودی یکی پس از دیگری فروخواهند ریخت. حقیقتی که به زودی زود و به یاری خدا غیر قابل انکار خواهد شد...
♦️ رقابت بی سر و صدا در حوزه هوش مصنوعی با تمام توان ادامه دارد 🔸 غرب میخواهد دیگران را در عدم هوشیاری نگه داشته ، ناگهان غافلگیر کند... 🔸 رژیم صهیونیستی: 2 سال دیگر با هوش مصنوعی "بی سرنشین های" ایران را میزنیم 🔺در روزهای گذشته گزارش هایی خدمت شما دوستان عزیز ارائه دادیم. بر اساس این گزارش ها و بر اساس انچه رسانه های غربی میگویند، نظم حاکم بر غرب میخواهد هر طور شده تا 18 ماه دیگر مسئله ی و تمامی چالش هایی که دارد را مدیریت کند بلکه به ساحل آرامش برسد. رصد آنچه این رسانه ها میگویند نشان میدهد در غرب در حال حاضر بر روی 1️⃣ قانون گذاری در حوزه هوش مصنوعی 2️⃣ به کارگیری آن در حوزه ی تهاجمی و دفاعی 3️⃣ در حوزه ی ارتقا محصولات و ... فعالیت هایی صورت گرفته است. 🔺 آنها البته کوشیده اند فعلا دیگران به مسئله حساس نشوند به طوری که رقابت شکل نگیرند تا زمانی که از انچه که به آن دست یافته اند رونمایی کردند، جهان یک گام عقب باشد و اصطلاحا همه غافلگیر شوند... در روزهای گذشته و همزمان با این بحث ها، نشستی در فلسطین اشغالی برگزار شده که بخشی از ان در جروزالم پست منعکس گردیده است. مدیر ارشد بخش تحقیقات و توسعه دفاعی ارتش اسرائیل گفته است: اسرائیل با استفاده از فناوری «هوش مصنوعی» در حال تقویت توانایی‌های نظامی خود است. ما در تلاش هستیم با یک سیستم تسلیحات لیزری بسیار پیشرفته، در جهت مقابله با بی سرنشین های ایران اقداماتی را در دستور کار قرار دهیم... 🔺 به یک نکته دقت کنید. عمده ی کشورهای دنیا در حال حاضر در حال پژوهش ، کار مطالعاتی و تحقیق پیرامون هوش مصنوعی هستند. در چنین فضایی وقتی رژیم صهیونیستی ، غرب و در راس آنها آمریکا از تلاش در جهت ارتقا برخی محصولات نظامی و غیر نظامی مبتنی بر هوش مصنوعی سخن میگویند ، یعنی پا را فرا تر گذاشته اند. از مجموع این موارد میتوان دریافت که جهان به همان اندازه که به تغییر نظم کنونی نزدیک است، به یک انقلاب در حوزه ی فناوری هم نزدیک شده است. یک انقلاب از جنس همان چیزی که دنیای ما را به قبل و بعد از اختراع برق و قبل و بعد از انقلاب های مشابه تقسیم کرده است. 🔺 ظاهرا غرب تصور میکند در این عرصه (که باگ های زیادی هم داشته و آسیب پذیری ویژه ای هم دارد) میتواند دست برتر را داشته باشد. برای قضاوت این مهم باید به پیش برویم تا مشخص شود آیا ادعای انها میتواند صحیح باشد یا نه... با این وجود اما مسئله ی مهم اینجاست که در شرق هم اتفاقاتی در جریان است. مسئله البته محدود به نیست. برخلاف صهیونیست ها که میگویند شاید دو سال دیگر از پس بی سرنشین های ایران بر می آییم، ایران اکنون هم پیش فرض را بر این گذاشته که شاید کسی در جایی همین حالا بتواند بی سرنشین های ایران را به چالش بکشد. 🔺 مبتنی بر همین درک ، ایران از مسئله ی بی سرنشین ها خیلی وقت است عبور کرده... اینجا هم چیز هایی برای غافلگیری وجود دارد. باید اجازه بدهیم تا مرور زمان به این سوال پاسخ دهد : در جهانِ پیش رو چه کسی قرار است بیشتر غافلگیر شود...
♦️ رقابت بی سر و صدا در حوزه هوش مصنوعی با تمام توان ادامه دارد 🔸 غرب میخواهد دیگران را در عدم هوشیاری نگه داشته ، ناگهان غافلگیر کند... 🔸 رژیم صهیونیستی: 2 سال دیگر با هوش مصنوعی "بی سرنشین های" ایران را میزنیم 🔺در روزهای گذشته گزارش هایی خدمت شما دوستان عزیز ارائه دادیم. بر اساس این گزارش ها و بر اساس انچه رسانه های غربی میگویند، نظم حاکم بر غرب میخواهد هر طور شده تا 18 ماه دیگر مسئله ی و تمامی چالش هایی که دارد را مدیریت کند بلکه به ساحل آرامش برسد. رصد آنچه این رسانه ها میگویند نشان میدهد در غرب در حال حاضر بر روی 1️⃣ قانون گذاری در حوزه هوش مصنوعی 2️⃣ به کارگیری آن در حوزه ی تهاجمی و دفاعی 3️⃣ در حوزه ی ارتقا محصولات و ... فعالیت هایی صورت گرفته است. 🔺 آنها البته کوشیده اند فعلا دیگران به مسئله حساس نشوند به طوری که رقابت شکل نگیرند تا زمانی که از انچه که به آن دست یافته اند رونمایی کردند، جهان یک گام عقب باشد و اصطلاحا همه غافلگیر شوند... در روزهای گذشته و همزمان با این بحث ها، نشستی در فلسطین اشغالی برگزار شده که بخشی از ان در جروزالم پست منعکس گردیده است. مدیر ارشد بخش تحقیقات و توسعه دفاعی ارتش اسرائیل گفته است: اسرائیل با استفاده از فناوری «هوش مصنوعی» در حال تقویت توانایی‌های نظامی خود است. ما در تلاش هستیم با یک سیستم تسلیحات لیزری بسیار پیشرفته، در جهت مقابله با بی سرنشین های ایران اقداماتی را در دستور کار قرار دهیم... 🔺 به یک نکته دقت کنید. عمده ی کشورهای دنیا در حال حاضر در حال پژوهش ، کار مطالعاتی و تحقیق پیرامون هوش مصنوعی هستند. در چنین فضایی وقتی رژیم صهیونیستی ، غرب و در راس آنها آمریکا از تلاش در جهت ارتقا برخی محصولات نظامی و غیر نظامی مبتنی بر هوش مصنوعی سخن میگویند ، یعنی پا را فرا تر گذاشته اند. از مجموع این موارد میتوان دریافت که جهان به همان اندازه که به تغییر نظم کنونی نزدیک است، به یک انقلاب در حوزه ی فناوری هم نزدیک شده است. یک انقلاب از جنس همان چیزی که دنیای ما را به قبل و بعد از اختراع برق و قبل و بعد از انقلاب های مشابه تقسیم کرده است. 🔺 ظاهرا غرب تصور میکند در این عرصه (که باگ های زیادی هم داشته و آسیب پذیری ویژه ای هم دارد) میتواند دست برتر را داشته باشد. برای قضاوت این مهم باید به پیش برویم تا مشخص شود آیا ادعای انها میتواند صحیح باشد یا نه... با این وجود اما مسئله ی مهم اینجاست که در شرق هم اتفاقاتی در جریان است. مسئله البته محدود به نیست. برخلاف صهیونیست ها که میگویند شاید دو سال دیگر از پس بی سرنشین های ایران بر می آییم، ایران اکنون هم پیش فرض را بر این گذاشته که شاید کسی در جایی همین حالا بتواند بی سرنشین های ایران را به چالش بکشد. 🔺 مبتنی بر همین درک ، ایران از مسئله ی بی سرنشین ها خیلی وقت است عبور کرده... اینجا هم چیز هایی برای غافلگیری وجود دارد. باید اجازه بدهیم تا مرور زمان به این سوال پاسخ دهد : در جهانِ پیش رو چه کسی قرار است بیشتر غافلگیر شود... #
♦️ ناگفته هایی از آنچه در ماجرای "مهسا ژینا امینی" پنهان ماند 🔸 سندیکای خبری یهود: اگر کار را تمام نکنید غرب شکستی تاریخی از ایران خورده است 🔸 همه چیز درباره دستوراتی که مو به مو در ایران اجرا شد... ۱۴۰۲/۲/۲۲ 🔺 هشت ماه از پروژه ی "ژینا" میگذرد. پروژه ای که هیچ وقت در خصوص آن به طور ویژه ای با افکار عمومی صحبت نشد. به طوری که برخی تصور میکنند شاید یک اعتراض برای حجاب بوده و برخی تصور میکنند که رفتاری براندازانه بود که بروز کرد و برخی دیگر آن را به نسلی ربط میدهند که نیاز دارد انرژی خود را تخلیه کند و ... همه ی اینها در حالی است که بر اساس شواهد موجود آنچه رخ داد یک کودتایِ 28 مردادِ به روز شده بود که میرفت تا کار ایران را تمام کند. مسئله ی اصلی البته اینجاست که این مهم دست پخت اندیشکده هایی بود که خروجی خود را به مراکز تصمیم ساز میدادند تا از طریق راه های مختلف در ایران پیاده و عملیاتی شود... 🔺 امشب برای اثبات این مهم دو نمونه از محتواهای تولید شده در اوج نا آرامی ها توسط اندیشکده های غربی که مو به مو در ایران پیاده شد را مرور خواهیم کرد. این بخش را با دقت بخوانید: مبارزه مسلحانه شاید در مناطق سنتی قبیله‌ای که بسیاری از مردم سلاح دارند، از جمله مناطق تحت سلطه اقلیت‌های قومی مانند مناطق مرزی، کردها، بلوچ‌ها و عرب‌ها مجاز باشد. برخی استدلال می‌کنند که مقاومت در یکی از این مناطق می‌تواند به انتشار زنجیره ناآرامی‌ها کمک کند و مناطق دیگر را تحریک کند. این استدلال می تواند از جهاتی قابل اعتنا باشد و به پیشبرد اعتراضات در داخل ایران کمک کند. آنچه خواندید خروجی گزارشی است که اندیشکده ی واشنگتن در آذرماه سال 1401 و کمی بعد از آغاز موج ژینا مهسا امینی تجویز کرده است. 🔺 نمونه هایی از این تجویز ها که بخشی از آنها روی خروجی رسانه ها رفته یا به بیرون درز پیدا کرده بسیار زیاد است. در ادامه شاید مرور این نمونه خوب باشد: اگر آذربایجانی‌ها را در داخل ایران تقویت و تحریک کنیم در نهایت آنها می‌توانند از سلطه ایران استقلال پیدا کرده و در کنار عرب‌ها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها و بسیاری از مردمان دیگر، کشور خود را ایجاد کنند. آنچه خواندید در آبان ماه سال گذشته و حدود یک ماه بعد از ماجرای ژینا مهسا امینی روی خروجی سندیکای خبری یهود رفته است. 🔺 به دو نکته دقت کنید. ابتدا مسئله ی آذربایجانی ها ! حداقل ده ها مقام صهیونیست را میتوان نام برد که در ایام اخیر کنار مرز ایران و باکو آمده و عکس یادگاری گرفته اند. همچنین ده ها نمونه از اظهارات مقامات رژیم مافیایی باکو را میتوان مثال زد که علیه ایران اظهار نظر های گستاخانه کرده اند. از جلسات پر شمار تجزیه طلبانه در باکو هم حداقل چندین نمونه میتوان مثال زد... مسئله ی اصلی تر البته بخش دوم این گزارش است. با دقت ببینید: آمریکا و غرب باید از این فرصت که بهترین فرصت برای تغییر نظام از زمان انقلاب اسلامی است، استفاده کنند. اگر تغییری در نظام اتفاق نیفتد، این موضوع یک شکست بزرگ برای قدرت‌های غربی خواهد بود. 🔺 در واقع بر اساس آنچه اندیشکده ها میدیدند ، یک فرصت استثنایی برای رقم زدن یک جنگ داخلی تمام عیار در ایران بود. شاید برای برخی سوال شود که چرا این قدر صریح از عبارت "جنگ داخلی" استفاده میکنیم؟ ماجرا ساده است. به ابتدای گزارش که از ضرورت مسلحانه شدن آشوب ها حرف زده شد توجه کنید... یک نکته نباید فراموش شود: همزمانی که کشور درگیر آشوبها بود و عده ای صریح و علنی در حال ثانیه شماری برای پایان دادن به کار ایران بودند و در شرایطی که برخی تمامی مهره های پنهانِ خود را سوزانده بودند، این به افکار عمومی مخابره میشد که آنچه می بینید صرفا یک اعتراض به مسئله ی حجاب است و هیچ کشور خارجی پشت آن نیست. 🔺 غافل از اینکه طبق اعتراف سندیکای خبری یهود ، این یک فرصت استثنایی بود که غرب با از دست دادنش اثبات کرد که برابر ایران شکست خورده است. هشت ماه گذشته در ایران "جنگ احزاب" رخ داد. نبردی که قرار بود ایران را در هم بشکند اما حالا تمامی عوامل میدانی اش به جان یکدیگر افتاده و پایتختِ گردانندگانش غرق در آشوب شده است. اگر ایران اهمیت افزایش سطح سواد رسانه ای مردمانش را فهمیده و اگر میداند که برافروخته شدن مجدد این فتنه چندان بعید نیست پس ضروری است درباره این فتنه و عوامل روسیاه آن بیشتر برای افکار عمومی گفته شود...
♦️ ناگفته هایی از آنچه در ماجرای "مهسا ژینا امینی" پنهان ماند 🔸 سندیکای خبری یهود: اگر کار را تمام نکنید غرب شکستی تاریخی از ایران خورده است 🔸 همه چیز درباره دستوراتی که مو به مو در ایران اجرا شد... ۱۴۰۲/۲/۲۲ 🔺 هشت ماه از پروژه ی "ژینا" میگذرد. پروژه ای که هیچ وقت در خصوص آن به طور ویژه ای با افکار عمومی صحبت نشد. به طوری که برخی تصور میکنند شاید یک اعتراض برای حجاب بوده و برخی تصور میکنند که رفتاری براندازانه بود که بروز کرد و برخی دیگر آن را به نسلی ربط میدهند که نیاز دارد انرژی خود را تخلیه کند و ... همه ی اینها در حالی است که بر اساس شواهد موجود آنچه رخ داد یک کودتایِ 28 مردادِ به روز شده بود که میرفت تا کار ایران را تمام کند. مسئله ی اصلی البته اینجاست که این مهم دست پخت اندیشکده هایی بود که خروجی خود را به مراکز تصمیم ساز میدادند تا از طریق راه های مختلف در ایران پیاده و عملیاتی شود... 🔺 امشب برای اثبات این مهم دو نمونه از محتواهای تولید شده در اوج نا آرامی ها توسط اندیشکده های غربی که مو به مو در ایران پیاده شد را مرور خواهیم کرد. این بخش را با دقت بخوانید: مبارزه مسلحانه شاید در مناطق سنتی قبیله‌ای که بسیاری از مردم سلاح دارند، از جمله مناطق تحت سلطه اقلیت‌های قومی مانند مناطق مرزی، کردها، بلوچ‌ها و عرب‌ها مجاز باشد. برخی استدلال می‌کنند که مقاومت در یکی از این مناطق می‌تواند به انتشار زنجیره ناآرامی‌ها کمک کند و مناطق دیگر را تحریک کند. این استدلال می تواند از جهاتی قابل اعتنا باشد و به پیشبرد اعتراضات در داخل ایران کمک کند. آنچه خواندید خروجی گزارشی است که اندیشکده ی واشنگتن در آذرماه سال 1401 و کمی بعد از آغاز موج ژینا مهسا امینی تجویز کرده است. 🔺 نمونه هایی از این تجویز ها که بخشی از آنها روی خروجی رسانه ها رفته یا به بیرون درز پیدا کرده بسیار زیاد است. در ادامه شاید مرور این نمونه خوب باشد: اگر آذربایجانی‌ها را در داخل ایران تقویت و تحریک کنیم در نهایت آنها می‌توانند از سلطه ایران استقلال پیدا کرده و در کنار عرب‌ها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها و بسیاری از مردمان دیگر، کشور خود را ایجاد کنند. آنچه خواندید در آبان ماه سال گذشته و حدود یک ماه بعد از ماجرای ژینا مهسا امینی روی خروجی سندیکای خبری یهود رفته است. 🔺 به دو نکته دقت کنید. ابتدا مسئله ی آذربایجانی ها ! حداقل ده ها مقام صهیونیست را میتوان نام برد که در ایام اخیر کنار مرز ایران و باکو آمده و عکس یادگاری گرفته اند. همچنین ده ها نمونه از اظهارات مقامات رژیم مافیایی باکو را میتوان مثال زد که علیه ایران اظهار نظر های گستاخانه کرده اند. از جلسات پر شمار تجزیه طلبانه در باکو هم حداقل چندین نمونه میتوان مثال زد... مسئله ی اصلی تر البته بخش دوم این گزارش است. با دقت ببینید: آمریکا و غرب باید از این فرصت که بهترین فرصت برای تغییر نظام از زمان انقلاب اسلامی است، استفاده کنند. اگر تغییری در نظام اتفاق نیفتد، این موضوع یک شکست بزرگ برای قدرت‌های غربی خواهد بود. 🔺 در واقع بر اساس آنچه اندیشکده ها میدیدند ، یک فرصت استثنایی برای رقم زدن یک جنگ داخلی تمام عیار در ایران بود. شاید برای برخی سوال شود که چرا این قدر صریح از عبارت "جنگ داخلی" استفاده میکنیم؟ ماجرا ساده است. به ابتدای گزارش که از ضرورت مسلحانه شدن آشوب ها حرف زده شد توجه کنید... یک نکته نباید فراموش شود: همزمانی که کشور درگیر آشوبها بود و عده ای صریح و علنی در حال ثانیه شماری برای پایان دادن به کار ایران بودند و در شرایطی که برخی تمامی مهره های پنهانِ خود را سوزانده بودند، این به افکار عمومی مخابره میشد که آنچه می بینید صرفا یک اعتراض به مسئله ی حجاب است و هیچ کشور خارجی پشت آن نیست. 🔺 غافل از اینکه طبق اعتراف سندیکای خبری یهود ، این یک فرصت استثنایی بود که غرب با از دست دادنش اثبات کرد که برابر ایران شکست خورده است. هشت ماه گذشته در ایران "جنگ احزاب" رخ داد. نبردی که قرار بود ایران را در هم بشکند اما حالا تمامی عوامل میدانی اش به جان یکدیگر افتاده و پایتختِ گردانندگانش غرق در آشوب شده است. اگر ایران اهمیت افزایش سطح سواد رسانه ای مردمانش را فهمیده و اگر میداند که برافروخته شدن مجدد این فتنه چندان بعید نیست پس ضروری است درباره این فتنه و عوامل روسیاه آن بیشتر برای افکار عمومی گفته شود...
♦️ آیا ایران نسبت به طالبان دچار اشتباه محاسباتی شده بود؟ 🔸 چرا تصمیم ایران درباره طالبان کاملا دقیق بوده است؟ 🔸 اقدامات تاریخی ایران بعد از اشغال کابل که هیچگاه دیده نشد... . 🔺 بیش از 19 بار درگیری خونین مرزی با پاکستان، ده ها بار تنش مرزی با دیگر همسایه ها و حالا هم تنش در مرزهای ایران ... این بخشی از کارنامه ی طالبان در سالهای اخیر بوده است. تنش های فوق البته به کشورهایی که مرزهایشان درگیر شده ربط دارد و ما اینجا فقط درباره کشور خودمان صحبت میکنیم. یک سوال جدی پس از هر تنش با طالبان در مرزهای ایران روی میز قرار گرفته و به بحث گذاشته میشود : آیا تصمیم ایران در خصوص طالبان اشتباه بوده است؟ 🔺 برای پاسخ به این سوال باید سوال دیگری را از کارشناسان و عزیزان محترمی که سوال فوق را مطرح میکنند پرسیده شود : تصمیم ایران دقیقا چه بوده که آن را به قضاوت گذاشته و درباره ی درستی یا نادرستی آن صحبت میکنید؟ برای پرداختن به این سوال باید به روزهای تصرف کابل توسط طالبان بازگشت. کشور سقوط کرده ، آمریکا فورا پایگاه ها را ترک کرده به طوری که بر اساس اسناد موجود حتی درب پایگاه بگرام و پایگاه های مشابه را هم نبسته و آنها را با تسلیحاتش رها کرده ، رئیس جمهور مستقر فرار کرده ، ارتش اراده ای برای ایستادگی نداشته و طالبان مستقیم بدون ذره ای مقاومت مردمی تا خود کابل آمده است. 🔺 در حال حاضر اولویت شما به عنوان کشور همسایه چیست؟ فارغ از اینکه پاسخ شما به این سوال چه باشد ، ایران یک اولویتِ ضروری ، مهم و فوری برای خود در این شرایط تعریف کرده بود : حفظ جان و نجات رهبرانِ اپوزیسیونِ افغانستان و هرکسی که انسان موثری است و در برابر طالبان تعریف میشود. در همین خصوص عده ای از چهره ها از افغانستان خارج شدند، عده ای در ایران مستقر شده و برایشان فضا فراهم شد ، عده ای دیگر امکان خروج از افغانستان نداشتند، عده ای خودشان در کابل ماندند و ایران برای دو گروه آخر شرط و شروط هایی را پیگیری کرد تا حفظ جان آنها از سوی طالبان در اولویت قرار گرفته و وحوش مستقر بر کابل موظف شوند نسبت به آنها متعهد بمانند. آنچه می بینید اولین و مهم ترین گام برای نجات افغانستان از طالبانیزه شدن است. 🔺 اقدامی که درست همان زمانی که ایران به دلیل رفت و آمد با طالبان و پیگیری آن فحش میخورد در حال پیگیری اش بود. پس از این گام اگر شما همسایه ی افغانستان باشید ، اولویت بعدیتان چیست؟ احتمالا شما در این مرحله با این سوال رو به رو میشوید : گروه مستقر در کابل را به رسمیت بشناسم یا نشناسم ؟ پاسخ میتواند این باشد : بله، خیر ، مشروط به پذیرش تعهداتی بله... اندک کشورهایی پس از استقرار طالبان در کابل از به رسمیت شناختن آن حرف زدند. اکثریت از به رسمیت نشناختن آن حرف زدند اما ایران در ادامه ی گام اول به چیزی فراتر فکر کرد: پذیرشِ مشروعیتِ طالبان مشروط به اینکه یک دولت فراگیر در افغانستان شکل بگیرد... 🔺 وقتی شما اپوزیسیونِ طالبان را از معرکه خارج کرده و چتر امنیتی روی سرشان گرفته و حالا پیگیر دولتِ فراگیر هستید با چند مرحله رو به رو میشوید. یا باید بنشینید و شاهد تغییر رفتار طالبان و ورود دیگر بازیگرانِ افغانستانی به ایفای نقش در این کشور باشید. یا باید با خیال راحت به فعالیت خود ادامه دهید و هر کجا طالبان گلایه کرد که چرا دولتِ مستقر در کابل را به رسمیت نمیشناسید صریح به او بگویید: شرط به رسمیت شناختن گفتگو با دیگر افغانستانی هاست... 🔺 ایران ترجیح داد در تعامل با کسانی که اثبات کرده گفتگو نمی پذیرند این نوع رفتار را در دستور کار قرار دهد... پس از خروج آمریکا از افغانستان، دقیق ترین رفتار در قبال نئاندرتال های مستقر در کابل از سوی ایران صورت گرفته است.ممکن است برایتان سوال شود پس چرا پس از 19 بار درگیری خونین با پاکستان آنها حالا به همین وضع با ایران رسیده اند؟ کمی صبور باشید ، داستانِ ایران و افغانستان را در شبهای بعد مفصل ادامه داده و مرور خواهیم کرد...