❎گناه یا گناهکار؟
🔆مجالس حسینی از بهترین فرصتها برای توبه و پاکی از گناه است و به همین دلیل باید گناهکاران را به جلسات روضه و ذکر مناقب و مصائب اهل بیت دعوت کرد :
🔆درب مجالس حسینی به روی اهالی دروغ و غیبت ، دزدان ، شرابخواران ، بی حجابان و در یک کلمه گناهکاران باز است ...
✅اما این مجالس جای دروغ و غیبت و شرابخواری و دزدی و بی حجابی نیست!
نه شرابخوار حق دارد با بطری شراب وارد این مجالس شود و نه بی حجاب اجازه دارد بدون رعایت پوشش و حریم شرعی پا به این مجالس بگذارد!
✅هیاتها و روضه ها جای گناهکاران است اما مکان گناه نیست! آنها که این روزها برای ورود زنان و دختران بی حجاب به مجالس حسینی گریبان می درند نمی فهمند و یا نمی خواهند بفهمند که این مجالس، جای ترک حرام است و نه مکان ارتکاب آن !
✅وقتی زنان معتقد مسیحی و یهودی برای ورود به کلیسا و کنیسه از روسری و..استفاده می کنند چرا باید یک بی حجاب اجازه پیدا کند وارد مجلس عزای سیدالشهدا (ع) شود؟ آیا حرمت و قداست این مجالس از کنیسه و کلیسایِ، یهود و نصاری کمتر است؟
✅به نظر مدافعان ورود زنان بی حجاب به هیاتها و تکایا،امام زمان ( عج) به عنوان صاحب اصلی این مجالس ، موافق ارتکاب حرام و مخالفت با شریعت ( بی حجابی ) در این مجالس اند؟
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
🔴مجلس نمیخواهد معاون سیاسی وزارت کشور را تغییر دهد
رئیس مجلس:
🔹مجلس هیچ وقت از وزیر کشور درخواستی مبنی بر تغییر معاون سیاسی وزارت کشور را نداشته است.
🔹وحیدی از من خواست تا وساطت کنم یک هفته تا ۱۰ روز از نمایندگان مهلت بگیرم تا معاون سیاسی وزارت کشور را تغییر دهد. مردم باید بدانند که مجلس هیچگاه چنین درخواستی مطرح نکرده است.
🔹بخشنامه معاون سیاسی وزارت کشور خلاف قانون بوده و خود وزیر کشور نیز ۴ ماده از این بخشنامه را خلاف دانست و آن را اصلاح کرد.
🔴پیشبینی بورس امروز
زمزمههای بازگشت نقشه سبز بازار
🔹گزارشهای عملکردی فصلی شرکتها عموما با افزایش سودسازی در اکثر صنایع همراه بود. از طرفی افزایش حجم و ارزش معاملات به پویایی بازار کمک خواهد کرد. بر همین اساس به نظر میرسد با بازگشت نمادهایی که به دلیل رفتن به مجامع متوقف بودند، پویایی به بورس برگردد و باعث شود مقداری از هیجان فروش بازار کاسته شود.
🔹بنابراین در رابطه با پیشبینی بورس روز دوشنبه میتوان انتظار داشت، تعادل بیشتری بر بازار حاکم شود. همچنین در نمادهایی که ارتباط کمتری با مصوبه جنجالی افزایش نرخ خوراک دارند، بر اساس عملکرد سه ماهه با اقبال بیشتری نسبت به روزهای گذشته مواجه شوند.|
🔴 رکوردشکنی مصرف روزانه بنزین
شرکت ملی پالایش و پخش:
🔹میانگین مصرف روزانه بنزین به ۱۱۴ میلیون لیتر رسید و با توجه به پیش رو بودن سفرهای تابستانی و ایام اربعین این عدد باز هم افزایش مییابد. مصرف بنزین کشور در روزهای گذشته اعدادی نظیر ۱۲۷ میلیون لیتر را ثبت کرده است
🔹بخشی از افزایش مصرف مربوط به استفاده از کولر خودروها در تابستان گرم امسال است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اژهای: دولت در مورد بورس به مردم توضیح دهد
🔹جمعیت زیادی درگیر این مسئله هستند. امروز بورس برای مردم تولید نگرانی کرده است. هیچ قضاوتی ندارم اما بازرسی کل کشور، شورایعالی بورس و دولت بیایند و تبیین کنند تا دشمن نتواند سوءاستفاده کند.
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 منطقه حفاظت شده گنو، بندرعباس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا ایران قشنگمون
اسب های وحشی میانکاله زیباست…
مهم...............مهم.................مهم
سالی ۹ میلیارد مترمکعب آب در ایران هدر میرود.*
رئیس سازمان ملی بهرهوری:
🔸سالانه بین ۸۰ تا ۹۰ درصد آب کشور ظاهراً در حوزه کشاورزی صرف میشود. البته خیلی از آن در مسیر شبکه توزیع کانالهای کشاورزی ما تبخیر میشود.
🔸در سال حدود ۱۲۵ میلیون تن محصول کشاورزی تولید میکنیم، ۲۵ تا ۳۰ درصد آن در طول زنجیره یعنی روی زمین، حین انتقال و بستهبندی، در سردخانهها و در میادین میوه و ترهبار تلف میشود.
🔸برای این میزان محصول ۹ میلیارد متر مکعب آب مصرف میکنیم درحالیکه آب شرب کشورمان چیزی حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 چرا اشک بر امام حسین (علیه السلام) این همه فضیلت دارد؟!
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️پشت پرده عجیب بی حجابیهای اخیر
نقشهای شوم برای حمله به ایران
#بیانات_بسیار_مهم #امام_خامنه_ای
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
سردار شهید حاج صابر قطاع فرزند عباسعلی در سال 1337 در آبادان متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در کنار خانواده در آبادان سپری کرده و در سال 1357 دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک اخذ نمود.
لیکن علاقه شدید به انقلاب اسلامی او را مصمم به پیوستن به سپاه پاسداران نمود و در تاریخ 1/7/59 رسماً به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز ناجوانمردانه بعثیون به میهن اسلامی، شهید قطاع در سپاه پاسداران آبادان در کنار سایر رزمندگان اسلام به دفاع از کیان اسلامی پرداخته و در جبهه نخلستانهای بهمن شیر در منطقه ذوالفقاری از ناحیه سر و دست چپ و پای راست مجروح گردید.
لیکن بلافاصله بعد از بهبودی نسبی مجدداً دوشادوش سایر رزمندگان در جبهه حضور خود را تداوم بخشید و ایشان با توجه به رشادتهایی که در همان ابتدای جنگ از خود نشان داد از طرف سپاه آبادان برای مدت زمانی جهت حفاظت بیت امام خمینی (ره) اعزام شد.
شهید قطاع در دوران خدمت در سپاه آبادان به عنوان فرمانده گردان آماجیاب به انجام وظیفه پرداخت و در عملیاتهای فتحالمبین، رمضان و والفجرها به عنوان دیدبان توپخانه افتخار حضور داشت و با کسب تجارب جنگی و علاقه به تدریس، مقدمات انتقال ایشان به دانشکده علوم و فنون توپخانه نزسا فراهم شد.
ایشان بعد از طی دورههای آموزشی مربیگری تخصصی توپخانه و دوره مقدماتی و عالی توپخانه، به عنوان مدرس مشغول به تدریس گردید که در این راستا آثار و تألیفات متعددی از خود به یادگار گذاشته است.
ایشان از سال 1372 به مدت دو سال به عنوان رئیس بازرسی دانشکده انجام وظیفه نموده و در فاصله بین سالهای 1374 تا 1378 مسئولیت واحد برنامهریزی آموزش به عهده ایشان گذاشته شد و از اواخر سال 1380 به عنوان مسئول معاونت تحقیق و پژوهش دانشکده و مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه صاعقه مشغول انجام وظیفه گردید.
وی موفق به گذرندن مقطع کارشناسی ارشد (دافوس) در رشته مدیریت امور دفاعی از دانشگاه امام حسین (ع) در سال 1384گردید و پس از موفقیت در گذراندن این دوره به عنوان مدرس ارشد به تدریس دورههای مختلف در دانشکده توپخانه سپاه همت گمارد و بالاخره پس از عمری تلاش و مجاهدت در پاسداری از انقلاب اسلامی هنگام بازگشت از مأموریت نظامی و میدان تیر توپخانه دچار سانحه گردیده و سرانجام پس از گذراندن یک ماه در حالت کما(بیهوشی) در سن 48 سالگی در سحرگاه 21/7/85 مصادف با ایام ضربت خوردن امیر مومنان (ع) به لقاء ا... و دیدار محبوب پیوست و در 21 رمضان سالروز شهادت حضرت در گلزار شهدای اصفهان در جوار دوستان و همسنگرانش مأوا گزید.
حس قوی مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی ایشان باعث گردیده بود که همواره در مسئولیتهای محوله به صورت جدی و فعال وارد عمل شده و تا به نتیجه رساندن مأموریت محوله سعی و تلاش نماید. همچنین نوعدوستی و علاقه ایشان به امور خیر و عامالمنفعه باعث گردیده بود که در اینگونه امور پیشگام و پیشقدم باشد و این ویژگی انسانی و اخلاقی ایشان زبانزد دوستان و آشنایان گردیده
شهید صابر قطاع اهل آبادان، جانباز و دارای آسیب جسمانی از ناحیه دست بود. اواسط جنگ به دانشکده توپخانه منتقل و چون از تجارب دیدبانی بالایی برخوردار بود به عنوان کارشناس و صاحب نظر مطرح بود.
صابر دارای روحیات خاص و فوقالعاده عجیب بود، پر شـور و خوش خنـده، با حـوصله، از همه دلجویی میکرد. همواره تلاش می کرد کسی از دست او آزرده نشود. به ندرت عصبانی میشد، روحیهی عذر خواهی عجیبی داشت، اگر با کسی گیر لفظی میکرد همواره سعی میکرد با خنده و شوخی ناراحتی را از دل او خارج کند.
شهید قطاع با سخاوت و مشکل گشا بود. همواره بین بچهها افراد مشکل دار را پیدا میکرد و به هر شکل ممکن، قرض، کمک مالی، عیادت و حتی شوخی سعی میکرد مشکل و ناراحتی او را رفع کند، از جمله روحیات عجیب او این که مدتی پای صحبت و درد دل یک سرباز مینشست که ببیند در دل او چه میگذرد شاید بتواند مشکلی از او حل کند.
صابر خیلی رئوف بود اگر در جمع ناراحتی به وجود میآمد سعی می کرد با شوخی و حتی فیلم بازی کردن افراد را از نگرانی و ناراحتی خارج کند (البته در این زمینه مهارت کافی نداشت و معمولاً به صورت ناشیانه و تابلو اقدام مینمود).
فراموش نمیکنم در بهمن ماه سال 65 هنگام بازگشت از مأموریت دچار سانحه تصادف شدیم تریلر نفتکش آتش گرفت، نفت سیاه شعله ور در خیابان جاری و خاوری که در تصادف چپ کرده بود را نیز به آتش کشید، خودروهای شعله ور، تاریکی هوا، هیاهوی مردمی که از راه می رسیدند و ... صحنه ی غم انگیز و وحشتناکی را ایجاد کرده بود.
در همین لحظه صابر که از دهانش خون جاری بود بالای سر یکی از دوستان آمد و به منظور تسکین او گفت فلانی دلواپس اسلحه و ... نباش ببین همه را برداشتم تا به دست نا اهلان نیفتند و ... سپس بالای سر دیگری که خونریزی داخلی کرده بود و از شدت درد ناله میکرد رفت و برای آرام کردن او با خنده و فریاد میگفت: خب، حالا مگه چی شده! دست بالاش میری و شهید میشی، این همه سر و صدا نداره، ببین دندان من هم برای رضای خدا شکست مگر حرفی زدم؟ و ...
قطاع یک روحیهی خود تنبیهی داشت و برای سرکوب نفس خود به صورت عملی وارد صحنه میشد. در اردوی تیراندازی در هوای گرم تابستان هنگام توزیع شربت، از خوردن آن امتنا کرد، علت را جویا شدم، خیلی خودمانی و با لبخندی متین بین کرد، وقتی چشمم به فلاکس شربت افتاد یک لحظه یاد صحرای کربلا و روز عاشورا افتادم و با خودم گفتم آنها چه کشیده اند، کودکان چگونه تشنگی را تحمل کردند و ... به همین خاطر تصمیم گرفتم توزیع شربت را به چشم ببینم ولی نخورم تا شاید درصدی از مصائب کربلا را عملاً درک کنم.
صابر رفتارهای این گونه بسیار داشت. مثلاً هنگام افسر جانشینی در سرمای زمستان بدون اورکت بیرون میرفت و علت را این طور بیان می کرد، من تا حالا در اتاق گرم بودم ولی نگهبان، بیرون و در سرمای شدید ساعتها ایستاده، پس شاید بدینگونه درک کنم و بفهمم او چه میکشد.
فراموش نمیکنم در اردوی تیراندازی با وجودی که از ناحیه دست چپ مجروح و دارای محدودیت جسمی بود هنگام تخلیه مهمات با مشقت فراوان چند جعبه را از خودرو تخلیه نمود، سپس علت را این گونه بیان کرد:
وقتی در دیدگاه درخواست تیر میکنم گاهی معطل میمانم و از ذهنم میگذرد که بچه ها سستی و تنبلی میکنند و لذا بدین شکل میخواهم تلاش و زحمات بچه ها را با زور بازو احساس و به خود بفهمانم که کار پرمشقتی را انجام می دهند، تا منبعد هنگام معطلی در دیدگاه، فکر بد نکنم.
شهید قطاع روحیه کاری خاصی داشت هر کاری در توان داشت انجام میداد و اهمیتی نمی داد کار مربوط به او است یا خیر، مدتی مسئول واحد پژوهش دانشکده توپخانه بود هر گاه برای خرید اقلام در حد محدود مشکل بودجهای وجود داشت از جیب شخصی خرج میکرد و میگفت کار نباید روی زمین بماند، من با خدا حساب دارم و بعد از او خواهم گرفت.
شهید صابر قطاع در مورخ 22/6/85 هنگام بازگشت از مأموریت، در جاده رامشه بر اثر سانحه تصادف به حالت اغماء فرو رفت و جان شیرین خود را همچنان کشان کشان به مدت یک ماه به دوش کشید تا این که در مورخ 22/7/85 مصادف با شب شهادت اسوه تقوی و سخاوت، حضرت علی علیه السلام (بیست و یکم ماه مبارک رمضان 1428 هـ . ق) جان به جان آفرین تسلیم نمود.
*****************************************
خاطره از : سرخیلی
قسمت اعظم سرگذشت زندگی حماسی همراه با غیرت دینی شهید صابر قطاع قبل از رفتن به دانشکده توپخانه، در ادوات و توپخانه تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان به عنوان یکی از دیده بانان آبادان بوده است. ایشان پاسدار سپاه آبادان بوده و از قبل از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران در آن شهر سکونت داشت.
وی از نیروهای مورد علاقه مسول تطبیق آتش سپاه پاسداران آبادان، سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی بود. حاجی در تمامی عملیات هایی که ادوات و توپخانه آبادان را در آن شرکت می داد؛ از شهید قطاع استفاده می کرد.
همانطور که برادر تاجریان زندگینامه ایشان را ارسال نمود؛ وی فردی مودب، با حوصله، آرام، دقیق، خوش ذوق، متفکر، شجاع، شوخ، خنده رو همراه با احترام بدون رنجاندن کسی بود که بواسطه همین امر باعث احترام همه می شد.
او هر ماموریت دیده بانی را در هر شرایطی بدون ملاحظات روزمره از جمله خستگی، ناملایمات جنگی، ناراحتی فرمانده و... می پذیرفت.
البته نقطه نظرات تخصصی و پیشنهادات خود را بدون ذره ای مسامحه ابراز می کرد ولی تمرد از دستور نمی نمود. همین امر باعث جذابیت و احترام او در نزد سردار بسیجی شهید حاج عباس سرخیلی می گردید.
بطور کل همه از نیرو تا مسئولین مختلف او را دوست داشتند.
همچون سایر دیده بانان تطبیق آتش سپاه آبادان بسیار بر روی اهدافش تمرکز کرده و تصحیحات او بر روی هدف تا روی نقطه مورد نظر با احتساب متر انجام می شد. همین امر باعث انهدام بسیاری اهداف می گردید. 🌹🤚
*********************
خاطره از : تلگینی
سلام ،اوایل جنگ اهالی آبادان سعی میکردند اموال جا مانده خود را از آبادان خارج کنند ،فردی به ما مراجعه کرد از شرکت آبادان پانل که باسپاه اصفهان همکاری داشت و در جهت قفسه بندی انبارها فعال بود .
درآن زمان باکمبود ورق آهن مواجه بودیم ایشان عنوان کرد ورق مورد نیاز سپاه را ما در انبار کارخانه مان داریم ومجوز خروج اموالمان را هم داریم ولی پاسداری درایستگاه۷آبادان مانع خروج اموال ما میشه خلاصه با نامه نگاری وپیگیری فراوان توسط سپاه آبادان ورقها را به اصفهان منتقل کردیم .
پس از مدتی درآموزشگاه توپخانه اصفهان با نفری جدیدالورود آشنا شدم به نام صابر قطاع ،مردی صبور خوش اخلاق خنده رو وبسیار مهربان بهش گفتم من شما را قبلا جایی ندیدم چهره شما خیلی برام آشناس گفت نه برادر اشتباه گرفتی .
گذشت تا یکروز بعدازظهر رفتم شرکت آبادان پانل برای تسویه حساب دیدم صابر با کارکنان داره والیبال بازی میکنه به من هم توجه نکرد تعجب کردم به رئیس شرکت گفتم این آقا کیه که داره والیبال بازی میکنه ،خندید وگفت این همان پاسداری که آبادان مانع خروج اموال ما میشد گفتم خوب کی هست ،با خنده گفت برادرم هستش وهم سهیم هست تو شرکتمون .تعجب کردم ادامه داد وگفت حالا هم مامورش کرد اصفهان هرچی میپرسیم کجا کار میکنی چیکاره هستی تو سپاه حرف نمیزنه شما می شناسیدش گفتم قیافش آشناس ولی نه.
فردا تو محل کار رفتم سراغش گفتم چرا اینا را اذیت میکردی برا خروج اجناسشون درضمن اموال خودت هم که بوده در جواب گفت اول باید همه اموال مردم آبادن خارج می شد بعد اموال خودم وبرادرانم برا همین مانع خروج اموال میشدم ولی یه نامردی کمکشون کرد تا اموالشون را از آبادان خارج کنند منم داستان را براش تعریف نکردم😂😂😂روحش شاد
*************************
خاطره از: ساجدی
با سلام خدمت همه رزمندگان ودوستان سردار شهید استاد صابر قطاع.
یادم نمیرود هنگامی که در دانشکده توپخانه مشغول آموزش بودیم این استاد بزرگوار نقشه خوانی را برای ما تدریس میکرد همانطور که دوستان فرمودند مردی بسیار با اخلاص و متواضع و خوش سیما بودند بعضی از شبها برای دلجویی و ابهامات درسی به آسایشگاه می آمدند تا آخر شب با تک تک بچهها به گفتگو می پرداختند . سر کلاس از خاطرات خود در منطقه و زادگاهش برای ما تعریف می کردند. مثل اینکه الان است موقع ورودش به محل کار با کیف سامسونت و تیپ قشنگش من ودوستان را محو تماشای خودش کرده بود خیلی باشخصیت و با وقار بود. وظیفه خود دانستم چون حق استادی به گردنم دارد ادای دین کنم. وبه روح پاک و مطهر همه شهدا مخصوصا شهید صابر قطاع صلواتی تقدیم نمایم.
*******************