eitaa logo
این عماریون
321 دنبال‌کننده
275.2هزار عکس
78.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافع حرم، ستارمحمودی 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۵۴/۳/۳# در روستای مهرنجان ممسنی شیراز در خانواده ای ازتبار لرهای غیور و آزاده متولد شد. ایشان یکی از دریایی بوشهر بود که به دلیل بر نظامی، به‌صورت برای از حریم عصمت و طهارت (ع)🌷 راهی شد. 🍃🌷🍃 ایشان هم هست. از تحمیلی هستند که درسال   ۱۳۶۶# به رسیدند. 🍃🌷🍃 زندگی آنها روستایی عشایری بود. یعنی تلفیقی از زندگی ساکن در روستا و کوچ و زندگی تقریبا سختی را داشتند و از طرف دیگر پدر و مادر به شدت عقاید داشتند. 🍃🌷🍃 گله ما پرتعداد نبود، اما پدر ایشان همیشه از آن‌ها را نذر (ع)🌷 می‌کرد. این وارد شد. حلال توجه به بیت🌷  به زندگی آنها باعث شد به این برسند. 🍃🌷🍃 ایشان شیراز و مدیریت MBA قشم رو داشت در چند ورزشی از جمله تکواندو، ساحلی، و #مقام‌آور بود و دوش پرتاب بود. 🍃🌷🍃
گاهی من و ابوذر در سنین هشت، نه سالگی چغندر قندهایی که مردم روی زمین‌های‌شان کشت می‌کردند را تمیز می‌کردیم تا به کارخانه فرستاده شوند. از قبالش مبلغ کمی دریافت می‌کردیم. 🍃🌷🍃 یا کارهای دیگری انجام می‌دادیم. رفته رفته هم که به مشاغل ورود کردیم. مثل ابوذر که از اول دبیرستان ترک تحصیل کرد و به بازار کار ورود یافت. او بود و از همین راه امرار معاش می‌کرد. 🍃🌷🍃 ابوذر شغل آزاد داشت. کاملاً و به صورت هم شد. من و ابوذر از چندین سال پیش در روستای مان عضو بودیم. 🍃🌷🍃 تا اینکه حدود سه سال قبل #بسیجی فجر فسا شد. از طریق همین هم به کرد. البته به سختی صورت گرفت. 🍃🌷🍃 بود و با وجود فرزند کوچک سخت می‌توانست مجوز بگیرد. با این وجود نشد و خیلی کرد. 🍃🌷🍃 حتی یک بار که برای جهادی به عراق اعزام شدیم و میانه راه به در بن موسی الرضا(ع)🌷 فعالیت می‌کردیم، او به این امید آمده بود که بتواند خودش را به حرم برساند. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر: من در خانواده‌ای مرفه زندگی می‌کردم که به خواستگاری‌ام آمد. آن زمان فقط یک راننده بود. راننده‌ای که هیچ سرمایه دنیایی نداشت. اما من و بی‌شماری در او دیدم. ، ،، و از همه و به بیت (ع)⚘ 🍃⚘🍃 من و سال زندگی کردیم. شغل‌های متعددی را تجربه کرد. ابتدا راننده تاکسی بود بعد رفت سراغ مرغ فروشی و مرغداری و بعد هم راننده ماشین‌های سنگین شد و سر آخر هم پیمانکار بود. 🍃⚘🍃 که با اوضاع و احوال کار و زندگی و همه تعلقاتش را کنار گذاشت و . # دو سال پیش از رفت و ثبت نام کرد. 🍃⚘🍃 در خدمت سربازی‌اش دوره‌های زیادی را گذرانده بود و از لحاظ رزمی بالایی داشت. می‌گفت برای به حرم زینب (س)⚘به می‌رم،خیلی پیگیری هم می‌کرد. من هم گفتم همراه شما می‌آیم و آنجا هر کاری از دستم بر بیاید انجام می‌دهم. آشپزی، خیاطی و هر چیز دیگه، بعد از مسئول مربوطه گفت خودمان ایشان را با اعزام کردیم. اینقدر داشت که گفتیم بره زود میشه 🍃⚘🍃
این ۳۱ در پاسداران انقلاب اسلامی کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از کاری که همه می رفتند، در محل می ایستاد و مشغول کار می شد. 🍃🌷🍃 در سال های ۸۸# و ۹۴ به عنوان شد و در سال جاری نیز در طرح اشتر مسلح از دستان پاسداران انقلاب اسلامی # تقدیر دریافت کرد. 🍃🌷🍃 شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴ در استان کرد. 🍃🌷🍃 در به دلیل و هوای و هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این این را برای کرده بود و در مدت منشاء بزرگی در #بندرعباس شد. 🍃🌷🍃 ازشون درخواست کردیم که بعد از به در کنار ما دهد که بدون چشم داشتی این را کرد و تا اواسط فصل های محول شده را به احسن انجام دادند. 🍃🌷🍃
🔴روزی که امام اموال خود را اعلام کرد. ♦️امام خمینی(ره) در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۵۹ به صورت ، اولین مقام رسمی بودند که فهرست دارایی و اموال خویش را به موجب اصل ۱۴۲ قانون اساسی به دیوان عالی کشور اعلام کردند: 🔸نام: روح الله 🔸نام خانوادگی: مصطفوی معروف به خمینی 🔸شماره شناسنامه ۲۷۴۴ 🔸محل صدور: خمین 🔸سِمَت: روحانی ♦️۱- دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات): 1⃣ یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم، محله باغ قلعه که معروف است. 2⃣ قطعه زمینی است ارث پدری است و به حسب اطلاع حضرت آقای پسندیده مشاع است بین این جانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوی که اجاره سهمیه این جانب از قرار اطلاع آقای اخوی، سالی چهار هزار ریال است که داده نمی‌شود. (به موجب حکم مورخ ۶۲/۱۲/۲۶، امام سهم موروثی خویش در خمین را به فقرای این شهر بخشیده و واگذار نمود) ♦️۲- دارایی منقول اعم از نقدی، موجودی یا سپرده بانکی، سهام و اموال غیر منقول دیگر با ذکر قیمت تقریبی: 1⃣ وجه مختصری است در تهران که نذورات و هدایای شخصی است. 2⃣ اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثی است در قم و تهران، مِلک همسرم می‌باشد. دو قطعه قالی در منزل است، داده‌اند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم، و مال این جانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند. چند جلد کتاب، بقیه کتبی است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمی‌دانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتی که در تهران هستم از طرف مولفین هدیه شده است که قیمت تقریبی آن را نمی‌دانم، ولی قدر قابلی نیست، اثاثی که در منزل مسکونی فعلی در تهران است مِلک صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد. 3⃣ کلیه وجوهی که در بانکها یا در منزل یا نزد اشخاص است که آقای پسندیده مطلع هستند، به استثنای وجه مختصری که اشاره شد، وجوه شرعیه می‌باشد و مِلک این جانب نیست، و ورثه این جانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصیت تعیین نموده‌ام. تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۵۹ ۷ ربیع الاول ۱۴۰۱
دوران آغازين مصادف با# پيروزی انقلاب به رهبری خميني (ره) بود . اما هنوز چند صباحی از تشکيل نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود که تحمیلی شروع شد. 🍃🌷🍃 خود را از و می دانست. تا اينکه مدرسه را رها و در ثبت نام کرد و پس از دوره عازم شد. 🍃🌷🍃 ایشان در حضور پيدا کرد و از پا شکستگي شد ، و در 4 هم از و مورد و قرار گرفت. 🍃🌷🍃 ولی هر بار بلافاصله پس از مجدداً عازم مقدم می شد. 🍃🌷🍃
این ۳۱ در پاسداران انقلاب اسلامی کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از کاری که همه می رفتند، در محل می ایستاد و مشغول کار می شد. 🍃🌷🍃 در سال های ۸۸# و ۹۴ به عنوان شد و در سال جاری نیز در طرح اشتر مسلح از دستان پاسداران انقلاب اسلامی # تقدیر دریافت کرد. 🍃🌷🍃 شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴ در استان کرد. 🍃🌷🍃 در به دلیل و هوای و هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این این را برای کرده بود و در مدت منشاء بزرگی در #بندرعباس شد. 🍃🌷🍃 ازشون درخواست کردیم که بعد از به در کنار ما دهد که بدون چشم داشتی این را کرد و تا اواسط فصل های محول شده را به احسن انجام دادند. 🍃🌷🍃
دفاع مقدس ، وحید محمدی اراکی🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۵۰/۶/۲۸ در شهر تهران در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. ۱۷ ساله بود و مجرد دانش آموز سال اول دبیرستان رشته ی تجربی بود. 🍃⚘🍃 به قول دوستانش دقیقه ۹۰ دفاع مقدس هست. ۱ مرداد ماه سال ۱۳۶۷ در حالی که مجروح بود در محاصره افتاد و با لگدهای پوتین دشمن بعثی به رسید.😔 🍃⚘🍃 به روایت یکی ازدوستان : قطعنامه پذیرفته شد و جنگ به پایان رسید. خیلی ها احساس می کردند که دیگر تمام شد. برای همین جبهه ها با کمبود نیرو مواجه شد. مرخصی گرفت تا برگردد اما وقتی شنید که به نیرو احتیاج است دوباره به یگان دریایی برگشت. 🍃⚘🍃 #١٧ سال بیشتر نداشت اما از گردان بود. مدتی گذشت تا اینکه اولین روزهای مرداد ۶٧ رسید. دشمن به مناطق مختلف مرزی حمله کرد. 🍃⚘🍃 از یگان دریایی تقاضای نیروی زمینی شد.#داوطلبانه به عنوان .پی.جی زن به خط شلمچه رفت. دشمن با تمام توان پیش آمده بود. 🍃⚘🍃
این ۳۱ در پاسداران انقلاب اسلامی کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از کاری که همه می رفتند، در محل می ایستاد و مشغول کار می شد. 🍃🌷🍃 در سال های ۸۸# و ۹۴ به عنوان شد و در سال جاری نیز در طرح اشتر مسلح از دستان پاسداران انقلاب اسلامی # تقدیر دریافت کرد. 🍃🌷🍃 شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴ در استان کرد. 🍃🌷🍃 در به دلیل و هوای و هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این این را برای کرده بود و در مدت منشاء بزرگی در #بندرعباس شد. 🍃🌷🍃 ازشون درخواست کردیم که بعد از به در کنار ما دهد که بدون چشم داشتی این را کرد و تا اواسط فصل های محول شده را به احسن انجام دادند. 🍃🌷🍃
تصميم رفتن به گرفت. به دليل شرايط و حوادث آن روز و مظلوم واقع شدن مردم ايران و با خواست به منطقه اعزام شد. 🍃⚘🍃 اكبرنيا دوران نوجوانيش را با و گذراند، طوري كه هر وقت نيرو براي انجام مأموريت‌هاي خاص و پرخطر مي‌خواستند، او جزء نفرهايي بود كه مي‌شد و مي‌رفت. 🍃⚘🍃 سرانجام اردوان اکبرنیا جنید هم با گذراندن سي‌ماه حضور در جنگ، در نهم بهمن ماه سال 1366 در يك شبانه در منطقه مورد اصابت گلوله‌ي دشمن قرار گرفت و به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید و به سفارش ایشان در يحيي⚘ روستاي جنيد به خاك سپرده شد. 🍃⚘🍃
‍ پاسدار بسیجی مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران بود و برق می‌خواند. 🍃⚘🍃 ایشان برای از عقیله بنی هاشم⚘و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می‌شود که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به می‌رسد. 🍃⚘🍃 || یاد با ذکر یک شاخه گل صلوات⚘|| 🍃⚘🍃 ‍ خیلی بود و مدار! یعنی همه می‌دانستند که است و به خاطر ، حاضر بود قید منی که خواهرش بودم را بزند! کلاً همینطور بود و سر مادر و خواهر و همسر ! 🍃⚘🍃
تصميم رفتن به گرفت. به دليل شرايط و حوادث آن روز و مظلوم واقع شدن مردم ايران و با خواست به منطقه اعزام شد. 🍃⚘🍃 اكبرنيا دوران نوجوانيش را با و گذراند، طوري كه هر وقت نيرو براي انجام مأموريت‌هاي خاص و پرخطر مي‌خواستند، او جزء نفرهايي بود كه مي‌شد و مي‌رفت. 🍃⚘🍃 سرانجام اردوان اکبرنیا جنید هم با گذراندن سي‌ماه حضور در جنگ، در نهم بهمن ماه سال 1366 در يك شبانه در منطقه مورد اصابت گلوله‌ي دشمن قرار گرفت و به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید و به سفارش ایشان در يحيي⚘ روستاي جنيد به خاك سپرده شد. 🍃⚘🍃