🔴 سایه ثروت بر قدرت
✍🏻 #عبدالله_گنجی
🔻از مجلس پنجم با ورود کارگزاران سازندگی به انتخابات،پول نیز وارد آن شد.
🔻با رسمیت یافتن بانکهای خصوصی سایه ثروت بر قدرت هویدا شد.
🔻سپس پول دارانی که برای حل مسائل مردم خالی از ایده بودند سفره و شام را جایگزین بی ایدهگی کردند.
🔻وارد مجلس شدند و مسیرهای جبران پول سفره را پیمودند.
نکته:پس با انتخاب درست و انقلابی بتوانیم به این مسیر غلط پایان دهیم .تنها راه کار پایان به استراتژی تکنو کرات ها انتخاب هوشمندانه واصلح وجهادی وانقلابی است .پس بسم الله...
🔴 سهم اصلاح طلبان در کاهش مشارکت چقدر است؟
✍ دکتر #عبدالله_گنجی
🔰 برخی اصلاح طلبان (نه همه آنان) که خود را اصلاح طلبان پیشرو و ناب میدانند فریاد وا مشارکتا راه انداختهاند که مردم کم مشارکت کردند و لیستها و افراد را مقایسه میکنند، گاهی اولین و آخرین نفرات را مقایسه میکنند و به حاکمیت هشدار میدهند که خطر کاهش مشارکت را جدی بگیرد.
🔺 پایین آمدن مشارکت حتماً دو علت اساسی دارد. اول مسائل زمان، حوادث، پدیدهها و معشیت، دوم روندها. بدون تردید در روند ۲۲ ساله گذشته، اصلاحطلبان نقش اساسی را در مأیوس کردن مردم داشتهاند. هیچگاه رقابت و سلامت انتخابات را تایید نکردند. هرگاه شکست خوردند، یا گقتند رقابت نبود یا تقلب و تخلف شده است.
🔻 اگر محورهای زیر در روند مأیوس کردن مردم مؤثر است، عامل آن کیست؟
1⃣ چه کسانی حاکمیت را دوگانه معرفی کردند و نظام را در قالب انتصابات و انتخابات سازماندهی ذهنی کردند؟ اصلاحطلبان!
2⃣ چه کسانی هر موقع دولت دست آنان بود، دولت موهوم پنهان را تئوریزه کردند تا مردم را از کارآمدی دولت و رأی خود مأیوس کنند؟ اصلاحطلبان!
3⃣ چه کسانی با عبور از قانون اساسی، اسلامیت نظام و قانون انتخابات، انتخابات آزاد را تئوریزه کردند؟ اصلاحطلبان!
4⃣ چه کسانی دولت را تدارکات چی معرفی کردند؟ اصلاحطلبان!
5⃣ چه کسانی گفتند مجلس عصاره فضائل شورای نگهبان است، نه ملت؟ اصلاحطلبان!
6⃣ چه کسانی سیاست خارجی نظام را دشمن تراشی و بیتوجهی به زندگی مردم تفسیر کردند؟ اصلاحطلبان!
7⃣ چه کسانی شورای نگهبان را به مهندسی و عمل جناحی متهم کردند؟ اصلاحطلبان!
8⃣ چه کسانی قوانین مربوط به اجرای احکام اجتماعی توسط حکومت را به سخره گرفتند؟ اصلاحطلبان!
9⃣ چه کسانی بی اعتمادی به سلامت انتخابات را تئوریزه کردند(تقلب)؟ اصلاحطلبان!
🔟 چه کسانی هر موقع شکست خوردند، عدم رقابت، تخلف و تقلب را طرح کردند؟ اصلاحطلبان!
1⃣1⃣ چه کسانی نوشتن و سند منتشر کردند که در کشور یکه سالاری است نه مردم سالاری؟ اصلاحطلبان!
2⃣1⃣ چه کسانی معدود احکام حکومتی را به سخره گرفتند و آن را مقابل اراده مردم معرفی کردند؟ اصلاحطلبان!
3⃣1⃣ چه کسانی در آستانه انتخابات اتاق فکر عملیات روانی تشکیل و مانیفستهای «جمهوری خواهی»، «زیست مسلمانی» (زیست هابرماسی)، «حالا وقتش است»، «سند تأملات» نوشتند؟ اصلاحطلبان!
4⃣1⃣ چه کسانی از ۲۱ جلد صحیفه امام(ره) فقط و فقط میزان رای ملت را پذیرفتند و حتی جمله بعدی آن را هم نادیده گرفتند؟ اصلاحطلبان!
5⃣1⃣ چه کسانی بعد از شکست، مردم را مقابل نظام کشاندند؟ اصلاحطلبان!
6⃣1⃣ چه کسانی مردم را تشویق به دادن رأی به روحانی کردند اما الان میگویند: هم ما نبودیم و هم علت ناکارآمدی دولت ربطی به خود دولت ندارد؟ اصلاحطلبان!
💢 حالا به رغم همهی اینها چه کسانی آن طرف جوب ایستادهاند که به داد کشور برسید که مشارکت پایین آمده است؟ اصلاحطلبان!
آیا محورهای فوق در روند مأیوس کردن مردم تاثیر نداشته است؟ اصلاحطلبان: خیر!
کانال این عماریون
🔴 دقیقا مشکلFATFبرای ما چیست؟
👈 #عبدالله_گنجی
🔻وقتی FATF را مطالعه می کنید چیز خوبی است چون پول شویی امری نکوهیده است و حمایت مالی از تروریسم زشت و غیر قابل دفاع است.
🔸دلیل اصلی که ایران برای پیوستن به آن نگران است"معنادهی به تروریسم" است. بحث بر سر مصادیق تروریسم است که فردا گرفتاری های زیادی را به همراه دارد. غرب حزب الله را که در شش سال گذشته بهترین جوانان خود در مبارزه با تروریسم که خود غرب ساخته از دست داده تروریست می داند. مدافعان مشروع سرزمین فلسطین را تروریست می دانند و احتمالا همه گروه هایی که در عراق با تروریسم جنگیده اند را تروریست می دانند.
🔹 غرب در صدد است با این قانون ارتباط ایران با جنبش های اصیل اسلامی را با معنادهی ترویست به آنان قطع کند و این لطمه بزرگی به منافع ایران و صددرصد به نفع صهیونیستها و غرب است. تفاهم بر سر مصادیق تروریسم اگر ابتدا صورت گیرد اصل این قانون قابل دفاع است.
کانال این عماریون
⭕️ همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش اول)
👤 #عبدالله_گنجی
🔘عدالتخواهی در نظام جمهوری اسلامی برگرفته از معرفت دروندینی است که قله آرمانی آن سیره امیرالمؤمنین (ع) است. رهبران انقلاب اسلامی ارزش و جایگاه عدالتخواهی را در تراز «مشروعیت» خود و نظام میدانند و همیشه جوانان را به «عدالتخواهی واقعی» ترغیب و تشویق کردهاند. بدون تردید پس از رحلت امام هیچ سازمان و فردی به اندازه رهبری بر این موضوع تأکید نکردهاند و در عین حال با صراحت اعلام کردند که در این باره وضع مطلوبی نداریم.
🌀 اما عدالتخواهی کمکم از امری ارزشی و دینی و انسانساز وارد مجاری جدیدی میشود که ممکن است به لوث شدن آن بینجامد و همانند بسیاری از مفاهیم پرقدرت پس از لوث شدن به سخره گرفته شود و به واژه «بیحس» و بیخاصیتی تبدیل شود که به ضد خود عمل کند. برای اینکه عدالت در ریل و دالان اصلی و ذاتی خود حرکت کند و هرکسی نتواند پشت آن سنگر بگیرد، باید اصالت یا تقلبی بودن پرچمداران آن احراز شود.
🌀 پدیدار شدن مقوله فساد از یک سو و فشار اقتصادی سالهای اخیر بر طبقه پایین اقتصادی از سوی دیگر بستر گفتمان عدالتخواهی را پررنگتر کرد و اینجا بود که عدالت همانند ابزاری برای اهداف متفاوت و حتی بیربط با عدالتخواهی مورد برنامهریزی قرار گرفته و میگیرد.
🔘 سؤال اساسی این است که طیفهای متفاوت عدالتخواه، عدالت را «در نظام» میطلبند و یا عدالت را «بر نظام» دنبال میکنند و یا عدالت را رهاورد مهمی برای «عبور از نظام» شناسایی کردهاند. با عدالتخواهی نوعی براندازی عامهپسند را دنبال میکنند یا دنبال اصلاح پلشتیهای نظام جمهوری اسلامی هستند. منافع خود را در عدالتخواهی میبینند و از زمان و موقعیت خاصی به میدان میآیند یا آن را امری بهحق، دائمی و همتراز نظام جمهوری اسلامی میدانند؟ محرومیت خود از مزیتی را نقطه عزیمت عدالتخواهی میدانند یا دغدغه فروکاستن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را دارند؟
🔘 بنابراین، به جز آنان که عدالتخواهی را با هویت انقلاب اسلامی معنا و دنبال میکنند و جز تولید سرمایه اجتماعی برای نظام و اجرای واقعی عدالت هدف دیگری ندارند، دیگرانی نیز هستند که یا به اشتباه و شناخت ناقص یا به عمد و خباثت مسیرهای دیگری را طی میکنند.
1⃣ عدهای عدالت را همتراز «مبارزه با فساد» گرفتهاند و تمرکز آنان بر اشخاص و افراد است. سوژهیابی آنان سلبی و روش عدالتخواهی نوعی مبارزه عاطفی (تولید تنفر) است. این جماعت شاید نیت خیرخواهانهای دارند، اما تقلیل عدالت به بخشی از آن معرفی ناقص از آن و رهایی جنبههای ایجابی است. شاید مقام معظم رهبری به این نقص رسیده بودند که در شیراز دانشجویان را از ورود به مصداق منع کردند و خواستار توجه به روندها و فرایندها شدند. نشر عدالت، فرهنگسازی برای عدالت، تولید گفتمان عدالت و مطالبه عدالت توزیعی معمولاً بیمشتری مانده است و عدالتخواهی معادل منازعه رخنمایی میکند. البته دستگاه قضایی میتواند با اقدامات اقناعی و بدون تبعیض این مسیر را اصلاح کند.
2⃣ برای عدهای عدالتخواهی به مثابه سیاستورزی است. در جامعه فسادزده و معیشتزدا عدهای عدالت را پرچمی برای تصاحب قدرت میدانند و اینجا است که عدالتخواهی رنگ سیاستزدگی به خود میگیرد، رأی با پرچم عدالتخواهی مطالبه میشود و در این عدالت خواهی نیز امر ایجابی نمیبینید. حملات بر غیریتی صورت میگیرد که ضدعدالت معرفی میشود. به تعبیر دیگر عدالت ابزار مبارزه انتخاباتی برای بیرون راندن رقیب است و گرهی از زندگی مردم باز نمیکند. از آنجا که طبع و طبیعت عدالتخواهی در جوانان مهمتر است، حمله به مصادیق انسانی بیعدالتی هم بسیار جذاب میشود و مرزهای سلایق تا مرزهای دشمنی گسترش مییابد.
3⃣ دستهای هستند که اهداف متمایز از کلیت نظام را در دستور کار دارند و سالهاست برای آن مبارزه میکنند، اما فشار کنونی بر مردم را فرصتی مغتنم میدانند تا همان راه و همان هدف را «عدالتمالی» کنند. راههای رفته قبلی را کورهراه میبینند و نارضایتی موجود را زمینه مستعد برای مبارزه با نظام میدانند و دستاویزی موجهتر از عدالتخواهی برای ایجاد اجماع پیرامون خود نمییابند...
💢 #ادامه......
این عماریون
■■■ همه پرچم خواهان عدالت‼️(بخش دوم)
👤#عبدالله_گنجی
🔘 #ادامه_یادداشت: جابهجایی واژهها در همان مسیر تاکتیک اصلی این جماعت است. مثلاً دیروز دموکراسیخواهی را شعار خود قرار میدادند، اما امروز بدون تغییر راهبرد و هدف، عدالتخواهی را جایگزین دموکراسیخواهی میکنند. جنس عدالتخواهی علویتبار، جلاییپور و حجاریان را باید در اینجا جستوجو کرد.
🌀وقتی ضعف اقتصادی رخ مینماید، سوسیالدموکرات و عدالتخواه میشوند و وقتی رفاه نسبی پدیدار شد لیبرالدموکرات و حامی طبقه متوسط و روشنفکر میشوند. «عدالت اقتضایی» و سوءاستفاده از خاستگاه بومی عدالت در جامعه ایران اتهام این جماعت است.
4⃣ عدهای بود خود و نبود دیگران را مصداق عدالت میدانند. تا دیروز رهبری را مظلوم و تنها میدانستند، اما وقتی رهبری با صراحت از «پشت بلندگو» سخن گفتند، همین رهبری پرچمدار بیعدالتی میشوند و فقه شیعه ضدعدالت معرفی و به دنبال تقدم و تأخر عدالت و ولایت میگردند. عبارت امام را که «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت شما آسیب نبیند»، به «پشتیبان عدالت باشید تا، ولی فقیه از عدالت ساقط نشود» تبدیل میکنند و اگر همهچیز به مذاق خوش آید، گویی هیچجای جهان عدالت به اندازه ایران اجرا نمیشود و اصلا مسئلهای وجود ندارد.
🌀متأسفانه عدول از تربیت و اخلاق دینی و بددهانی در این جماعت شاخص مواجهه عدالتخواهانه است.
5⃣ آنچه از همه بیشتر به نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد میکند، پدیدار شدن پلشتی در مدعیان عدالتخواهی است. متقلبینی که عدالتخواهی و انقلابیگریشان گوش فلک را کر میکند و بعضاً داغ سیاه بر پیشانی دارند، یک مرتبه از منجلاب فساد بیرون کشیده میشوند. اگرچه این جماعت به تیغ عدالت نظام سپرده میشوند، اما همین نظامی که آنان را به عدالتخانه کشیده است، مجدداً زیر تازیانه کسانی قرار میگیرد که عدالتخواهی را بستری برای عبور از نظام و مبارزه با مشروعیت آن میدانند.
🌀بنابراین، اجرای عدالت پیچیدهترین و سختترین مأموریت حکومت و به تعداد انسانها تفسیربردار است. اما با همه چالشهای موجود در کشور تردید نباید کرد که جز راهی که، ولی امر در آن گام مینهد، هر راه دیگری که برای عدالتخواهی تعبیه شود، به انحراف کشیده خواهد شد. این تجربه ۴۰ ساله ما در پس از انقلاب اسلامی و تجربه دهه ۴۰ و ۵۰ جریان چپ در دوران پهلوی است که همگی به انحراف کشیده شدند و دست به اسلحه بردند، اما جامعه را پشت سر خود حس نکردند.
6⃣ چندین سال پیش یکی از تئوریسینهای معرفتهای پستمدرن دینی پیش از خروج از کشور توصیه کرد که جمهوری اسلامی را نقد اخلاقی کنید و نه نقد سیاسی و اقتصادی. گویی این راهبرد درحال بازتولید است. هدف عدالتخواهی در اینجا سوار شدن بر مشکلات مردم و حرکت به سمت امریکای تمامیتخواه است. باور کنیم برخی عدالتخواهی و راه رسیدن به عدالتاجتماعی را پذیرفتن مطالبات امریکا از ایران میدانند و بهرغم بدعهدیها باز عطش مذاکره دارند و برای فرار از عوارض عزتسوز، سخن خویش را با واژه «موضع برابر» در زرورق میپیچند و حال میدانند که داستان چیست، اما خود را میفریبند تا بتوانند مردم را بفریبند.
7⃣ اما دستهای هستند که عدالتخواهی امروز را نقطه عزیمت فاصله از گذشته خود در انقلاب اسلامی میدانند. شرایط سخت امروز را مناسب برای پاسخگویی به مشکلات نمیدانند، از سویی چشماندازی نیز برای تسلیم شدن مسئولان نظام نمییابند. بنابراین، با سوار شدن بر مشکلات و شمردن آنان مرز خود را جدا القا میکنند که «ما نیستیم و نبودیم»، اما تاریخ به همین راحتی یقه آنان را رها نخواهد کرد.
🌀 مواجهه با تاریخ حیات سیاسی ۵۰ ساله موسوی خوئینیها پس از نامه اخیر به رهبری این امر را ثابت کرد و برای دیگران نیز چنین خواهد شد. همراهان واقعی انقلاب کسانی هستند که در روز حادثه و حوادث تلخ در کنار آن باشند وگرنه در فضای گل و بلبل و ریخت و پاش همه انقلابی و همه مدعی انقلابند و چه زیبا فرمود امام راحل که «لازمه انقلابی بودن تحمل سختیهاست»
این عماریون