یک بیت گفتم😁👇
بیا امرم نما در نیک نامی
و یا نهیام بکن از دین گریزی
#امربمعروف_و_نهیازمنکر
#بالهای_پرواز
♦✿ @amershavim ✿♦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری #وضعیت
#دکتر_علی_تقوی
🔴 فڪــر میڪنید اگــر امــر بہ معــروف و نهــی از منڪــر نڪنید ڪتڪ نمۍخورید⁉️
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
به کانال آمرین بپیوندید👆
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید تذکر دادن چه راحته😉❤️
نمونه ی تذکر لسانی🦋✨
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر☘
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
✅دغدغه مندان حجاب👇
جهت حمایت از پویش ها و مطالبه گری ما در خصوص حجاب و عفاف وارد گروه مطالبه گران بشین سپس روی پیام سنجاق شده کلیک کنید و پویش مطالبه گری شماره ۱ را در فارس من حمایت کنید. 🙏
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🆔 @farhangsaze_haya
بالهای پرواز
ببینید تذکر دادن چه راحته😉❤️ نمونه ی تذکر لسانی🦋✨ #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر☘ 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✅دغدغه م
ببینید چه رااااحت امربمعروف و نهیازمنکر میکنن😍
جا نمونیم
والسابقون...
سفت و سخت!
سال آخر هنرستان بودیم و پر شر و شور. درکلاس منتظر دبیر نشسته بودیم که خانمی با حجابی سفت و سخت وارد کلاس شد. مدرسه ما فقط یک بابای مدرسه داشت و بقیه پرسنل همه خانم بودند و دبیر فقط برای همان یک آقا اینقدر سفت و سخت پوشیده بود. کلاس سیوپنج نفره ما فقط پنج نفر چادر سر میکردند آن هم نه اینقدر سفت و سخت! همه با چشمان گرد به هم نگاه کردیم. پچپچها شروع شد. هر کس چیزی میگفت. احتمال میدادیم از آن معلمهای سختگیر باشد. در را بست و جلو آمد. چادرش را برداشت. مقنعهاش را کمی عقب کشید و خودش را به ما معرفی کرد.
هیچکس فکرش را هم نمیکرد ایشان اینقدر خوش برخورد و نرمخو باشد برخلاف ظاهرش. برایمان گفت که علاوه بر درس تاریخ هنر جهان دبیر طراحی لباسمان هم هست. هر هفته ساعتها با ایشان کلاس داشتیم.
ساعتهایی که ایشان دبیر ما بود ساعتهای آزادی و خوشی بود. سر کلاس میگفتیم و میخندیدیم و گاهی بازی میکردیم! درس برایمان شیرین شده بود و دوست داشتنی.
حتی سرسختترین دانش آموزان هم ایشان را دوست داشتند.
یک روز برخلاف همیشه کمی بیحوصله و کلافه بودم. سرم به کار طراحی گرم بود که صدایم زد. جلو رفتم. بیمقدمه گفت:«داشتم نگاهت میکردم یهو ناخواسته تو ذهنم با حجاب و چادر تصورت کردم!»
لبخند را که روی لبانم دید ادامه داد:«فکر کنم چادر خیلی بهت میاد»
بلند شد و چادرش را از روی چوب لباسی چوبی کلاس برداشت:«امتحان کنیم؟» سری به تایید تکان دادم. جلوتر آمد. موهایم را داخل مقنعه فرو برد و مقنعه را کمی جلو کشید. چادرش را روی سرم گذاشت. چند قدم عقب رفت و نگاهم کرد. نگاهش را هرگز از یاد نمیبرم. شروع کرد به تعریف کردن:«مثل فرشتهها شدی، میدونستم بهت میاد... وای عزیزم چقدر دوستت دارم دخترم!»
توی کلاس همهمه به پا شد. هرکس چیزی به تعریف میگفت. دلم نمیخواست چادر را بردارم. کمی عرض کلاس را بالا و پایین رفتم. تا اینکه صدای بچهها بلند شد. همه میخواستند چادر را امتحان کنند! به ناچار چادر را از سر برداشتم. چادر دست به دست میچرخید و سر هر کس که میرفت تعریف و تحسین بود که شنیده میشد.
روز بعد نصف بچهها با چادر به مدرسه آمدند! و هر روز به این تعداد اضافه میشد. همه مجذوب معلمی محجبه بودند که از صمیم قلب دوستشان داشت. پایان سال تحصیلی فقط پنج نفر از بچههای کلاس چادر سر نمیکردند.
#خاطرات_روزانه
#خاطره_نویسی
#باران
بالهای پرواز
سفت و سخت! سال آخر هنرستان بودیم و پر شر و شور. درکلاس منتظر دبیر نشسته بودیم که خانمی با حجابی سفت
نوشته یوی از دوستان هست
با اجازه خودشون آوردم
خواسته باشی با گیر دادن به یه معروف، از یه منکری نهی کنی، کار خودت میشه منکر! نه نهیازمنکر!!!
♦✿ @amershavim ✿♦
هدایت شده از خاطراتانه
نقد، قند است؛ اگر پذیرا باشیم!
انتقاد، انتقام نیست؛ اگر منصف باشیم...
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو #کلیپ
#طرح_اقتدار
🔵 حمایـت کامـل و قانـونۍ #پلیـس از آمـران بہ معـروف و ناهیـان از منڪــر
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
به کانال آمرین بپیوندید👆