eitaa logo
بال‌های پرواز
134 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
42 فایل
اینجا یادمی‌گیریم چطور دوست باشیم و امربمعروف و نهی‌ازمنکر کنیم. #به_هم_ربط_داریم #تو_بگو_شاید_شد😊👌 #منوتونداریم اینجا در خدمت شما هستم‌ 👇 @shabahang02 کانال دیگرمون @hejabnevesht لینک ناشناسم https://gkite.ir/es/9440012
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌ حالم عاااااااااالیه یکی از اعضا رفتن زیارت خواهش کردم برای احیای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هم دعا کنن و برای ظهور... وای خدا ینی میشه؟ ‌شمام بیکار نشینید هممون دعا کنیم و عمل! ‌
‌ دیروز نه نه پریروز رفتم بیرون دنبال دفترچه بیمه‌ی مامانم برگشتنی رسیدم به سه راهی که میاد سمت روستامون حالا هنوز به چراغ قرمز نرسیده بودم که چشمم افتاد به یه خانم چادری و دو تا دختر یکی جوون حدودا ۱۷ ساله یکی نوجوان حدودا ۱۱ تا ۱۲ ساله ‌
‌ دیدم دختر خانما متاسفانه حجابشون کامل نیست و خداروشکر از زیبایی هم چیزی کم ندارن دورم بودن یه کم مثلا شاید بیشتر از ۴۰ متر خب نمی‌شد داد هم بزنم که... ‌
‌ همیشه اینجور وقتا به خدا میگم : اگه نگهش داری من بهش میگم چون من میتونم بگم ولی نمیتونم نگهش دارم 😁😁😁 ‌
‌ دم خدا گرم اونم همیشه نگهشون میداره 😂 ‌
بال‌های پرواز
‌ دم خدا گرم اونم همیشه نگهشون میداره 😂 ‌
‌ این دفعه فک کنم شوخیش گرفته بود یا شاید داشت صداقت منو امتحان می‌کرد هی قدمامو تند کردم که برسم ولی مگه می‌رسیدم نچ نمی‌شد فایده نداشت بهش گفتم نمیخوای بگم واقعا؟ 😳 رسیدم به مسیری که باید میرفتم و اونام داشتن تغییر مسیر میدادن ‌گفتم طبق قاعده عسر و حرج میتونم برم ... اگه نمونن میرم و داشتم به سمت بیخیال شدن متمایل میشدم ‌
بال‌های پرواز
‌ چه پلیسی شد😂😂😂 ‌
‌ خلاصه بهش گفتم باشه پس نگم دیگه؟ دیدم عههههه! دخترا برگشتن پشت سر تا مامانشون بهشون برسه چون مامانه جا مونده بود و اونام جلو جلو رفته بودن گفتم عهههه دمت گرم که نگهشون داشتی فقط یه کم دیگه منم راهم دور میشه عیبی نداره یه کم تو بساز یه کم من😁( با هم خیلی رفیقیم آخه😁🤗😎) ‌‌
بال‌های پرواز
‌ خلاصه بهش گفتم باشه پس نگم دیگه؟ دیدم عههههه! دخترا برگشتن پشت سر تا مامانشون بهشون برسه چون ما
‌ داشتم می‌رسیدم به حدی که بشه صداشون کنم که دوباره راه افتادن باز به خدا گفتم اوکی یس فهمیدم دلت خواسته یه کمم بدوم دنبال اونی که تو دلت میخواد باشه حالا یه کم تند میرم دیگه خیالی نیست ‌
بال‌های پرواز
‌ داشتم می‌رسیدم به حدی که بشه صداشون کنم که دوباره راه افتادن باز به خدا گفتم اوکی یس فهمیدم د
‌ خلاصه اونا بدو من بدو رسیدن کنار بلوار یه بنده خدا نفر شهرداری بود داشت چمن آب می‌داد بهشون اشاره کرد که من دنبالشونم خدا خیرش بده اونام بالاخره زدن رو ترمز 😂 ‌
بال‌های پرواز
‌ خلاصه اونا بدو من بدو رسیدن کنار بلوار یه بنده خدا نفر شهرداری بود داشت چمن آب می‌داد بهشون اشا
‌ رسیدم بهشون با خودم گفتم حالا از کجا شروع کنم؟ 😐😂 فهمیدم😜👌 از حس مثبت😍 ‌