📨 #پیام_جدید 📝 متن پیام : سلام خداقوت. محتوای چهارتا عکس‌چقدر عمیق و تامل برانگیز بود ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🗓 = 1403/2/28 🆔 @gkite_ir 🌐 https://gkite.ir

سلام، ممنون خداکنه حرکت‌برانگیز هم باشه 😐😁

‌ کیا تهرانن؟ برید حتما ان‌شاءالله... ‌

‌ امروز تولدمه 😍🥳 اگه خواستی بهم کادو بدی 👀 جمعه‌ست🥺 یه لبخند برای امامم بساز 😇♥️✨ یا بیا امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر رو یاد بگیر 👌 یا اگه کاملا بلدی، طوری که بتونی به بقیه هم یاد بدی، پس یه کاری کن اقلا یک نفر دیگه هم یاد بگیره🤩 اگه آقا خوشحال شه منم خوشحال میشم♥️ دمت گرم 😍😃 روش ثبت‌نام توی دوره‌های تخصصی هم که میدونی؟😉 کافیه عدد ۳ رو پیامک (اس‌ام‌اس) کنی به

۳۰۰۰۱۹۱۶

(بزنی روش کپی میشه☺️) یا اینکه وارد این لینک بشی 🥰👇 http://amrn.ir/c این گل برای تو که به عشق صاحب عصر علیه السلام یک گام برای زمینه سازی ظهورشون برداشتی🌹☺️ عاقبتتون به قول حضرت قاسم : 《احلی من العسل》 ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️

‌ خدایا ممنون که بهم زندگی دادی تا هم فرصت پیدا کنم عاشق تو بشم هم یه چیزی داشته باشم که تقدیم امامم بکنم ‌ #عاشقانه_های_منو_فرمانروا #یُسرا ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️

‌ توی مسجدم حاج آقا یه حدیث از امام رضا علیه السلام گفتن و از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هم یاد کردن به دستم برسه براتون کلیپش می‌کنم 👌 ‌

پرچم امام رضا علیه السلام رو آوردن

‌ امروز چقد بچه کم بود توی مسجد 😒 هیچکدوم از رفیقام نیومده بودن☹️ برای زهرا گل بردم. البته چرا یکی از اونا که همیشه میاد اومده بود ولی چشماش خسته بود و صورتش کمی قرمز شده بود. حال ندارم بود. بعد از احوالپرسی از مامانش پرسیدم چرا امروز حال نداره؟ گفت دندونش درد می‌کنه ازش اجازه گرفتم عکس بگیرم گفت نه گفتم باشه نمی‌گیرم ولی تل صورتی قشنگی داریا نیمچه لبخند خوشگلشو زد بالاخره آخه خیلی خجالتیه برای خاله‌م و دوستای مسجدی و بچه‌ها گل محمدی بردم ولی تا مال خاله رو دادم بهش بقیه دیدن و جز دو سه تا چیزی برای بچه‌ها نموند! ازین به بعد اول از انتهای مسجد شروع کنم... یه کم از سر کوچه ارزاق بهاریجات خرید کردیم دیگه برگشتنی پیاده‌روی هم از دست دادیم رفتم امامزاده یه دختری دم در نشسته بود پرسیدم خادمی؟ گفت نه باهاش احوالپرسی کردم . یه خانومی توی شبستان خوابیده بود چادرش جمع شده بود از بیرون دیده می‌شد یه چادر رنگی از روی چوب‌رختی پایه‌دار دم در برداشتم بردم انداختم روش که پیدا نباشه بیدار شد. دوباره خوابید 😅 برگشتم پیش دختره خیلی محجبه بود ازش پرسیدم چقد امام حسینی هستی؟ حس گرفت چشماشو بست گفت خییییییییییلی تو دلم گفتم خودشه زدی تو خال گفتم پس حتما وصیت نامه‌شون رو خوندی گفت نه خطبه‌های روز عاشورا رو خوندم (تو دلم گفتم من چه تعطیلم تا حالا هیچوقت اینا رو نخوندم منم برم پیدا کنم بخونم) گفتم آفرین ولی کاش وصیت نامه هم توی اینترنت جستجو کنی پیدا کنی بخونی قشنگه بعد اون قسمت که درباره هدف قیامشون و امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر هست رو خوندم بعد گفتم حالا تو که انقد امام حسینی هستی بلدی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر رو؟ گفت آره گفتم عه چه خوب پس شرط‌هاش رو میدونی؟ گفت نه فقط میدونم گناه میبینم باید تذکر بدم اون لحظه دیدنی بودم بی‌تفاوت محترم رو پیدا کرده بودم شروع کردم مختصر و مفید ۴ تا شرط وجوب رو با نکات مهمش و شبهه‌زدایی براش توضیح دادم تلفنش زنگ خورد داداشش منتظر بود. یه تراکت بهش دادم و ازش تشکر کردم که گوش کرد. خداروشکر ان‌شاءالله که ثبت‌نام کنه... چند نفرم به کانال ستاد نمازجمعه دعوت کردم. ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️

/ نابودی شیطان!👺👹\ ‌ ‌شما هریک تذکری که میدی شیطان لِـــــــــــــه میشه ‌ هرامربه معروفی که میکنی بینی همه منافقین به خاک مالیده میشه🤧 واسه همینه که شیطون اینقد شبهه تو ذهن مردم میزاره تا شاید انجامش ندن🤷‍♂🤌🏼 ‌ 🆔 @aamerin_ir

‌ یه کم بالاتر از کوچه ارزاق خرید کردیم. کارتخوان نداشتن، از همون عابر بانک باید براشون پول میگرفتم . رفتم توی صف. یه آقایی جلوتر بود. سرم پایین بود. از سمت راست یه جفت پای کوچیک دیدم که از راه رسید. سرمو بالا آوردم یه دختر ماشاءالله خوشگل دیدم. حدودا ۸ ساله بود. چادر پوشیده بود ولی افتاده بود روی دوشش روسری یاسی و بنفش پوشیده بود و عربی هم بسته بودش طوری که حتی یه تار مو هم نمی‌دیدی ولی چشم و ابروش رنگی بود. بهش لبخند زدم و سلام کردم خجالت کشید چسبید به باباش. گفتم چه کار قشنگی کردی که چادر و روسری پوشیدی عمه‌جون. بقیه باید از شما یاد بگیرن. ماشاءالله بهت. خدا حفظت کنه. خجالت میکشید و می‌خندید و بیشتر می‌چسبید به پای باباش. یه کتاب قصه دستش بود پرسیدم اسم کتابت چیه؟ آفرین که کتاب میخونی. با صدایی که اونم بشنوه خوندمش: دختران ادریس . بارک الله گفتم می‌خوای برات کتابتو نگهدارم تا چادر قشنگتو راحت بپوشی جالبه که اعتماد کرد و دادش دستم دیگه باباش کارش تموم شد کتابشو با یه پوستر بود فک کنم، براش نگهداشت. آقاهه تشکر کرد. گفتم خدا براتون نگهداره. باید سر تا پاشو طلا گرفت. تشکر کرد و خداحافظی کرد. دخترشم چادرشو مرتب کرد. و اونا رفتن. منم رفتم پولمو گرفتم خریدمو تموم کردم. ‌‌‌‌‌‌‌♥️‌@amershavim♥️

به اطلاع همشهریان عزیز می رساند: آیت الله سید رضا حسینی؛ امام جمعه محترم شهرستان کنگاور، جمعه ها ساعت ۵ عصر برنامه سخنرانی تفسیر و مباحث اخلاقی در شبستان امامزاده ابراهیم(ع) را برگزار می کنند. حضور سبز شما بزرگواران مایه افتخار ما می باشد. روابط عمومی ستاد نماز جمعه کنگاور 🆔@namazjomehkangavar

چقدر خوب