هدایت شده از رادیوخط | خوشنویسی
و گمان می کنی که هم چیز تمام شده و دیگر درست نخواهد شد ...
ناگهان خدا برایت نوری می فرستد ♥️
📚| #انگیزشی #شکرانه 🌱
ı رٰٖادٰٖیـٰٖـۘۘــٍٰوخـٰٖـۘۘــٍٰطۘ ı
ʀᴀᴅɪᴏᴋʜᴀᴛᴛ
یکی از همسایهها هر بار شهادت میشه آهنگ تند میذاره با صدای بلند
البته تعمیرکار ماشینه
و با صدای ضبط ماشین میذاره
فک میکنم ماشین مشتریاش باشه
ولی دیگه تا دیروقت ادامه داره
بالاخره برای امتحان کردن و فلان و بیسار انقد طولانی که نباید باشه
بعد موندم چطوری نهیازمنکر کنم؟
دیشب به این نتیجه رسیدم که از قبل براشون نذر ببرم و موقع دادن نذری هم بگم بابت شهادته و امیدوارم ازشون حاجت بگیرید، چقد خوبه همسایهها توی مناسبت های مذهبی احترام نگهمیدارن ما همیشه دعاشون میکنیم
امروز توی مسجد یکی از چادرم خوشش اومده بود
براش بازش کردم تا فرقشو با چادر سنتی ببینه
پرسید خیاطی نمیکنی؟ گفتم فقط برای خودم و خانواده
گفت یه دوستی دارم خیاطه حالا جابجا شده پیداش نمیکنم
براش الگوی چادر رو کشیدم اسمشم نوشتم بهش دادم
گفتم اگه دوستتو پیدا نکردی بیار برات بدوزم. فقط اگه پارچهت ساده باشه. پارچهی گرون قبول نمیکنم 😂
گفت باشه فقط جمعه ها میای؟ گفتم آره. گفت آخه ما همیشه نماز جماعت میایم اینجا خونمون همین نزدیک مسجده.
گفتم چه خوب خداروشکر. خوشبحالتون.
همیشه دلم میخواست خونمون نزدیک مسجد بود... و البته جایی دیگه ... که بتونم برم مسجد
هنوزم خیلیا فک میکنن مدل قجری و حسنی یکیه☹️
♥️@amershavim♥️
اون دختر فوقالعاده که دعوت کردم به دوره، گفتم باز دیدمش گفته برای خودم تراکت نمونده، دوباره بهش تراکت دادم. امروز توی صفوف نماز دیدمش. چشام قلبی شد و قلبم اکلیلی😁 اونم فک کنم خوشحال شد. گفت دوره رو شرکت کردم. ممنونم ازت. خیلی خوبه.
یه فامیل دورمون هست نمیدونم سالی چند بار میره کربلا ماشاءالله
خدا بیشتر براش سعادت بنویسه. امروز شکلات آورده بود به مناسبت امامت امام زمان. ازم خواست پخشش کنم. اونو پخش میکردم این دخترو دیدم. یه بچه هم هست اسمش محمدمهدیه
اومد ازم شکلات گرفت. دیگه اسماشونو یاد گرفتم. مادرا میشناسنم و خودمم بچهها رو کم و بیش با اسم میشناسم.
از اول که رفته بودم مسجد میخواستم این صمیمیت خواهرانه بینمون جا بیفته.
حالا میخوام انشاءالله تا اونجا که میتونم کارهای فرهنگی انجام بدم برای فریضتین
دعا کنید
خدا بزرگه راه بسیاره
درست میشه حتما
چند تا هم عکس گرفتم از بچهها. یه جا از دهنم در رفت بچه مردمم مث بچههای خودمون صدا زدم فندق😂
همیشه یا میگم عزیزم یه خانمی یا آقا پسر ووو
و اماااا
چند تا هم تراکت دادم
دو تا آقا هم بودن حس کردم از مسئولین باشن خلاصه از نماز برگشتن اونا هم تراکت دادم.
مامانم میگفت جگر برات بگیرم؟ گفتم حتماااا
اینجا
همه مردم رد میشن دلشون بخواد
مگه مجبورم؟
رفتیم امامزاده اونجا هم یه نفرو تراکت دادم
رفتیم داخل، باز چشمم افتاد به کلمه حسین توی شعر محتشم که بالای ضریح حک شده داشتم زیارت میکردم یه صدای گریه سوزناکی میومد که اشک آدمو در میآورد
رفتم دیدم یه دختر جوون با چادر سفید نشسته پای ضریح و گریه میکنه
دستمو گذاشتم روی شونهش گفتم انشاءالله خدا حاجتتو بده. گفت ممنونم همچنین باز گریه کرد.
بعد هی خانوما میومدن و میرفتن یکی میگفت از دست همسایهشون ناراحته. فحش داده ووو و بهش میگفتن صلوات بفرست گریه نکن
حالا اینا منظورشون این بود که متاسفن که اون ناراحته و دوست دارن آرومش کنن اما بلد نبودن همونو بگن و این حرف به شدت اشتباهو میزدن
گفتم خانوم وقتی ناراحته خب باید گریه کنه دیگه... 😒 (تو خونمون هر وقت آرام ناراحته این حرفو میزنم توی اوج ناراحتی با همون اشکا به این حرفم غش غش میخنده😂😂😂 میگه چه طرز آروم کردنه😂 ولی استراتژی من در مقابل ناراحتیا ابراز کردنه. ابراز کردن یه نعمته😊)
دیدم الان فشار روش زیاد میشه با این حرفا و بی مهارتی که اینا به خرج میدن...
رفتم کمی عقبتر از خودش نشستم کنارش. بهش گفتم عزیزم متاسفم که انقد ناراحت شدی. اون کار بدی کرده. همزمان شونهش رو ماساژ میدادم. گفتم کار خوبی کردی اومدی امامزاده. کار خوبی میکنی الان که ناراحتی گریه میکنی. گریه کن تا دلت آروم شه. خودش شروع کرد به درد و دل کردن. منم گوش کردم. همونطورم کتفشو نوازش میکردم. میگفت همسایه خیلی اذیتمون میکنه کلی فحش داده. داییم جوون بود تازه فوت شده. مادربزرگم فوت شده کلی به همه اونا فحش ناموسی داده. منم خیلی ناراحت شدم گفتم خودتی.
گفتم حق داری که ناراحتی. اون آبروی خودشو پیش خدا برده. میفهمم. درکت میکنم. میگفت همسایهها همه از هیچی خبر ندارن میگن تقصیر تو بوده. رفته همه جا رو پر کرده که این دختر فحش ناموسی به ما داده ووو هی پیامک میده بهمون فحش میده به بابامم گفتم من هیچی نگفتم. اون مگه خودش مرده نداره؟ وووو
گفتم حق داری. درست میگی. نباید این کارو میکرد. ولی هنوز رشد نکرده . قدش دراز شده. ولی در اصل انگار یه کلاس اولیه
از کلاس اولی توقع دانشجو نداشته باش.
دعا کن بگو خدایا اگه قابل هدایته هدایتش کن اگه نه جوابشو بده. بگو خدایا این ظلم رو از ما دور کن.
برای امام زمانم دعا کن
گفت هیچکسو ندارم گفتم خدا رو داری امام زمانو داری. باهاشون حرف بزن.
گفتم یه کم آب میخوری؟ گفت ممنون میشم. رفتم براش آب و دستمال کاغذی آوردم. یه کم آب خورد حالش بهتر شد. پرسیدم بهتر شدی عزیزم؟ گفت آره ممنونم. گفتم اجازه میدی من برم؟ تشکر کرد
اومدم بیرون یکی از همسایههاشون اونجا بود. خانم جوونی بود همه حرفای دختره رو تایید میکرد گفتم حالا اگه میشناسید غیبت نشه
دیگه اونا هم ادامه ندادن پرسیدن فامیلته؟ گفتم نه نمیشناسم.
دیگه رفتم با بطری آب مامانم برای خودمم از آب سرد کن آب آوردم خوردم یه کمشم مونده🤗🤗🤗
اسنپ گرفتیم برگشتیم
توی ماشین از مامان عذرخواهی کردم که معطل شد ...
♥️@amershavim♥️
ولی امروز یه صحنه خیلی دل انگیز دیدم
از مسجد میرفتیم سمت امامزاده
بعد باد ملایم و قشنگی میوزید
شاخ و برگ درختای بلند خیابون امام تکون میخورد و یه عالمه هم قاصدک پرواز کنان داشتن اینور اونور میرفتن
همین صحنه دو جون به جونام اضافه کرد 😂
باید عاشق کنگاور باشی تا درک کنی چی میگم
از بچگی عاشق قاصدک بودم منو یاد آرزو میندازه یاد پیام فرستادن برای کسی که دوسش داری و یاد امام زمان علیه السلام
بعد درختای اون خیابونم خییییییییییلی دوس دارم...
اونجا و خیابون شهدا
دیوانهکنندهست... مخصوصا پاییزا
اونجا یه پیرمرد و پیرزن کنار هم ایستاده بودن سمت ما رو نگاه میکردن. خیلی مسن بودن. و خییییییییییلی دوست داشتنی. یاد روایاتی افتادم که مؤمنین بی سلام از کنار هم رد نمیشن با هم مثل خانواده هستن
بهشون سلام کردم. احوالپرسی کردیم نگو خونشون همونجاست
تعارف میکردن بریم خونشون 🤗
خیلی حس مثبتی ازشون گرفتم.
اگه دوست داشتین از شهراتون عکس بگیرید بفرستید. جاهایی که دوسشون دارید
♥️@amershavim♥️
توی صندوق نذورات امامزاده که شکل یه گنبد طلاییه جلوی ورودی گذاشتن پول انداختم گفتم کمک کنید امربهمعروف ونهیازمنکر رو احیا کنیم
از بس همیشه دنبال مؤمنین میگردم هیچوقت متوجهش نشده بودم. امروز برای اولین بار انگار تاااازه دیدمش😂😂😂
♥️@amershavim♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
وقتی شباهنگ شیطنتش گل میکنه😂
پ.ن
عکسو باز کنید ☺️✨
♥️@amershavim♥️
یه موقع عاشق روباندوزی بودم😄
از فعالیتهای دوران جاهلیت 🤭 امیدوارم اینم به درد امربهمعروف ونهیازمنکر بخوره یه جوری... چند سال عمر خرجش کردم
اینم بگم ۹۵ درصد این روبانا سفید بودنااا
خودم رنگ زدم
هعییییی... اگه میدونستم امربهمعروف ونهیازمنکر این همه مهمه ... انقد اونجا عمر نمیذاشتم...
♥️@amershavim♥️
😳😱فــروش ویـــژه باورنکردنی😱😳
💸با قیمت سربهسر (بلکه باضرر)
🤝بـــه هــمــت خــیــریــن
#تخفیفویژهکتابدروغیبهنامرطب
قیمت واقعی هرجلدش ۷۰ هزار تومنه، امّا
🟢#فرصتمحدود⏳
فقط برای ۱۰۰ نفر اول که سریع درخواست خریدشون رو ثبت کنند👇
📙بسته ۳ تایی فقط ۱۵٠ تومن🎁
(جلدی ۵٠ تومن)
📘بسته ۵ تایی فقط ۲۴۰ تومن🎁
(جلدی ۴۸ تومن)
📗بسته ۷ تایی فقط ۳۳٠ تومن🎁
(جلدی ۴۷ تومن)
📒بسته ۱٠ تایی فقط ۴۶٠ تومن🎁
(جلدی ۴۶ تومن)
📚بسته ۲٠ تایی فقط ۹۲٠ تومن🎁
(جلدی ۴۶ تومن)
📚بسته ۴٠ تایی فقط ۱،۸٠٠،٠٠٠ تومن🎁
(جلدی ۴۵ تومن)
📚بسته ۵٠ تایی فقط ۲،۲۵٠،٠٠٠ تومن🎁
(جلدی ۴۵ تومن)
😳چقدر عالی🤩
🔔سریع وارد لینک بشو👇👇
https://aamerin.ir/?p=7693
https://aamerin.ir/?p=7693
https://aamerin.ir/?p=7693
(عزیزانی که قبلا از سایت خرید کردن،اطلاعات آدرس شون در سایت موجوده و خیلی سریع میتونن ثبت سفارش کنن😍)
📣📣📣جــــــــــا نمونی🚚
بالهای پرواز
😳😱فــروش ویـــژه باورنکردنی😱😳 💸با قیمت سربهسر (بلکه باضرر) 🤝بـــه هــمــت خــیــریــن #تخفیفویژ
کیا پایه هستن؟
یه خبر بدید میخوام توی مسجد جامع کتاب امانت بدم
میز کتاب بذارم
هدایت شده از معروفانه
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️اگه مثل خودشون باشیم...
🎬 این قسمت:
«در کتابخانه...»😂😎
دیدین بعضی وقتا تذکر حجاب میدی برمیگرده میگه: مگه من به تو میگم چادرتو دربیار!!! عجبا...🤦🏻♂
📲 نشر با شما
🧡 #معروفانه ای شو👇
@maroofane5
@maroofane5
✅ کانال #مجید_سرگزی/عضوشوید👇
@sargazimajid
@sargazimajid