و با توجه به اون ماجرای سائل نابینا و پیامبر و حضرت زهرا که حجاب نگهداشتن، لایو که میبینم مراقبت میکنم حجاب داشته باشم موقع دیدن لایو
شاید بگید داری سخت میگیری
منم میگم الگوی ما حضرت زهرا سلام الله علیهـا هستن
دوست دارم شبیه ایشون رفتار کنم
تا هر جا که میتونم
بالهای پرواز
راستییییی قبلا برای کنترل نگاه به نامحرم تمرین کرده بودم ولی حس کردم لازمه بیشتر تمرین کنم این
اون سلسله استوری اون روانشناس تلنگر خوبی بود برام
چون قبلش اصلا فک نمیکردم که این نگاه من برای طرف گرون تموم میشه
فقط حواسم به اون جنبهای ازین دستور بود که بخاطر نفع و آرامش خودمه
و خب هر وقت میدیدم آرامش خودم به هم نمیخوره با خودم میگفتم لابد اشکال نداره
چون با قصد لذت نیست
ولی انگار برای دیگران بار روانی داره
و خب اینم یه مدل حق الناس حساب میشه دیگه
اصلا توی ذهنمم نمیگنجید که وقتی چیزی تو سر من نمیگذره کارم غلط باشه
و بقیه رو فقط انسان میدیدم
خودمم همینطور... و به جنسیت دقت نداشتم...
عین یه بچه کلاس اولی
این اشکالات از دقت نکردن روی حکم میاد
خدا میگه نگاهتون رو کنترل کنید
نمیگه که اگر اینجوری اگر اونجوری و...
نگاهتون رو کنترل کنید
همین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 *فقط یه نفر از سپاه فرعون غرق نمیشه😳!! میدونید چه کسی بود و چرا غرق نشد؟؟؟*
چه نکتهی زیبایی!👌👌👌
واقعاً بعضیها تخصصشان امر به معروف و نهی از منکر است.
از جمله استاد فرهنگ!
(دوستان عزیز این کلیپ کوتاه را اصلاً از دست ندهند و به هر گروهی دارند، ارسال کنند)
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچهها اینو😍😍😍😍
از حق باباش دفاع کرد😍
به مادرشم عشق ورزید
وقتی یکی نیست و حقش داره پایمال میشه مثل این کوچولو باشیم
گاهی موضوع موز نیست
آبروی مومنه!
امروز یه مشتری اومد تو مغازه من خودش ساکت مونده بود تا خانمش چونه بزنه فکر میکرد مثلا به خاطر تیپ زنش بهش تخفیف میدم. همون لحظه یه خانم چادری و شوهرش اومدن مغازم منم جلو اونا به اینا تخفیف دادم و گفتم به خاطر دینداری تون بهتون تخفیف دادم. یعنی اون دوتا رو کاردشون میزدی خونشون نمیومد😂
سعی کنیم همه جا محجبه ها رو بیشتر تحویل بگیریم👌
از گروهها برداشتم😁
وقتی یکی پاش میشکنه
همه میبینن
و درکش میکنن
ولی وقتی دلش بشکنه
چون نمیبینن
درکشم نمیکنن
مگه اینکه باهوش باشن و از خودشون بپرسن دلیل این حال طرف چی میتونه باشه؟ یا اینکه از خود طرف بپرسن...
مردم رو درک کنیم
بیشتر راهحلها با درک کردنه که بدردبخور میشه
و فهمیدن این نکته برای اینکه تذکر بهتری بدیم خیلی کمک میکنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی یه عده در جواب:
چرا امربهمعروف و نهیازمنکر نمیکنی؟
میگن:
کاش من بتونم واجباتمو انجام بدم
و خدای حکیم بارها توی قرآن فرموده امربهمعروف و نهیازمنکر کنید و مراجع تقلید میگن واجبه!!!
38.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امربهمعروف و نهیازمنکر اثر نداره؟
خطر داره؟
امربهمعروف و نهیازمنکر نکردن چی؟
خطر نداره؟؟؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیام_مخاطب
اینجا داشتم تذکر #حجاب میدادم این .... اسپری توی چشمم خالی کرد!!!
نشرش بدید تا این برده ....
شناسایی بشه
اگر آمر به معروف اینکار رو بکنه سران سه قوه و ... به خط و به صف میشن تا پدر آمر به معروف رو دربیارن ولی حالا همه ساکتن
کار ما به کجا رسیده؟!!
#حجاب
🛰 خبرهای ویژه با #ایران_مدیا 🇮🇷 ↙️
https://eitaa.com/joinchat/1437008097C80f83b29b4
بالهای پرواز
#پیام_مخاطب اینجا داشتم تذکر #حجاب میدادم این .... اسپری توی چشمم خالی کرد!!! نشرش بدید تا این بر
اگه غیرت دارید لطفا به خودتون بیاید و امربهمعروف ونهیازمنکر کنید!
هنوزم کسی قائل به نظریه خودشون رعایت میکنند هست یا منقرض شدند:)))))
🗣شیخ فرهاد فتحی
@twtenghelabi
۲م پول لازم دارم
یه کاری هم هست که میتونم انجام بدم
ولی شک دارم کاملا حلال باشه یه نکته داره که باید بپرسم
و یک ماهست با ۴ م دستمزد
فردا باید بپرسم... اپ مرجع تقلیدمو زیر و رو کردم شبیهشو پیدا نکردم
باید از نمایندهشون پرسید ...
تا خدا چه خواهد
هر چی خدا بخواد
شمام بیکار نشینید دعا کنید خدا حلالشو برسونه
از عشق من به هر سو در شهر گفت و گوییست
من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد
#شهریار
بالهای پرواز
۲م پول لازم دارم یه کاری هم هست که میتونم انجام بدم ولی شک دارم کاملا حلال باشه یه نکته داره که ب
دو سال پیش بود تقریبا
یه جا یه کاری جور شد که چقدرم درآمد داشت
حقوق دو ماهش مساوی بود با اندازه کل دوسالی که کار کرده بودم
بعد اون کاری که بعد دو سال انقدر درآمدش ناچیز بود هم سخت بود هم مورد علاقم نبود
این هم آسون بود هم علاقم...
بخاطر امربهمعروف و نهیازمنکر
رهاش کردم...
بعدم که ...
حالا الحمدلله هر کی میخواد امربهمعروف رو از گردن وا کنه یه انگی به بقیه میزنه تا وجدان خودشو راحتتر خفه کنه...
خدایا دمت گرم
خیالی نیست
قرار نبوده آسون باشه
باشه...
یوهاهاها
اون کلاسا که توی نوشتن جزوهش مونده بودم جزوه آمادهش رو خریدم
کلی از وقتم صرفهجویی شد
اونو یاد بگیرم لازم نیست انقدر برای جا انداختن امربهمعروف و نهیازمنکر با مردم و خودم کشتی کج بگیرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جالبناکانه است
توصیه میکنم حتما ببینید👌
من و مادرم برای زیارت به حرم امیرالمؤمنین علیه السلام رفته بودیم. به یک قدمی ضریح مطهر رسیده بودیم. همهی حواسم را داده بودم به مادرم که در شلوغی و فشار جمعیت از او جدا نشوم و مراقب حال زارش باشم.
یکباره جمعیت بینمان جدایی انداخت. چادرم را جلوتر کشیدم که زیر دست و پا نماند و میخواستم خودم را به مادرم برسانم و مادرم با اشک و اشتیاق میخواست خودش را به ضریح برساند.
یکباره جلوی پایم یک دایره به قطر یک قدم خالی شد که فقط یک دختربچه خردسال با موهای زیتونی و پوستی سبزه داشت دور خودش میچرخید. از این دور خودش چرخیدن حدس زدم که گمشده باشد.
داشتم از مادرم جدا میشدم. او هم مادرش را گم کرده بود.
با خودم گفتم من و مادرم بزرگیم . او ولی کودک است. معلوم است تازه گم شده. در همین چند ثانیهی خیلی کوتاه یک یاعلی گفتم و بلندش کردم. حدودا سه ساله بود و وزن زیادی نداشت پیراهن کرم رنگ و خوش مدلش توی تن نحیفش زار میزد. مادرم را صدا زدم و در آن همهمه طوری که بشنود گفتم اگر یکدیگر را ندیدیم قرارمان همان ستون ۴ . گفت باشد و به سختی بین جمعیت چرخید سمت ضریح آقا و محکم ضریح را گرفت .
دختربچه شیرین دوستداشتنی هم آن بالا داشت کیف میکرد. خندهام گرفته بود. آنقدر کوچک بود که نمیدانست باید دنبال مادرش بگردد. او را تکان دادم و گفتم صدا بزن مادرت را. اما او زان من را نمیدانست. دست و پا شکسته به یاد فیلمهایی افتادم که گاهی در آنها هم وطنان خوزستانی مادرشان را با آن لهجه زیبا صدا میزنند : یوما
گفتم بگو یوما یوما
خداروشکر متوجه شد و شروع کرد با آن صدای ظریف کودکانه یوما یوما گفتن ،
ادامه👇
چند دقیقه که نمیدانم چقدر بود شاید یک ربع کمتر یا بیشتر نمیدانم
همانطور آن بالا نگهش داشته بودم. داشتم ناامید میشدم که نکند مادرش رفته باشد آنوقت با این امانتی که از زمین برداشتم چه کنم؟ نکند دیر پیدا شود؟ مادرش حتما از دلشوره میمیرد. خودمان چه؟ نه میتوانیم از کاروان جا بمانیم نه میتوانیم دخترک را رها کنیم و با نگرانی دست کسی بسپاریم
به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کردم آقا جان، شما را به سه سالهی کربلا قسم میدهم این کودک را به مادرش برسان، تمنا میکنم
و دوباره در حالی که دستانم طاقت نداشت دوباره کودک را که حالا پایین تر آمده بود بالا بردم و دوباره تکانش دادم گفتم یوما یوما او هم منظورم را فهمید و دوباره صدا زد یوما یوما ووو من هم دوباره مشغول التماس به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
چشم دوخته بودم به ضریحش و خواهش میکردم که ناگهان دیدم پاهای دخترک توی بغل زنی است و تنش در دستان من
نگران شدم و ترسیدم. میخواستم او را بکشم سمت خودم که دخترک خندان گفت امی فهمیدم مادرش را پیدا کرده. او را به مادرش دادم و او داشت تشکر میکرد، به او گفتم دعا لتعجیل الفرج... او هم گفت انشاءالله
رو به دخترک کردم خم شدم و با همان زبان فارسی خودم گفتم خداروشکر که مامانتو پیدا کردی
آرامشی گرفته بودم که در صدا و کلامم پیدا بود. دخترک که حالا میدیدم رنگ چشمانش قهوهای است قدمی جلو آمد و با لبخند عمیقی سرش را به آغوشم چسباند.
روی سرش را بوسیدم و گفتم انشاءالله توی صف سربازای آقا پیدات میکنم
از آنها خداحافظی کردم و مشغول زیارت شدم تا زودتر خودم را برسانم به ستون ۴ و مادرم را پیدا کنم.
بالهای پرواز
چند دقیقه که نمیدانم چقدر بود شاید یک ربع کمتر یا بیشتر نمیدانم همانطور آن بالا نگهش داشته بودم.
امربهمعروف و نهیازمنکر نداشت
ولی خاطره شیرینی بود
دلم نیومد تنهایی کیف کنم
نزدیک غدیره و دلمون تنگ زیارت