نامه 31 نهج البلاغه - نامه به فرزندش امام حسن عليه السّلام وقتى از جنگ صفين باز مىگشت
فهرست مطالب
____
1 انسان و حوادث روزگار
2 مراحل خودسازى
3 اخلاق اجتماعى
4 شتاب در تربيت فرزند
5 روش تربيت فرزند
6 ضرورت توجه به معنويّات
7 ضرورت آخرت گرايى
8 معيارهاى روابط اجتماعى
9 تلاش در جمع آورى زاد و توشه
10 نشانه هاى رحمت الهى
11 شرائط اجابت دعا
12 ضرورت ياد مرگ
13 شناخت دنيا پرستان
14 ضرورت واقع نگرى در زندگى (ارزشهاى گوناگون اخلاقى)
15 حقوق دوستان
16 ارزشهاى اخلاقى
17 جايگاه زن و فرهنگ پرهيز
(نامه به فرزندش امام حسن عليه السّلام وقتى از جنگ صفين باز مى گشت و به سرزمين «حاضرين» رسيده بود در سال 38 هجرى)
1 انسان و حوادث روزگار
از پدرى فانى، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگى را پشت سر نهاده- كه در سپرى شدن دنيا چاره اى ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندى آزمند چيزى كه به دست نمىآيد، رونده راهى كه به نيستى ختم مى شود، در دنيا هدف بيمارى ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياى فريب كار، وام دار نابودى ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش ها، و جانشين گذشتگان است. پس از ستايش پروردگار، همانا گذشت عمر، و چيرگى روزگار، و روى آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است، كه به خويشتن فكر مى كنم و از غير خودم روى گردان شدم، كه نظرم را از ديگران گرفت، و از پيروى خواهش ها باز گرداند، و حقيقت كار مرا نماياند، و مرا به راهى كشاند كه شوخى بر نمى دارد، و به حقيقتى رساند كه دروغى در آن راه ندارد. و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان منى، آنگونه كه اگر آسيبى به تو رسد به من رسيده است، و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگى مرا گرفته است، پس كار تو را كار خود شمردم، و نام هاى براى تو نوشتم، تا تو را در سختى هاى زندگى رهنمون باشد. حال من زنده باشم يا نباشم.
2 مراحل خودسازى
پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش مى كنم كه پيوسته در فرمان او باشى، و دلت را با ياد خدا زنده كنى، و به ريسمان او چنگ زنى، چه وسيله اى مطمئنتر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيرى. دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هواى نفس را با بى اعتنايى به حرام بميران، جان را با يقين نيرومند كن، و با نور حكمت روشنائى بخش، و با ياد مرگ آرام كن، به نابودى از او اعتراف گير، و با بررسى تحولات ناگوار دنيا به او آگاهى بخش، و از دگرگونى روزگار، و زشتىهاى گردش شب و روز او را بترسان، تاريخ گذشتگان را بر او بنما، و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور. در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن، و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده، و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زمانى نمىگذرد كه تو هم يكى از آنانى پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش، و آنچه نمىدانى مگو، و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور، و در جادّهاى كه از گمراهى آن مىترسى قدم مگذار، زيرا خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهىهاست.
3 اخلاق اجتماعى
به نيكىها امر كن و خود نيكوكار باش، و با دست و زبان بديها را انكار كن، و بكوش تا از بدكاران دور باشى، و در راه خدا آنگونه كه شايسته است تلاش كن، و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. براى حق در مشكلات و سختىها شنا كن، شناخت خود را در دين به كمال رسان، خود را براى استقامت برابر مشكلات عادت ده، كه شكيبايى در راه حق عادتى پسنديده است، در تمام كارها خود را به خدا واگذار، كه به پناهگاه مطمئن و نيرومندى رسيدهاى، در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان، كه بخشيدن و محروم كردن به دست اوست، و فراوان از خدا درخواست خير و نيكى داشته باش. وصيّت مرا بدرستى درياب، و به سادگى از آن نگذر، زيرا بهترين سخن آن است كه سودمند باشد، بدان علمى كه سودمند نباشد، فايدهاى نخواهد داشت، و دانشى كه سزاوار ياد گيرى نيست سودى ندارد.
4 شتاب در تربيت فرزند
پسرم هنگامى كه ديدم ساليانى از من گذشت، و توانايى رو به كاستى رفت، به نوشتن وصيّت براى تو شتاب كردم، و ارزشهاى اخلاقى را براى تو بر شمردم. پيش از آن كه أجل فرا رسد،
و رازهاى درونم را به تو منتقل نكرده باشم، و در نظرم كاهشى پديد آيد چنانكه در جسمم پديد آمد، و پيش از آن كه خواهشها و دگرگونىهاى دنيا به تو هجوم آورند، و پذيرش و اطاعت مشكل گردد، زيرا قلب نوجوان چونان زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذرى است كه در آن پاشيده شود.
اوّل هر چيزى است كه آغاز ندارد، و آخر هر چيزى كه پايان نخواهد داشت، برتر از آن است كه قدرت پروردگارى او را فكر و انديشه درك كند. حال كه اين حقيقت را دريافتى، در عمل بكوش آن چنانكه همانند تو سزاوار است بكوشد، كه منزلت آن اندك، و توانايىاش ضعيف، و ناتوانىاش بسيار، و اطاعت خدا را مشتاق، و از عذابش ترسان، و از خشم او گريزان است، زيرا خدا تو را جز به نيكوكارى فرمان نداده، و جز از زشتىها نهى نفرموده است.
7 ضرورت آخرت گرايى
اى پسرم من تو را از دنيا و تحوّلات گوناگونش، و نابودى و دست به دست گرديدنش آگاه كردم، و از آخرت و آنچه براى انسانها در آنجا فراهم است اطّلاع دادم، و براى هر دو مثالها زدم، تا پند پذيرى، و راه و رسم زندگى بياموزى، همانا داستان آن كس كه دنيا را آزمود، چونان مسافرانى است كه در سر منزلى بى آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد كوچ كردن به سرزمينى را دارند كه در آنجا آسايش و رفاه فراهم است. پس مشكلات راه را تحمّل مىكنند، و جدايى دوستان را مىپذيرند، و سختى سفر، و ناگوارى غذا را با جان و دل قبول مىكنند، تا به جايگاه وسيع، و منزلگاه أمن، با آرامش قدم بگذارند، و از تمام سختىهاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند، و هزينههاى مصرف شده را غرامت نمىشمارند، و هيچ چيز براى آنان دوست داشتنى نيست جز آن كه به منزل أمن، و محل آرامش برسند. امّا داستان دنيا پرستان همانند گروهى است كه از جايگاهى پر از نعمتها مىخواهند به سرزمين خشك و بى آب و علف كوچ كنند، پس در نظر آنان چيزى ناراحت كنندهتر از اين نيست كه از جايگاه خود جدا مىشوند، و ناراحتىها را بايد تحمّل كنند.
8 معيارهاى روابط اجتماعى
اى پسرم نفس خود را ميزان ميان خود و ديگران قرار ده، پس آنچه را كه براى خود دوست دارى براى ديگران نيز دوست بدار، و آنچه را كه براى خود نمىپسندى، براى ديگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه كه دوست ندارى به تو ستم شود، نيكوكار باش، آنگونه كه دوست دارى به تو نيكى كنند، و آنچه را كه براى ديگران زشت مىدارى براى خود نيز زشت بشمار، و چيزى را براى مردم رضايت بده كه براى خود مىپسندى، آنچه نمىدانى نگو، گر چه آنچه را مىدانى اندك است، آنچه را دوست ندارى به تو نسبت دهند، در باره ديگران مگو، بدان كه خود بزرگ بينى و غرور، مخالف راستى، و آفت عقل است، نهايت كوشش را در زندگى داشته باش، و در فكر ذخيره سازى براى ديگران مباش، آنگاه كه به راه راست هدايت شدى، در برابر پروردگارت از هر فروتنى خاضعتر باش.
9 تلاش در جمع آورى زاد و توشه
بدان راهى پر مشقّت و بس طولانى در پيش روى دارى، و در اين راه بدون كوشش بايسته، و تلاش فراوان، و اندازه گيرى زاد و توشه، و سبك كردن بار گناه، موفّق نخواهى بود، بيش از تحمّل خود بار مسئوليّتها بر دوش منه، كه سنگينى آن براى تو عذاب آور است. اگر مستمندى را ديدى كه توشهات را تا قيامت مىبرد، و فردا كه به آن نياز دارى به تو باز مىگرداند، كمك او را غنيمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالى دارى بيشتر انفاق كن، و همراه او بفرست، زيرا ممكن است روزى در رستاخيز در جستجوى چنين فردى باشى و او را نيابى. به هنگام بىنيازى، اگر كسى از تو وام خواهد، غنيمت بشمار، تا در روز سختى و تنگدستى به تو باز گرداند، بدان كه در پيش روى تو، گردنههاى صعب العبورى وجود دارد، كه حال سبكباران به مراتب بهتر از سنگين باران است، و آن كه كند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده مىباشد، و سرانجام حركت، بهشت و يا دوزخ خواهد بود، پس براى خويش قبل از رسيدن به آخرت وسائلى مهيّا ساز، و جايگاه خود را پيش از آمدنت آماده كن، زيرا پس از مرگ، عذرى پذيرفته نمىشود، و راه باز گشتى وجود ندارد.
10 نشانههاى رحمت الهى
بدان، خدايى كه گنجهاى آسمان و زمين در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده كه از او بخواهى تا عطا كند، درخواست رحمت كنى تا ببخشايد، و خداوند بين تو و خودش كسى را قرار نداده تا حجاب و فاصله ايجاد كند، و تو را مجبور نساخته كه به شفيع و واسطهاى پناه ببرى، و در صورت ارتكاب گناه در توبه را مسدود نكرده است، در كيفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عيب نگرفته است، در آنجا كه رسوايى سزاوار توست، رسوا نساخته، و براى بازگشت به خويش شرائط سنگينى مطرح نكرده است، در گناهان تو را به محاكمه نكشيده، و از رحمت خويش نا اميدت نكرده، بلكه بازگشت تو را از گناهان نيكى شمرده است. هر گناه تو را يكى، و هر نيكى تو را ده به حساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روى تو گشوده است. هر گاه او را بخوانى، ندايت را مىشنود، و چون با او راز دل گويى راز تو را مىداند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آنچه در دل دارى نزد او باز گوى، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح كن، تا غمهاى تو را بر طرف كند و در مشكلات تو را يارى رساند.
11 شرائط اجابت دعا
و از گنجينههاى رحمت او چيزهايى را درخواست كن كه جز او كسى نمىتواند عطا كند، مانند
عمر بيشتر، تندرستى بدن، و گشايش در روزى. سپس خداوند كليدهاى گنجينههاى خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردى مىتوانى با دعا، درهاى نعمت خدا را بگشايى، تا باران رحمت الهى بر تو ببارد. هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهى باندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير مىشود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاى آرزومند كاملتر شود، گاهى درخواست مىكنى امّا پاسخ داده نمىشود، زيرا بهتر از آنچه خواستى به زودى يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستى، دعا به اجابت نمىرسد، زيرا چه بسا خواستههايى دارى كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواستههاى تو به گونهاى باشد كه جمال و زيبايى تو را تأمين، و رنج و سختى را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براى تو پايدار، و نه تو براى مال دنيا باقى خواهى ماند.
12 ضرورت ياد مرگ
پسرم، بدان تو براى آخرت آفريده شدى، نه دنيا، براى رفتن از دنيا، نه پايدار ماندن در آن، براى مرگ، نه زندگى جاودانه در دنيا، كه هر لحظه ممكن است از دنيا كوچ كنى، و به آخرت در آيى. و تو شكار مرگى هستى كه فرار كننده آن نجاتى ندارد، و هر كه را بجويد به آن مىرسد، و سرانجام او را مىگيرد. پس، از مرگ بترس نكند زمانى سراغ تو را گيرد كه در حال گناه يا در انتظار توبه كردن باشى و مرگ مهلت ندهد و بين تو و توبه فاصله اندازد، كه در اين حال خود را تباه كردهاى. پسرم فراوان بياد مرگ باش، و به ياد آنچه كه به سوى آن مىروى، و پس از مرگ در آن قرار مىگيرى. تا هنگام ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باش، نيروى خود را افزون، و كمر همّت را بسته نگهدار كه ناگهان نيايد و تو را مغلوب سازد. مبادا دلبستگى فراوان دنيا پرستان، و تهاجم حريصانه آنان به دنيا، تو را مغرور كند، چرا كه خداوند تو را از حالات دنيا آگاه كرده، و دنيا نيز از وضع خود تو را خبر داده، و از زشتىهاى روزگار پرده برداشته است.
13 شناخت دنيا پرستان
همانا دنيا پرستان چونان سگهاى درنده، عو عو كنان، براى دريدن صيد در شتابند، برخى به برخى ديگر هجوم آورند، و نيرومندشان، ناتوان را مىخورد، و بزرگترها كوچكترها را. و يا چونان شترانى هستند كه برخى از آنها پاى بسته، و برخى ديگر در بيابان رها شده، كه راه گم كرده و در جادّههاى نامعلومى در حركتند، و در وادى پر از آفتها، و در شنزارى كه حركت با كندى صورت مىگيرد گرفتارند، نه چوپانى دارند كه به كارشان برسد، و نه چرانندهاى كه به چراگاهشان ببرد. دنيا آنها را به راه كورى كشاند. و ديدگانشان را از چراغ هدايت بپوشاند، در بيراهه سرگردان، و در نعمتها غرق شدهاند،
كه نعمتها را پروردگار خود قرار دادند. هم دنيا آنها را به بازى گرفته، و هم آنها با دنيا به بازى پرداخته، و آخرت را فراموش كردهاند. اندكى مهلت ده، بزودى تاريكى بر طرف مىشود، گويا مسافران به منزل رسيدهاند، و آن كس كه شتاب كند به كاروان خواهد رسيد. پسرم بدان آن كس كه مركبش شب و روز آماده است همواره در حركت خواهد بود، هر چند خود را ساكن پندارد، و همواره راه مىپيمايد هر چند در جاى خود ايستاده و راحت باشد.
14 ضرورت واقع نگرى در زندگى (ارزشهاى گوناگون اخلاقى)
به يقين بدان كه تو به همه آرزوهاى خود نخواهى رسيد، و تا زمان مرگ بيشتر زندگى نخواهى كرد، و بر راه كسى مىروى كه پيش از تو مىرفت، پس در به دست آوردن دنيا آرام باش، و در مصرف آنچه به دست آوردى نيكو عمل كن، زيرا چه بسا تلاش بى اندازه براى دنيا كه به تاراج رفتن اموال كشانده شد. پس هر تلاشگرى به روزى دلخواه نخواهد رسيد، و هر مدارا كنندهاى محروم نخواهد شد. نفس خود را از هر گونه پستى باز دار، هر چند تو را به اهدافت رساند، زيرا نمىتوانى به اندازه آبرويى كه از دست مىدهى بهايى به دست آورى. برده ديگرى مباش ، كه خدا تو را آزاد آفريد، آن نيك كه جز با شر به دست نيايد نيكى نيست، و آن راحتى كه با سختىهاى فراوان به دست آيد، آسايش نخواهد بود. بپرهيز از آن كه مركب طمع ورزى تو را به سوى هلاكت به پيش راند، و اگر توانستى كه بين تو و خدا صاحب نعمتى قرار نگيرد، چنين باش، زيرا تو، روزى خود را دريافت مى كنى، و سهم خود بر مىدارى، و مقدار اندكى كه از طرف خداى سبحان به دست مىآورى، بزرگ و گرامىتر از (مال) فراوانى است كه از دست بندگان دريافت مىدارى، گرچه همه از طرف خداست. آنچه با سكوت از دست مى دهى آسانتر از آن است كه با سخن از دست برود، چرا كه نگهدارى آنچه در مشك است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است، و نگهدارى آنچه كه در دست دارى، پيش من بهتر است از آن كه چيزى از ديگران بخواهى، و تلخى نا اميدى بهتر از درخواست كردن از مردم است.
شغل همراه با پاكدامنى، بهتر از ثروت فراوانى است كه با گناهان به دست آيد، مرد براى پنهان نگاه داشتن اسرار خويش سزاوارتر است، چه بسا تلاش كنندهاى كه به زيان خود مىكوشد، هر كس پر حرفى كند ياوه مىگويد، و آن كس كه بينديشد آگاهى يابد، با نيكان نزديك شو و از آنان باش، و با بدان دور شو و از آنان دورى كن. بدترين غذاها، لقمه حرام، و بدترين ستمها، ستمكارى به ناتوان است. جايى كه مدارا كردن درشتى به حساب آيد به جاى مدارا درشتى كن، چه بسا كه دارو بر درد افزايد، و بيمارى، درمان باشد، و چه بسا آن كس كه اهل اندرز نيست، اندرز دهد، و نصيحت كننده دغل كار باشد. هرگز بر آرزوها تكيه نكن كه سرمايه احمقان است، و حفظ عقل، پند گرفتن از تجربههاست، و بهترين تجربه آن كه تو را پند آموزد. پيش از آن كه فرصت از دست برود، و اندوه ببار آورد، از فرصتها استفاده كن.
هر تلاشگرى به خواسته هاى خود نرسد، و هر پنهان شده اى باز نمى گردد. از نمونه هاى تباهى، نابود كردن زاد و توشه آخرت است. هر كارى پايانى دارد، و به زودى آنچه براى تو مقدّر گرديده خواهد رسيد. هر بازرگانى خويش را به مخاطره افكند. چه بسا اندكى كه از فراوانى بهتر است نه در يارى دادن انسان پست چيزى وجود دارد و نه در دوستى با دوست متّهم، حال كه روزگار در اختيار تو است آسان گير، و براى آن كه بيشتر به دست آورى خطر نكن. از سوار شدن بر مركب ستيزه جويى بپرهيز.
15 حقوق دوستان
چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستى را بر قرار كن، اگر روى برگرداند تو مهربانى كن، و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامى كه دورى مىگزيند تو نزديك شو، و چون سخت مىگيرد تو آسان گير، و به هنگام گناهش عذر او بپذير، چنان كه گويا بنده او مىباشى، و او صاحب نعمت تو مىباشد. مبادا دستورات ياد شده را با غير دوستانت انجام دهى، يا با انسانهايى كه سزاوار آن نيستند بجا آورى، دشمن دوست خود را دوست مگير تا با دوست دشمنى نكنى. در پند دادن دوست بكوش، خوب باشد يا بد، و خشم را فرو خور كه من جرعهاى شيرينتر از آن ننوشيدم، و پايانى گواراتر از آن نديدهام. با آن كس كه با تو درشتى كرده، نرم باش كه اميد است به زودى در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با بخشش رفتار كن، زيرا سرانجام شيرين دو پيروزى است (انتقام گرفتن يا بخشيدن) اگر خواستى از برادرت جدا شوى، جايى براى دوستى باقى گذار، تا اگر روزى خواست به سوى تو باز گردد بتواند، كسى كه به تو گمان نيك برد او را تصديق كن، و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستى كه با او دارى ضايع نكن، زيرا آن كس كه حقّش را ضايع مىكنى با تو برادر نخواهد بود، و افراد خانوادهات بد بختترين مردم نسبت به تو نباشند، و به كسى كه به تو علاقهاى ندارد دل مبند، مبادا برادرت براى قطع پيوند دوستى، دليلى محكمتر از برقرارى پيوند با تو داشته باشد، و يا در بدى كردن، بهانهاى قوىتر از نيكى كردن تو بياورد، ستمكارى كسى كه بر تو ستم مىكند در ديدهات بزرگ جلوه نكند، چه او به زيان خود، و سود تو كوشش دارد، و سزاى آن كس كه تو را شاد مىكند بدى كردن نيست.
16 ارزشهاى اخلاقى
پسرم بدان كه روزى دو قسم است، يكى آن كه تو آن را مى جويى، و ديگر آن كه او تو را مى جويد، و اگر تو به سوى آن نروى، خود به سوى تو خواهد آمد، چه زشت است فروتنى به هنگام نياز، و ستمكارى به هنگام بىنيازى همانا سهم تو از دنيا آن اندازه خواهد بود كه با آن سراى آخرت را اصلاح كنى، اگر براى چيزى كه از دست دادى ناراحت مىشوى،
پس براى هر چيزى كه به دست تو نرسيده نيز نگران باش. با آنچه در گذشته ديده يا شنيدهاى، براى آنچه كه هنوز نيامده، استدلال كن، زيرا تحوّلات و امور زندگى همانند يكديگرند، از كسانى مباش كه اندرز سودشان ندهد، مگر با آزردن فراوان، زيرا عاقل با اندرز و آداب پند گيرد، و حيوانات با زدن. غم و اندوه را با نيروى صبر و نيكويى يقين از خود دور ساز. كسى كه ميانه روى را ترك كند از راه حق منحرف مىگردد، يار و همنشين، چونان خويشاوند است. دوست آن است كه در نهان آيين دوستى را رعايت كند. هوا پرستى همانند كورى است. چه بسا دور كه از نزديك نزديكتر، و چه بسا نزديك كه از دور دورتر است، انسان تنها، كسى است كه دوستى ندارد، كسى كه از حق تجاوز كند، زندگى بر او تنگ مىگردد، هر كس قدر و منزلت خويش بداند حرمتش باقى است، استوارترين وسيلهاى كه مىتوانى به آن چنگ زنى، رشتهاى است كه بين تو و خداى تو قرار دارد. كسى كه به كار تو اهتمام نمىورزد دشمن توست. گاهى نا اميدى، خود رسيدن به هدف است، آنجا كه طمع ورزى هلاكت باشد. چنان نيست كه هر عيبى آشكار، و هر فرصتى دست يافتنى باشد، چه بسا كه بينا به خطا مىرود و كور به مقصد رسد. بدىها را به تأخير انداز، زيرا هر وقت بخواهى مىتوانى انجام دهى.
بريدن با جاهل، پيوستن به عاقل است، كسى كه از نيرنگبازى روزگار ايمن باشد به او خيانت خواهد كرد، و كسى كه روزگار فانى را بزرگ بشمارد، او را خوار خواهد كرد. چنين نيست كه هر تير اندازى به هدف بزند، هر گاه انديشه سلطان تغيير كند، زمانه دگرگون شود. پيش از حركت، از همسفر بپرس، و پيش از خريدن منزل همسايه را بشناس. از سخنان بى ارزش و خنده آور بپرهيز، گر چه آن را از ديگرى نقل كرده باشى.
17 جايگاه زن و فرهنگ پرهيز
در امور سياسى كشور از مشورت با زنان بپرهيز، كه رأى آنان زود سست مىشود، و تصميم آنان ناپايدار است. در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سختگيرى در پوشش، عامل سلامت و استوارى آنان است. بيرون رفتن زنان بدتر از آن نيست كه افراد غير صالح را در ميانشان آورى، و اگر بتوانى به گونهاى زندگى كنى كه غير تو را نشناسند چنين كن. كارى كه برتر از توانايى زن است به او وامگذار، كه زن گل بهارى است، نه پهلوانى سخت كوش، مبادا در گرامى داشتن زن زياده روى كنى كه او را به طمع ورزى كشانده براى ديگران به ناروا شفاعت كند. بپرهيز از غيرت نشان دادن بيجا كه درستكار را به بيمار دلى، و پاكدامن را به بدگمانى رساند كار هر كدام از خدمتكارانت را معيّن كن كه او را در برابر آن كار مسئول بدانى، كه تقسيم درست كار سبب مىشود كارها را به يكديگر وا نگذارند، و در خدمت سستى نكنند.
خويشاوندانت را گرامى دار، زيرا آنها پر و بال تو مىباشند، كه با آن پرواز مىكنى، و ريشه تو هستند كه به آنها باز مىگردى، و دست نيرومند تو مى باشند كه با آن حمله مىكنى. دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم، و بهترين خواسته الهى را در آينده و هم اكنون، در دنيا و آخرت، براى تو مى خواهم، با درود.
20.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرتکرارترین شعار سال ۱۴۰۱
کاش آیتالله خامنهای رهبر نمیشد!!!
🔹برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاهکار حاج مهدی رسولی ✅✅
بسیار زیبا ✅
| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم |
https://eitaa.com/joinchat/1473904646Cb5c641c56e
22.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️اعتراف وحشتزدهٔ سران تکفیری:
❇️جوانان سنّی در عربستان و افریقا و مصر و ... گروه گروه و قبیله به قبیله و روستا به روستا در حال شیعه شدن هستند.
❇️در آغاز انقلاب اسلامی 100 میلیون نفر شیعه در جهان بود ولی امروز آمارمان به 400 میلیون رسیده .
❇️با همین روند تا سی سال دیگر به یک میلیار نفر خواهیم رسید دلیلش این است که تشیع بر خلاف مذاهب وهابیت و اهل سنت آزاد اندیش است و اندیشه ورزانه و مستدل در حال رسوخ به قلبهای تشنه حقیقت و امامت است .
❇️جهان اهل سنت و جهان غیر سنی تشنه پیروی از امامت است
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلم پرواز میخواهد
شاهکار حاج مهدی رسولی ✅✅
بسیار زیبا ✅
مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
https://eitaa.com/joinchat/1473904646Cb5c641c56e
جواداحمدی.نوحه.یکشنبـه۱خرداد.یادواره شهدا.دانشگاقم.m4a
زمان:
حجم:
8.48M
نوحه شهدایی جواد احمدی. یادواره شهدای دانشجو.دانشگاه قم. یکشنبه شب 1401.3.1
****************
با رمز یازهرا خدایی شدند، عاشقا،
پرزدند تا خدا،
اسمشون رمز آسمونه،
دارالشفاء مزارشونه،
عکسای بیادّعاشون،
زینت هیئتهامونه،
خدا کنه ما شهید شیم،
تنها شهادت میمونه،
لبّیک حسینجان!
شکفته روی لب ما ذکرتون، عاشقا،
همصدا با شما،
روضۀمولا میخونیم،
در خط حیدر میمونیم،
آئینه بندون قلبم،
مثل دل حجلههاتون،
آی شهیدا بیشتر از قبل،
تنگه دل ما براتون،
لبّیک حسینجان!
https://eitaa.com/joinchat/1473904646Cb5c641c56e
15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️دانلود مداحی مرده بودم زنده شدم
✔️مرده بودم زنده شدم عشق تو را بنده شدم؛ دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم؛ به مسیح نگاه تو من دولت پاینده شدم
با شهیدانت جان ما هم به قربانت؛ با شهیدانت جان ما هم به قربانت
به مسیح نگاه تو من دولت پاینده شدم؛ با شهیدانت جان ما هم به قربانت
تو دلیل دم زدن و نفسم که دمی به تو برسم؛ به نام عشق قسم تویی همه کسم
https://eitaa.com/joinchat/1473904646Cb5c641c56e
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دوای غصّههای من نظر به گنبد طلاست ...
🎧 #حاج_محمود_کریمی
.
📍شب اوّل صفرالمعظم، سال ۱۳۹۷
🕌 هیئت رایةالعبّاس (علیهالسّلام)
📝 *متن شعر:
دوای غصّههای من نظر به گنبد طلاست
برات کربلای من توو دستای امام رضاست
یاعلیابنموسیالرضا
بفرست مارو کربلا
https://eitaa.com/joinchat/1473904646Cb5c641c56e