eitaa logo
کانال رسمی اطلاع رسانی روستای امیرآباد فراهان
475 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
63 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی امیرآبادی فراهانی:09122517441 09022517441
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب در ساعت 1:20 تمامی دیوار های سفارت انگلستان شعار نویسی شده است 🔸فانوس🔸 https://eitaa.com/joinchat/1843462178C0f358f7318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 | بمب‌گذاری در یکی از خیابان‌های شیراز خنثی شد 🔹️فرماندار شیراز به خبرنگار ایرنا گفت: این بمب گذاری قرار بود در خیابان معالی آباد شیراز انجام شود. وی گفت: چند شب پیش افرادی اقدام به جانمایی مواد منفجره در این خیابان شلوغ کردند که با حضور به موقع نیروهای امنیتی خنثی شد. 🔹️در جریان این بمب‌گذاری یک نفر نیز بازداشت شده است. @sarbazane_g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💻 مولوی عبدالحمید: شرطِ شیعه بودنِ رئیس جمهور، باید از قانون اساسی حذف شود! 👈 پاسخ صریح رهبران انقلاب به اینگونه سخنان را ببینید. 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ گوشه ای از حضور حماسی مردم غیور قم در راهپیمایی امروز، در محکومیت حادثه تروریستی حرم مطهر در شیراز 👌 کانال حرفه‌ای‌ها http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید
4_5971969072366095292.doc
203.3K
🔶متن کامل بیانیه اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات منتشر شد ▪️متن کامل بیانیه مشترک و بسیار مهم وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاشات اخیر 🔸فانوس🔸 https://eitaa.com/joinchat/1843462178C0f358f7318
‏تروریست‌ها در سوریه ترور می‌کردند، رسانه‌ها میگفتن کار خود اسده ، شهرها سقوط میکردند بازهم می‌گفتند کار خود اسده، وقتی مردم فهمیدند چه بلایی سرشون که زنهاشون در بازار برده فروشها قیمت خوردند @ansoyesiasat | آنسوی سیاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهره ملعون خبیثی که به دستور اربابانش و با سوءاستفاده از وضعیت کنونی ، (اغتشاشات) ، عده ای بی گناه را در شاهچراغ به شهادت رساند
⭕️تو سوریه هم حملات تروریستی انجام میدادن و میگفتن کار خود بشّار اسده، تا اینکه داعش نصف سوریه رو گرفت...... 🔻 یعنی اگر گاو بود میفهمید برنامه‌ای که برای ایران چیدن قدم به قدم از روی سوریه ورژن ۲۰۱۱ست 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor
*عبادت به زیادی نماز و روزه نیست ❗😳* *👈عبادت به مهدوی تر بودن است* 🌷امام حسن عسکری علیه السلام: *📜لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.*   🌱 عبادت كردن به زيادى روزه و نماز نيست ، بلكه [حقيقتِ] عبادت ، زياد در امر خداوند انديشيدن است . (📚مستدرك الوسائل جلد 11 صفحه 184) *خب این امرالله چیست⁉️🤔 که امام اینگونه عبادتِ تفکر در امر الله را برتر از نماز و روزه می شمارد❓🤨* 🌷قَالَ الامام المهدی عجل الله فرجه : *📖نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جُنُودُهُ* 🍃 ما امر خداوند عز و جل و لشکریان او هستیم. (📚بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 52 صفحه 46) *📜«لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن»* 🌱چرا به فرمان اولیای الهی گوشِ دل نمی‌سپاريد تا در سایۀ عمل به آن به فلاح و رستگاری برسید . *📜حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِي النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»* 🌱«اوامر اولیای الهی حكمتي است رسا و رشددهنده ؛ اما این هشدارها برای گروهی که ایمان نمی‌آورند نافع نیست .» (📚مقدمه زیارت آل یاسین) 53 *🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام مهدی عج صلوات 🌹* *🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹*
📚 در شهر خوی زن ثروتمند و تیزفکری به نام شوڪت در زمان ڪریم خان زند زندگی می ڪرد. انگشتر الماس ، بسیار گران قیمتی ارث پدر داشت، ڪه نیاز به فروش آن پیدا کرد. در شهر جار زدند ولی ڪسی را سرمایه خرید آن نبود. بعد از مدتی داستان به گوش خدادادخان حاڪم و نماینده ڪریم خان در تبریز رسید. آن زن را خدادادخان احضار کرد و الماس را دید و گفت: من قیمت این الماس نمی دانم ، چون حلال حرام برای من مهم است، رخصت بفرما، الماس نزد من بماند ، فردا قیمت کنم و مبلغ آن نقد به تو بپردازم. شوڪت خوشحال شد و از دربار برگشت. خدادادخان، ڪه مرد شیاد و روباهی بود، شبانه دستور داد ، نگین انگشتر الماس را با شیشه بدلی، ماهرانه تراشیده و جای ڪرده و عوض نمودند. شوڪت چون صبح به دربار استاندار رسید، خدادادخان ، انگشتر را داد و گفت: بیا خواهر انگشتر الماس خود را بردار به دیگری بفروش مرا ڪار نمی آید. شوڪت، وقتی انگشتر الماس خود را دید، فهمید ڪه نگین آن عوض شده است. چون می دانست ڪه از والی نمی تواند حق خود بستاند، سڪوت ڪرد. به شیراز نزد، ڪریم خان آمده و داستان و شڪایت خود تسلیم کرد. ڪریم خان گفت: ای شوڪت خواهرم، مدتی در شیراز بمان مهمان من هستی، خداداد خان، آن انگشتر الماس را نزد من به عنوان مالیات آذربایجان خواهد فرستاد، من مال تو را مسترد می کنم. بعد از مدتی چنین شد، ڪریم خان وقتی انگشتر ، نگین الماس را دید، نگین شیشه را از شوڪت گرفته و در آن جای ڪرد و نگین الماس را در دوباره جای خود قرار داد، انگشتر الماس را به شوڪت برگرداند و دستور داد ، انگشتر نگین شیشه ای را ، به خدادادخان برگردانند و بگویند، ڪریم خان مالیات نقد می خواهد نه جواهر. شوڪت از این عدالت ڪریم خان بسیار خرسند شد و انگشتر نگین الماس را خواست پیش ڪش کند، ولی ڪریم خان قبول نڪرد و شوڪت را با صله و خلعت های زیادی به همراه چند سواره، به شهر خوی فرستاد. دست بالای دست بسیار است ، گاهی باید صبر داشت و در برابر ظلمے سڪوت ڪرد و شڪایت به مقام بالاتر برد، و چه بالاتری جز خدا برای شڪایت برتر است؟ 📚نقل از ڪتاب جوامع الحڪایات و والمواعظ الحسنات
روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشته‌هاست و به کارهای آنها نگاهمی‌کند هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند، بازمی‌کنند، و آنهارا داخل جعبه می‌گذارندمرد از فرشته‌ای پرسید، شما چکار می‌کنید؟فرشته درحالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می‌گذارند و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.مرد پرسیدشماها چکار می‌کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوندی را برای بندگان می‌فرستیم مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته‌ای بی کار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسیدشما چرا بی کارید؟فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی جواب می‌دهندمرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند خدایا شکر
📚چهار مرد و يک معجزه نقل مى‌کنند که زمانى چهار برادر با هم به سفر رفتند. يک نجار، يک خياط، يک جواهرساز و يک دانشمند. شب هنگام به بيشه‌زارى از درختان گز رسيدند و تصميم گرفتند در همان‌جا اتراق کنند. اما آنان شنيده بودند که شيرى در آن حوالى زندگى مى‌کند. لذا تصميم گرفتند شب را به چهار پاس تقسيم کنند و هر يک از آنان سه ساعت کشيک بدهد و ديگران بخوابند. پاس اول به‌نام نجار افتاد. او براى گذران وقت، يک تکه چوب را به‌دست گرفت و آن را صاف کرد و تراشيد. پس از گذشت پاس اول، نوبت به خياط رسيد. او مشاهده کرد که نجار با چوب، تنديس يک دختر را درست کرده است. خياط اين کار نجار را ستود و با خود فکر کرد که اين دختر نياز به لباس دارد. از اين‌رو مقدارى گِل از زمين برداشت و به آن شکل داد. و به تن دختر چوبى پوشاند. آن‌گاه نوبت جواهرساز شد. او ناگاه متوجه شد که اين تنديس نياز به زيورآلات دارد. لذا با سنگ‌ريزه‌هائى چند، براى آن، گوشواره و گردن‌بند ساخت. سرانجام دانشمند براى آخرين کشيک، پيش از طلوع آفتاب از خواب برخاست. او به تنديس چوبى با لباس‌هاى گلين و زيو‌رآلات سنگى نگاه کرد و با خود گفت: ”من برخلاف همه دوستانم حرفه‌اى نمى‌دانم.“ وقت نماز صبح فرا رسيده بود. دانشمند وضو گرفت، سجادهٔ خود را پهن کرد و نماز گذارد. او پس از نماز، دعا کرد و گفت: ”خدايا من نمى‌توانم نجارى کنم و نه مى‌توانم خياطى کنم و نه جواهرسازي. اما از تو مى‌خواهم اين مجسمه چوبى را به يک دختر واقعى تبديل کني.“ تنديس، ناگهان از جا برخاست و به صحبت کردن پرداخت و به يک دختر زنده بدل گرديد. وقتى هوا روشن شد، آن سه نفر از خواب بيدار شدند و ديدند که تکه چوب خشک به دخترى زنده تبديل شده است. لباس گِلى‌اش به جامه‌اى از مخمل سبز و سنگ‌ريزه‌هاى دور گردنش به گردن‌بند طلا تغيير يافته بود. آنها در مورد اين دختر، با هم به نزاع پرداختند. و هريک از آنان فرياد مى‌زد که دختر از آن اوست. کار آنها - تقريباً - به دعوا کشيد اما در نهايت تصميم گرفتند براى حل مسئله خود نزد قاضى بروند. وقتى ماجرا را براى قاضى شرع تعريف کردند، رو به آنان کرد و گفت: ”گرچه توِ نجار، اين دختر را از ساقه‌اى تراشيدى و توِ خياط لباس‌هايش را از گل ساختى و توِ جواهرساز به سنگ‌ريزه‌هاى بى‌مصرف جان دادى و زينت‌آلاتش را ساختى اما با اين‌همه، اگر اين دانشمند به درگاه آفريدگار خود دعا نمى‌کرد تا آن را زنده سازد، اين دختر هيچ‌گاه زنده نمى‌شد. از اين‌رو، دختر از آن دانشمند است و شما هيچ سهمى در آن نداريد.“ بدين سان جستجوگر يافت آنچه را که مى‌خواست و عاشق ازدواج کرد با آنکه منتظرش بود و انشاءالله هرکس که اينجا نشسته همهٔ عمر شاد و خرم باشد.
📚جوانی گمنام عاشق دختر پادشاه شد ✨یکی از ندیمان پادشاه به او گفت:پادشاه اگر احساس کند تو بنده ای از بندگان خدا هستی،خودش به سراغت خواهد آمد.جوان به عبادت مشغول شد بطوری که مجذوب پرستش شد ✨روزی گذر پادشاه به مکان جوان افتاد و دریافت بنده ای با اخلاص است.همانجا از وی برای دخترش خواستگاری کرد. جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و به مکانی نامعلوم رفت ✨ندیم پادشاه به جستجو پرداخت و بعد از مدتها جستجو او را یافت و دلیل کارش را پرسید.جوان گفت:اگر آن بندگیِ دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود،پادشاهی را به درِ خانه ام آورد،چرا قدم در بندگیِ راستین نگذارم تا پادشاه را در خانۀ خویش نبینم؟
📚 گويند در گذشته دور، در جنگلي شير حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماينده حيوانات در دستگاه حاکم بود. با وجود ظلم سلطان، تاييد خر و حيله روباه همه حيوانات، جنگل را رها کرده و فراري شدند، تا جايي که حاکم و نماينده و مشاورش هم، تصميم به رفتن گرفتند. در مسير گاه گاهي خر گريزي مي زد و علفي مي خورد. روباه که زياد گرسنه بود به شير گفت اگر فکري نکنيم تو و من از گرسنگي مي ميريم و فقط خر زنده مي ماند، زيرا او گياه خوار است، شير گفت: «چه فکري داري؟» روباه گفت: «خر را صدا بزن و بگو ما براي ادامه مسير به رهبر نياز داريم و بايد از روي شجره نامه در بين خود يکي را انتخاب کنيم و از دستوراتش پيروي کنيم. قطعا تو انتخاب مي شوي و بعد دستور بده، تا خر را بکشيم و بخوريم.» شير قبول کرد و خر را صدا زدند و جلسه تشکيل دادند، ابتدا شير شجره نامه اش را خواند و فرمود: «جد اندر جد من حاکم و سلطان بوده اند!» و بعد روباه ضمن تاييد گفته شير گفت: «من هم جد اندر جدم خدمتکار سلطان بوده اند.» خر تا اندازه اي موضوع را فهميده بود و دانست نقشه شومي در سر دارند گفت: «من سواد ندارم. شجره نامه ام زير سمم نوشته شده، کدامتان باسواد هستين آن را بخوانيد.» شير فورا گفت: «من باسوادم.» و رفت پشت خر تا زير سمش را بخواند. خر فورا جفتک محکمي به دهان شير زد و گردنش را شکست. روباه که ماجرا را ديد رو به عقب پا به فرار گذاشت، خر او را صدا زد و گفت: «بيا حالا که شير کشته شده بقيه راه را باهم برويم.» روباه گفت: «نه من کار دارم.» خر گفت: «چه کاري؟» گفت: «مي خواهم برگردم و قبر پدرم را پيدا کنم و هفت بار دورش بگردم و زيارتش کنم که مرا نفرستاد مدرسه تا باسواد شوم وگرنه الان به جاي شير گردن من شکسته بود‍!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَهِ الْمُعْتَدینَ 🔵 كجا است درهم شكننده شوكت و قدرت ستمكاران 🌕 حجج الهيه مظهر اسماء و صفات حق مى باشند، در دعاى افتتاح شب هاى ماه مبارك رمضان براى ذات مقدس خداوندى صفاتى ذكر شده از جمله : و الحمدلله قاصم الجبارين مبير الظالمين ، مدرك الهاربين ، نكال الظالمين و ستايش خداوندى را كه در هم شكننده سركشان است و هلاكت كننده ستمكاران ، دريابنده گريزندگان ، به كيفر رساننده ظالمان . 🔹 حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشريف) از جمله مظهر اين صفات جلاليه الهى است كه چون قيام كند شوكت و قدرت ظاهرى روساى سلطه گر جهان را كه با دارا بودن هر گونه سلاح هاى جنگی و با داشتن افراد نظامى جنگ آزموده و ساير مهمات جنگى ديگر كه در اختيار دارند و مى كوشند كه ملل ديگر را به زير يوغ بندگى و سلطه خود درآوردند، از ميان مى برد و نابود مى كند، در حالى كه جهان را به خاك و خون كشيده اند و عده زيادى را از ميان برده اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 کار خودشونه! 🔹روشن کردن شمع برای قربانیان یازده سپتامبر اهدای گل به سفارت فرانسه برای حمله تروریستی در پاریس کشتار شاهچراغ اما «کار خودشونه!» 👈 این قسمت را کامل ببینید؛ مهم نیست علیزاده بعدا در راه مستقیم می‌ماند یا نمی‌ماند، ولی این بخش از سخنانش را مو به مو گوش دهید! ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا