هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🌹اونا تو همچین جایے
یاد خـدا رو فراموش نڪردن
و به قد قامت صلاة ایستادند
تو در جاے راحتت نڪند
از یادخـدا غافل بمونے⁉️
#نماز_اول_وقت،التمــاس دعــا🤲🌺❣
#نماز_اول_وقت_
🔴 وقاحت تا کجا؟!
دشمن درخانه است.
🔻 ترور دوباره حاج قاسم در روز شهادتش توسط رسانه های معلوم الحال اصلاح طلب همراستا با آمریکا و داعش
🔹 در سالگرد شهادت حاج قاسم، روزنامه هایی که حتی حاضر نشدند در حد یک تیتر کوچک از سردار دلها چیزی بنویسند!
🔹 در بین این به اصطلاح روزنامه ها، اسم شرق و هم میهن و آرمان ملی و ابتکار و دنیای اقتصاد هم به چشم میخورد،
#فردای انتخابات عیار دوست داشتن حاج قاسم مشخص میشود که در دام لیست انتخاباتی سیاه این جماعت قرار نگیریم و درست انتخاب کنیم ،
اصلاح طلبان بزرگترین دشمنان مردم ایران وانقلاب هستند از میرحسین خائن.، کروبی تاروباه بنفش، یعنی اقای
رئیسی اگر نتوانی این کلاهی که افساد طلبان برایت دوخته اند پاره نکنی بدان
اینها مجددا به میدان می آیند این دفعه
با یال وکوپا مثل لشگر مصعب بن زبیر
زود باش تادیر تادیر نشده که این ها همان امریکا وداعش هستند.
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
داستان قرآنی✨
حضرت ذوالکفل🌹
قسمت آخر🍀
ذوالکفل در روایات🌸
علامه طباطبایی می فرماید: خدای سبحان نام این بزرگوار را در کلام مجیدش برده، و او را از انبیا شمرده، و بر او ثنا خوانده، و وی را از اخیار معرفی فرموده است. و ذو الکفل را از صابران شمرده است. در روایات هم نامی از این دو پیغمبر دیده می شود.
در کتاب بحار الانوار روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده که خلاصه اش آن است چون عمر یسع به پایان رسید، در صدد بر آمد کسی را به جانشینی خود منصوب دارد، از این رو مردم را جمع کرد و گفت: هر یک از شما که تعهد کند سه کار را انجام دهد من او را جانشین خود گردانم.
روزها را روزه بدارد، شب ها را بیدار باشد و خشم نکند. جوانی که نامش عوید یابن ادریم بود و در نظر مردم خوار می آمد، برخاست و گفت: من این تعهد را می پذیرم. یسع آن جوان را باز گرداند و روز دیگر همان سخن را تکرار کرد و همان جوان برخاست و تعهد را پذیرفت و یسع او را به جانشینی خود منصوب داشت تا این که از دنیا رفت و خدای تعالی آن جوان را که همان ذوالکفل بود به نبوت برگزید.
شیطان که از ماجرا مطلع شد، در صدد بر آمد تا ذوالکفل را خشمگین سازد و او را بر خلاف تعهدی که کرده بود به خشم وادارد، از این رو به پیروانش گفت: کیست که این مأموریت را انجام دهد؟ یکی از آن ها که نامش ابیض بود گفت: من این کار را انجام می دهم. شیطان بدو گفت: نزدش برو، شاید خشمگینش کنی.
ذوالکفل شب ها نمی خوابید و شب زنده داری می کرد و نیمه روز مقداری می خوابید.
ابیض صبر کرد تا چون ذوالکفل به خواب رفت بیامد و فریاد زد: به من ستم شده و من مظلوم هستم (حق مرا از کسی که به من ستم کرده بگیر).
ذوالکفل به او گفت: برو و او را نزد من آر. ابیض گفت: من از این جا نمی روم. ذوالکفل انگشتر مخصوص خود را به او داد و گفت: این انگشتر را بگیر و به نزد آن شخصی که به تو ستم کرده ببر و او را نزد من آر.
ابیض آن انگشتر را گرفت و چون فردا همان وقت شد بیامد و فریاد زد: من مظلوم هستم و طرف من که به من ظلم کرده، به انگشتر توجهی نکرد و به همراه من نیامد.
دربان ذوالکفل بدو گفت: بگذار بخوابد که او نه دیروز خوابیده و نه دیشب.ابیض گفت: هرگز نمی گذارم بخوابد، زیرا به من ستم شده و باید حق مرا از ظالم بگیرد.حاجب وارد خانه شد و ماجرا را به ذوالکفل گفت.
ذوالکفل نامه ای برای او نوشت و تا مهر خود آن را مهر کرد و به ابیض داد. وی برفت تا چون روز سوم شد، همان وقت یعنی هنگامی که ذوالکفل تازه به خواب رفته بود، بیامد و فریاد زد که شخص ستم کار به هیچ یک از این ها وقعی نگذارد پیوسته فریاد زد تا ذوالکفل از بستر خود برخاست و دست ابیض را گرفت و برای دادخواهی از ستم کار به راه افتاد. گرمای آن ساعت به حدی بود که اگر گوشت را در برابر آفتاب می گذاشتند، پخته می شد.
مقداری راه رفتند ولی ابیض دید به هیچ ترتیب نمی تواند ذوالکفل را به خشم درآورد و در مأموریت خود شکست خورد، پس دست خود را از دست ذوالکفل بیرون کشید و فرار کرد.خدای تعالی نام او را در قرآ کریم ذکر کرده و داستان او را به پیغمبرش یادآوری می کند تا در برابر آزار مردم صبر کند، چنان که پیمبران بر بلا صبر کردند.
در حدیث دیگری از قصص الانبیاء نقل شده که صدوق ، از دقاق ، از اسدی ، از سهل ، از حضرت عبدالعظیم حسنی روایت کرده اند که فرمود: به امام جواد(ع) نامه ای نوشتم و در آن نامه پرسیدم: نام ذوالکفل چه بود؟ و آیا وی از پیامبران مرسل بوده است؟ حضرت در جواب نوشت: خدای تعالی ۱۲۴ هزار پیغمبر فرستاد که ۳۱۳ نفر آن ها مرسل بوده اند و ذوالکفل از آن هاست و پس از سلیمان بن داود بوده است.
او مانند داود میان مردم قضاوت می کرد و جز در راه خدا خشم نمی کرد و نامش عویدیا بود و هم اوست که خدای تعالی نامش را در قرآن ذکر کرده و فرموده است: «و اذکر إسماعیل و الیسع و ذا الکفل و کل من الأخیار»
📚داستانهای قرآن
✍🏻فردا داستان حضرت زکریا راخدمت شماعزیزان ارائه خواهیم داد...
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
به نام خدا
از شنبه
هرشب
ساعت ۲۱:١٥
از شبكه دو
سريال 🍀بچه زرنگ🍀
در مورد ٨ تا شهيد مدافع حرم
خيلي جالبه ٤تا از شهدا برادراشون نقششونو بازي كردن واينكه تو خونه واقعي خود شهدا فيلم رو بازي كردن
حتي يكي از شهدا مادر واقعي خودش نقششو بازي كرده
حتما ببینید
🌺🌺
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
💐🍃🌸🍀🌻
🍃🌸🍀🌻
🌸🍀🌻
🍀🌻
✨بِسّمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیمِ✨
چله بیبی شریفه💚
روز بیستوسوم🌷
ختم را هدیه میکنیم به ۱۴ معصوم💐
💓💓💓💓💓💓💓💓
دعا کنیم برای : 🤲👇
فرج و حاجات قلبی امام زمان(عج)🤲🏻
حاجات شخصی همه اعضای گروه🤲🏻
رفع گرفتاری همه🤲🏻
شفای همه بیماران🤲🏻
آرامش کشور🤲🏻
عاقبت بخیری دو دنیای همه 🤲🏻
خوشبختی جوانان🤲🏻
سبز شدن دامن چشم انتظاران فرزند🤲🏻
آمین یارب العالمین🌷🤲
💓💓💓💓💓💓💓💓
طریقه ختم :👇
💚یک مرتبه سوره حمد
💚۳ مرتبه سوره توحید
💚سپس خواندن زیارت نامه :👇
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیَّتُهَا العَلَویَّتُ الهاشِمیَّت
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا صاحِبَتَ الحَمِیَّت
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا صاحِبَتَ الفَضیلَتِ العَلَنِیَّت
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا شَریفَت بِنتِ الحَسَن(عَلَیهُمَا السَّلام)
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا طَبیبَتَ المَعلُولین
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا قاضِیَتَ حاجاتِ الطالِبین
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا مَن اَرجَعَتِ المَرضی مَسرُورین
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا مَن فَضائِلُکِ اَعجَبَت السامِعینَ و الناظِرینَ
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا صاحِبَتَ المَنزِلَتِ الّراقِیَت وَالمَکانَتِ العالِیَت
🌷جِئتُکِ قاصدِاً حَرَمَکِ الشَّریف مُتَوَسِّلاً اِلَی اللهِ تَعالَی بِکِ لِقَضاءِ حاجَتی وَ اَن لایَحرِمَنی اَجرَکِ وَ ثَوابَکِ
🌷و اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا سَیِّدَتی وَ عَلَی آبائِکِ وَ اَبنائِکِ وَ اَخَوانَکِ وَاَخواتَکِ اَینَما کانُو في مَشارِقِ الاَرضِ وَ مَغارِبِها وَ رَحمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُه وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدِ وَ آلِهِ الطّاهرین.
💚سپس ۱۴ مرتبه صلوات
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
انشاءالله همگی دست پر از این ختم خارج بشید🤲
التماس دعای فراوان🙏
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
🌻
🍀🌻
🌸🍀🌻
🍃🌸🍀🌻
💐🍃🌸🍀🌻
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
چهل گام تابندگی❣️
گام سی و پنجم🌸
راه رفع بلاها💚
هروقت غصهدار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زندهها و مردهها و آنهایی که بعدأ خواهند آمد، استغفار کنید.
غصهدار که میشوید گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید،این چین ها باز میشود.
(دردوران ویروس کرونا استغفار را فراموش نکنیم تا انشاءالله بلا رفع شود)
رسول خدا(ص) :🌹
درهای بلاها و گرفتاری ها را به کمک استغفار ببندید.
📚مستدرک الوسائل،ج ۵،ص۳۱۸
❣️تمرین کنید :
هروقت غمی میاد سمتتون ناامید نشید،کفر نگید،بدوبیراه نگید بجای این کارها باخدای خودتون درددل کنید، سجده کنید و فقط استغفار کنید...
✍🏻چهلگام تا بندگی
فردا گام سی و ششم
التماس دعا🙏🏻
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
مـن دختـری زیـنبـی هـسـتـم
کـه حـجـابـم و حـیـایـم را
از زیـنـب کـبـری بـه ارث بـرده ام
هـمـان بـانـویـی کـه
در عـصـر عـاشـورا
بـا آنـهـمـه جـسـارت دشـمـنـان حــرامی
نـگـران حـجـابـش و عـفـتـش بـود
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
تدبر در قرآن ✨
🔹 اختیار و افسار زندگی را دست غیر خدا ندهیم
🔹 که نه قادر به سود رساندن هستند و نه میتوانند ضرری از ما دفع نمایند!
👈 تنها خداست که قابل اطاعت است و میشنود درد دلهایمان را! و عالم است به همه چیز!
🌸 سوره مائده 🌸
🕋 قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ۚ وَاللَّـهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «76»
⚡️ترجمه:
بگو: آیا شما کسی را غیر از خدا میپرستید که مالک هیچ سود و زیانی نسبت به شما نخواهد بود؟! و خداست که شنوا و داناست.
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🔥کفاره ی غیبت🔥
✅آیا می توان بدون رضایت گرفتن از فرد غیبت شونده توبه کرد؟
✍با توجه به این که غیبت از حق الناس است، بنابر این در مرحله اول باید از غیبت شونده رضایت گرفت، آن گاه به درگاه الهی از این گناه توبه کرد. اما اگر رضایت گرفتن از غیبت شونده به هر دلیلی ممکن نباشد و یا این که گفتن به او موجب مفسده ای مهم تر می شود و ... که در این صورت با توجه به روایات معصومان (ع) باید برای او استغفار نمود و این کفاره غیبت او است.
🔴 در این باره به دو روایت اشاره می کنیم:
امام صادق (ع) می فرماید از پیامبر (ص) پرسیده شد: کفاره غیبت چیست؟ حضرت فرمود: هر وقت یادت آمد، برای او از خداوند طلب آمرزش کن.
امام صادق (ع) در روایت دیگر می فرماید: اگر غیبت کردى و خبرش به غیبت شده رسید، پس راهى نمی ماند جز حلالیت خواستن از او، امّا اگر خبرش به او نرسیده، از خداوند برایش طلب آمرزش کن.
📚مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۲۴۱
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🍃قبل از اينكه گناه🔥 كني....
❣یاد کن، پروردگارت را که پنهان و آشکار را می داند « یعلم خاﺋﻧﺔ الاعین وما تخفی االصدور»
❣یاد کن، ملائکه را که همه اقوال واعمالت را می نویسند« ما تلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید»
❣یاد کن، لحظه مرگ و سکرات سخت آن را که محتاج« یک نیکی» خواهی شد....
❣یاد کن، عذاب قبرو تاریکی آن را که فقط اعمال نیک آن را روشن خواهد کرد.....
❣یاد کن، روز محشر را که همه مردم عریان مبعوث می شوند....
❣یاد کن، روزی که پرونده ها را بررسی کنند و به دست راست یا چپ انسانها می دهند....❗️
❣یاد کن، روزی را که خورشید سوزان قیامت بالای سرت قرار گیرد....
❣یاد کن، لحظه ای را که اعضای بدنت بر علیه تو گواهی دهند....
❣یاد کن، روزی را که مجرمین فریاد می زنند وای برما این اعمالمان است ، همه گناهان کوچک و بزرگ را درج کرده است.
قبل از اينكه گناه🔥 كني....
❣یاد کن، به زودی تو باید از پل صراط عبور کنی« وان منکم الا واردها»
❣یاد کن، پروردگارت را که، بدون مترجم و رو در رو از تو سوال می کند....
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
وقتی ما به سمت خدا نمی رویم حتی اگر خیلی هم بد نشویم و جنایتی هم نکنیم همین که به سمت خدا در تکاپو نیستیم و عاشقانه به سوی خدا در حرکت نیستیم، همه موجودات عالم با ما بد می شوند چون طبق آیات قرآن همه عاشق خدا هستند و به سمت او حرکت میکند.
حالا اگر تو بی اعتنا باشی آن وقت است که احساس تنهایی و غربت می کنی اما وقتی به ذکر خدا می پردازی و برای رفتن به سمت خدا تلاش میکنیم میبینیم که همه ذرات و اشیای عالم با تو مهربان می شوند آن وقت است که احساس وحشت و تنهایی از تو دور می شود.
#استادپناهیان
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
وقتی که "نصف دانه خرما"
«مارا از آتش جهنم دورمیکند»،
و "صدقه" دادن...
«خشم پـروردگار راخاموش میکند»،
»و "دو کلمه"...
«میزان اعمال ماراسنگین میکند»:
"سبحان الله وبحمـده "
"سبحان الله العظیـم"..
»و"روزه یـکروز"...
«مارا هفتاد سال ازجهنم دور میکند»،
»و "وضو گرفتن"...
«گناهان اعضای بدن رامحو میکند»،
»و "ثـوابی"...
«که دهـها برابر میشود»...
»و "گنـاهی" که...
«با توبه ای خالصانه بخشیده میشود»....!
»پس چرا بعضی ها فکر میکنند...
«که "بــهشت" دور است؟
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🌿عاشق این قانون خدا هستم
که اگر به او نزدیک شوی حال خوبی داری
ولی اگر از او دور شوی حال بدی داری
بهترین راهنما برای ما احساسمان است
هرکجا در مسیر زندگی دچار احساس بد شدی مطمئن باش که راه را اشتباه رفتهای برگرد و راه صحیح را برو
احساس خوب ما به خدا وصل است
هر چه به خدا نزدیکتر شویم ، احساس بهتری داریم
و این یعنی که در مسیر صحیح حرکت میکنیم
اسم و یاد خدا،
بهترین و آرامش بخش ترین
حس دنیاست
💚برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات.💚
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
#عالم_برزخ_
#سرگذشت_ارواح در عالم برزخ(قسمت ۳)
✅صدای ملک الموت را شنیدم که میگفت: این جماعت را چه شده؟ به خدا قسم من به او ظلم نکردم؛ روزی او از این دنیا تمام شده است.
💠اگر شما هم جای من بودید به دستور خدا، جان مرا میگرفتید. اطاعت و عبادت من بر درگاه الهی این است که هر روز و شب دست گروه زیادی را از دنیا قطع کنم.نوبت به شما هم می رسد...
♨️جمعیت به کار خود مشغول و گوش شنیدن این هشدارها را نداشتند. آرزو میکردم ای کاش در دنیا یکبار برای همیشه این هشدارها را شنیده بودم تا درسی برای امروزم بود.
اما ...افسوس و صد افسوس!
◼️پارچهای بر بدنم کشیدند و پس از ساعتی بدنم را به غسالخانه بردند، مکان آشنایی بود، بارها برای شستن مرده هامان به اینجا آمده بودم.
🔷در این حال، متوجه غسال شدم که بدون ملاحظه، بدنم را به این سو و آن سو میچرخاند.
به خاطر علاقهای که به بدنم داشتم، بر سر غسال فریاد میزدم: آهستهتر! مدارا کن!
اما او بدون کوچکترین توجهی به درخواستهای مکرر من، به کار خویش مشغول بود.
🔵آن روزها فکر میکردم خرید کفن، یک عمل تشریفاتی است، اما .. چه زود بدنم را سفیدپوش کرد. واقعاً دنیا محل عبور است.
✨با شنیدن صدای دلنشین الصلوة... الصلوة...الصلوة...نوعی آرامش به من دست داد..
🍀چون نماز تمام شد،جنازهام را روی دستهایشان بلند کردند و ترنم روح نواز شهادتین، بار دیگر دلم را آرام کرد. من نیز بالای جنازهام قرار گرفتم و به واسطه علاقهام به جسد، همراه او حرکت کردم.
💥تشییع کنندگان را به خوبی میشناختم. باطن بسیاری از آنها برایم آشکار شده بود .
چند تن از آنها را به صورت میمون میدیدم در حالیکه قبلاً فکر میکردم آدمهای خوبی هستند.
🌼 از سوی دیگر، یکی از آشنایان را دیدم که عطر دل انگیز و روح نوازش، شامهام را نوازش میداد. این در حالی بود که من او را به واسطه ظاهر سادهاش محترم نمیشمردم، شاید هم غیبت دیگران، او را از چشمم انداخته بود و یا ....
💠تابوت بر روی شانه دوستان و آشنایان در حرکت بود و من همچنان، با نگرانی از آینده، آنهارا همراهی میکردم.
در حالیکه بسیاری از تشییع کنندگان، زبانشان به ترنم عاشقانه لااله الاالله و ... مشغول بود.
❌ دو نفر از دوستانم آهسته به گفتگو مشغول بودند. به کنارشان آمدم و به حرفهایشان گوش سپردم. عجبا! سخن از معامله و چک برگشت خورده و سود کلان و ... میکنید؟ چقدر خوب بود در این لحظات اندکی به فکر آخرت خویش میبودید، به آن روزی که دستتان از زمین و آسمان کوتاه خواهد شد و پرونده اعمالتان بسته و هرچقدر مانند من مهلت بطلبید، اجازه برگشتن نخواهید گرفت..
🔆آنگاه رو کردم به اهل و عیالم و گفتم: «ای عزیزان من! دنیا شما را بازی ندهد، چنانکه مرا به بازی گرفت»
🌀مرا مجبور کردید به جمع آوری اموالی که لذتش برای شما و مسئولیتش با من است...
✍ادامه دارد..
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
#عالم_برزخ_
#سرگذشت_ارواح در عالم برزخ(قسمت۴)
◾️چند نفر جنازهام را از تابوت بیرون آورده و چنان با سر وارد بر گور کردند که از شدت ترس و اضطراب گمان کردم از آسمان به زمین افتادهام...
💠 در حالیکه جسدم را در قسمت لحد قبر جاسازی میکردند، من بیرون از قبر یک نگاهی به بدنم و مردم داشتم.
🍀در این حال شخصی نزدیک جسدم آمد و مرا به اسم صدا زد؛ خود را نزدیک او رساندم و خوب به حرفهایش گوش دادم. او در حال خواندن تلقین بود.
هر چه میگفت میشنیدم و بلافاصله، همراه با او تکرار میکردم؛ چقدر خوب آرام و زیبا تلفظ میکرد.
🍃 چیزی نگذشت که شروع به چیدن سنگ در اطراف لحد کردند، از اینکه جسدم را زندانی خاک میساختند سخت ناراحت بودم.
🍂با خود اندیشیدم بهتر است به کناری بروم و با جسد داخل گور نشوم اما به واسطه شدت علاقهای که داشتم، خود را کنار جنازه رساندم.در یک چشم بر هم زدن، خروارها خاک بر روی جسدم ریختند...
♻️جمعیت متفرق شدند و فقط تعداد انگشت شماری از نزدیکانم باقی ماندند؛ اماچندی نگذشت که همگان تنها رهایم کردند و رفتند -اصلاً باورم نمیشد چقدر نامهربان بودند..
❎دلم میخواست بر سرشان فریاد بزنم:
کجا میروید؟ با من بمانید و مرا تنها نگذارید ... در این لحظه بود که صدای یک منادی را شنیدم که خطاب به مردم میگفت: بزایید برای مردن، جمع کنید برای نابود شدن و بسازید برای خراب شدن...
اما افسوس انها نمیشنیدند...
🔘پس از این همه ناله و فغان به خود آمدم و دیدم انچه برایم باقی مانده است:
قبری است بس تاریک، وحشتزا، غم آور و هول انگیز، ترسی شفاف وجودم را فرا گرفت.
🔸با خود اندیشیدم: هر چه غم است در دل انسان خاکی، و هرچه اضطراب است در دنیا گویی در قلب من ریختهاند. غم و وحشتی که شاید اندکی از آن میتوانست بدن انسان خاکی را منهدم کند...
🔵از ان همه فشار روحی گریهام گرفت و ساعتها اشک ریختم. به فکر اعمال خویش افتادم و آنگاه که پی به نقصان اعمال خود بردم، آرزو کردم: ای کاش من هم همراه جمعیت باز میگشتم اما افسوس که دیگر دیر بود...
💥در همین افکار غوطهور بودم که به ناگاه، از سمت چپ قبر، صدایی برخاست که میگفت:
بی جهت آرزوی بازگشت نکن، پرونده عمل تو بسته شده!
✨ از شنیدن صدا در آن تاریکی وحشت کردم، گویا کسی وارد قبر شده بود. با لرزشی که در صدایم بود پرسیدم: تو کیستی؟ پاسخ داد: من «رومان» یکی از فرشتههای الهی هستم.
🍃گفتم: گمان میکنم، متوجه آنچه در ذهن من گذشت شدی؟
گفت: آری؟
گفتم: قسم یاد میکنم که اگر اجازه دهید به آن دیار برگردم، هرگز معصیت خدا نکنم و در طلب رضایت او بکوشم. امروز وقتی که تمام آشنایان و دوستان و حتی خانوادهام، مرا تنها رها کردند و رفتند، به بی وفایی دنیا پی بردم ، مطمئن باش اگر به دنیا بازگردم، لحظهای از خدمت به خلق و اطاعت خالق یکتا غفلت نکنم.
🌷گفت: این سخن را تو میگویی، اما بدان حقیقت غیر از آرزوی توست؛ از این پس تا قیام قیامت باید در عالم برزخ بمانی.
⚡️ پس از شنیدن این کلام بدون درنگ شروع به شمردن اعمال نیک و بدم کرد. همان اعمالی که در طول عمرم توسط کرامالکاتبین ثبت و ضبط شده بود...
✍ادامه دارد..
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
❣ #تدبر_در_قرآن
🔹 همه چیز به کنار! مگر نه این است خدا، خداست، و ما عبد!
🔹 او کارش خدایی و ولایت است و ما نیز، اعتبارمان به اطاعت و بندگی!
🔹 چه معنا دارد وقتی امر میکند، تخلف کنیم؟!
👈 نکند شیطان در قلبمان تخمگذاری نموده؟! که خودش هم چنین بیادب بود!
🌴 سوره اعراف 🌴
🕋 قالَ ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ «12»
⚡️ترجمه:
خداوند به ابليس فرمود: وقتى كه من فرمانت دادم، چه چيز تو را از سجده كردن باز داشت؟ شيطان گفت: من از او بهترم، مرا از آتش و او را از گِل آفريدى.
#حجاب
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔پیر شده یاور من
ذبح شده حنجر من..
هم گلو پاره شده..
و هم جدا شدهسر من ..
#شهید_سردار_سلیمانی_
#شبتون_شهدایی_
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
⭕️👈حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
حکایت معرفت سگان و نمک نشناسی ارباب
توانگر ظالمی در مرو سگان تربیت شده ای در زنجیر داشت که هر یک به هیبت گرازی بود.
او این سگ ها را برای از بین بردن مخالفان دربند کرده بود…
اگر کسی با اوامرش مخالفت می کرد مأمورانش آن شخص را جلوی سگان می انداختند و سگ ها نیز او را در چشم برهم زدنی پاره پاره می کردند…
یکی از خدمتکاران وی که خیلی زیرک بود با خود اندیشید که اگر روزی آن حرامی بر من خشم گرفت و من را جلوی سگان انداخت چه کنم ؟
با این فکر وحشت سراپای وجودش را گرفت اما پس از مدتی به این فکر افتاد که این سگان را دست آموز کند لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آن را با دست خود به سگان می داد و آنقدر این کار را تکرار کرد که اگر یک روز غیبت می کرد روز بعد سگان با دیدن او به شدت دم تکان می دادند و منتظر نوازش او می شدند…
روزی آن فرد ستمگر بر او خشم گرفت و دستور داد که او را جلوی سگان بیندازند.
مأموران آن مرد را کت بسته جلوی سگان انداختند اما سگ ها که منعم خود را می شناختند دور او حلقه زدند و سرها را به روی دست ها گذاشتند و خوابیدند و تا یک شبانه روز به همین منوال گذشت…
باری نره غول ستمگر از اعمال خود در حق خدمتکار ناراحت شد و گفت « کاش او را جلوی سگها نمی انداختم من چقدر بی چشم و رو هستم او چندین سال خدمت مرا کرده بود و این دستمزدش نبود »
فردای آن روز رئیس مأموران که از پشیمانی ارباب آگاه شد به نزد وی رفت و ماجرای نخوردن سگان را بازگو کرد و گفت:
« این شخص نه آدمی، فرشته است که ایزد ز کرامتش سرشته است…
او در دهن سگان نشسته، دندان سگان به مهر بسته… »
ارباب دنی با شتاب آمد تا آن صحنه را ببیند و سپس گریان به دست و پای آن مرد افتاد و عذر خواست و گفت: تو چه کردی که سگان تو را نخوردند…
مرد گفت: « چند سال نوکری تو را کردم این شد عاقبتم اما چند بار به این سگان خدمت کردم و به آن ها غذا دادم و آن ها مرا ندریدند…
سگ صلح کند به استخوانی..
ناکس نکند وفا به جانی…! »
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
💎معلمم گفت : زندگي را تعريف كن…
گفتم..زندگي تعريف كردني نيست…
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد…
سالها بعد كه او را ديدم كه پير شده بود و عصا به دست راه مي رفت …
جلو رفتم و گفتم : زندگي را تعريف كن،ارام خنديد و گفت نمره ات بيست…
زندگي را بايد زيست