پیامبر نگفتهاند. اینها بطور مسلّم سخنان کفرآمیزى گفتهاند، پس از قبول و اظهار اسلام راه کفر در پیش گرفتهاند، یحلفون باللّه ما قالوا و لقد قالوا کلمة الکفر و کفروا بعد اسلامهم»، منافقان حتى آنقدر جرأت و جسارت ندارند که حرف خود را تکرار کنند و بر عمل خود استقامت ورزند.
مسلّماً در این خبر دروغگو بودند.
در اینجا نخستین نشانه نفاق روشن مىشود و آن دوگانگى ظاهر و باطن است که با زبان، مؤکّداً اظهار ایمان مىکنند ولى در دل آنها مطلقاً خبرى از ایمان نیست. این دروغگویى محور اصلى نفاق را تشکیل مىدهد.
از دیگر نشانههاى منافقان آنست که «آنها سوگندهایشان را سپر ساختهاند تا مردم را از راه خدا باز دارند، اتّخذوا ایمانهم جنّة فصدّوا عن سبیل اللّه» و در ادامه خداوند مىافزاید: «آنها کارهاى بسیار بدى انجام مىدهند، انّهم ساء ماکانوا یعملون»(2)تعبیر «جنّة» (سپر) نشان مىدهد که آنها دائماً با مؤمنان در حال جنگ و ستیزند و هرگز نباید فریب ظاهر سازى و چرب زبانى آنها را خورد، زیرا سپر مخصوص میدانهاى نبرد است. خداوند در آیه 56 سوره توبه نیز از سوگندهاى دروغین منافقین یاد مىکند: آنها به خدا سوگند یاد مىکنند که از شما هستند، «و یحلفون باللّه انّهم لمنکم» و خود در ادامه در پاسخ به این سوگند دروغ مىفرماید: در حالىکه نه از شما هستند، بلکه آنها گروهى هستند که فوقالعاده مىترسند، و ما هم منکم ولکنّهم قومٌ یفرقون» آنها از شدت ترس کفر خود را پنهان کرده و اظهار ایمان مىکنند مبادا که گرفتار شوند. آیه 74 سوره توبه نیز پرده از روى این عمل زشت منافقان برمىدارد، گویا سوگند دروغ یکى از ترفندهاى منافقان است. این گروه هنگامى که مىبینند اسرارشان فاش شده واقعیات را انکار مىکنند و حتى براى اثبات گفتار خود به قسمهاى دروغین متوسل مىشوند. «منافقان سوگند یاد مىکنند که چنان مطلبى درباره پیامبر نگفتهاند. اینها بطور مسلّم سخنان کفرآمیزى گفتهاند، پس از قبول و اظهار اسلام راه کفر در پیش گرفتهاند، یحلفون باللّه ما قالوا و لقد قالوا کلمة الکفر و کفروا بعد اسلامهم»، منافقان حتى آنقدر جرأت و جسارت ندارند که حرف خود را تکرار کنند و بر عمل خود استقامت ورزند.
دورویى منافقان در آیه 8 سوره بقره نیز بیان شده است. «بعضى از مردم هستند که مىگویند به خدا و روز قیامت ایمان آوردهایم در حالىکه ایمان ندارند، و من النّاس من یقول، امنّا باللّه و بالیوم الآخر و ما هم بمؤمنین»، منافقان فقط لقلقه زبانى دارند، نه حرفشان پشتوانه فکرى و عقیدتى دارد و نه عملشان. آنان با دروغ و تزویر زندهاند و جالب است که این کار را یک نوع زرنگى مىدانند. «آنها با این عمل مىخواهند خدا و مؤمنان را بفریبند در حالىکه تنها خود را مىفریبند اما نمىفهمند، یخادعون اللّه و الذین آمنوا و ما یخدعون الاّ انفسهم و ما یشعرون»(3)،خداوند در آیه 10 سوره بقره به این واقعیت اشاره مىکند که نفاق در واقع یک نوع بیمارى است: «در دلهاى آنها بیمارى خاصى است، فى قلوبهم مرض» اما از آنجا که در نظام آفرینش هر کسى در هر مسیرى قرار گرفت و وسایل آن را فراهم ساخت در همان مسیر جلو مىرود، قرآن اضافه مىکند، «خداوند هم بر بیمارى آنها مىافزاید، فزادهم اللّه مرضاً» در واقع منافقان در سراشیبى گناه قرار گرفتهاند و هر روز و هر لحظه بر خسران آنها افزوده مىشود.
منافقان در قرآن
نویسندگان: مصطفى قویدل
منبع: نشریه پاسدار اسلام 1383 شماره 267 و 268
حوزه های تخصصی:
حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر فرهنگ اصلاحات و واژه ها در قرآن
دریافت مقاله
آرشیو
آرشیو شماره ها:۲۸۱
سال ۱۳۸۸ (۶)
سال ۱۳۸۷ (۱۷)
سال ۱۳۸۶ (۲۱)
سال ۱۳۸۵ (۱۱)
سال ۱۳۸۴ (۱۱)
سال ۱۳۸۳ (۱۱)
سال ۱۳۸۲ (۱۲)
سال ۱۳۸۱ (۱۱)
سال ۱۳۸۰ (۱۰)
سال ۱۳۷۹ (۱۱)
سال ۱۳۷۸ (۹)
سال ۱۳۷۷ (۱۱)
سال ۱۳۷۶ (۱۱)
سال ۱۳۷۵ (۹)
سال ۱۳۷۴ (۱)
سال ۱۳۷۰ (۱۱)
سال ۱۳۶۹ (۹)
سال ۱۳۶۸ (۱۳)
سال ۱۳۶۷ (۱۲)
سال ۱۳۶۶ (۱۲)
سال ۱۳۶۵ (۱۲)
سال ۱۳۶۴ (۱۲)
سال ۱۳۶۳ (۱۱)
سال ۱۳۶۲ (۱۲)
سال ۱۳۶۱ (۱۲)
سال ۱۳۶۰ (۳)
چکیده
متن
یکى از مسائل مهمى که در سورههاى مختلفى از قرآن مورد بحث قرار گرفته است، مسأله «نفاق» است و قرآن از گروهى به نام «منافقین» یاد مىکند که ما در فارسى از آن به «دورو» یا «دو چهره» تعبیر مىکنیم. این گروه که نه اخلاص و شهامت براى ایمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرأت بر مخالفت صریح، در صفوف مسلمانان واقعى نفوذ کرده بودند و از آنجا که ظاهرى اسلامى داشتند، غالباً شناخت آنها مشکل بود که قرآن با بیان نشانههاى دقیق وزنده خط باطنى آنها را آشکار مىسازد. از آنجا که اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده است، سختترین حملات خود را متوجّه منافقان ساخته و آنقدر که آنها را کوبیده هیچ دشمنى را نکوبیده است. نکته حائز اهمیت این است که هیچ کدام از امامان معصوم(ع) ما توسط کفار و مشرکین به شهادت نرسیدهاند و همگى بدست همین منافقان به ظاهر مسلمان شهید شدهاند که خود جاى بسى تأمل است.
با توجّه به اینکه هر موقع حکومت اسلامى قوىتر بوده بحث نفاق نیز شدیدتر شده است مىتوان گفت در واقع عنادهاى منافقان با حاکم اسلامى است. البته در هر عصر و زمانى منافقان وجود داشتهاند ولى در صحنههاى حساس و مراحل مختلف آشکارتر مىشوند. در برخورد با خط نفاق اولین مسأله شناخت است که قرآن در این زمینه به روشنگرى پرداخته است. در این مقاله سعى شده است با بهرهگیرى از قرآن و تفسیر ارزشمند نمونه، شناخت منافقان در این مقطع حساس و شکوفاى تاریخ راحتتر و نحوه برخورد با آنان روشنتر شود.
منافق از ریشه «نفق» است. اصل «نفق» به معنى خروج است. نفاق مصدر است به معنى منافق بودن. نفاق صفت افراد بى ایمان است که ظاهراً در صف مسلمانانند امّا باطناً دل درگرو کفر دارند و منافق کسى است که در باطن کافر ولى ظاهراً مسلمان است، علت این تسمیه آنست که منافق از ایمان به طرف کفر خارج شده است. ناگفته نماند که «نفق» نقبى است در زیر زمین که تسمیه منافق از «نفق» به معنى نقب است که از راهى به دین وارد و از راه دیگر خارج مىشود. بهرحال منافق را از آن جهت منافق گویند که از ایمان خارج شده است منافق خط زندگى مشخصى ندارد و در میان هر گروهى به رنگ آن گروه در مىآید منافق از کافر خطرناکتر و عذاب او در آخرت از کافر سختتر است، زیرا که به حکم دزد خانگى است و پلى است که کفار بوسیله آن به خرابکارى در اسلام راه مىیابند.
مسأله نفاق و منافقان در اسلام از زمانى مطرح شد که پیامبر اکرم(ص) به مدینه هجرت فرمود: و تقریباً بعد از حادثه احد زمینه براى فعالیت منافقان آماده شد و این زمانى بود که پایههاى اسلام، قوى و پیروزى آن آشکار شد، وگرنه در مکه تقریباً منافقى وجود نداشت. در مدینه اظهار مخالفت بطور آشکار، مشکل و گاه غیر ممکن بودو لذا دشمنان شکست خورده براى ادامه برنامههاى تخریبى خود تغییر چهره داده و ظاهراً به صفوف مسلمانان پیوستند اما در خفا به اعمال خود ادامه مىدادند.
اصولاً طبیعت هر انقلابى چنین است که بعد از پیروزى چشمگیر با صفوف منافقان روبرو خواهد شد و دشمنان سرسخت دیروز به صورت عوامل نفوذى امروز در لباس دوستان جلوهگر مىشوند و از اینجاست که مىتوان فهمید چرا همه آیات مربوط به منافقین در مدینه نازل شده است.
نکته مهم دیگر اینکه خطر منافقان براى هر جامعه از خطر هر دشمنى بیشتر است چرا که از یکسو شناخت آنها غالباً آسان نیست و از سوى دیگر دشمنان داخلى هستند و گاه چنان در تار و پود جامعه نفوذ مىکنند که جدا ساختن آنها کار بسیار مشکلى است و از سوى سوم روابط مختلف آنها با سایر اعضاء جامعه کار مبارزه را با آنها دشوار مىسازد. نشانهها و خصوصیات منافقان
خداوند در سوره منافقون نخستین نشانهاى که درباره منافقان بیان مىکند همان اظهار ایمان دروغین آنها است که پایه اصلى نفاق را تشکیل مىدهد. «هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند ما شهادت مىدهیم که حتماً تو رسول خدائى. خداوند مىداند که تو فرستاده او هستى ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند.و اللّهُ یَشهَدُ اِنّ المُنافِقینَ لَکاذبون»(1) چرا که آنها نمىخواستند خبر از رسالت پیامبر بدهند. بلکه مىخواستند از اعتقاد خود به نبوت او خبر دهند و
یکى دیگر از ادعاهاى منافقان، اصلاحطلبى است. آنها خود را اصلاح طلب معرفى مىکنند در حالى که مفسد واقعى هستند «و هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید مىگویند ما فقط اصلاح کنندگانیم، و اذا قیل لهم لا تفسدوا فى الارض قالو انّما نحن مصلحون»(4) منافقان هدف خود را اصلاحات بیان مىکنند در حالى که اصلاحات آنها جز فساد و فحشا نیست. در طول تاریخ نیز هرگاه خیانتى توسط منافقان صورت گرفته است براى عوامفریبى و پیشبرد آن، به نفع مردم معرفى کردهاند. قرآن در پاسخ به این ادعا مىفرماید: «بدانید اینها همان مفسدانند و برنامهاى جز فساد ندارند ولى خودشان نمىفهمند، الا انّهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون» (5) و این گونه، قرآن پرده از ظاهر اصلاحطلبى آنها بر مىدارد. منافقان آنقدر در راه نفاق اصرار و پا فشارى کردهاند و آنچنان با برنامههاى زشت خود، خو گرفتهاند که تدریجاً گمان مىکنند این برنامهها، مفید، سازنده و اصلاح طلبانه است در حالى که جز فساد چیز دیگرى نیست.
از مشخصههاى بارز منافقان آن است که هر روز به رنگى در مىآیند، میان هر جمعیتى که قرار بگیرند با آنها همصدا مىشوند، امروز فریاد «زنده باد» و فردا شعار «مرگ بر» سر مىدهند. قرآن این صفت منافقان را در آیه 14 سوره بقره اینچنین بیان مىکند: «هنگامى که افراد با ایمان را ملاقات کنند گویند ایمان آوردیم. امّا هنگامى که با دوستان شیطان صفت خود به خلوتگاهى مىروند مىگویند ما با شمائیم، و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنّا و اذا خلوا الى شیاطینهم قالوا انّا معکم» و مىگویند «و اگر مىبینید ما در برابر مؤمنان اظهار ایمان مىکنیم ما آنها را مسخره مىکنیم، انّما نحن مستهزئون». این دوگانگى شخصیت و تضاد برون و درون که صفت همیشگى منافقان است، پدیدههاى گوناگونى در عمل و گفتار و رفتار فردى و اجتماعى آنها دارد که به خوبى مىتوان آنرا شناخت.
در آیه 54 سوره توبه منافقین این گونه معرفى شدهاند آنها نماز را به جاى نمىآورند مگر از روى کسالت و با ناراحتى و سنگینى و لا یأتون الصّلوة الاّ و هم کسالى»، و همچنین انفاق نمىکنند مگر از روى کراهت و اجبار، «و لا ینفقون الاّ و هم کارهون» منافقان نه به وظیفه خود در برابر خالق به درستى عمل مىکنند و نه وظیفه خود در برابر مخلوق را ادا مىکنند.
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کانال رسمی مسجدجامع امیرالمومنین علیه السلام محله ی امام خمینی ره
-شهرک امام خمینی(ره)🕋
-سخنرانی🎤
-#اجرای مراسمات ملی و مذهبی🎥
#کانون _محله خدمت رضوی شهرک امام خمینی ره
#کانون_ فرهنگی هنری شهدای گمنام
#قرارگاه_بسیج- شهرک _امام_خمینی_ره_مسکن مهر
پل ارتباطی🗣📱: 09363754403
https://eitaa.com/amiralmomenin_ali_masjed
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥تو یمن دارن با موتورسیکلت موشک جابجا میکنن !
💥آمریکا با کیا داره میجنگه
🇮🇷 کانال رسمی مسجدجامع امیرالمومنین علیه السلام محله ی امام خمینی ره
-شهرک امام خمینی(ره)🕋
-سخنرانی🎤
-#اجرای مراسمات ملی و مذهبی🎥
#کانون _محله خدمت رضوی شهرک امام خمینی ره
#کانون_ فرهنگی هنری شهدای گمنام
#قرارگاه_بسیج- شهرک _امام_خمینی_ره_مسکن مهر
پل ارتباطی🗣📱: 09363754403
https://eitaa.com/amiralmomenin_ali_masjed
710.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خداوند راه شکست را به روی ما بسته است.
به تعدادی کارگرساده خانم وآقا جهت کاردرکارخانه تولید تشک باشرایط زیر نیازمندیم
حقوق مطابق وزارت کارتابالاترازوزارت کار+سرویس+بیمه +اضافه کار +عیدی سنوات +افزایش حقوق
ازپذیرش اتباع ملزویم
09369758172
تولیدی تشک شرایط سنی نداره فقط توانایی کارکرد مهمه ساعت کاری ۹صبح تا۵بعداظهره حقوقش ۱۰تا۱۵تومنه شرایط مطابق وزارت کار بیمه و سرویسم ازواوان داره
شورآباد قلعه نوچمن انتهای بلوار گلها درب ابی پلاک ۵
کسانی که جویای کار هستند
هدایت شده از روانشناسی هنر زندگی
روانشناسی فیزیولوژیک ؛
مهمترین عامل تاثیر گذار در بلندی یا کوتاهی قد ، هوش ، زیبایی هر فرد را ژنتیک او تعیین می نماید.
با این حال تغذیه کیفی ، خواب کافی (هشت ساعت در طول شبانه روز ) ، ورزش های کششی و آیروبیک تا حدودی می تواند موثر باشد.
این دو نوجوان عزیز ۱۳ ساله و همکلاسی هم می باشند.
https://eitaa.com/PsychologyCounseling
هدایت شده از مرکزتخصصی مشاوره و روانشناسی خانواده مهر اسلامشهر
برخی کودکان تحمل باختن در بازی را ندارند چگونه تحمل آنان را بالا ببریم؟
۱. دلیل این امر اینست که آنها خودباوری و اعتماد به نفس پایینی دارند.
و احساس منفی درباره خود دارند که باید تلاش نمود تا اعتماد به نفس او را بالابرید.
۲. او را با خواهر و برادر و همسالانش مقایسه نکنید.
درباره برد و باخت و اینکه لازم نیست انسان همیشه برنده شود و برد و باخت نوبتی است به او توضیح دهید.
۳. هرگز به گونهای با کودک بازی نکنید که همیشه برنده شود بگذارید گاهی باختن را هم تجربه کند.
و در آن زمان برد قبلیش را به او یادآوری کنید.
۴. بیشتر بازیهای غیر رقابتی را در لیست بازیهایش قرار دهید.
۵. رفتار والدین در مسئله برد و باخت نیز بسیار تأثیرگذار است.مثل اظهار ناراحتی یا اعطای جایزه و ... .
۶. بهتر است بیاهمیت بودن باختن را در روش الگویی بهصورت عملی به او بیاموزید.