هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🕊◁{9⃣}.#بسته_مناسبتی_محرم
🌘◁روز شمار وقایع دهه اول محـــــرم
🔮#اتحادیه_عماریون
🆔 @ammareyon
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═══༅🕊🌑🕊༅═┅─
🌘◁#السلام_علیک_یا_ابوالفضل_العباس
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
4.mp3
6.24M
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅┅─
🌘◁#ماه_بنی_هاشم
🎙حسین #طاهری
🆔 @ammareyon
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🏴#السلام_علیک_یا_ابوالفضل_العباس
ناگهان دور و بر شیر حرم غوغا شد
سر ذبح قمر هاشمیون دعوا شد
دشمنان هلهله کردند همین که افتاد
سند غارت اموال حرم امضا شد
علقمه شعبه ای از مسجد کوفه شده بود
سر سردار حسین تا دل ابرو وا شد
کوری چشم همه بد نظران کوفه
بین خون چهره ی سقا چه قدر زیبا شد
بعد سی سال به ارباب برادر گفت و
همه ی دشت پر از عطر و بوی زهرا شد
لشکر حرمله خندید به عباس و حسین
پیش چشمان همه قامت آقا تا شد
سرو رعنای حرم هم قد قاسم شده بود
این غم انگیز ترین روضۀ عاشورا شد
وقت رفتن به همه درس وفاداری داد
همه ی غصۀ او بی کسی آقا شد
با لب تشنه لبِ آب ازین دنیا رفت
آب شرمندۀ کوه ادب سقا شد
رفت آقا به حرم ماند اباالفضل غریب
سر ذبح قمر هاشمیون دعوا شد
┄══┅═༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─
🔮#اتحــــــــادیه_عمــــــــــاریون
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🏴◁#وقایع_روز_نهـــــــــــــم_ماه_محــــــرم_الحـــــرام
🌒از مشهورترین وقایع روز نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری،
🌒(1).دیدار شمربن ذی الجوشن با حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنبن بود.
🌒(2).امام حسین علیه السلام توسط حضرت عباس علیه السلام از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت میگیرد.
┄══┅═༅𖣔1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(1).#ورود_شمر_به_کربلا_و_نامه_ابن_زیاد_برای_عمر_بن_سعد
👤عبیدالله ابن زیاد، شمربن ذی الجوشن را با نامهای برای عمر بن سعد به کربلا فرستاد. در روز نهم محرم الحرام سال 61 هجرى قمرى، شمربن ذي الجوشن، با چهار هزار نفر همراه با نامهاي از ابن زياد به عمر بن سعد مبني بر جنگيدن با امام حسين علیه السلام و قتل ايشان، وارد كربلا شد. شمر هنگام ورود به کربلا نامه را به عمر بن سعد رسانید
▪این زیاد به عمربن سعد نوشت :اگر حسین کشته شد.اسب بر سینه وپشتش بتازنید
┄═┅═༅𖣔2⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🗣ابن سعد به شمر گفت: واى بر تو! خدا خانهات را خراب کند، چه پیام زشت و ننگینى براى من آوردهاى! به خدا سوگند که تو عبیدالله را از قبول آنچه من براى او نوشته بودم باز داشتى و کار را خراب کردى، من امیدوار بودم که این کار به صلح تمام شود، به خدا سوگند حسین تسلیم نخواهد شد زیرا روح پدرش در کالبد اوست.
👤شمر به او گفت: بگو بدانم چه خواهى کرد؟! آیا فرمان امیر را اطاعت کرده و با دشمنش خواهى جنگید و یا کناره خواهى گرفت و من مسؤلیت لشکر را به عهده خواهم داشت?
🔘عمربن سعد گفت: امیرى لشکر را به تو واگذار نمىکنم و در تو این شایستگى را نمىبینم، و من خود این کار را به پایان مىرسانم، تو امیر پیاده نظام باش.
┄─┅═༅𖣔3⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🔘و بالاخره عمربن سعد شامگاه روز پنجشنبه نهم محرم الحرام خود را براى جنگ آماده کرد
🔘امام صادق علیهالسلام فرمود: تاسوعا روزى است که در آن روز امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و لشکر کوفه و شام در اطراف او حلقه زده و ابن مرجانه و عمربن سعد به جهت کثرت لشکر و سپاه، اظهار شادمانى و مسرت مىکردند، و در این روز حسین را تنها غریب یافتند و دانستند که دیگر یاورى به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند کرد، سپس امام صادق علیهالسلام فرمود: پدرم فداى آن کسى که او را غریب و تنها گذاشته و در تضعیف او کوشیدند.
┄═┅┅═༅𖣔4⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(2).#آمدن_امان_نامه_برای_فرزندان_ام_البنین_علیه_السلام
➰◾️شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامهای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:”أین بنو اختنا“: “پسران خواهر ما کجایند“؟ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
➰◾️حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید.
🗣حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:”لعنت خدا بر تو وامیر تو •و برامان تو • باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد“؟!
┄═┅┅═༅𖣔5⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(3).#اعلان_جنگ
🚩➰پس از رد امان نامه، عمربن سعد فریاد زد که: اى لشکر خدا! سوار شوید و شاد باشید که به بهشت مىروید!! و سواره نظام لشکر بعد از نماز عصر عازم جنگ شد.
🚩➰در این هنگام امام حسین علیه السلام در جلوى خیمه خویش نشسته و به شمشیر خود تکیه داده و سر بر زانو نهاده بود، زینب کبرى شیون کنان به نزد برادر آمد و گفت: اى برادر! این فریاد و هیاهو را نمىشنوى که هر لحظه به ما نزدیکتر می شود؟!
🚩➰امام حسین علیه السلام سر برداشت و فرمود: خواهرم! رسول خدا را همین حال در خواب دیدم، به من فرمود: تو به نزد ما می آیى.
┄═┅┅═༅𖣔6⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🚩➰زینب از شنیدن این سخنان چنان بیتاب شد که بى اختیار محکم به صورت خود زد و بناى بیقرارى نهاد.
🚩➰امام گفت: اى خواهر! چاى شیون نیست، خاموش باش، خدا تو را مشمول رحمت خود گرداند.
🚩➰در این اثنا حضرت عباس بن على آمد و به امام علیه السلام عرض کرد: اى برادر! این سپاه دشمن است که تا نزدیکى خیمه ها آمده است!
🚩➰ حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
🚩➰حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد که اینان میگویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
┄═┅┅═༅𖣔7⃣𖣔༅══┅─