eitaa logo
کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
853 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
154 ویدیو
92 فایل
💡در شــــام شــــوم خــــواص کـــــور نــور بصیــــــرت عمـــــــارم آرزوست💡 🔮#مجری طرح اتحاد گروههای ولایی #عمـــاریون_رهبـــــریم @ilyan313 🚫#کپی برداری از #طراحی بنرها #کپشن ها و#تنظیمات کنفرانس ها بدون اجازه #جایز نیست @ammareyon
مشاهده در ایتا
دانلود
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ 🌒(1).این روز مانند روزچهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. روز پنجم به حبیب بن مظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی علیه السلام نیز منسوب است. عبدالله علیه السلام در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا به شهادت رسید. 🌀 ▪زُهِیر بن قین بجلی از یاران کوفی امام حسین علیه السلام و از بزرگان قبیله بجیله بود و به واسطه حضور در جنگ‌ها و فتوحات بسیار، جایگاه رفیعی به دست آورده بود، زهیر از هواداران عثمان بود، در سال ۶۰ هجری هنگامی که با خانواده خود از حج برمی‌گشت با کاروان امام حسین علیه السلام که راهی کربلا بود برخورد کرده و در اثر این دیدار از طرفداران او شده و همراهش به کربلا رفت ┄═┅┅═༅𖣔1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ ☄او تا چند روز پس از شروع محرم، از دیدار حسین علیه السلام هراس داشت، اما پس‌ازآن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد، بارقه نگاه حسین علیه السلام چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا گسست، او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد. ▪وفاداری زهیر به‌جایی رسید که در شب عاشورا به امام حسین علیه السلام گفت: اگر هزار بار در راه تو کشته شوم و دوباره زنده شوم دست از تو برنمی‌دارم؛ در هنگام شهادت او در ظهر عاشورا، امام حسین علیه السلام به بالین او آمد و فرمود: ای زُهِیر خداوند تو را در پیشگاه قرب خود قرار دهد و دو قاتل تو را لعنت کند. ┄═┅┅═༅𖣔2⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ 👤زُهِیر سپر بلای حسین علیه السلام 🌀زُهِیر همراه با سعید بن عبدالله حَنَفی هنگام نماز ظهر در برابر امام حسین علیه السلام ایستاد و خود را هدف تیر و نیزه‌ها قرارداد تا حسین علیه السلام به همراه اصحاب، نماز خود را خواندند، ▪️پس از نماز زُهِیر برای بار دوم عازم میدان جنگ شد و به دست کثیر بن عبدالله شَعبی و مهاجر بن اُوس تَمیمی به شهادت رسید.. ┄═┅┅═༅𖣔3⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ 🌒(2). 👤عبدالله بن الحسن علیه السلام پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش، دختر شلیل بن عبدالله می‏باشد . عبدالله در کربلا نوجوانی بود که به سن بلوغ نرسیده بود و چون عمویش حسین علیه السلام را زخمی و بی‏ یاور دید، خود را به آن حضرت رسانید وگفت: «به خدا قسم از عمویم جدا نمی‏شوم‏» .... در آن هنگام شمشیری به طرف امام حسین علیه السلام روانه شد . ▪عبدالله دست‏ خود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویزان شد و فریاد زد: «عموجان‏» !... امام حسین علیه السلام او را در بغل گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: برادرزاده! بر این مصیبت که بر تو وارد آمده است، صبر کن و از خداوند طلب خیر نما، زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می‏کند . ناگاه حرمله بن کاهل تیری بر او زد و او در دامان عمویش حسین علیه السلام، به شهادت رسید . وی نوجوانی یازده ساله بود . ┄┅═┅═༅𖣔4⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ 🌀سخنان امام حسین علیه السلام با سپاه دشمن 💭« هیهات ما تن به ذلت نخواهیم داد.  خدا و رسول او و مومنان هرگز برای ما ذلت و خواری را نپسندیدند. ▪️دامن های پاکی که ما را پرورده است و سرهای پرشور و مردان غیرتمند هرگز فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند. »  ┄─┅══༅𖣔5⃣𖣔༅═┅┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌒(3) السلام با بنى اسرائیل از دریا عبور کردند و فرعون و جنودش غرق شدند. ┄═┅┅═༅𖣔6⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌒(4)در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد. 👤شبث بن ربعی کوفی  يكى از دعوت كنندگان حضرت امام حسين عليه‌السلام بود كه ابن زياد به نزد خود خواست او نخست خود را به بيمارى زد ولى شب به پيش او رفت و جايزه گرفت و با چهار هزار نفر به كربلا رهسپار شد و روز پنجم محرم به كربلا رسيدند ۶۱ قمرى ▪اين مرد شخصى منافق و خبيث بود زيرا اول از اصحاب حضرت علىعليه‌السلام بود بعد از خوارج شد سپس توبه كرد بعد براى كشتن امام حسين به كربلا آمد و بعد از وقعه كربلا با جناب مختار به طلب خون امام حسين قيام نمود سپس در قتل مختار حضور پيدا كرد و در حدود سال ۸۰ در كوفه درگذشت ┄═┅┅═༅𖣔7⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ 🌀در خباثت اين مرد بى دين كافيست كه صاحب يكى از مساجدى است كه در كوفه بعد از قتل امام حسين عليه‌السلام جهت سرور و خوشحالى از كشته شدن امام آنها را تجديد بنا نمودند آن مساجد عبارتند از مسجد اشعث بن قيس °مسجد جرير بن عبدالله بَجَلى ° مسجد سماك بن مخرمه - مسجد شبث بن ربعى 💭اين مرد هزار چهره همان بود كه امام روز عاشورا به او خطاب فرمود:...اى شبث بن ربعى و اى حجّاربن اَبْجر و اى قيس بن اشعث و اى زيد بن حارث مگر شما نبوديد كه براى من نامه نوشتيد كه ميوه هاى اشجار ما رسيده و بوستانهاى ما سبز گشته از براى يارى كردنت لشكرها آراسته ايم. ▪اين وقت قيس بن اشعث گفت ما نمى دانيم چه مى گوئى لكن حكم يزيد و ابن زياد را بپذير، حضرت فرمود لا واللّه هرگز دست ذلت به دست شما ندهم و از شما هم نگريزم. ┄═┅┅═༅𖣔8⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌒(5) عبیداللّه‏ بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه‏السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه‏السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد 500 نفر بودند. 🌒(6) در این روز با توجه به تمام محدودیت‌هایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه‏السلام صورت گرفت، مردی به نام "عامر بن ابی سلامه" خود را به امام علیه‏ السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید ┄═┅┅═༅𖣔9⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌒 (7)وقوع سریه عبدالله بن انیس . ☄این نبرد از آن جا آغاز گردید که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با خبر شد که سفیان بن خالد لحیانى در عرنه منطقه اى نزدیک عرفات اردو زده و مردم قبیله خویش و دیگر دشمنان اسلام را گرد آورد و آماده نبرد با مسلمانان است . 👤پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، عبد الله بن انیس را به حضور طلبید و وى را ماءمور خاموش کردن این فتنه نمود. عبدالله بن انیس به تنهایى از مدینه خارج شد و بدون این که یار و یاورى با خود داشته باشد، عازم عرفه گردید. پس از چند روز راه پیمایى به اردوگاه سفیان بن خالد رسید. ┄─┅══༅𖣔🔟𖣔༅═┅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌀عبد الله بن انیس ، پیش از این ماجرا، هیچ گاه سفیان بن خالد را ندیده بود. به همین جهت پیش از حرکت از مدینه ، نشانه هاى وى را از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم درخواست کرد. آن حضرت به عبدالله فرمود: نشانى وى ، این است که هر گاه او را از بینى از او ترسى در تو پیدا مى شود و به یاد شیطان خواهى افتاد و دلت مى خواهد که از او کناره گیرى نمایى . 🗣عبدالله بن انیس گفت : آن نشانى اى که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به من فرموده بود، به محض دیدن سفیان بن خالد در من آشکار گردید. با این که من از هیچ چیز نمى ترسیدم ، با دیدن این مرد، لرزه بر اندامم افتاد ولى خود را کنترل کرده و به وى نزدیک شدم و گفتم که من از قبیله خزاعه ام و براى جنگیدن با محمد بن عبدالله ، به تو پیوسته ام و خواهم در سپاه تو حضور یابم . ┄═┅┅═༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ☄بدین ترتیب ، عبدالله بن انیس با گفتارى شیرین و خواندن اشعارى دل نواز، سفیان را مجذوب خود ساخت و در اندک مدتى به وى نزدیک گردید 👤سفیان که رهبرى شورشیان و کینه توزان ضد اسلام را بر عهده داشت ، پس ‍ از فراغت از امور جارى سپاه به خیمه خویش بر گشت . وى به عبدالله اطمینان کامل پیدا کرده بود. به همین جهت وى را در سراى خویش جاى داد و از او به گرمى استقبال و پذیرایى نمود. ▪اما همین که نیمه شب فرا رسید و همه در خیمه هاى خویش آرام گرفته و به خواب فرو رفته بودند، عبدالله از بستر خویش برخاست و به بستر خالد نزدیک گردید و وى را با زیرکى خویش غافلگیر کرد و سرش را از بدن جدا ساخت و از آن اردوگاه گریخت و به غارى در بلندى هاى اطراف پناهنده شد. ┄═┅┅═༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌀 سپاهیان ، پس از اطلاع از قتل سرکرده خویش به تکاپو افتاده و از هر سو به دنبال عبدالله راه افتادند ولى هرگز به او دست نیافتند. پس از هلاکت سفیان ، شورشیان نیز پراکنده شدند و عبدالله بن انیس با سرافرازى به مدینه برگشت نمود و سر بریده سفیان بن خالد را به همراه خود به مدینه آورد و در محضر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به زمین گذاشت . 👤پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به پاس تلاش ها و خدمات عبدالله بن انیس ، عصاى خویش را به وى بخشید و به او فرمود: با این عصا در بهشت خواهى خرامید، هر چند عصاداران در بهشت بسیار اندکند. بدین ترتیب ، فتنه اى که مى رفت به فساد و خون ریزى بى گناهان منجر گردد، به دست یک سرباز تواناى اسلام ، در نطفه خاموش و نابودى گردید. پایان قسمت سوم ┄═┅┅═༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅═┅─ 📚 : 📓فیض الاعلام و وقایع الایام شیخ عباس قمی ، 📔روزشمار تاریخ اسلام سید تقى واردى ، 📙مقتل الحسین(مقرّم)، ص199 📘عوالم العلوم، ج۱۷، ص۲۳۷. 📗حوادث الایام،سید مهدی مرعشی نجفی 📕تاریخ کوفه،ص46 ┄─┅══༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅═┅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─═┅═༅🕊🌑🕊༅══┅─ جنــــــاب استــــاد بسیـــار سپــــاس ..خـــــدا قوت اجـــرتون با مولا سیـــــد الشهـــدا علیــــه الســـــــــلام ازهمــــــراهی همـــــه دوستــــان ولایی سپــــــاسـگزاریــــــم پـــایـــان قســــــــمت سوم التمــــــاس دعــــــای فـــــرج یا عـلـــــــــــی ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅┅─ 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5983252526978305715.mp3
10.31M
─═┅═༅🕊⚫️🕊༅═┅═─ 🎼فرش روصه 🎙حاج امیر کرمانشاهی @hafezanammareyon ─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅═─
Mahmood karimi - Ajab Moharami Shod Emsal (320).mp3
14.19M
─═┅═༅🕊⚫️🕊༅═┅═─ عجب محرمی شد امسال شهید بی سرم برگشته....... بیاد بریم به استقبالش مدافع حرم برگشته ...‌‌...‌ @hafezanammareyon ─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅─ 🇮🇷 🇮🇷 ─══┅═༅🕊🕋🕊༅═══┅─ 🔍☆◁ 📖☆◁‌ 📖☆◁ 📖☆◁ ─══┅═༅🕊🕋🕊༅══┅┅─ 🗓◁‌تاریخ‌: 1401/05/13 ⏰◁‌ساعت:19/00 🕹◁‌ارائه: 🗣◁‌طرح سوال: 🆔@ilyan313 🔮 ‎‎‎‎‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌🆔 @ammareyon 🆔 ‎‎‌@gh_karimi 🚫 برداری از و کنفرانس ها و ها و بدون اجازه و به هر نحوی‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌ ─═══༅𖣔🌺𖣔༅══┅─ 🇮🇷🇮🇷
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅┄ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌ زیر ســــــــــم اسبهـــا بـــــا هــــر نفـــــــــــس قــــــــد میــــکشیــــد گفت بـــا گـــــــریــــــه حسیــــــن این تن خــــــدایا قــــاســـم است... نعـــــــــــــل هـــای خــــاک خــورده دنــــده هــــــــایـــش را شکـــــست مثـــــل مــــــــادر ایـــــن تـــنی کــه میخـــــــورد پـــــا قـــاســـــم است چــــــونکــه قـــاســــــــــم بــــود بین گــرگهــــــــا تقسیـــــــــم شد یــــــوسف پاشیـــــــده از هـــــــم بین صحـــــــرا قاســــــــــــم است... ┄═┅┅═༅𖣔🌺𖣔༅══┅─ 🏴
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🚩  🌒(1).... ▪در روز ششم محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهارهزار نفر، ...حجازبن ابجر ‏عجلي با هزار نفر...و يزيدبن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند. ⚜در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به تدريج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏ 🌒(2).در روز ششم ماه محرم، كه در سپاه امام حسين علیه السلام حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه بازگشت. ┄═┅┅═༅𖣔1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌒(3).در اين روز تا مبادا كسي از ‏شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمربن سعد سواراني تيز رو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند 🌒(4).و برای یاری امام حسین علیه السلام ▪در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین علیه السلام عرض كرد: یابن رسول اللّه‏! در این نزدیكی طائفه‏ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم... امام علیه السلام اجازه دادند 👤حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده‏ ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت مي‏كنم، او یارانی دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود. عمر بن سعد او را با لشكری انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت مي‏نمایم... ┄─═┅═༅𖣔2⃣𖣔༅══┅─