─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
۞◁(7)..#پیام_شهادت_امام باقر
علیه السلام
★ از لحاظ تاریخی، این روزها روزهای نشاندار و بزرگی است: شهادت امام باقر علیهالسّلام که یک شهادت دارای پیام بود؛
❏ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا ۱۰ سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود.
✪ در میان ائمهی ما این بیسابقه است، بینظیر است.
❥︎ یاد امام باقر، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابلهی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود
─┅═══༅𖣔8⃣𖣔༅═══┅─
─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
تنهاترین غریب دیار مدینه بود
او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود
صد باب علم از کلماتش گشوده شد
در بین عالمان به خدا بی قرینه بود
❥︎شهادت امام محمد باقر
علیه السلام تسلیت
🆔 @ammareyon
─┅═══༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
۞◁(8)..#ایجاد_محافل_معرفتی_و_علمی_در_دوران_امام_باقر
❥︎ ایجاد محافل معرفتی و علمی پس از دوره انتقال حکومت بنی امیه به بنی عباس شکل گرفت. پس از جریان عاشورا در دوره امامت امام زین العابدین علیه السلام ، خفقان و اختلافاتی در جامعه شکل گرفت. حکومت بنی امیه پس از واقعه کربلا با خشونت جلوی نشر معارف شیعی را گرفت. اما امام باقر علیه السلام فرصتی را ایجاد کرد تا حلقههای فکری معرفتی بنا شوند.
❍ البته یکی دیگر از مسائلی که باعث شد جامعه به سمت تشکیل محافل معرفتی برود، شهادت اصحاب امام حسین علیه السلام بود؛ چرا که بیشترین یاران ایشان از محدثین و قاریان بودند که پس از شهادتشان جامعه با خلأ وجود عالمان روبرو شد.
❖ به همین سبب امام محمد باقر با تربیت شاگردان مکتب اهل بیت علیه السلام به تبلیغ معارف اسلامی و روایتگری واقعه عاشورا پرداختند.
★ باید در نظر داشت که نیمی از احادیث موجود امروز از سخنان امام باقر علیه السلام است
─┅═══༅𖣔9⃣𖣔༅═══┅─
─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
۞◁(9)..#قضاوت_امام_باقر
علیه السلام بین یک زوج کبوتر
★ محمد بن مسلم نقل میکند... روزی خدمت امام باقر علیهالسلام بودم که یک جفت قمری آمدند و روی دیوار نشستند و طبق مرسوم خود آواز میخواندند و امام باقر علیه السلام دقایقی به آنها پاسخ میگفت. سپس آماده پریدن شدند و، چون روی دیوار دیگری پریدند، قمری نر لحظاتی بر قمری ماده فریاد میزد.
❏ من عرض کردم... قربانت شوم، داستان این پرندگان چه بود؟...فرمود...ای پسر مسلم هر پرنده و چارپا و جانداری را که خدا آفریده است نسبت به ما شنواتر و فرمانبردارتر از انسان است.
✪ این قمری به ماده خود بدگمان شده و او سوگند یاد کرده بود که کاری نکرده است و گفته بود به داوری محمد بن علی راضی هستی؟ پس هر دو به داوری من راضی شدند و من به قمری نر گفتم که نسبت به ماده خود ستم کردهای؛ او هم قبول کرد.
─┅═══༅𖣔1⃣0⃣𖣔༅═══┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
۞◁(10)..#حرکت_سیاسی_امام_باقر_علیه_السلام
❥︎ بزرگان علمای زمان، پیش امام باقر درس میخوانند و استفاده میکنند. شخصیّت معروفی مثل عکرمه شاگرد ابنعبّاس وقتی میآید خدمت امام باقر، برای اینکه از آن حضرت حدیث بشنود -شاید هم برای اینکه امتحانش بکند- دست و بالش میلرزد و در آغوش امام میافتد؛ بعد خودش تعجّب میکند، میگوید
❍ یا ابن رسولالله! من بزرگانی مثل ابنعبّاس را دیدم و از آنها حدیث شنیدم ° امّا ° هرگز این حالتی که در مقابل تو به من دست داد، برای من دست نداده بود؛
❖ و ببینید امام باقر در جوابش چقدر صریح میگویند..وَیلَکَ یا عُبَیدَ اَهلِ الشّامِ! اِنَّکَ بَینَ یَدَیِ بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیها اسمُه.. ای بندهی کوچک شامیان! تو در مقابل عظمت معنویّت است که مجبوری اینجور به خودت بلرزی.
★ کسی مثل ابوحنیفه که از فقها و بزرگان زمان است، میآید خدمت امام باقر و از آن حضرت معارف و احکام دین را فرا میگیرد، و بسیاری از علمای دیگر جزو شاگردان امام باقر هستند
¤ وصیت علمی امام باقر در اکناف عالم میپیچید که به •باقرالعلوم• معروف میشود
─┅═══༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅═══┅─
─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
◁پس ببینید؛ وضع اجتماعی و وضع عاطفی مردم و احترامات آنها نسبت به ائمّه، زمان امام باقر فرق کرده، تفاوت کرده. به همین نسبت ما میبینیم که حرکت سیاسی امام باقر هم تندتر است
★ یعنی امام سجّاد در مقابلهی با عبدالملک، ° بصورت° روبهرو، تندی و سخن درشت و سخنی که بتوانند آن را بهعنوان یک قرینهای بر مخالفت بگیرند، ندارد.
❏ عبدالملک به امام سجّاد نامه مینوشت دربارهی فلان موضوع، حضرت هم جواب او را میدادند؛ البتّه جواب پسر پیغمبر همیشه یک جواب محکم و متین و دندانشکن است، امّا در آن، بهآنصورت تعرّض نیست؛
✪ امّا در مورد امام باقر علیه السّلام اینجوری نیست؛ حرکت امام باقر آنچنان است که هشامبنعبدالملک احساس وحشت میکند و میبیند که باید آن حضرت را زیر نظر قرار بدهد و به شام میخواهد آن حضرت را ؛
❥︎ البتّه امام سجّاد را هم در دوران امامتشان -بعد از آن دفعهی اوّل- با غل و زنجیر و مانند اینها به شام بردهاند، لکن وضع آنجا جور دیگری است و امام سجّاد با ملاحظهی بیشتری همیشه برخورد میکردند، امّا در مورد امام باقر، ما لحن کلام را تندتر میبینیم.
─┅═══༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅═══┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
۞◁(11)..#ادامه_مبارزه_سیاسی
#امام_باقر_علیه_السلام_حتی
#پس_از_شهادتشان
❥︎ بعد از آن هم که دوران زندگى این بزرگوار به پایان میرسد، ما مىبینیم که آن حضرت، حرکت مبارزى خودشان را با آن ماجراى منا °ادامه میدهند°؛ «تَندُبُنی عَن نَوادِبَ عَشرَ سِنِینَ بِمِنًى،
❍ ده سال بایستى در منا بر امام باقر گریه بکنند؛ این ادامهى همان مبارزه است. گریه بر امام باقر آنهم در منا، به چه منظورى است؟
❖ در زندگى ائمّه علیهم السّلام، آنجایى که گریه تحریض شده، بر امام حسین علیه الصّلاة و السّلام است که روایات متقنِ مسلّمِ قطعى دارد؛ چرا، حضرت رضا در هنگام حرکتشان °عدّهای را° جمع کردند که بر ایشان گریه کنند که یک حرکت کاملاً سیاسى و جهتدار و معنىدارى بود
★ °امّا° در مورد •گریه بر• شهادتشان جای دیگری بنده یادم نمیآید جز در مورد امام باقر علیه السّلام که حضرت وصیّت میکنند و هشتصد درهم از مال خودشان را میگذارند که این کار را در منا بکنند.
─┅═══༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅═══┅─
─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
◁ منا با عرفات فرق دارد، با مشعر فرق دارد، با خود مکّه فرق دارد؛ مکّه شهر است و مردم متفرّقند و مشغول کارشانند؛ در عرفات یک صبح تا عصر بیشتر نیستند، صبح که مىآیند خستهاند و عصر هم با عجله دارند میروند که به جاهاى دیگر برسند؛ و در مشعر °فقط° چند ساعتى در شب هستند و یک گذرگاهى است در راه منا؛ امّا منا سه شبِ متوالى است؛
★ کسانى که در این سه شبانهروز ـ•در آن زمان و با وسایل آن روز • بخواهند روزها خودشان را به مکّه برسانند و شب برگردند، کمند و آنجا میمانند؛ درحقیقت سه شبانهروز هزارها انسان آنجا هستند که از اکناف عالم اسلام آمدهاند و انسان میبیند که جاى مناسبى است براى اینکه آنجا تبلیغات کند؛
❏ هر حرفى که بخواهیم به دنیاى اسلام برسد، جایش آنجا است؛ با وضع آن روز که رادیو و تلویزیون و روزنامه و وسایل ارتباطجمعى نبوده. آنجا وقتى یک عدّهاى بر محمّدبنعلى از اولاد پیغمبر گریه میکنند، همه قاعدتاً سؤال خواهند کرد که چرا گریه میکنید؟
✪ انسان که برای هر مردهاى گریه نمیکند، مگر به او ظلم شده بود؟ مگر کشته شده؟ چه کسی به او ظلم کرده؟ چرا به او ظلم کردند؟ و سؤالهاى فراوانى از این قبیل دنبالش مىآید؛ این همان حرکت سیاسى مبارزى بسیار دقیق و حسابشده است.
─┅═══༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅═══┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
۞◁(12)..#امید_حکومت_اهل_بیت_در_زمان_امام_باقر علیه السلام
❥︎ روایتی است که در بحار هست که نقل میکند منزل حضرت ابیجعفر، پُر از جمعیّت بود؛ پیرمردی آمد و تکیه داده بود به یک عصایی یا مانند آن؛ آمد و سلام کرد خدمت حضرت و اظهار علاقه کرد و اظهار محبّت کرد و بعد نشست پهلوی حضرت و گفت
❍ آیا امید داری که من ببینم آن روزگار شما را؟.. چون منتظر امر شما هستم یعنی منتظر فرارسیدن دوران حکومت شما. امر °هذا الامر، امرکم° یعنی حکومت؛ در تعبیرات آن دوره، چه تعبیرات بین ائمّه و اصحاب ائمّه، چه مخالفینشان و دشمنانشان ° مثلاً هارون اشاره میکند
❖ و الله لو تنازعت معی فی هذا الامر...° یعنی خلافت، یعنی امامت؛ اَمرَکُم» یعنی خلافتتان؛ بلاشک این تعبیر به این معنا است. میآید سؤال میکند که آیا امید دارید که من به آن روز برسم و آن روز را ببینم؛
★ فَقالَ اَبُو جَعفَرٍ علیه السّلام اِلَیَّ اِلَیَّ حَتّیٰ اَقعَدَهُ اِلیٰ جَنبِه»؛ او را نزدیک آوردند و نشاندند پهلوی خودشان؛
─┅═══༅𖣔1⃣5⃣𖣔༅═══┅─