eitaa logo
کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
836 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
154 ویدیو
92 فایل
💡در شــــام شــــوم خــــواص کـــــور نــور بصیــــــرت عمـــــــارم آرزوست💡 🔮#مجری طرح اتحاد گروههای ولایی #عمـــاریون_رهبـــــریم @ilyan313 🚫#کپی برداری از #طراحی بنرها #کپشن ها و#تنظیمات کنفرانس ها بدون اجازه #جایز نیست @ammareyon
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─ ❖‌◁در روز عاشورا عمربن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود او حر بن یزید ریاحی را فرمانده بنی تمیم و بنی همدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر بن سعد آماده جنگ با سپاه امام حسین علیه السلام گردید. ❏ حر بن يزيد چون تصميم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت جدی ديد نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت..آيا تو می خواهی با اين مرد •امام حسین علیه السلام • بجنگی؟ گفت..آرى به خدا قسم چنان جنگى بكنم كه آسان ترين آن افتادن سرها و بريدن دست‌ها باشد»، ★ حر گفت..مگر پيشنهادات او خوشآیندتان نبود؟ ابن سعد گفت..گر كار به دست من بود مى ‏پذيرفتم؛ ولى امير تو •عبيداللَّه• نپذيرفت.». پس حر، عمر بن سعد را ترک کرد و در گوشه ای از لشكر ايستاد در کنار او یکی از افراد هم قبیله اش به نام قرة بن قیس ایستاده بود. ♢ حر به قره گفت..آیا اسب خود را امروز آب داده ای؟ قره گفت..نه. حر گفت..آیا می خواهی آن را سیراب کنی؟.. قره گمان کرد حر قصد کناره گیری از سپاه ابن سعد را دارد و خوش ندارد كه قره او را در آن حال ببيند. پس به حر گفت..من اسبم را آب نداده ام و اكنون مي روم تا آن را آب بدهم. ✪ سپس حر از آنجائى كه ايستاده بود كناره گرفت و اندك اندك به سپاه امام علیه السلام نزدیک شد.‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌─┅═══༅𖣔2⃣8⃣𖣔༅═══┅─
‌‌─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─ ❥︎◁حر در حالی که سپر خود را وارونه کرده بود به اردوگاه امام علیه السلام وارد شد..او خدمت امام حسين علیه السلام آمد و عرض كرد..فدايت شوم یابن رسول الله•ص• ❍ من آن كسی هستم كه تو را از بازگشت •به وطن خود• جلوگيرى كردم و تو را همراهی کردم تا به ناچار در اين سرزمين فرود آیی؛ من هرگز گمان نمي كردم که آنان پيشنهاد تو را نپذيرند، و به اين سرنوشت دچارتان كنند، ❀ به خدا قسم اگر مي دانستم كار به اينجا مي كشد، هرگز به چنين كارى دست نمي­ زدم، و من اكنون از آن چه انجام داده ‏ام به سوى خدا توبه مي كنم، آيا توبه من پذيرفته است؟.. امام حسين علیه السلام فرمود..آرى خداوند توبه تو را مى ‏پذيرد. اکنون از اسب فرود آی ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌ ♢ حر عرض كرد...من سواره باشم برايم بهتر است از اينكه پياده شوم، ساعتى با ايشان هم چنان كه بر اسب خود سوار هستم در يارى تو می جنگم، و سرانجام كار من به پياده شدن خواهد كشيد. ✪ امام حسين علیه السلام فرمود.. خدايت رحمت كند هر کاری که می خواهى انجام بده ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎─┅═══༅𖣔2⃣9⃣𖣔༅═══┅─
‌‌─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─ ❖‌◁پس حر رو در روی لشكر عمر بن سعد ايستاد و فریاد برآورد..ای قوم آیا پیشنهاداتی که حسین علیه السلام به شما کرده باعث نشده تا خداوند شما را از جنگ با او باز دارد؟ ❏ گفتند...سخنت را به امیر عمر •بن سعد• بگو.» حر همین سخن را با عمر بن سعد باز گفت. پس عمر بن سعد گفت..من به جنگ با حسین علیه السلام حریصم و اگر راهی دیگر جز این داشتم همان کار را می کردم. ★ پس حر خطاب به لشکر گفت..اى مردم كوفه مادرانتان به عزايتان بنشينند؛ آيا اين مرد شايسته را به سوى خود خوانديد و گفتيد.. در يارى تو با دشمنانت خواهيم جنگيد، اما اکنون که به سوى شما آمد دست از ياري اش برداشتيد در برابر او صف بسته مي خواهيد او را بكشيد؟ ♢ حر بن يزيد به اتفاق زهير بن قين با دشمن پيكار مي كردند. هر گاه يكي از آنها در محاصره دشمن قرار مي گرفت، ديگري او را از محاصره بيرون مي آورد ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌─┅═══༅𖣔3⃣0⃣𖣔༅═══┅─
‌‌─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─ ❥︎◁ و مدتي به اين گونه پيكار كردند. اسب حرّ زخمي شد اما او همچنان سواره پيكار مي كرد و رجز مي خواند تا اين كه مردي به نام « يزيد بن سفيان » كه با حر دشمني ديرينه داشت به او حمله كرد ولي حرّ به او هم امان نداد و او را از دم شمشير گذراند ❍ پس از آن فردي به نام •ايوب بن شرح• تيري به اسب حر زد و آن را از پاي در آورد. حرّ بناچار از اسب پياده شد و پياده جنگید تا بيش از چهل نفر را به قتل رساند. ❀ در اين هنگام بود كه لشگر پياده نظام عمر بن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند. ♢ وقتی حر شهید شد امام علیه السلام بر بالينش نشست و خون از چهره او پاك كرد و اين جملات را فرمود.. تو حر و آزادي، همان گونه كه مادرت بر تو نام «حرَ» را نهاد، تو در دنيا و آخرت حرّ و آزاده هستي اللّهــمَّ‌عَجِّـــلْ‌لِوَلِیِّک الفَــرَج پــایــان قسمت چهارم ─┅═══༅𖣔3⃣1⃣𖣔༅═══┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بیسیمچی
‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌┄═══✧❁﷽❁✧══┅┄ ‌‌★ 🇮🇷 🇮🇷 ─┅═༅●❥︎🕋❥︎●༅┅┅─ 🔍☆◁ 📖☆◁ 📖☆◁ 📖☆◁ ─┅═༅●❥︎🕋❥︎●༅┅┅─ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎ ۝◁جناب استاد ۞◁سوال 🆔 @ilyan313 🗓تاریخ 1402/04/31 ⏰ساعت:19/00 🔮گفتمان 🆔 @ammareyon ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌ 🆔 @bisimchee1400 🚫 برداری از و کنفرانس ها و ها و بدون اجازه و به هر نحوی و ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅══┅─ 🔮
‌‌─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─ ۞◁{5}.. ❖‌ در روز سیزدهم ذی‌الحجه حضرت امام حسین عَلَيهِ السَّلامُ و اهل‌بیت مکرم ایشان به " وادی صفراء " رسیدند . ❏ این وادی در ناحیه مدینه قرار دارد و در آن چشمه ها و جویبارهایی جریان دارد و دارای زراعت و درختان خرمای فراوان است؛ این وادی در مسیر حجاج بیت الله الحرام قرار گرفته است. ★ در این منزل ‌•مُجَمَّع بن زیاد• و °عَبّاد بن مهاجر° همراه عده ای از اهالی مدینه به امام ملحق شدند و تا کربلا امام و یاران را همراهی کردند تا این که در جوار آن حضرت به شهادت رسیدند. 📓الامام الحسین و اصحابه، ج1ص 159.158.154 ─┅════༅𖣔3⃣2⃣𖣔༅════┅─
‌‌─┅════✿🍃🕋🕋🍃✿════┅─ ۞◁(1)..این روز مانند روزچهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. روز پنجم به حبیب بن مظاهر،زهیربن قین و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی علیه السلام نیز منسوب است. ❥︎ عبدالله علیه السلام در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا به شهادت رسید. ❍◁ ❀ زُهِیر بن قین بجلی از یاران کوفی امام حسین علیه السلام و از بزرگان قبیله بجیله بود و به واسطه حضور در جنگ‌ها و فتوحات بسیار، جایگاه رفیعی به دست آورده بود، ♢ زهیر از هواداران عثمان بود، در سال ۶۰ هجری هنگامی که با خانواده خود از حج برمی‌گشت با کاروان امام حسین علیه السلام که راهی کربلا بود برخورد کرده و در اثر این دیدار از طرفداران او شده و همراهش به کربلا رفت و شهید شد ─┅════༅𖣔3⃣3⃣𖣔༅════┅─
‌‌─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─ ۞◁(2).. ❖‌ عبدالله بن الحسن علیه السلام پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش، دختر شلیل بن عبدالله می‏باشد . عبدالله در کربلا نوجوانی 11ساله بود که به سن بلوغ نرسیده بود و چون عمویش حسین علیه السلام را زخمی و بی‏ یاور دید، خود را به آن حضرت رسانید وگفت..به خدا قسم از عمویم جدا نمی‏شوم‏ .. در آن هنگام شمشیری به طرف امام حسین علیه السلام روانه شد . ❏ عبدالله دست‏ خود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویزان شد و فریاد زد: عموجان‏ !... امام حسین علیه السلام او را در بغل گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: برادرزاده! بر این مصیبت که بر تو وارد آمده است، صبر کن و از خداوند طلب خیر نما، زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می‏کند . ★ ناگاه حرمله بن کاهل تیری بر او زد و او در دامان عمویش حسین علیه السلام، به شهادت رسید . ─┅═══༅𖣔3⃣4⃣𖣔༅═══┅─
‌‌─┅════✿🍃🕋🕋🍃✿════┅─ ۞◁(3).. السلام با بنى اسرائیل از دریا عبور کردند و فرعون و جنودش غرق شدند. ۞◁(4)..در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد. ❥︎◁ ❍ يكى از دعوت كنندگان حضرت امام حسين عليه‌السلام بود كه ابن زياد به نزد خود خواست او نخست خود را به بيمارى زد ولى شب به پيش او رفت و جايزه گرفت و با چهار هزار نفر به كربلا رهسپار شد و روز پنجم محرم به كربلا رسيدند ۶۱ قمرى ❀ اين مرد شخصى منافق و خبيث بود زيرا اول از اصحاب حضرت علىعليه‌السلام بود بعد از خوارج شد سپس توبه كرد بعد براى كشتن امام حسين به كربلا آمد و بعد از وقعه كربلا با جناب مختار به طلب خون امام حسين قيام نمود سپس در قتل مختار حضور پيدا كرد و در حدود سال ۸۰ در كوفه درگذشت ─┅════༅𖣔3⃣5⃣𖣔༅════┅─
‌‌─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─ ۞◁(5).. عبیداللّه‏ بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام •زجر بن قیس• بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه‏السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه‏السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد 500 نفر بودند. ۞◁(6).. در این روز با توجه به تمام محدودیت‌هایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه‏السلام صورت گرفت، مردی به نام °عامر بن ابی سلامه° خود را به امام علیه‏ السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید ۞◁(7).. وقوع سریه عبدالله بن انیس . ❖‌ این نبرد از آن جا آغاز گردید که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با خبر شد که سفیان بن خالد لحیانى در عرنه منطقه اى نزدیک عرفات اردو زده و مردم قبیله خویش و دیگر دشمنان اسلام را گرد آورد و آماده نبرد با مسلمانان است . ❏ پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، عبد الله بن انیس را به حضور طلبید و وى را ماءمور خاموش کردن این فتنه نمود. ─┅════༅𖣔3⃣6⃣𖣔༅════┅─