─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
۞◁(2)..#شهادت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
❖ عبدالله بن الحسن علیه السلام پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش، دختر شلیل بن عبدالله میباشد . عبدالله در کربلا نوجوانی 11ساله بود که به سن بلوغ نرسیده بود و چون عمویش حسین علیه السلام را زخمی و بی یاور دید، خود را به آن حضرت رسانید وگفت..به خدا قسم از عمویم جدا نمیشوم .. در آن هنگام شمشیری به طرف امام حسین علیه السلام روانه شد .
❏ عبدالله دست خود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویزان شد و فریاد زد: عموجان !... امام حسین علیه السلام او را در بغل گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: برادرزاده! بر این مصیبت که بر تو وارد آمده است، صبر کن و از خداوند طلب خیر نما، زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق میکند .
★ ناگاه حرمله بن کاهل تیری بر او زد و او در دامان عمویش حسین علیه السلام، به شهادت رسید .
─┅═══༅𖣔3⃣4⃣𖣔༅═══┅─
─┅════✿🍃🕋🕋🍃✿════┅─
۞◁(3)..#حضرت_موسى_علیه السلام با بنى اسرائیل از دریا عبور کردند و فرعون و جنودش غرق شدند.
۞◁(4)..در این روز عبیداللّه بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد.
❥︎◁#شبث_بن_ربعی_کوفی
❍ يكى از دعوت كنندگان حضرت امام حسين عليهالسلام بود كه ابن زياد به نزد خود خواست او نخست خود را به بيمارى زد ولى شب به پيش او رفت و جايزه گرفت و با چهار هزار نفر به كربلا رهسپار شد و روز پنجم محرم به كربلا رسيدند ۶۱ قمرى
❀ اين مرد شخصى منافق و خبيث بود زيرا اول از اصحاب حضرت علىعليهالسلام بود بعد از خوارج شد سپس توبه كرد بعد براى كشتن امام حسين به كربلا آمد و بعد از وقعه كربلا با جناب مختار به طلب خون امام حسين قيام نمود سپس در قتل مختار حضور پيدا كرد و در حدود سال ۸۰ در كوفه درگذشت
─┅════༅𖣔3⃣5⃣𖣔༅════┅─
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
۞◁(5).. عبیداللّه بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام •زجر بن قیس• بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیهالسلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیهالسلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد 500 نفر بودند.
۞◁(6).. در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیهالسلام صورت گرفت، مردی به نام °عامر بن ابی سلامه° خود را به امام علیه السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید
۞◁(7).. وقوع سریه عبدالله بن انیس .
❖ این نبرد از آن جا آغاز گردید که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با خبر شد که سفیان بن خالد لحیانى در عرنه منطقه اى نزدیک عرفات اردو زده و مردم قبیله خویش و دیگر دشمنان اسلام را گرد آورد و آماده نبرد با مسلمانان است .
❏ پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، عبد الله بن انیس را به حضور طلبید و وى را ماءمور خاموش کردن این فتنه نمود.
─┅════༅𖣔3⃣6⃣𖣔༅════┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
❥︎◁#زینب_کبری_سلام_الله
❍ حضرت زینب سلامالله علیها ناشر فرهنگ عاشوراست. در واقع کربلا دو صفحه دارد و صفحه دوم کتاب عاشورا را آن حضرت رقم زده است
❀ شخصیت حضرت زینب سلام الله علیها شخصیت تاثیر گذار بر تاریخ است ،شخصیتی که در استغنای درونی به مقام توحید رسیده است، آرمانش برتری کلمه توحید در تاریخ و تحقق ولایت الهیه وشکل گیری جامعه بر محور ولایت اهل بیت بوده است
♢ و مقاومت ایشان در برابر شداید مقاومتی است که ظرفیت شکستن جبهه باطل و پیروزی حق را در افق بالایی داشته است
─┅═══༅𖣔3⃣7⃣𖣔༅═══┅─
─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
❖◁حضرت زینب سلام الله مفهوم لذت زندگی را در عیش جاودانی ذکر خدا می داند در منطق او حیات بدون ذکر خدا از صدها مرگ بدتر است.
❏ انوار آسمانی آن چنان درذات او فروزان شده که تاریکیهای آلام و دردهای دنیا در نظرش روشن و زیبا جلوه می دهد
★ و شوق عبادت سموم غم ها و مصیبت ها را در کام او به شربتی گوارا مبدل ساخته است.
♢ جامعه امروز ما در چند محور میتواند از حضرت زینب سلام الله علیها درس بیاموزد که نخستین محور، عبادت وی است که حتی در بحرانیترین شرایط نیز ترک نشد
─┅═══༅𖣔3⃣8⃣𖣔༅═══┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
❥︎◁حضرت زینب کبری سلام الله علیها وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و پیکار مبارزه با بی دینان به دوشش آمده و در این راه باید از مال و منال شوهر و فرزند بگذرد حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی که داشت دست کشید
❍ و فرزند یا فرزندان خود را نیز برای قربانی به همراه خود به قربان گاه نینوا آورد و در همه جا، یاری مهربان و دلسوز برای رهبر عالیقدر این قیام و نهضت مقدس یعنی حضرت اباعبدا..بود
❀ و در جریان حادثه عاشورا صبری از خود نشان داد که بازگو کردن آن برای تمام زنان و مردان میتواند بسیار درسآموز باشد.
─┅═══༅𖣔3⃣9⃣𖣔༅═══┅─
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
❖◁بیشترین شناختی که ما از این بانوی بزرگوار سلاله عصمت و طهارت پیدا کردهایم به پس از واقعه عاشورا برمیگردد
❏ و در واقع میتوان گفت اگر واقعه عاشورا نبود، بسیاری از ابعاد شخصیتی حضرت زینب سلام الله علیها نهفته میماند
★ حضرت زینب سلام الله علیها با پیامرسانی واقعه عاشورا این واقعه را برای همیشه زنده نگه داشت و پیام شهیدان را به جامعه بشری منتقل کرد.
✪ اگر تلاشهای حضرت زینب سلام الله علیها برای پیامرسانی واقعه عاشورا نبود، شاید امروز ما اطلاعات بسیار کمی از واقعه عاشورا داشتیم و این آثار و برکات برای این حادثه اتفاق نمیافتاد.
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پــــایـــــان قسمت پنجم
─┅════༅𖣔4⃣0⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از بیسیمچی
┄═══✧❁﷽❁✧══┅┄
★#سوگوار_مولایمان_حسین_علیه_السلامیم
🇮🇷#طرح_مشترک_400_گروه_ولایی
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
─┅═༅●❥︎🕋❥︎●༅┅┅─
🔍☆◁#کنفــــــــرانــــــس
📖☆◁#جهاد_تبیین_نوجوانان_عاشورایی
📖☆◁#روزششم_کاروان_کربلا
📖☆◁#قاسم_ابن الحسن_علیه _السلام
─┅═༅●❥︎🕋❥︎●༅┅┅─
◁جناب استاد #بـــابـــایی
۞◁سوال
🆔 @ilyan313
🗓تاریخ#یکشنبه 1402/05/01
⏰ساعت:19/00
🔮گفتمان#اتحاد_ملی_عمـــاریون
🆔 @ammareyon
🆔 @bisimchee1400
🚫#کپی برداری از #نام #ابتکارات #طراحی و#تنظیمات کنفرانس ها و#گپشن ها و#بنرهای_اتحادیه_عماریون
بدون اجازه و به هر نحوی
#شرعا_جایز_نیست و#حق_الناسه
─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅══┅─
🔮#اتحادیه_عماریون
─┅════✿🍃🕋🕋🍃✿════┅─
۞◁{7}..#منـــزل_حاجر
❥︎ روز ۱۵ ذی الحجه، امام حسین علیه السلام به منزل •حاجر• رسیدند. حاجر یکی از منازل راه کوفه به سوی مکه است که کاروان امام حسین علیهالسلام از آنجا گذشته و در آن توقف کرده است.
❍ حاجر منزلگاهی خرم بوده است که آب شیرین آن، از چاهها و برکهها تامین میشده است. در این منزل بود که امام حسین علیهالسّلام قیس بن مسهر صیداوی را همراه نامهای به سوی کوفه فرستاد
۞◁{8}.. #منــــزل_فَيـــــــد
❀ در روز شانزدهم ذيحجه سال ۶۰ قمری ، کاروان حضرت سیدالشهداء علیه السلام به منزل •فَيد• رسيدند و چند ساعتی در این منزل توقف کردند... اين منزل قريهاى است در مسير مكه و كوفه كه راه در آنجا نصف مىشود
♢ در °فَيد° قلعهاى است كه داراى حصار است و حاجيان در اين منزل مازاد آذوقه و اثاثيه خود را مىگذارند تا هنگام مراجعت از مكه بر گيرند.
✪ مردم °فيد° علوفه مركبهاى حجاج را در طول سال ذخيره كرده و در موسم حج، به ايشان مىفروختند.
─┅════༅𖣔4⃣1⃣𖣔༅════┅─
─┅═══✿❥︎🕋🕋❥︎✿═══┅─
❖◁#وقایع_روز_ششـــم_ماه_محـرم_الحرام
❏◁(1)...#تکمیل_سپاه_عمربن_سعد_از_طرف_ابن_زیاد...
★ در روز ششم محرمالحرام حصين بن تميم با چهارهزار نفر، ...حجازبن ابجر عجلي با هزار نفر...و يزيدبن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
♢ در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به تدريج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
❏◁(2)..در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين علیه السلام حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت.
─┅═══༅𖣔4⃣2⃣𖣔༅═══┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
❏◁(3)..در اين روز #ابن_زياد_بر_كوفه_ديدباني_گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمربن سعد سواراني تيز رو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند
❏◁(4)..و#دعوت_حبیب_بن_مظاهر_از_قبیله_بنیاسد برای یاری امام حسین علیه السلام
❥︎ در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین علیه السلام عرض كرد: یابن رسول اللّه! در این نزدیكی طائفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم... امام علیه السلام اجازه دادند
❏◁(5)..در اين روز#عمروبن
قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست
❀ او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي علیه السلام و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي علیه السلام با دشمنان جنگيد.
♢ امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد
─┅═══༅𖣔4⃣3⃣𖣔༅═══┅─
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
❏◁(6)...#اولین_محاصره_فرات_در_کربلا...
❖ به نقلی عمر سعد، شبث بن ربعی خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره در آوردند.
❏ عمربن سعد نامهای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین علیه السلام و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطرهای آب به امام علیه السلام نرسد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد!...عمر بن سعد ۵۰۰ سوار را در کنار شریعهٔ فرات مستقر کرد
❏◁(7)..#نامه_امام_از_کربلا_به_برادرش_محمد_بن_حنفیه وبنی هاشم
★ آخرین نامهای که امام حسین علیه السلام از کربلا برای جمعی از بنی هاشمیان و برادرش محمد حنفیّه نوشت در این روز بود. ایشان نوشتند... اَمَّا بَعْدُ، فَكَانَّ الدُّنْيا لَمْ تَكُنْ وَكَانَّ الاخِرَةَ لَمْ تَزَلْ والسّلام؛.
♢ به نام خداوند بخشنده و مهربان... از حسين بن علی به محمد بن علی و كساني از بنی هاشم كه نزد اويند اما بعد، گويی كه دنيا هرگز نبوده است و گويی كه آخرت پيوسته ميباشد! والسلام..
─┅════༅𖣔4⃣4⃣𖣔༅════┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
❏◁(8)..#روز ششم محرم ؛ #روز_حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام ،یادگار امام حسن علیه السلام
❥︎ در سال 50 ه.ق وقتی کار سمّ جعده ملعونه • همسر امام حسن علیه السلام• به آنجا کشید که پارههای جگر امام در اثر آن، از دهان مبارکش، بیرون آمد، در لحظههای آخر، همه اهل و عیال خود را به امام حسین علیه السلام واگذاشت.
❍ یکی از فرزندان امام حسن علیه السلام که در این لحظات، شاهد ماجرا بود و چشم از چشم عمو، بر نمیداشت، قاسم علیه السلام بود. کودکی که حدود سه بهار از عمر شریفش سپری نگردیده بود.
❀ با نقشهای که معاویه بن ابوسفیان کشید تا یزید را به جای خود بنشاند، حضرت حسین علیه السلام ، برای بیعت نکردن با یزید• که جرثومه فساد بود • مجبور به ترک مدینه شد.
♢ در قافله ای که به سوی حجاز رهسپار بود، اهل و عیال امام مجتبی علیه السلام هم بودند. مکه، برای امام حسین علیه السلام امن نبود •که یزیدیان در زیر لباسهای احرام، شمشیر بسته و قصد کشتن امام را داشتند
─┅═══༅𖣔4⃣5⃣𖣔༅═══┅─
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
❖◁#بنابراین بر اساس نامه دعوت کوفیان • که مسلم بن عقیل علیه السلام هم آن را تایید کردهبود • روز هشتم ذیحجه که حجاج، در تدارک رفتن به عرفات بودند، از مکه بیرون آمد...وکار کاروان حسینی به کربلا کشید ودر محاصره قرار گرفت تا شب عاشورا فرا رسید.
❏ اینک قاسم بن الحسن علیه السلام، سیزده ساله شده و در مدتی که پدرش را از دست داده بود، امام حسین علیه السلام چنان در تربیت قاسم کوشیده و با او انس داشت که او را ”یا بنیّ" • ای پسرکم • خطاب می کرد.
★ ابوحمزه ثمالی ره میگوید.... از حضرت زین العابدین علیه السلام شنیدم که میفرمود....چون شب عاشورا فرا رسید، پدرم تمامی اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آنها فرمود..
♢ ای یاران و پیروان من، تاریکی شب را مرکب خود قرار داده و جان خود را نجات دهید که مطلوب این قوم ، جز من کسی نیست
─┅════༅𖣔4⃣6⃣𖣔༅════┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
❥︎◁پس از امتناع آنان، آن حضرت فرمود.. همانا فردا من کشته می شوم و همه کسانی که با من هستند، نیز کشته خواهند شد. و از شما احدی باقی نخواهد ماند ...
❍ قاسم ابن الحسن علیه السلام که در این جمع حاضر بود، مشتاقانه پرسید.. آیا من هم کشته خواهم شد.
❀ امام حسین علیه السلام با محبتی پدرانه به او فرمود... یا بنیّ، کیف الموت عندک...پسرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟.. و قاسم، بدون لحظه ای درنگ، پاسخ داد: یا عمّ احلی من العسل....عمو جان از عسل شیرینتر است.
♢ امام حسین علیه السلام هم فرمود.... عمویت فدایت شود آری والله، تو یکی از مردانی هستی که در رکاب من به شهادت خواهی رسید.
✪ روز عاشورا ، پس از آن که نوبت به قاسم ابن الحسن رسید، در خیمه ها ولولهای دیگر بود و میدان رفتن او تماشایی.
─┅═══༅𖣔4⃣7⃣𖣔༅═══┅─
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
❖◁#عاشورا_به_روایت_لهوف
❏ راوی گفت.. دیدم جوانی بیرون آمد که صورتش مانند پاره ماه بود، و مشغول جنگ شد.همین که مقابل مردم ایستاد فریادش بلند شد... ان تنکرونی فانا ابن الحسن... سبط النبی المصطفی الموتمن...مردم اگر مرا نمی شناسید ، من پسر حسن بن علی بن ابیطالبم.
★ هذا الحسین کالاسیر المرتهن ... بین اناس لاسقوا صوب المزن....این مردی که این جا می بینید و گرفتار شما است، عموی من حسین بن علی بن ابیطالب است
♢ ابن فضیل ازدی چنان بر فرقش زد که سرش را شکافت و او با صورت به زمین افتاد و فریاد زد... عمو جان، به دادم برس.
✪ امام حسین علیه السلام مانند باز شکاری از اوج، به کنار او فرود آمد و همچون شیر خشمگین بر دشمنان حمله ور شد، شمیشری بر ابن فضیل زد که دست سپر شده او از آرنج جدا شد، ابن فضیل چنان فریادی زد که همه لشکر شنیدند و برای نجاتش تاختند که باعث شد بدن او زیر سم اسبها بماند و به هلاکت برسد.
─┅════༅𖣔4⃣8⃣𖣔༅════┅─
─┅════✿🍃🕋🕋🍃✿════┅─
❥︎◁گرد و غبار که فرو نشست، امام حسین علیه السلام کنار قاسم علیه السلام ایستاده بود در حالی که او از شدت درد پای بر زمین میسایید
❍ امام فرمود ..از رحمت خدا دور باد گروهی را که تو را کشتند و جدّ و پدرت در روز قیامت از آنان دادخواهی خواهند کرد .
❀ سپس فرمود.. به خدا قسم بر عمویت دشوار است که تو او را به یاری بخواهی و او دعوت تو را اجابت نکند یا اجابت کند ولی به حال تو سودی نبخشد. به خدا قسم امروز روزی است که برای عمویت کینهجو فراوان است و یاور اندک.
♢ بعد از آن پیکر قاسم علیه السلام را به سینه گرفت و با خود به خیمه ها رساند و در میان کشتگان بنی هاشم قرار داد.
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پــــایـــــان قسمت ششم
─┅════༅𖣔4⃣9⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از بیسیمچی
┄═══✧❁﷽❁✧══┅┄
★#سوگوار_مولایمان_حسین_علیه_السلامیم
🇮🇷#طرح_مشترک_400_گروه_ولایی
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
─┅═༅●❥︎🕋❥︎●༅┅┅─
🔍☆◁#کنفــــــــرانــــــس
📖☆◁#جهاد_تبیین_غنچه_های_عاشورایی
📖☆◁#روزهفتم_کاروان_کربلا
📖☆◁#حضرت_علی_اصغر_علیه _السلام
─┅═༅●❥︎🕋❥︎●༅┅┅─
◁جناب استاد #بـــابـــایی
۞◁سوال
🆔 @ilyan313
🗓تاریخ#دوشنبه 1402/05/02
⏰ساعت:19/00
🔮گفتمان#اتحاد_ملی_عمـــاریون
🆔 @ammareyon
🆔 @bisimchee1400
🚫#کپی برداری از #نام #ابتکارات #طراحی و#تنظیمات کنفرانس ها و#گپشن ها و#بنرهای_اتحادیه_عماریون
بدون اجازه و به هر نحوی
#شرعا_جایز_نیست و#حق_الناسه
─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅══┅─
🔮#اتحادیه_عماریون
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
۞◁(9)..#منـــزل_اجــــــفُر
❖ در روز هفدهم ذیحجه کاروان حضرت سید الشهداء علیه السلام به منزل •اجفُر• رسید و در این منزل بار بر زمین نهاد.
❏ •اجفُر• از منزلگاه های مسیر مکه و کوفه است که بین منزل •فَيد• و °خُزَیمِیه° واقع شده است و از آنجا آب به سمت محل سکونت اعراب جاری بوده است.
★ برخی از مورخین ملاقات امام با «عبدالله بن مطیع عدوی» را در این منزل بیان داشته اند
♢ عبدالله بن مطیع قرشی عدوی ، تفاوت فکری و اعتقادیِ کاملاً آشکاری با امام حسین علیه السلام داشت ، در نتیجه درک و فهم درست و تحلیل صحیحی از علت و هدف قیام آن حضرت نداشت و به همین دلیل است که مرتب امام علیه السلام را امر و نهی می کند.
✪ او از اصحاب عبدالله بن زبیر بود و سرانجام در سال ۷۳ قمری همراه وی در جنگ با لشکر حجاج بن یوسف ثقفی کشته شد.
─┅════༅𖣔5⃣0⃣𖣔༅════┅─
─┅══✿🍃🕋🕋🍃✿══┅─
❥︎◁#وقایع_روز_هفتم_محرم_الحرام_سال_61_هجری_قمری
۞◁(1)..#بستن_شریعه_فرات بر امام حسین علیه السلام و یارانش
❀ در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد .
❏ عمربن سعد ،عمر بن حجاج را با ۵۰۰ سوار در كنار شريعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسى امام حسين علیه السلام و يارانش به آب شدند و اين رفتار غيرانسانى سه روز قبل از شهادت امام حسين علیه السلام صورت گرفت.
─┅═══༅𖣔5⃣1⃣𖣔༅═══┅─
─┅═════✿❥︎🕋🕋❥︎✿═════┅─
❖◁ در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" •كه از قبیله "بجیله" بود • فریاد برآورد...
❏ ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
★ امام علیه السلام فرمودند .. خدایا ! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده
♢ حمید بن مسلم مي گوید .. به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود، قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست ، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد .. العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد . چنین بود تا به هلاكت رسید .
─┅════༅𖣔5⃣2⃣𖣔༅════┅─