eitaa logo
کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
856 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
156 ویدیو
92 فایل
💡در شــــام شــــوم خــــواص کـــــور نــور بصیــــــرت عمـــــــارم آرزوست💡 🔮#مجری طرح اتحاد گروههای ولایی #عمـــاریون_رهبـــــریم @ilyan313 🚫#کپی برداری از #طراحی بنرها #کپشن ها و#تنظیمات کنفرانس ها بدون اجازه #جایز نیست @ammareyon
مشاهده در ایتا
دانلود
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌒(8)روز ششم محرم ؛ ،یادگار امام حسن علیه السلام 🗒در سال 50 ه.ق وقتی کار سمّ جعده ملعونه • همسر امام حسن علیه السلام• به آنجا کشید که پاره‌های جگر امام در اثر آن، از دهان مبارکش، بیرون آمد، در لحظه‌های آخر، همه اهل و عیال خود را به امام حسین علیه السلام واگذاشت. یکی از فرزندان امام حسن علیه السلام که در این لحظات، شاهد ماجرا بود و چشم از چشم عمو، بر نمی‌داشت، قاسم علیه السلام بود. کودکی که حدود سه بهار از عمر شریفش سپری نگردیده بود. ▪️با نقشه‌ای که معاویه بن ابوسفیان کشید تا یزید را به جای خود بنشاند، حضرت حسین علیه السلام ، برای بیعت نکردن با یزید• که جرثومه فساد بود • مجبور به ترک مدینه شد. در قافله ای که به سوی حجاز رهسپار بود، اهل و عیال امام مجتبی علیه السلام هم بودند. مکه، برای امام حسین علیه السلام امن نبود •که یزیدیان در زیر لباس‌های احرام، شمشیر بسته و قصد کشتن امام را داشتند ┄═┅┅═༅𖣔🔟𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 📩بنابراین بر اساس نامه دعوت کوفیان • که مسلم بن عقیل علیه السلام هم آن را تایید کرده‌بود • روز هشتم ذیحجه که حجاج، در تدارک رفتن به عرفات بودند، از مکه بیرون آمد...وکار کاروان حسینی به کربلا کشید ودر محاصره قرار گرفت تا شب عاشورا فرا رسید. ▪️اینک قاسم بن الحسن علیه السلام، سیزده ساله شده و در مدتی که پدرش را از دست داده بود، امام حسین علیه السلام چنان در تربیت قاسم کوشیده و با او انس داشت که او را ”یا بنیّ" • ای پسرکم • خطاب می کرد. 👤ابوحمزه ثمالی ره می‌گوید.... از حضرت زین العابدین علیه السلام شنیدم که می‌فرمود....چون شب عاشورا فرا رسید، پدرم تمامی اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آن‌ها فرمود: ⚜ای یاران و پیروان من، تاریکی شب را مرکب خود قرار داده و جان خود را نجات دهید که مطلوب این قوم ، جز من کسی نیست و ┄─═┅═༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ▪پس از امتناع آنان، آن حضرت فرمود: همانا فردا من کشته می شوم و همه کسانی که با من هستند، نیز کشته خواهند شد. و از شما احدی باقی نخواهد ماند ... 🗣قاسم ابن الحسن علیه السلام که در این جمع حاضر بود، مشتاقانه پرسید: آیا من هم کشته خواهم شد. 👤امام حسین علیه السلام با محبتی پدرانه به او فرمود: یا بنیّ، کیف الموت عندک...پسرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ 🗣و قاسم، بدون لحظه ای درنگ، پاسخ داد: یا عمّ احلی من العسل....عمو جان از عسل شیرین‌تر است. 👤امام حسین علیه السلام هم فرمود.... عمویت فدایت شود آری والله، تو یکی از مردانی هستی که در رکاب من به شهادت خواهی رسید. ☄روز عاشورا ، پس از آن که نوبت به قاسم ابن الحسن رسید، در خیمه ها ولوله‌ای دیگر بود و میدان رفتن او تماشایی. ─═┅═༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅═══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ▪️عاشورا به روایت لهوف ⚜راوی گفت: دیدم جوانی بیرون آمد که صورتش مانند پاره ماه بود، و مشغول جنگ شد.همین که مقابل مردم ایستاد فریادش بلند شد: ▫️ان تنکرونی فانا ابن الحسن... سبط النبی المصطفی الموتمن...مردم اگر مرا نمی شناسید ، من پسر حسن بن علی بن ابیطالبم. ☄هذا الحسین کالاسیر المرتهن ... بین اناس لاسقوا صوب المزن....این مردی که این جا می بینید و گرفتار شما است، عموی من حسین بن علی بن ابیطالب است 🕯ابن فضیل ازدی چنان بر فرقش زد که سرش را شکافت و او با صورت به زمین افتاد و فریاد زد: عمو جان، به دادم برس. 👤امام حسین علیه السلام مانند باز شکاری از اوج، به کنار او فرود آمد و همچون شیر خشمگین بر دشمنان حمله ور شد، شمیشری بر ابن فضیل زد که دست سپر شده او از آرنج جدا شد، ابن فضیل چنان فریادی زد که همه لشکر شنیدند و برای نجاتش تاختند که باعث شد بدن او زیر سم اسب‌ها بماند و به هلاکت برسد. ┄══┅═༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ▪️گرد و غبار که فرو نشست، امام حسین علیه السلام کنار قاسم علیه السلام ایستاده بود در حالی که او از شدت درد پای بر زمین می‌سایید 👤امام فرمود : از رحمت خدا دور باد گروهی را که تو را کشتند و جدّ و پدرت در روز قیامت از آنان دادخواهی خواهند کرد . 🗣سپس فرمود: به خدا قسم بر عمویت دشوار است که تو او را به یاری بخواهی و او دعوت تو را اجابت نکند یا اجابت کند ولی به حال تو سودی نبخشد. به خدا قسم امروز روزی است که برای عمویت کینه‌جو فراوان است و یاور اندک. 🕊بعد از آن پیکر قاسم علیه السلام را به سینه گرفت و با خود به خیمه ها رساند و در میان کشتگان بنی هاشم قرار داد. 🕯 پایان قسمت چهارم🕯 ┄══┅═༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 📚 📕لهوف سید بن طاووس 📘منتهی الامال شیخ عباس قمی 📗الوقایع الحوادث:ج۲ ص۱۴۹٫از مدینه تا مدینه:ص۳۶۸-۳۷۰٫ 📓از مدینه تا مدینه:ص۳۶۰٫   ┄══┅═༅𖣔1⃣5⃣𖣔༅══┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─═┅═༅🕊🌑🕊༅══┅─ جنــــــاب استــــاد بسیـــار سپــــاس ..خـــــدا قوت اجـــرتون با مولا سیـــــد الشهـــدا علیــــه الســـــــــلام ازهمــــــراهی همـــــه دوستــــان ولایی سپــــــاسـگزاریــــــم پـــایـــان قســــــــمت چهارم التمــــــاس دعــــــای فـــــرج یا عـلـــــــــــی ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅┅─ 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅─ 🇮🇷 🇮🇷 ─══┅═༅🕊🕋🕊༅═══┅─ 🔍☆◁ 📖☆◁‌ 📖☆◁ 📖☆◁ ─══┅═༅🕊🕋🕊༅══┅┅─ 🗓◁‌تاریخ‌: 1401/05/14 ⏰◁‌ساعت:19/00 🕹◁‌ارائه: 🗣◁‌طرح سوال: 🆔@ilyan313 🔮 ‎‎‎‎‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌🆔 @ammareyon 🆔 ‎‎‌@gh_karimi 🚫 برداری از و کنفرانس ها و ها و بدون اجازه و به هر نحوی‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌ ─═══༅𖣔🌺𖣔༅══┅─ 🇮🇷🇮🇷
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ⚫️ 🌒(1). بر امام حسین علیه السلام و یارانش 🌒(2).خبر ورود به کربلا 🌒(3).اين روز متعلق به امام حسين علیه السلام است. ┄─┅═༅𖣔1⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌘(1). در روز هفتم محرم عبید اللّه‏ بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد . 👤عمربن سعد ،عمر بن حجاج را با ۵۰۰ سوار در كنار شريعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسى امام حسين علیه السلام و يارانش به آب شدند و اين رفتار غيرانسانى سه روز قبل از شهادت امام حسين علیه السلام صورت گرفت. ┄─┅═༅𖣔2⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ◾️ در این روز مردی به نام "عبداللّه‏ بن حصین ازدی" •كه از قبیله "بجیله" بود • فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطره‏ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! 👤امام علیه‏ السلام فرمودند : خدایا ! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده 🗣حمید بن مسلم مي ‏گوید : به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود،  قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست ، دیدم كه عبداللّه‏ بن حصین آنقدر آب مي‏آشامید تا شكمش بالا مي‏آمد و آن را بالا مي‏آورد و باز فریاد مي‏زد : العطش! باز آب مي‏خورد، ولی سیراب نمي‏شد . چنین بود تا به هلاكت رسید . ┄─┅═༅𖣔3⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌘(2). ▪️در این روز بود كه خبر رسیدن مسلم بن عوسجه كه شبانه از كوفه به كربلا آمده و خود را ‏به سپاه امام رساند، یاران را خوشحال و شادمان كرد. 🕯مسلم اولین شهید ‏عاشوراست. پیرمردی بزرگوار از طایفه بنی‌اسد و از ‏چهره‌های درخشان كوفه و از هواداران اهل بیت علیه السلام بود. 🕊او از اصحاب پیامبر صلوات الله علیه و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار می‌رفت و از آن حضرت هم روایت شده است كه پارسا، ‏شجاع و سواركاری نامی بود. ┄─┅═༅𖣔4⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌘(3). ▪در شب هفتم  امام حسین علیه السلام ملاقات وگفتگو کردند. خولی بن یزید اصبحی چون عداوت شدیدی با امام حسین علیه السلام داشت ماجرا را به عمر سعد گزارش داد ☄و آن ملعون نامه ای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات ها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.۱ ┄─┅═༅𖣔5⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🌘(4). ▪️از قديم الايام اين روز را متعلق به حضرت علی اصغر علیه السلام، كوچكترين سرباز سپاه امام حسين علیه السلام ، می‌دانند، كه يكی ازمصائب نا گوار و سوزناك واقعه كربلا شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام است. 🕯روزی کمیت ،شاعرمعروف به حضور حضرت صادق علیه السلام رسید،  👤حضرت فرمود:یا کُمَیتُ اَنشِدنی فی جَدِّیَ الحسین علیه السلام فَلما اَنشَدَ کُمَیتُ اَبیاتاً فی مُصیبه الامام علیه السلام بَکیَ الامام بُکاء ًشدیداً وبَکَت النِّسوه و اهل حریمه وصَحنَ فی حجرا تهن کمیت ! درباره جد ما حسین علیه السلام شعری بگو، ┄─┅═༅𖣔6⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ▪همزمان با سرودن شعر، امام صادق به شدت گریه کرد با نوان وا هل خانه نیز در اتاق خودشان ناله زدند واشک ریختند. 🕊اِذ خَرجت جارِیَه مِن خَلفِ الَّستر مِن حُجَرات الحَرم وفی یَدِها طفلٌ صغیر رَضیعٌ فَوَضَعَته فی حِجرِ الاِمام فاَشتَدَّ حینئذٍ بُکاء الامام فی غایهِ الاِشتداد وعَلا صَوته الشریف و عَلَت اَصواتُ النِّساء الطاهرات خلف الاَستارِِمِن الحجرات ☄در این زمان بانویی که کودک شیر خواری به دست داشت از اتاق بیرون آمده و کودک را در دامان امام علیه السلام قرارداد، گریه امام این بار بیشتر شده وصدای شریفشان بلند شد وبانوان در خانه نیز به صدای بلند گریستند.. ┄─┅═༅𖣔7⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ◾️ظاهرأ منظور از این کار یادآوری شهادت علی اصغر وسنگدلی قاتل وی حرمله بن کاهل اسدی بوده است. 👤مرحوم حائری ما زندرانی در کتاب معالی السبطین آورده که:ازبقراط حکیم پرسیدند در ذائقه ا نسان چه چیزی ازمرگ تلخ تر است؟ 🗣گفت...تلخ تر از مرگ در ذائقه ا نسان کریم این است که از شخص لئیم حاجتی بخواهد 🕯فَما حال الحسین الکریم بن الکریم حینَ رَفع رَضیعَه علی یَدیه و طَلب لَه جُرعَه مِنَ الماء مِن اللؤماء اللُّعَناء اَهل الکوفه ⛈پس چگونه بود حال حضرت حسین، این کریم فرزند کریم آن زمانی که کودک شیر خوار خود راروی دو دست بلند کرد و برایش جرعه آب ،از کوفیان پست ولعنت شده خواست ┄─┅═༅𖣔8⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ▪با به شهادت رسیدن جوانان بنی هاشم ویاران حضرت حسین علیه السلام، امام خود، با تمام وجود برای رزم با دشمن، به سویشان رفت در حالیکه بانگ می زد: 🕯آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا صلی الله علیه وآله دفاع گند؟آیا موحدی هست که به خا طرما از خدا بترسد؟ آیا فریاد رسی هست که با امید به خدا به فریادما برسد؟آیا یاوری هست که با امید به آنچه در نزد خداست به یاری ما بشتابد؟ ☄در این هنگام از میان بانوان در خیمه شیونی بر خاست پس امام علیه السلام به کنار خیمه رفته وخطاب به زینب فرمود کودکم را بیاور تا با او خداحافظی کنم ┄─┅═༅𖣔9⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ ◾️حضرت کودک را گرفت تا ببوسد در این زمان حرمله بن کاهل اسدی لعنه الله علیه به سوی او انداخت تیر به گلویش نشست وآن را برید 🕯پس حضرت به زینب فرمود او را بگیر. سپس خون را در هردودست جمع کرده و به سوی آسمان پاشید وفرمود:آنچه بر من وارد آمد برایم آسان است، چون در محضر خدا است. 👤قالَ الْباقِرُ عَلیه السلام : فَلَم یَسقُط مِن ذلکَ الدَّمِ قَطرَه الی الارض...حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: که قطره ای از آن خون بر زمین نیفتاد ⛈وقال اِبنُ نما: ثُم حَمَلَه فَوَضَعه مَعَ قَتلی اَهْلبَیته...سپس امام علیه السلام علی اصغر را برده ودر کنار شهدای بنی هاشم قرار داد 🕯پایان قسمت پنجم🕯 ┄─┅═༅𖣔🔟𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 📚 📕انساب الاشراف ، ج 3 ، ص 180. 📗ارشاد شیخ مفید ، ج2 ، ص86 📘قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۶۳٫ 📔معالی السبطین:ج۱ص۳۱۵٫ 📓الوقایع و الحوادث:ج۲ص۱۵۳٫٫ 📘فیض العلام:ص۱۴۶٫   ┄─┅═༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎ ─═┅═༅🕊🌑🕊༅══┅─ جنــــــاب استــــاد بسیـــار سپــــاس ..خـــــدا قوت اجـــرتون با مولا سیـــــد الشهـــدا علیــــه الســـــــــلام ازهمــــــراهی همـــــه دوستــــان ولایی سپــــــاسـگزاریــــــم پـــایـــان قســــــــمت پنجم التمــــــاس دعــــــای فـــــرج یا عـلـــــــــــی ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ─═┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅┅─ 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅─ 🇮🇷 🇮🇷 ─══┅═༅🕊🕋🕊༅═══┅─ 🔍☆◁ 📖☆◁‌ 📖☆◁ 📖☆◁ ─══┅═༅🕊🕋🕊༅══┅┅─ 🗓◁‌تاریخ‌: 1401/05/15 ⏰◁‌ساعت:19/00 🕹◁‌ارائه: 🗣◁‌طرح سوال: 🆔@ilyan313 🔮 ‎‎‎‎‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌🆔 @ammareyon 🆔 ‎‎‌@gh_karimi 🚫 برداری از و کنفرانس ها و ها و بدون اجازه و به هر نحوی‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌ ─═══༅𖣔🌺𖣔༅══┅─ 🇮🇷🇮🇷
‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌┄═┅═✧❁﷽❁✧══┅┄ 🚩 درخیمه بوددست پدرسوی آسمان  ناگه ز رزمگاه صـــــدای پسر شنید  بــــــــر پُــــشت زیــــــــــن نشست و بـــــدان ســــــــــــوی روی کــــــــــرد  اما نَسیم وار، پی اش عمه می دوید  می خواست بلکه بار دگر زنده بیندش  «یارب مکن امیــــد کسی را تو نا امید»  با زانو آمد و به سر نعش او نشست  او را به بر کشید و ز دل آه بر کشید  تا در کنار نعش پسر جا پدر گرفت  در یک اُفُق قِرانِ مه و مِهر شد پدید  می رفت تا پــــدر برود همره پســــــر  زینب اگر کنــــــار برادر نمی رسیـــــد  ┄═┅┅═༅𖣔🌺𖣔༅══┅─ 🔮
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─ 🗓◁ 🌒(1).فرمان جدید عبیدالله: با دریافت نامه ی جدید یزید و دادن اختیارات کامل به عبیدالله، وی بر اساس نامه ی یزید دستور داد: 🌒(2).تعداد جاسوسان افزایش یابد و همه جا را زیر نظر بگیرند. 🌒(3).آخرین نیروها از کوفه به کربلا اعزام شوند. 🌒(4).مراقبت شدید و دستگیری عناصر مشکوک و متهم و مجازات سنگین آنان. 🌒(5). کشتن بدون درنگ. 🌒(6). ارسال آخرین اخبار بی هیچ وقفه به شام. ..از کوفه به شام ┄─┅═༅𖣔1⃣𖣔༅═┅─