هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تصاویر متفاوت از دیدار اخیر جمعی از فرماندهان عالی نیروهای مسلح با رهبر انقلاب اسلامی
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
هدایت شده از کانال علی طیبیان
27.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اگه پنج تا بچه داشته باشیم میشه بیرون رفت؟
ببینید چه کیفی میکنن بچهها 😍
پ.ن: واقعا با هیچ زبونی نمیتونم لذت اینکه با بچهها میریم حرمو بیان کنم😇
✅ کانال علی طیبیان | عضویت 👇
https://eitaa.com/joinchat/2519859404C02e536178b
هدایت شده از کانال حسین دارابی
امروز سالروز شهادت حضرت حمزه است. این روز، از سختترین روزهای حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم بوده
سالروز وفات حضرت عبدالعظیم هم هست. هر دو مناسبت رو تسلیت عرض میکنم
#حسین_دارابی
@hosein_darabi
هدایت شده از طلیعه
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از یاوران ولایت
۵ اردیبهشت سالروز شهادت دل سوخته بی بی دوعالم ، حضرت زهرا سلام الله علیها
سردار شهید محمدرضا تورجی زاده
نام: محمدرضا
نام خانوادگی: تورجی زاده
فرزند: حسن
متولد: ۱۳۴۳/۴/۲۳
شهادت: ۱۳۶۶/۲/۵
محل شهادت: بانه منطقه عملیاتی ۱۰
به نقل از شهید سیّد محمّدحسین نواب
نوایی ملکوتی داشت؛ بعد از آن همیشه در حجره به همراه دیگر طلبه ها نوارهایش را گوش میکردیم.
بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند، دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی خیلی از افراد را عوض کرد.
شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم، دعای توسل شهید تورجی زاده در حال پخش بود، هر کس در حال خودش بود، صدای در آمد بلند شدم و در را باز کردم، در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت آیت الله جوادی آملی پشت در است؛ با خوشحالی گفتم بفرمایید.
ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند، البته قبلاً هم به حجره ها و طلبه هایشان سر میزدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم، استاد در گوشه ای از اتاق نشستند.
بعد گفتند:
"اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید."
صدای سوزناک و نوای ملکوتی او در حال پخش بود.
استاد پرسیدند:
"اسم ایشان چیست؟"
گفتم :
"محمد رضا تورجی زاده."
استاد پس از کمی مکث فرمودند:
"ایشان (در عشق خدا) سوخته است."
گفتم :
"ایشان شهید شده. فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هم بوده."
استاد ادامه داد:
"ایشان قبل از شهادت سوخته بوده
شهید 🕊🌹
#محمدرضا_تورجی_زاده
https://eitaa.com/Montazeranzohoorr
هدایت شده از طلیعه
✅خاطرهای بسیار زیبا و خواندنی از امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی در سفر به لبنان از قول امیر ناصر آراسته همرزم و معاون ایشان
سال ۱۳۶۴ جناب صیاد به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش در معیت رییس جمهور وقت، عازم لبنان شدند.
من هم در خدمت ایشان بودم.رفتیم سوریه، الجزایر و لیبی ،مذاکرات انجام شد.
بعد از آخرین جلسه، جناب صیاد از رییسجمهور پرسیدند :
آقا من در مذاکرات فردا و پس فردا مسئولیت و کار خاصی دارم؟
ایشان فرمودند : خیر.
ایشان بلافاصله برنامهریزی کرد که به ملاقات ژنرال مصطفی طلاس برود.
صیاد شیرازی به ژنرال طلاس گفت که میخواهد به جنوب لبنان برود.
آقای طلاس گفت : نه آنجا امن نیست.
اسرائیل مرتب به آنجا حمله میکند و دیوار صوتی را میشکند
بالاخره ژنرال طلاس راضی شد و گفت :
نمیگذارم شما به جنوب لبنان بروید، ولی با توجه به اصرار شما میگویم بروید به بعلبک.
یک اردو گاه آموزشی در آنجا هست.
سپاه پاسداران شما در آنجا حضور دارند و در حال آموزش رزمندگان مسلمان هستند.
بروید از آنجا بازدید کنید.یک تیپ ورزیده به عنوان تامین مسیر و یک گروهان هم برای حفاظت ما انتخاب شدند.
یک سرلشکر سوری هم قرار بود همراه ما باشد و راهنمای مسیر باشد.
وقتی میخواستیم حرکت کنیم صیاد شیرازی سرلشکر سوری را خواست و گفت :
طوری برنامهریزی کنید که وقت نماز به منزل یک شهید و یا مسجد برسیم و نماز اول وقت بخوانیم.
راه افتادیم و با هدایت سرلشکر سوری، برای نماز صبح رسیدیم به منزل پیر مردی از شیعیان اطراف بعلبک.
پنج نفر از اعضای خانوادهی این پیر مرد شهید شده بودند.
ایشان استقبال گرمی از ما کردند و بعد از نماز سفرهی صبحانهای از نان، کره و پنیر محلی مهیا نمودند.
هنگام صرف صبحانه، من دیدم توجه این پیر مرد یکسره به صیاد شیرازی است.
من در کنار صیاد نشسته بودم و با نگاههای پیرمرد، خوردن صبحانه برای من هم مشکل شده بود.
چشم از او برنمیداشت.
بعد از صبحانه شهید صیاد به پیرمرد گفت :
چه شده پدر؟ سوالی دارید؟ کاری دارید؟ مشکلی هست؟
ایشان گفت : نه!
صیاد گفت : آخر خیلی حواستان به من است.
پیر مرد لبنانی گفت : فکر میکنم دارم خواب میبینم، چون به شما که نگاه میکنم، امام را میبینم! پیش خود میگویم این امام نیست، این سرهنگ صیاد شیرازی است.
باز پلک میزنم و به شما نگاه میکنم، دوباره تصویر امام را میبینم.
من به جای صیاد شیرازی، امام را دارم میبینم.
حرفی برای گفتن نداشتیم.
وقت خداحافظی پیرمرد دستش را کشید روی پوتین صیاد شیرازی و با خاک آن صورتش را مسح کرد و بعد کف دست خودش را بوسید.
جناب صیاد به شدت منقلب شد و با لحنی لرزان گفت :
چرا این کار را با من می کنید؟
و دست پیر مرد را گرفت و با اصرار آن را بوسید.
بعد هم ادامه داد :
شما خودت پدر پنج شهید هستی. چرا این کار را با من کردی؟
پیر مرد گفت :
من نه میتوانم و نه لایق هستم که بیایم و دست و پای امام را ببوسم.
میخواهم وقتی رفتید ایران ، به امام بگویید گرچه لایق نبودم و نتوانستم بیایم دستبوس شما، ولی پای سربازتان را بوسیدم.
جناب صیاد هم بار دیگر دست ایشان را بوسید و حرکت کردیم.
سفر سختی بود خصوصاً این که جناب صیاد هنوز جراحتهایش کاملاً بهبود نیافته بود و حسابی اذیت میشد.
در محل استقرارمان، من و ایشان در یک سوئیت اسکان داشتیم.
پاسی از شب گذشته وضو گرفتیم و دو رکعت نماز خواندیم و من اجازه گرفتم و سر گذاشتم برای خواب.
اما ایشان ایستاد برای نماز خواندن.
بعد از یک ساعتی که بیدار شدم، دیدم هنوز مشغول نماز است.
ساعت حدود یک بعد نیمه شب بود.
دوباره یک چرتی زدم و بیدار شدم.
دیدم عبادتش ادامه دارد.
مطمئن بودم نماز شب نمیخواند چون جناب صیاد همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار میشد برای نماز شب و هنوز تا آن ساعت خیلی مانده بود.
حدس زدم که موضوعی هست و کنجکاو شدم.
بلند شدم و تا خواستم بپرسم چرا استراحت نکردی؟به سجده رفت.
متوجه شدم که به شدت هم گریه میکند.
گریهاش که تمام شد، سریع رفتم رو به رویش،
پشت به قبله نشستم و گفتم :
جناب سرهنگ!شما هنوز نماز شب را شروع نکردی.
باید برای من بگویی چرا اینقدر سجدهی طولانی داشتی و این قدر گریه میکردی؟
ایشان با حجب خاص خودش گفت :
آقا برو بگیر استراحت کن یا برو نماز بخوان.
دست از سر ما بردار.
اما من به دلم افتاده بود که باید حکمت این حال جناب صیاد را متوجه بشوم.
آن قدر اصرار کردم تا دوباره اشک بر صورتش روان شد و با همان وضع گفت :
آقای آراسته دیدی آن پدر شهید لبنانی با من چه کرد؟
من تا حالا فکر میکردم که فقط در مملکت خودم، مدیون مردم خودم و انقلاب اسلامی هستم.
امروز فهمیدم که من نه تنها مدیون مردم خودم هستم، بلکه هرجایی در این دنیا مظلوم و شیعه و مسلمانی هست، مدیونش هستم.
هرجا کسی علیه ظلم میجنگد من به آن مظلوم مدیونم و باید در آنجا حضور داشته باشیم
9.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تظاهرات حمایت از فلسطین در دانشگاه تگزاس آمریکا
کانال رسمی صابرین نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشجویان امریکایی خطاب به گاردملی: مارا نترسان، از دانشگاه ما بیرون برو
کانال رسمی صابرین نیوز