معیارهای الهی در ازدواج
💠 از عوامل اساسی در امر ازدواج، توجه به ارزشها و معیارهای الهی است. چنانچه در ازدواج و مقدمات آن، به ارزشهای راستین و واقعی ارج نهاده شود، بیشک، دیگر شاهد زندگیهای از هم پاشیده و نابسامان نخواهیم بود.
♦️توجه بیش از حد به ارزشهای پوچ و باطل در مقدمات ازدواج، مانند مهریه های سنگین، جهیزیه های غیر نیاز، مراسم ازدواج غیر متعارف و...، کدورتها و مشکلات را به وجود میآورد.
♦️اگر در ازدواج، رضایت الهی و خداپسندانه مد نظر نباشد، این ازدواج، ریشه مستحکمی نخواهد داشت و نمیتواند ممدوح و پسندیده باشد.
💠 هر چه نور خدا، در مقدمات ازدواج شعله ورتر باشد، این نور در سراسر زندگی زوجین، بیشتر جلوه گر خواهد شد.
💠 تمهیدات ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) در کمال تعالی و نورانیت و با رضایت الهی بوده است. در همه اعمال و رفتارشان جز رضایت دوست، چیزی در نظر نداشتند.
💠 جهیزیه حضرت زهرا (ع) هفده قلم بیشتر نبود. وقتی به فاطمه (ع) طعنه زدند که تو همسر مرد فقیری شدهای، فرمودند: «رضیت به فوق الرضا»؛ من به علی راضی هستم و رضایت من از او، فوق درجات رضایت است.
اجازه دهید در کنارتان باشد(۴)
وقتی مادرشوهر به خانه شما میآید با او همانطور رفتار کنید که با سایر مهمانان برخورد میکنید. کنارش بنشینید، با او حرف بزنید و اگر میخواهد هنگام تهیه غذا به شما کمک کند، جلوی او را نگیرید. بدین ترتیب میتوانید همدیگر را بهتر بشناسید و روابط صمیمانهتری داشته باشید. اگر هم دیدید که قصد هیچ کمکی ندارد، دلخور نشوید. از همسرتان بخواهید در تهیه مقدمات میز غذا و جمعآوری آن به شما کمک کند. همانطور که در مورد سایر مهمانها هم ممکن است تمام مراحل پذیرایی را خودتان انجام دهید.......
خوشبختی در سه جمله است:
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا
ما با سه جمله زندگی را تباه میکنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
@amn_org
فرزندان آگاه
(۳۶)
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: مردى به حضور حضرت رسول صلى الله عليه و آله آمده، عرض كرد يا رسول الله! پدر و مادرم به سن پيرى و شكستگى رسيدند تا اين كه پدرم از دنيا رفت و مادرم به حدى پير و ناتوان شده است كه غذا را نرم مى كنم و در دهانش مى گذارم و او را همانند طفل شيرخوار قنداق مى كنم و در ميان گهواره مى گذارم و مى جنبانم تا خوابش ببرد. پس از آن كارش به جايى رسيد كه از من چيزى در خواست مى كرد، نمى دانستم چه مى گويد و چه مى خواهد! و خلاصه آن چه از دستم بر مى آيد در مورد وى مضايقه نمى كنم، يا رسول الله! آيا حق مادرم را ادا كرده ام؟! رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نه! هرگز! حتى يك ناله از ناله هاى او را جبران نكرده اى.
بلى هنگام وضع حمل كه مادر مرگ را آشكارا در برابر چشمانش مى بيند و از شدت درد فرياد سر مى دهد و گاهى رنگ مرده به خود مى گيرد، با رفتار و حركات عادى فرزندان قابل جبران نيست، چه بسا مادرانى كه قربانى فرزندان خود شده اند، و از شدت درد و ناراحتى در هنگام تولد فرزندانشان جان باخته اند.
@amn_org
اصل احترام را از یاد نبرید(۵)
همیشه و در هر شرایطی به مادرشوهرتان احترام بگذارید. به یاد داشته باشید که او از لحاظ سنی بزرگتر و پختهتر از شماست و شاید در زندگی گذشته روزهای سختی را پشت سر گذاشته باشد؛ بنابراین میتوانید از او بخواهید درباره دوران کودکی، نوجوانی، زمانی که ازدواج کرده و همینطور چگونگی بزرگ کردن فرزندانش با شما حرف بزند. اگر اتفاقات بدی برایش افتاده با او همدردی و از تجربیاتش استفاده کنید.....
مصباح یزدی
بحث زن تنها یک بُعد ندارد
بحث زن تنها یک بعد ندارد که ما بگوییم: اگر زن بخواهد کار بکند، نمیتواند درست حجاب خود را رعایت کند؛ یعنی صورت او پیدا میشود و دیگر نمیتواند پوشیه بزند و چون ارزشهای اسلامی اینها را اقتضاء میکند، بگوییم زن در هیچکار اجتماعی نباید دخالت کند.
اگر بخواهیم این مسئله را حل کنیم با یکی دو جلسه و یکی دو مقاله حل نمیشود کسانی باید زحمت بکشند آستینها را بالا بزنند و همه ابعاد مربوط به زندگی امروز #زن در جامعه اسلامی را باید بررسی کنند و جواب هریک از اینها را طبق منابع متقن بهدست بیاورند نه سلیقهای و دلخواهی.
۱۳۹۸/۰۸/۰۵
241.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا اگر مرا نمیخواستی به سوی نور و ایمان هدایتم نمیکردی.
📸داستان یک عکس/ وقتی آقا تریبون را به حنانه داد
در یکی از دیدارهای خانوادهی شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب، نوبت به همسر و فرزند شهید روحالله طالبی اقدم که میرسد، جلو میروند تا با آقا صحبت کنند. آقا از دختر سه چهار سالهی شهید میپرسند: اسم شما چیست؟ پاسخ میدهد: «حنانه» و بعد هم میرود و مینشیند. اما کمی بعد انگار یادش میآید که میخواسته برای آقا شعر بخواند.
آقا به زبان آذری میگویند: عیبی ندارد، بخوان. حنانه دوباره مقابل آقا میایستد و شروع به شعر خواندن میکند: یه توپ دارم قل قلیه؛ سرخ و سفید و آبیه. آقا که میبینند صدای حنانه آرام است، به زبان آذری به حنانه میگویند: جلوتر بیا، بعد هم میکروفون را به سوی او میچرخانند تا همهی حضار شیرینزبانی حنانه را بشنوند.