📣📣📣فرمول رهبر برای جلب محبت
همسر👇👇👇👇
💝محبت ورزیدن سرمایه ای است که در اول ازدواج خدا به دختر و پسر هدیه میدهد.
💑این را باید نگه داشت محبت همسرتان به شما بستگی به عمل شما دارد، اگر محبتش را میخواهید رفتارتان را محبت برانگیز کنیدیعنی؛
✨وفاداری کنید
✨صفا نشان بدهید
✨توقعات را خیلی بالا نبرید
✨همکاری کنید
✨ اظهار محبت کنید
💟در زندگی محبت و همکاری باید باشد اما ایراد گیری و زیاده طلبی نه‼️
💟نگه داشتن محبت به این است که زن و شوهر اعتماد هم را جلب کنند
✅اطمینان که پیدا شد محبت پایدار میشود و انس به وجود میآید.
💢اعتماد یک امر قراردادی نیست که بیا من به تو اعتماد کنم تو به من،نه اینطوری نیست .
🔵اعتماد را باید جلب کرد؛با خوبی عمل، با رعایت اخلاق، با رعایت آداب و حدودشرعی.
#تلنگر
🚨یکی از دلایلی که برای ازدواج کاملا اشــــــتباه
🔷 (زیرفشاربودن)
🔹برخی وقتی به سنی میرسند که در بین فامیل معمول نیست که دراین سن چه اقا چه خانم کسی مجـــــــرد باشه. دچار درگیری های ارتباطی میشن، بخصوص خانم ها که روحیه حساستری دارن. زیر فشــــــارهای روانی و عاطفی برخوردهای دیگران قرار میگیرند.
😔هرکس که تاثیرپذیری زیادی از اطرافیانش داشته باشه، این فشارها چه از طرف خانواده و اطرافیان باشه چه از درون خود فرد ریشه دوانده باشه نتیجه یکسان داره.👇
😥اینکه فرد تن به ازدواجی خـــــــارج از معیارهای خودش بده که فقط بتونه از نگاهها و حرف و حدیث ها نجات پیدا کنه و اونا رو راضی کنه.
🌹دوست عزیزم🌹
اگر شماهم دراین شرایط ســــــخت قرار گرفتین و تحت تاثیر فشارها میخواهید به ازدواجی خــــــلاف میلتون تن بدین تا دیگران شاد بشن،
🚨 بدونید که دارین وارد یک ارتباطی میشین که پایان ناامید کنندهای داره. قطعا باهر اختلافتون بازهم این دهانها که الان شمارو تحت فشار گذاشتند مجدد باز میشن. این دهان ها هیـــــــچ وقت بسته نخواهند شد. از طرفی خودتونم از همه جا رونــ😔ــده میشین.
✅پس چشمتونو روی این فشارها بســـــته روی شناخت خودتون و طرف مقابل بازکنید.
اولویت هاتونو فراموش نکنید. بدونید اگر با انتخاب درست زندگی خوب برای خودتون بسازید این دهانها هم اگر همچنان بسته نشند حداقل خودتون از انتخاب و زندگیتون راضـــــــی خواهید بود.
😊خب آدم مگه از زندگی چیز دیگری جز رضایت و آرامش میخواد؟! الان اگه یه مشکل دارین. با ازدواج اشتباه صد مشکل خواهید داشت
.
.
.
#ازدواج_موفق
#ازدواج
#انتخاب_همسر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
باسم رب العلی الاعلی
السلام علیک یا امیر المومنین
علی علیه السلام
ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام
به حق خون پاک علی
ما را از پیروان راستینش
در دنیا و آخرت قرار بده
و در این روز عزیز و بزرگ
ﺳﻼﻣﺘﯽ،ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ سعادت
و درک ظهور مولایمان را
به ما عطابفرما..الهی آمین.
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج
@amn_org
عواقب بدى به پدر و مادر
(۶)
ادامه......۶- خشم الهى:
بقیه داستان جوانی که مورد نفرین پدر واقع شده بود.
امام حسين عليه السلام فرمود:
در اين هنگام جامه اش را عقب زد، ديدم يك طرف بدنش خشكيده و از كار افتاده است، آن گاه سخنانش را چنين ادامه داد:
از كردار بد خود، پشيمان شدم و با زحمت زياد به نزد پدرم آمدم. عذر خواستم، پوزش طلبيدم ولى عذرم را نپذيرفت و به سوى منزل خود برگشت. از آن روز، روزگارم تيره و تاريك گشته و شادى هايم به حزن و اندوه و گريه تبديل شده.
سه سال التماس كردم فايده نبخشيد و پدرم از تقصيرم نگذشت.
چون امسال ايام حج پيش آمد، باز به نزد او رفتم و درخواست كردم كه به من رحم كند و بيايد در همان جائى كه مرا نفرين كرده بود، در حقم دعاى خير كند، شايد خداوند متعال نعمت از دست رفته را به من باز گردانده و از صحت و سلامتى برخوردارم سازد. اسباب سفر را فراهم كرده و به سوى كعبه حركت نموديم.
هنگامى كه به صحراى اراك رسيديم، ناگهان در تاريكى شب، پرنده اى از كنار جاده پرواز كرد و شترى كه پدرم بر آن سوار بود، رم كرد و او از پشت شتر پرتاب شده و در ميان دو سنگ افتاد و مرد.
ناچار او را در همان جا دفن كردم و تنها به كعبه آمدم تا به درگاه خداى رحمان استغاثه كنم زيرا مى دانم تمام اين گرفتارى از جهت آزار و نافرمانى پدرم بوده است.
اميرمومنان عليه السلام به آن جوان ترحم نمود و فرمود:
توبه و استغفار كن! اكنون وقت آن رسيده كه درد تو دوا، و حاجتت روا گردد. آيا مى خواهى تو را دعائى بياموزم كه پيامبر صلى الله عليه و آله به من آموخته است؟
آن وقت حضرت فوائد و نتائج پسنديده دعا را بيان فرمود. امام حسين عليه السلام در ادامه مى افزايد: من از آموختن دعا بيشتر از آن جوان مسرور شدم زيرا هنوز آن را از پدرم نشنيده بودم . پدرم دعا را فرمودند و من آن را نوشتم و به جوان ياد دادم.
(دعای مشلول که در مفاتیح الجنان ذکر شده_ مهج الدعوات ص ۱۸۸)
پدرم فرمود: اى جوان! شب دهم ماه ذى حجه، اين دعا را بخوان. هنگام صبح خبرش را برايم بياور.
جوان دعا را آموخته و رفت.
امام حسين عليه السلام فرمود: جوان توبه كار صبح روز دهم به حضور پدرم شرفياب شد، در حالى كه شاد و خندان بود. ديديم سالم و تندرست است و پيوسته مى گفت:
سوگند به خدا اين اسم اعظم است، و قسم به خداى كعبه دعايم مستجاب شد.
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
اكنون قصه خود را بيان كن.
عرض كرد: يا اميرمؤمنان عليه السلام، در شب دهم وقتى كه چشم ها به خواب رفت، صداها خاموش شد، تاريكى عالم را فرا گرفت، مشغول دعا شدم و چندين بار خدا را به اين دعا سوگند دادم.
در مرتبه دوم ناگاه صدايى شنيدم كه گفت:
كافى است! دعايت مستجاب شد! چون خدا را به اسم اسم اعظمش خواندى.
سپس خواب مرا ربود. در عالم رؤ يا رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه دست مبارك خود را بر بدن من مى كشيد و مى فرمود: به نام خداى بزرگ توجه كن، تو در راه خير و نيكى هستى. از خواب بيدار شدم و خود را سالم و تندرست يافتم. خداوند به شما جزاى خير و پاداش نيكو عطا فرمايد.
(بحارالانوار ج ۴۱ص ۲۲۴)
@amn_org