eitaa logo
خانواده امن
209 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
4 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی متاهلی را باید ضد عفونی کنیم آنچه ویروس و مایه فروریزی محبت های زندگی است: مقایسه توقع بی احترامی است مراقب سرما خوردگی زندگی مان باشیم...... @amn_org
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 ﷽💥 💠 شهید مرتضی مطهری 💥 بهشت و جهنم صحرای خالیست!!! ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @amn_org
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوجوانی که درست تربیت بشه، خیلی بیشتر از گنده ها میفهمه.... @amn_org
از بوسیدن دو جا انسان به عرش میرسد! بوسیدن دست پدر، وبوسیدن دست و پای مادر نیکی به پدر ومادر داستانی است که تو آن را می نویسی، وسالها بعد فرزندانت آن را برای تو حکایت می کنند.... @amn_org
پدرت شاه خراسان وخودت گنج مقامی پدرت حضرت خورشید وخودت گنج تمامی غنچه ای نیست که عطر نفست را نشناسد تو که ذکر صلواتی ودرودی وسلامی میلاد مسعود سرور جود وسخاوت حضرت امام جواد الائمه بر شما اعضای محترم کانال و تمامی شیعیان مبارک باد. @amn_org
مادران و پدران آگاه (۴۶) حقوق فرزندان آنچه والدین باید بدانند و نسبت به فرزندان خود انجام دهند: صداقت و امانتدارى:   عبد الرحمن بن سابه كوفى جوان نورسى بود كه پدرش را تازه از دست داده بود وى با تلاش هاى صادقانه خويش موفق شده بود تا شغلى به پا كرده و در مدت كوتاهى به زيارت خانه خدا برود. او پس از انجام مراسم حج به مدينه آمده و به منزل امام صادق عليه السلام رفت. جمعيت انبوهى در خانه امام صادق عليه السلام گرد آمده بودند. عبدالرحمن كه خود را از ديگران كم سن و سال مى ديد در آخر جمعيت قرار گرفت. او همچنان كه به انتظار ملاقات نشسته بود، به رفت و آمدها و سؤ ال و جواب هاى مردم از امام عليه السلام نظاره مى كرد. آن گاه كه مجلس كمى خلوت شده، امام صادق عليه السلام با اشاره او را به نزديك طلبيده و پرسيد: شما كارى داشتى؟ من عبدالرحمن ، پسر سابه كوفى بجلى هستم. احوال پدرت چه طور است؟ پدرم به رحمت خدا رفت. خدا او را رحمت كند. آيا از پدرت ارثى هم براى شما باقى مانده است؟ خير، هيچ چيز از او باقى نماند. پس با چه سرمايه اى توانستى به حج مشرف شوى؟ بعد از فوت پدرم ما خيلى پريشان بوديم؛ مرگ پدر از يك سو، فقر و پريشانى از سوى ديگر بر ما فشار وارد مى آورد و رنج مى داد، تا آن كه روزى در خانه نشسته بودم يكى از دوستان پدرم آمد. او به ما تسليت گفته و دلدارى داد. سپس پرسيد: آيا از پدرت سرمايه اى باقى مانده است؟ گفتم: نه! ‏او هزار درهم براى ما آورده و گفت اين را بگير، اما بكوش كه اين ها را سرمايه كنى، و از منافع آن ها خرج نمائى. اين را گفت و از دم در برگشت و رفت. من با خوشحالى پيش مادرم رفتم و كيسه پول را به او نشان داده و ماجرا را به او گفتم. روز بعد طبق توصيه آن دوست بزرگوار پدرم به فكر كاسبى افتادم و آن پول را تبديل به كالا كرده و مشغول كسب و كار شدم. طولى نكشيد كه وضع كاسبى من بهتر شد و گذشته از اين كه با اين سرمايه زندگى خود را اداره مى كردم مبلغ زيادى به سرمايه ام افزوده شده بود. به فكر انجام مراسم حج افتادم ... وقتى كه سخن عبدالرحمن به اين جا رسيد، امام پيش از اين كه سخن خود را به پايان برساند با نگرانى از وى پرسيد: هزار درهم دوست پدرت را چه كردى؟ عبدالرحمن پاسخ داد: با اشاره مادرم پيش آن مرد رفته و پول امانتى را بى كم و كاست به او تحويل دادم. امام فرمود: آفرين! خيلى كار خوبى كردى. حالا دوست دارى برايت نصيحتى بكنم؟ عبد الرحمن گفت: فدايت شوم البته كه دوست دارم. امام فرمود: بر تو باد به راستى و درستى! آدم راست و درست شريك مال مردم است. عبد الرحمن مى گويد: بعد از آن، سفارش امام را به كار بستم و تا الآن (آن چنان وضع مالى ام خوب شده است كه) سيصد و شصت هزار درهم حقوق شرعى خود را پرداخته ام. @amn_org
گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن انتهای بعضی فکرهایت «نقطه» بگذار که بدانی باید همانجا تمامشان کنی. بین بعضی از حرفهایت« کاما» بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی، در بعضی رفتارهایت هم علامت «تعجب» وآخر برخی عادت هایت نیزعلامت «سوال» بگذار. تا فرصت ویرایش هست،،،،، خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن...... بعضی از عقایدت را حذف کن..... امابعضی را پر رنگ..... بعضی آدمهارا حذف کن،برخی رانه! هرگز هیچ روز زندگیت را سرزنش نکن! روز خوب به توشادی می دهد،روز بد تجربه، وبدترین روز به تو درس میدهد....! فصلها برای درختان هر سال تکرار می شود، اما فصلهای زندگی انسان تکرار شدنی نیست....... تولد .... کودکی....جوانی.......پیری ودیگر هیچ...... تنها زمانی صبور خواهی شد که صبر را یک قدرت بدانی نه یک ضعف! آنچه ویرانمان میکند،روزگار نیست، حوصله کوچک وآرزوهای بزرگ است..... @amn_org
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام:  💠المُؤمِنُ يَحتاجُ إلى تَوفِيقٍ مِنَ اللّه ِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ. 🔷مؤمن به توفيق از جانب خدا، پند دهنده اى از درون خويش، و پذيرش خيرخواهىِ آن كه خيرخواه اوست، نيازمند است. 📕تحف العقول، ص ۴۵۷ @tabyinchannel
" با چشم خودم دیدم؛ باورکن " ▫️ این جمله گواهی‌ست که برای اثبات حرف‌هایش، ممکن است، به زبان بیاورد؛ درحالیکه ما آنرا نه به چشم دیده‌ایم و نه از نیّت پشت پردهٔ گویندهٔ آن باخبریم!... خانم جان، آقاجان؛ درست زمانیکه پای آبروی انسانی در میان است؛ جایز است! ▪️وقتی برای یک لحظه، خودتان را جای آن انسان مظلوم بگذارید که از او در نبودش می‌شود، بدون اینکه فرصت دفاع از خود را داشته باشد، براحتی می‌توانید رفتار بد او را، به خوبی تعبیر کنید و نگذارید تصویرِ خوب یک شخص در اذهان بقیه تخریب شود... ✓ شما با شک خود، علاوه بر اینکه قطع کنندهٔ زنجیرهٔ سرایت این باور به دیگران هستید، به گویندهٔ آن نیز، غیر مستقیم نشان می‌دهید که علاقه‌ای به شنیدن اینگونه اخبار ندارید! و پرونده یک آتش همینجا بسته می‌شود! @amn_org