🔺وجوه اساسي تمايز ميان جنگ سخت با نوع نرم آن را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد:
يك ـ از نظر هدف
🔸در جنگ سخت، هدف، تحميل اراده يك طرف به طرف مقابل از راه زور و حذف فيزيكي نيروهاي طرف مقابل است؛ در حالي كه در جنگ نرم، هدف اصلي، بيثباتسازي يا براندازي نرم در كشور مورد هجمه است. اين هدف معمولاً از راه مشروعيتزدايي و بحرانسازي در كشور مورد حمله، دنبال ميشود.
🔹ازاينرو، مثلا در جنگ نرم در كشور ايران، باورهاي مذهبي، ارزشها و هنجارهاي ملي و ديني، آرمانها و اهداف متعالي مادي و معنوي، هويت فردي و اجتماعي، خودباوري و اعتماد به نفس، همبستگي ملي و انسجام اجتماعي، اعتماد متقابل مردم و مسئولان، سلامت و صداقت نيروهاي دولتي، رشد علمي و روحيه ايثارگري و غيره، از راه وارد كردن شبهههاي اعتقادي در بنيادهاي انديشه اسلامي، تضعيف ريشههاي اعتقادي، حمله به مقدسات و شعارهاي اسلامي، كاهش روحيه اميد به آينده و بحراننمايي و سياهنمايي از وضعيت كشور، تغيير مطالبات اجتماعي و اقتصادي، احساسي كردن رفتارهاي عمومي، پخش اخبار و شايعات جعلي و... مورد هجمه قرار ميگيرد.
دو ـ از نظر بودجه
🔸بودجه جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت بسيار اندك است؛ چنانكه امريكا در دوره نومحافظهكاران، 75 ميليون دلار با عنوان «بودجه براندازي نرم ايران» اختصاص داد كه ده ميليون دلار صرف قدرت بخشيدن به جامعه مدني و پانزده ميليون دلار به فعاليتهاي اينترنتي ايرانيان اختصاص يافت. در سال 2006، چهارصد ميليون دلار براي بيثباتسازي ايران از سوي كنگره امريكا در اختيار سازمان سيا قرار گرفت. در سال 2009 مبلغ 109 ميليون دلار با عنوان «حمايت اقتصادي از جامعه مدني» و بيست ميليون دلار به تلويزيون VOA در سال 2008 اختصاص يافت. شبكه فارسي بيبيسي نيز 22 ميليون دلار دريافت كرد. دولت هلند نيز پانزده ميليون يورو به رسانههاي مخالف ايران اختصاص داد.
🔹اسناد منتشره نشان ميدهد كنگره آمريكا، وزارت خارجه اين كشور، بنياد صهيونيستي سوروس، بنياد به اصطلاح غيرانتفاعي «خانه آزادي» و شوراي روابط خارجي ايالات متحده از سرمايهگذاران و پشتيبانان مالي حمايت از روزنامهنگاران اپوزيسيون ايراني بودهاند.
🔸در ميان كشورهاي اروپايي، دولت هلند نيز بودجه پانزده ميليون يورويي با عنوان «پلوراليسم رسانهاي در ايران» تصويب كرده بود كه بر مبناي آن، مؤسسه هلندي «هيفوس» وظيفه پشتيباني مالي از روزنامهنگاران، رسانههاي مكتوب و ديجيتالي را برعهده گرفت. بر اساس گزارش رسمي، اين مؤسسه، كمكهاي مالي خود را به مؤسسات، نشريات و سايتهاي اينترنتي همچون «راهي» متعلق به شادي صدر از روزنامهنگاران فمينيست، «كارورزي سازمانهاي جامعه مدني» متعلق به محبوبه عباسقليزاده كه در نشريات فمينيستي قلم ميزند، «كنشگران داوطلب» متعلق به سهراب رزاقي، «ايران گويا» به مدير عاملي «حسين باستاني» عضو ارشد حزب مشاركت ايران، «مركز فرهنگي زنان»، «كانون زنان ايران» و روزنامه اينترنتي «روز آنلاين» بخشيده است.1 در كنار مؤسسه هيفوس، مؤسسات واسطي همچون «فريدومهاوس» و «پرستاو» نيز كار تدارك مالي، فني و امنيتي روزنامهنگاران تجديد نظرطلب را برعهده داشتهاند.
ادامه دارد...
@amniatemeli
هدایت شده از مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی
جنگ احتمالی سیونیک و رسالت تاریخی ایران
سرعت زیاد تحولات در قفقاز، تحرکات بازیگران متعدد از جمله امریکا، فرانسه، رفتارهای اشتباه روسیه در قفقاز و خیزش مجدد ماده گرگ پرستان در داخل ایران برای به اشتباه انداختن تصمیم گیران کشور، وضعیت پیچیده ای در ترسیم وضعیت کنونی ایجاد کرده است.
دکتر احمد کاظمی در یادداشتی با عنوان «جنگ احتمالی سیونیک و رسالت تاریخی ایران» می نویسد برای تبیین شرایط موجود در قفقاز و رویکرد ایران در این خصوص ذکر ۹ نکته ضروری است:
لینک متن کامل یادداشت :
https://ahmadkazemi.com/?p=1643#
هدایت شده از ابوقاسم
روزهای سرنوشت ساز منطقه قفقاز آزمون بسیار مهمی برای گردانندگان بازی در این منطقه است.
هر یک از بازیگران می خواهند اندوخته های بیشتری را از میدان بهره برداری کنند تا در آینده ترانزیتی منطقه اوراسیا از قدرت چانه زنی بیش تری برخوردار شوند
افکار عمومی نظاره گر این بازی تاریخی هستند و کنشگری دولت های خود را ارزیابی می کنند.
صرف نظر از اینکه ما چگونه عمل می کنیم،نتیجه تحولات قفقاز ذهنیت جدیدی نسبت به بازیگران مهم آن برای افکار عمومی منطقه و جهان خلق خواهد کرد.
ایران اگر بخوبی بازی کند علاوه بر جلوگیری از تغییرات ژئوپلیتیکی،در جنگ اراده های قدرت های منطقه وجهان می تواند ذهنیت جدیدی برای خود خلق کند و هم اینکه به اقتدار داخلی خود بیافزاید و پایگاه اجتماعی ملی گراها را نیز در اختیار بگیرد
ابوقاسم
18.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 #انتشار_نخستینبار
مستند کوتاه "هدیه به قلب مجروح جُنا"
روایتی از سرگذشت مهمانان سوریهای برنامه معلی و دیدار اخیر مادر و دختر اهل فوعه و کفریا با رهبر معظم انقلاب
@amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
🔺وجوه اساسي تمايز ميان جنگ سخت با نوع نرم آن را ميتوان در موارد زير خلاصه كرد: يك ـ از نظر هدف 🔸در
سه ـ از نظر شيوه اجرا
🔸شيوه جنگ سخت به انواع نبردهاي نظامي (هوايي، دريايي و زميني) يا كودتاي خشونتآميز، شورشهاي مسلحانه و عملياتهاي پارتيزاني يا تلفيقي از آنها خلاصه ميشود كه البته به تناسب رشد فناوري، اين روشها نيز مدرنتر شده و جنبههاي تازهتري به خود گرفتهاند.
در مقابل، در كاربرد روشهاي جنگ نرم، به موارد برجستهاي چون تبليغات، سانسور، شايعهسازي، ناخالصسازي اعتقادي از راه ترويج انديشههاي انحرافي و خرافهگرايي و عرفانهاي كاذب، هجمه ايدئولوژيك، تفرقهانگيزي، ترور شخصيتها، عوامفريبي و تحريك عواطف عمومي، سياهنمايي و نافرماني مدني و... ميتوان اشاره كرد.
🔹يكي از رايجترين گونههاي جنگ نرم، انقلاب رنگي يا به عبارت دقيقتر، كودتاي رنگي است كه به دليل شباهتهاي بسيارش، مترادف با جنگ نرم انگاشته شده است. انقلاب رنگي كه آخرين حلقه از سلسله راهبردهاي امريكا و غرب براي مبارزه و تغيير رژيمهاي ناهمسوست، به تحولاتي گفته ميشود كه پس از دوران جنگ سرد، ابتدا در برخي كشورهاي اروپاي شرقي، سپس در منطقه قفقاز و بعد در آسياي مركزي رخ داد.
🔸نخستين تجربه انقلاب رنگي غرب در 29 دسامبر 1989 در كشور چكسلواكي به ثمر نشست. دومين تجربه در صربستان در 1997 تكميل شد. سپس در سال 2003، اين تجربه در جمهوريهاي استقلال يافته سابق اتحاد جماهير شوروي مورد آزمون قرار گرفت. از اينرو، سومين تجربه از اين دست، در گرجستان با نام انقلاب مخملي تدارك ديده شد. موفقيت در اين كشور، كارگزاران مخملي خارجي و عناصر داخلي را بيش از پيش براي استفاده از اين شيوه ترغيب نمود.
ازاينرو، براي چهارمين بار اين نوع تحول سياسي در اكراين با نام انقلاب نارنجي در سال 2004 طراحي و به مرحله اجرا گذاشته شد. پنجمين تجربه، باز در آسياي مركزي در كشور قرقيزستان در سال 2005 م. با عنوان انقلاب لالهاي تحقق يافت.
🔹اين تجربهها باعث شد قدرتهاي غربي و رژيم صهيونيستي به برنامهريزي و زمينهسازي انقلاب رنگي در ايران نيز تشويق شوند. البته فضا و موجي كه موفقيتهاي انقلابهاي رنگي در منطقه پديد آورده بود، برخي ديگر از بازيگران برانداز، مانند گروههاي ضد انقلاب و برخي از افراد و گروههاي داخلي را براي تغيير و تحول در ايران از اين راه ترغيب نمود.
ازاينرو، راهاندازي انقلاب رنگي در ايران داراي سه ضلع قدرتهاي خارجي و به ويژه امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي، ضد انقلاب و برخي از گروههاي داخلي بود. بر اساس تجربههايي كه گفتيم، سه ضلع انقلاب رنگي در ايران براي تحقق اين نوع تحول، برنامهريزي، تبادل فكر و زمينهچينيهاي لازم را انجام داده بودند و با مشاهده تحقق برخي شرايط در آستانه دهمين انتخابات رياستجمهوري به اجراي آن مبادرت ورزيدند.
@amniatemeli
هدایت شده از مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی
30.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴واکنش رسانه نزدیک به بیت رهبری به تحولات قفقاز
رهبر معظم انقلاب در دیدار های جداگانه با پوتین و اردوغان در 28 تیرماه 1401: جمهوری اسلامی، سیاستها و برنامههایی را که منجر به بسته شدن مرز ایران و ارمنستان شود، هرگز تحمل نخواهد کرد. چرا که این مرز یک راه ارتباطی چند هزار ساله است.
🔹بر اساس اتفاقاتی که در منطقه قفقاز در جریان است بسیار بجاست که برخی کشورهای همسایه در میان معادلات و منافعی که در ذهن خود میپرورانند، این صحبتهای رهبر انقلاب را هم در میان معادلات ذهنی خود قرار بدهند که رهبر عزیزمان فرمودند: جمهوری اسلامی ایران در برابر هر نقشه ای که با هدف تغییر مرز های بین المللی طراحی شده باشد با قدرت مقابله خواهد کرد.
کانال خط رهـبری عضوشوید🇮🇷
@khatrahbari
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعتراف تحلیلگر سیاسی شبکه منوتو به دیپلماسی و سیاست خارجی موفق جمهوری اسلامی در برابر زیادهخواهی آمریکا
🔹 ایران در غنیسازی هستهای طبق خواستههای خود و توافقی که کرده پیش میرود!
🔹 پول های بلوکه شده ایران آزاد شده و فروش و صادرات نفت ایران به سهولت انجام میگیرد!
@khatrahbari
🔺مهمترين اهداف جنگ نرم عبارتاند از:
1. استحاله فرهنگي در جهت اثرگذاري شديد بر افكار عمومي جامعه مورد هدف، با ابزار خبر و اطلاعرساني هدفمند و كنترلشده. نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است؛
2. استحاله سياسي به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياهنمايي اركان آن نظام؛
3. ايجاد رعب و وحشت از مسائلي چون فقر، جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر و پس از آن، دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جوّ بياعتمادي و ناامني رواني؛
4. اختلافافكني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقامات نظامي و سياسي كشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي كشور؛
5. ترويج روحيه نااميدي به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفتهاي كشور؛
6. بيعلاقه ساختن نسل جوان به مسائل مهم كشور؛
7. كاهش روحيه و عدم كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخههاي گوناگون نظامي و امنيتي؛
8. ايجاد اختلاف در سامانههاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف؛
9. تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعهپراكني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شبنامهها و... ؛
10. تقويت نارضايتي مردم به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي از دولت خود، به طوري كه در مواقع حساس، اين نارضايتيها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند؛
11. تلاش براي بحراني نشان دادن اوضاع كشور، از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليلهاي نادرست و اغراقآميز.
@amniatemeli
16.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸مهسا امینی چگونه از دنیا رفت؟
🔹نظرات پزشکان از علت مرگ و حرف های ناگفته امجد امینی پدر مرحومه مهسا امینی را در این ویدیو با دقت گوش کنید.
@amniatemeli
🔺ويژگيهاي جنگ نرم
🔸جنگ نرم به دليل پيچيدگي و اتكا به قدرت نرم، ويژگيهاي بسيار زياد و متنوعي دارد كه مهمترين آنها عبارتاند از ؛
يك ـ تغيير قالبهاي ماهوي جامعه و ساختار سياسي
در اين جنگ، باورها و ارزشهاي اساسي يك جامعه، براي تغيير مورد هجوم قرار ميگيرد. با تغيير اين باورها، قالبهاي انديشه دگرگون ميشود و مدلهاي رفتاري جديدي شكل ميگيرد. مدلهاي رفتاري جديد به گونهاي است كه به جاي رفتارهاي حمايتي از ساختار سياسي، رفتارهاي چالشي جايگزين ميشود و اين رفتارها به سمت ساختارشكني جهت مييابد.
دو ـ آرام، تدريجي و زيرسطحي
جنگ نرم دفعي، شتابان و پرتحرك در يك مقطع نيست. اين جنگ به صورت آرام آغاز ميشود و به صورت تدريجي به سمت جلو حركت ميكند. آرام و تدريجي بودن اين جنگ به گونهاي است كه بسياري آن را تشخيص نميدهند. جنگ نرم زيرسطحي، ناآشكار و به همين دليل نامحسوس است.
سه ـ آسيبمحوري
آسيبهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي، ميدان مانور جنگ نرم است. دشمنان در جنگ نرم با شناسايي نقاط آسيب جامعه هدف در حوزههاي پيشگفته، فعاليتهاي خود را سامان ميدهند و با ايجاد آسيبهاي جديد، بر دامنه تحركات خود ميافزايند.
چهار ـ چند وجه بودن
پردامنه بودن و برخورداري از وجوه گوناگون، از ديگر ويژگيهاي جنگ نرم است. در اين جنگ، از تمامي علوم، فنون و روشهاي شناخته شده و ارزشهاي موجود استفاده ميشود.
پنج ـ استفاده از ابزار روز
در جنگ نرم از پيشرفتهترين شيوههاي روز استفاده ميشود. فضاي مجازي و سايبري، محيط اصلي جنگ نرم در شرايط كنوني به شمار ميآيد. اين فضا، امكان اغواگري با ايجاد جاذبههاي گوناگون و خلق بسترهاي لازم را با سوار شدن بر امواج احساسات به خوبي فراهم ميسازد.
@amniatemeli
هدایت شده از ابوقاسم
📌کریدور هند_اروپا هیاهوی رسانه ای آمریکا
ابعاد مختلف ابتکار جدید آمریکایی ها برای اتصال هند_امارات_عربستان_اسراییل_اروپا
ایرادات اساسی دارد
کریدور هند_اروپا بر اساس این ایراد هایی که دارد نمی تواند عمق استراتژیک کریدور شمال جنوب و طرح یک کمربند و یک جاده چین را تهدید کند
🔺این کریدور بدون حضور کشورهای بزرگی نظیر چین ،روسیه ،پاکستان و ایران و ترکیه تئوری سازی شده است که مشروعیت بین المللی و منطقه ای نخواهد داشت
🔺کریدور شمال جنوب و ابریشم متشکل از اتصال میان دهها کشور در آسیای جنوبی ،آسیای مرکزی،غرب آسیا قفقاز و شرق آسیاو ... خواهد بود،
به عبارت دیگر مساله ای که در کریدور ابریشم و شمال جنوب متصور است اتصال ریلی و ترانزیتی هشتاد کشور دنیا است که به اتصال به اروپا ختم می شود.
درحالیکه ابتکار کریدور هند_اروپا فاقد شبکه ترانزیتی به گستردگی ابریشم است و ارتباطی با پهنای اروسیا ندارد
🔺کریدور هند_اروپا از حیث مزیت هایی که شمال جنوب و ابریشم دارد نیز قابل مقایسه با آن نیست ،
کریدور ادعایی هند_ اروپا هیچ تفاوتی با کریدور حال حاضر کانال سوئز نخواهد داشت، این به معنای این است که هیچکدام از ویژگی های مسیر ابریشم و شمال جنوب،یعنی کوتاه بودن مسیر، عدم استفاده از مسیر دریایی ،کاهش هزینه ها و کم شدن زمان رسیدن بار به مقصد را ندارد ،بنابر این هیچ تفاوتی با کانال سوئز نخواهد داشت،تنها مساله این کریدور ،کاهش هزینه سوخت است که مزیت خاصی ندارد چراکه این ویژگی در کریدور های بلوک شرق نیز در کل مسیر ترانزیت رعایت شده است و از مسیر ریلی استفاده می شود.
🔺کریدور هند_اروپا شبکه واحد ریلی ندارد،از بندر بمبئی باید بارگیری انجام شود،وارد بندر امارات شود از آنجا با قطار به حیفا برسد و در این بندر تخلیه و مجددا بارگیری شود و مجددا در یونان وارد ناوگان ریلی شود،درحالیکه کریدور شمال جنوب این پروسه پیچیده ترانزیتی را ندارد.
🔺تنش های به وجود آمده میان ترکیه و یونان در مدیترانه،تنش های سنگین ایران و رژیم صهیونیستی و تهدیدات موشکی یمن برای بنادر اسرائیل از چالش های متصور این کریدور است
🔺آمریکایی ها سابقا از طرح های موازی برای مهار جاده ابریشم رونمایی کرده بودند،پروژه تاپی برای انتقال گاز ترکمنستان به آسیای جنوبی از طریق افغانستان یا طرح انتقال برق تاجیکستان و قرقیزستان به پاکستان که هر دو متوقف شدند ،هرچند هیچ یک از این پروژه ها تهدیدی برای عمق استراتژیک طرح یک کمربند و یک جاده چین نبودند اما در نهایت نیز تا به الان به نتیجه نرسیدند.
🔺آمریکا در نشست سال گذشته G7 از سرمایه گذاری ۴۰ هزار ميلياردي برای توسعه زیرساخت های کشورهای ضعیف و در حال توسعه خبر داده بود اما در نهایت به سرمایه گذاری ۶۰۰ میلیاردی آن هم توسط بخش خصوصی رسید ،این مبلغ یک و نیم درصد عدد ۴۰ هزار میلیارد اعلامی است که رسانه ها این تناقض گویی های آمریکا و اروپا را نشانه ای برای بازی روانی این کشورها با چین و روسیه ارزیابی می کنند تا اقدام راهبردی برای مهار آن ها
🔺یکی از متغیرهای اساسی در مقوله ترانزیت ،قدرت سرمایه گذاری در کشورهای درگیر در مسیر کریدور هاست ،چینی ها بزرگ ترین سرمایه گذاری تاریخ بشری را در بیش از ۸۰ کشور کلید زده اند و در حال تکمیل زیرساخت های ریلی ،فنی،صنعتی سازی شهر ها و بنادر و راه اندازی کریدور انرژی و... هستند
چینی ها در سرمایه گذاری در زیرساخت های عربستان،امارات، حتی بنادر اسرائیل که شبکه اصلی کریدور هند_اروپا را تشکیل می دهند از آمریکا پیشی گرفته اند و دست برتر را دارند
ابوقاسم
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«ابراهیم متقی»:
🔺 وقتی که شما در تنگنای اقتصاد جهانی و یا ژئوپولتیکی قرار میگیرید، ناچار میشوید که منابع قدرت خود را افزایش دهید.
🔺 ما نمیتوانیم براساس امید مبتنی بر سراب ایفای نقش کنیم. اتفاقاً لازم است که ما به چین و روسیه گرایش داشته باشیم، چون سیاست خارجی جمهوری اسلامی مبتنی بر چندجانبهگرایی است.
وستانیوز
@amniatemeli