eitaa logo
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
12.9هزار دنبال‌کننده
760 عکس
1.9هزار ویدیو
32 فایل
خبرگزاری وستانیوز کانال توسط دکتر مکرمی پور کارشناس مسائل بین الملل و امنیت ملی مدیریت می شود. ارتباط @mbmokaramipour
مشاهده در ایتا
دانلود
رقابت تسلیحاتی اروپا؛ پیشران جنگ اول جهانی 🎖 ازجمله عوامل تثبیت‌کنندۀ موازنۀ قوا، رقابت تسلیحاتی میان بازیگران اصلی صحنۀ رقابت بود. این رقابت باعث شد که در قرن نوزدهم، دولت‌های اروپایی -در مقایسه با کشورهای آسیایی و آفریقایی- در یک موقعیت فوق‌العاده برتر قرار گیرند. فناوری پیشرفته موتورهای بخار، سوخت مایع و دیگر افزارهای ماشینیْ برتری اقتصادی و نظامی قاطعی به اروپا بخشید. بهبود تفنگ تَه‌پُر که قدرت آتش را به میزان زیادی گسترش می‌داد، پیشرفت بزرگ‌تری به‌حساب می‌آمد. تفنگ‌های کتلینگ، مسلسل‌های ماکسیم و توپ‌های سبک صحرایی در افزایش قدرت نظامی ملل اروپایی بسیار مؤثر بود. ساخت قایق‌های توپ‌دار و مجهز به موتورهای سوختی موجب شد که قدرت دریایی اروپایی بتواند از گذرگاه‌های آبی مانند نیجر، سند و یانگ‌تسه به درون کشورهای غیراروپایی گسترش یابد. شاید بتوان گفت که شدیدترین نمونۀ اختلاف قدرت اروپا با ملل دیگر در جریان نبرد اُم‌دورمان (omdurman) در ۱۸۹۸ آشکار شد؛ زیرا در این نبرد مسلسل‌های ماکسیم و تفنگ‌های لی-اینفیلد که در اختیار قوای انگلستان بود، ظرف یک روز توانست ۱۱ هزار نفر از دراویش را در برابر ۴۸ نفر تلفات تارومار کند. در ربع آخر قرن نوزدهم، قوای نظامی دول اروپایی افزایشی چشم‌گیر داشت. در چهل سال -از ۱۸۷۲ تا ۱۹۱۲- رشد هزینه‌های نظامی و دریایی دول اروپایی به شرح زیر بود: در آلمان ۳۳۵٪، در روسیه ۲۱۴٪، در ایتالیا ۱۸۵٪، در انگلستان ۱۸۰٪، در اتریش- مجارستان ۱۵۵٪، و در فرانسه ۱۳۷٪. روند رقابت تسلیحاتی در دهۀ اول قرن بیستم، براساس اصول موازنۀ قوا، به تضعیف آن اصل منجر شد. در این سال‌ها هر یک از قدرت‌ها افزایش توان نظامی قدرت مقابل را نه به‌عنوان تلاش برای افزایش توان دفاعی، بلکه به‌عنوان تلاش برای افزایش توان تهاجمی تلقی می‌کرد و در نتیجه رقابت تسلیحاتی کارکرد بازدارندگی نداشت و حتی قدرت‌ها را تحریک می‌کرد تا در حمله پیش‌دستی کرده و قدرت مقابل را غافلگیر کنند. 📚منبع: تاریخ روابط بین‌الملل (۱۸۷۰_۱۹۴۵)، نوشتهٔ مجید بزرگ‌مهری، نشر سمت، ص۱۷۶_۱۷۷. @amniatemeli
22.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🟩کنفوسیوس که بود و تعالیم‌اش چه بود؟ کُنفوسیوس (به چینی: 孔夫子) فیلسوف، نظریه‌پرداز سیاسی و معلم چینی است که در چین باستان زندگی می‌کرد. وی در ۵۵۱ پیش از میلاد در ایالت کوچک لو که امروزه بخشی از استان جدید شاندونگ است متولد شد و در ۴۷۹ پیش از میلاد در گذشت. والدینش، که در زمان کودکی او زندگی را بدرود گفتند، او را کونگ-چیُو (به معنی تَپه) نامیدند. نام کنفوسیوس از کلمهٔ کونگ فوزِ، به معنای «استاد بزرگ، کونگ» گرفته شده‌است. آموزه‌های کنفوسیوس اجتماعی بودند نه مذهبی. او هرگز ادعا نکرد از جانب خدا آمده‌است یا حقیقت در انحصار اوست. از خود هیچ اثر مکتوبی به جای نگذاشت اما پس از مرگش برخی از شاگردانش گفته‌های او را در کتابی به نام منتخبات کنفوسیوس منتشر کردند. کنفوسیوس از همهٔ فلاسفهٔ چین در دنیا نام‌آورتر است. عمده‌ترین کار کنفوسیوس این بود که هر آنچه که از فرزانگان کهن برگزیده بود، گرد آورد و بر مبنای این میراث یک نظام جامع فلسفی بنیاد نهاد. این فلسفه در طی بیست و پنج قرنی که چراغ راه ملت چین بوده‌است توانسته عادات و تفکر ملت چین را شکل ببخشد. @amniatemeli
جوان‌ترین دولت بعد از انقلاب کدام بود؟ /مقایسه سن وزیران دولت رئیسی و روحانی /معرفی جوان‌ترین وزیران دنیا 🔹جوان‌ترین عضو کابینه رئیسی، حجت‌الله عبدالملکی گزینه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با ۴۰سال سن و مسن‌ترین وزیر هم احمد وحیدی با ۶۳ سن برای تصدی وزارت کشور است. میانگین سنی وزیران دولت سیزدهم بیش از ۵۲ سال است و اختلاف میانگین سنی وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم نسبت به دولت یازدهم ۵‌سال و نسبت به دولت دوازدهم ۷ سال کمتر است. (میانگین سنی دولت یازدهم ۵۷ و دولت دوازدهم ۵۹سال بود.) 🔹همچنین میانگین سنی کابینه اول دولت هاشمی رفسنجانی ۴۱سال، کابینه دوم دولت هاشمی رفسنجانی ۴۴سال، کابینه اول دولت اصلاحات ۴۵سال، کابینه دوم دولت اصلاحات ۴۷سال، کابینه اول دولت محمود احمدی‌نژاد ۴۹سال، کابینه دوم دولت محمود احمدی‌نژاد۵۰سال، دولت یازدهم ۵۷ و میانگین سنی دولت دوازدهم ۵۹ سال بوده است. همچنین از میان وزیران دولت سیزدهم ۱۴ نفر دارای مدرک دکتری، ۴ نفر دارای مدرک تحصیلی مهندسی و یک نفر دارای مدرک اجتهاد هستند. /همشهری @amniatemeli
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیو/ ماجرای ترور در تونس؛ ۱۹۸۸ قسمت دوم 🔹خلیل الوزیر معروف به ابوجهاد همراه با یاسر عرفات جنبش فتح را پایه گذاری کردند، او عملا معاون یاسر عرفات بود ماجرای ترور ابوجهاد توسط اسرائیل را ببینید @amniatemeli
31.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | امام حسن مجتبی(ع)، احیاءکننده نهضت اسلام ✏️ روایتی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🗓 انتشار به مناسبت هفتم صفر؛ سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام @amniatemeli
🔴چین دارای پویاترین بازار جهان است و دفتر IP آن بیشترین تعداد ثبت علامت تجاری را در سطح جهان دریافت می‌کند @amniatemeli
🔺لذت‌گرایی 🔸طبق نظریه لذت‌گرایی، خوشبختی را می‌توان به سادگی به عنوان تجربۀ لذت تعریف کرد. طبق این دیدگاه، فرد خوشبخت کسی است که در زندگی‌اش بیشتر از ناراحتی و درد، لذت دارد. بنابراین خوشبخت بودن به معنای احساس خوب داشتن است. به عبارت دیگر، هیچ تفاوتی بین «خوشبخت بودن» و «احساس خوشبختی» وجود ندارد. فلاسفه مشهوری مانند اپیکور (فیلسوف یونانی باستان)، جرمی بنتام و جان استوارت میل (فلاسفه انگلیسی مدرن) لذت‌های فکری (مانند خواندن کتاب) را نیز به همراه لذت‌های جسمی (مانند رابطه جنسی) در ذیل تعریف خوشبختی گنجانده‌اند. اما با وجود این که بسیاری از ما خوشبختی را با احساس خوب مرتبط می‌دانیم، بسیاری از فلاسفه معتقدند که لذت‌گرایی اشتباه است. زیرا اولاً ممکن است فردی خوشبخت باشد بدون اینکه احساس خوبی داشته باشد (مثل وقتی که یک فرد خوشبخت دندان‌درد دارد) و همچنین ممکن است فردی احساس خوبی داشته باشد بدون اینکه خوشبخت باشد (مثل وقتی که یک فرد ناشاد در حال گرفتن ماساژ است). بنابراین از نظر فیلسوفان مخالف لذت‌گرایی، از آنجا که «خوشبختی» و «لذت» می‌توانند از هم جدا شوند، نمی‌توانند یک چیز باشند. ثانیاً به نظر می‌رسد که خوشبختی و لذت ویژگی‌های متفاوتی داشته باشند. لذت‌ها معمولاً گذرا، ساده و سطحی هستند (به لذت خوردن بستنی فکر کنید)، در حالی که خوشبختی قرار است ماندگار، پیچیده و عمیق باشد. اما چیزهایی که ویژگی‌های متفاوتی دارند نمی‌توانند یکسان باشند و بنابراین خوشبختی نمی‌تواند همان لذت باشد. این استدلال‌ها نشان می‌دهند که خوشبختی و لذت یکسان نیستند. با این حال، تصور یک فرد خوشبخت که هرگز احساس خوبی نداشته باشد، دشوار است. بنابراین، شاید خوشبختی «شامل» لذت باشد اما با آن «یکسان» نباشد. @amniatemeli
36.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیو / الی کوهن؛ جاسوس موساد در حکومت سوریه /قسمت اول @amniatemeli
🔺نظریه فضیلت 🔸طبق نظریه فضیلت، خوشبختی نتیجه پرورش فضایل (چه اخلاقی و چه فکری) مانند حکمت، شجاعت، اعتدال و صبر است. طبق این دیدگاه یک فرد خوشبخت کسی است که به اندازه کافی با فضیلت باشد. بنابراین خوشبخت بودن به معنای پرورش نفس و شکوفا شدن در نتیجه آن است. این دیدگاه به طور مشهوری توسط افلاطون، ارسطو و رواقیان مطرح شده است. ارتباط دادن خوشبختی با فضیلت این مزیت را دارد که خوشبختی را به عنوان یک پدیده ماندگار، پیچیده و عمیق در نظر می‌گیرد. همچنین توضیح می‌دهد که چگونه خوشبختی و لذت می‌توانند از هم جدا شوند، زیرا فردی می‌تواند با فضیلت باشد بدون اینکه احساس خوبی داشته باشد، و فردی می‌تواند احساس خوبی داشته باشد بدون اینکه با فضیلت باشد. با این وجود، نظریه فضیلت نیز از نظر برخی از فیلسوفان قابل انتقاد است. بخش مهمی از «با فضیلت بودن» عبارت است از «خوب بودن از نظر اخلاقی». اما آیا افراد غیراخلاقی همیشه ناشاد هستند؟ دست‌کم بعضی از فیلسوفان فکر می‌کنند که آدم‌های فاقد فضایل اخلاقی نیز می‌توانند خوشبخت باشند. نکته مشابهی در مورد فضیلت فکری نیز می‌توان مطرح کرد: آیا افراد نادان یا غیرمنطقی همیشه ناشاد هستند؟ در واقع، برخی از این افراد به نظر می‌رسد دقیقا به دلیل نقص‌های فکری خود خوشبخت هستند. همانطور که یک جملۀ مشهور می‌گوید: «ندانستن باعث خوشبختی است»! اما نظریه‌پردازان فضیلت پاسخی در اینجا دارند. پاسخ آن‌ها این است که شاید برخی از افراد غیراخلاقی خوشبخت «به نظر برسند»، اما این به این معنی نیست که آنها در سطحی عمیق‌تر «واقعاً» خوشبخت هستند. همین موضوع در مورد افرادی که فاقد فضایل فکری هستند نیز صدق می‌کند: نادانی ممکن است به خوشبختی منجر شود، اما آن خوشبختی، خوشبختی واقعی نیست. بنابراین به نظر می‌رسد در این مسائل جای بحث وجود دارد. @amniatemeli
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم تاریخی از مجلس شورای ملی و غرش نماینده با غیرت مجلس با بُغض به واگذاری استان بحرین توسط شاه به انگلیس @amniatemeli
🔺نظریه ارضاء خواسته‌ها 🔸طبق نظریه ارضاء خواسته‌ها، خوشبختی شامل به دست آوردن و برآورده شدن آن چیزی است که می‌خواهید و فرقی هم نمی‌کند که آن چیز چه باشد. طبق این دیدگاه، فرد خوشبخت کسی است که بسیاری از خواسته‌هایش برآورده شده است؛ و هرچه خواسته‌های بیشتری برآورده شود، او خوشبخت‌تر است. اما با وجود این که به دست آوردن آنچه می‌خواهید می‌تواند منبع خوشبختی باشد، یکی گرفتن خوشبختی با برآورده شدن خواسته‌ها از جهاتی مشکل‌ساز است. زیرا این نظریه این مفهوم را دارد که تنها راه خوشبخت‌تر شدن، برآورده شدن یک خواسته است. این به نظر اشتباه می‌آید. زیرا گاهی اوقات خوشبختی ما با دریافت چیزی که قبلاً «نمی‌خواستیم» افزایش می‌یابد؛ مانند یک مهمانی سورپرایز تولد یا مجبور شدن به مراقبت از گربه همسایه. این نشان می‌دهد که برآورده شدن «خواسته‌ها» برای خوشبختی ضروری نیست (زیرا «ناخواسته‌ها» هم می‌توانند در خوشبختی دخیل باشند). به‌علاوه، ارضاء خواسته‌ها همیشه برای خوشبختی کافی نیست. به عنوان مثال کاملا معمول است که افراد وقتی به آنچه می‌خواهند می‌رسند، احساس ناامیدی می‌کنند. ظاهرا بسیاری از دستاوردها، مانند کسب یک مدرک یا برنده شدن در یک مسابقه، به هیچ وجه آن خوشبختی طولانی‌مدتی را که انتظار داشتیم، به ارمغان نمی‌آورند. بنابراین، حتی اگر به دست آوردن آنچه می‌خواهیم گاهی ما را خوشبخت کند، این مثال‌ها نشان می‌دهد که خوشبختی بستگی تام و تمامی به برآورده شدن خواسته‌ها ندارد و با آن یکی نیست. @amniatemeli
43.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 🎤سخنرانی شهید اسماعیل هنیه در مراسم اقامه نماز بر پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی و یاران مجاهد او ۱۳۹۸/۱۰/۱۶ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس جناب آقای اسماعیل هنیه را به آزادگان جهان و امت اسلام، تسلیت عرض می‌کنیم. @amniatemeli