📌جنگ روایت ها برای یکی مثل بنده که هر روز حوادث منطقه و جهان را به صورت دقیق رصد می کند ضروری است که بداند کنش گران پرقدرت جهانی همواره برمدار منافع و خواسته های خودشان حوادث را رقم می زنند و جهان را در موقعیت و دوگانگی صلح و خشونت قرار می دهند و از همه مهم تر ابعاد گوناگون سناریو های خود را برای صلح و خشونت اجراء می کنند با ایجاد صلح در گوشه ای از جهان ریشه استعمار و وابستگی سیاسی وامنیتی و ازهمه بالاتر اسارت فرهنگی را در آن جامعه می پرورانند. درجای دیگر برای گرم نگه داشتن بازار سلاح و کمپانی ها ومافیاهای جنگ سالار، با استفاده از اختلافات جامعه شناختی نهادینه شده در میان جوامع بشری، سوء تفاهم ها، اختلافات قومی و مذهبی و افزایش تروریسم و فرقه گرایی دست به جنگ افروزی می زنند و آینده کشورها و مردمان جهان را به انحطاط و آینده ای نامعلوم و بحران هویت می کشانند. این دوگانگی دقیقا آثار همان نظام فکری است که قرن ها پیش در مغرب زمین شکل گرفت. غربی ها این دوگانگی را در رسانه های خود به یک فرهنگ تبدیل کردند، و فهم مورد نظر خود را به مثابه یک واکسن در شخصیت انسان ها تزریق کردند. امروزه همه جا و همه کس حتی یک بازیگر یا فوتبالیست بی سواد، بدون توجه به ریشه این دوگانگی از صلح فراگیر و پایان خشونت یا آزادی صحبت می کند گزاره هایی که ظاهرا جذاب به نظر می رسد اصطلاحی که این روزها فانتزی خیلی ها شده است. اما ماجرا در ابعاد فراتری قابل تحلیل است دوگانگی استعمار_استقلال، مستکبر_مستضعف، ظالم_مظلوم، فقیر_غنی واز این قبیل تعابیری که جایگاهی برای آن ها در ادبیات غرب وجود ندارد به صورت برنامه ریزی شده از نظام فکری انسان ها و ترکیب تصورات شان حذف شده است. غرب الگوی تکامل یافته از یک کمپانی استعماری کوچک است که ارزش های اخلاقی، علم و تکنولوژی، فرهنگ و داشته های بشری را به خدمت اهداف خود در آورده است. این همان جنگ روایت ها است که این روزها آثار آن را در ادبیات رسانه ای و سلبریتی های خودمان هم مشاهده می کنیم و دشمن حرف هایش را با فوتبالیست ها و بازیگران به طبقات مختلف جامعه منتقل می کنند ابوقاسم @aboghasm

✅نقش ایران در رقابت آمریکا و چين #ایران_قوی @amniatemeli

#جنگ_شناختی #جنگ_هیبریدی #امنیت_ملی

✅ برای درک بهتر جنگ شناختی نیاز است تا اساسا شناخت را به عنوان هویتی مستقل مورد واکاوی قرار دهیم. اساسا شناخت یک مفهوم سلسله مراتبی است که از سطح پایین شروع شده تا عالی ترین سطح و در حالت بالغ خود شکل پیدا میکند. سطوح 7 گانه شناخت را میتوان اینگونه معرفی نمود: 🔸️ سطح اول، هجا/ سیگنال: این سطح نازل ترین نوع شناخت است که معمولا با حواس پنجگانه درک میشود. به تنهایی فاقد معنا است اما جهت ساخت مفاهیم ضروری هستند. برای مثال مفهوم درخت دارای هجاهای آوایی د، ر، خ و ت میباشد. این هجا ها به تنهایی صرفا گنگ هستند، اما در کنار یکدیگر مفهومی را به ذهن متبادر میکند. یا مثلا حروف مورس که با سیگنال ها شکل میگیرد. الگوی نقطه، فاصله در سیستم مورس میتواند پیام های متعددی را مخابره کند. اما یک نقطه و یک فاصله به تنهایی هیچ مفهومی را منتقل نمیکند. همینطور در سیستم های دارای پردازشگر، یک بیت اطلاعات که دارای مقدار صفر و یک است به تنهایی مفهومی را برای یک ماشین خلق نمیکند. 🔹 سطح دوم، مفهوم: اساسا تفکر، تعقل و تحلیل بر روی مفاهیم شکل میگیرد. انسان ها در ذهن خود برای فهم، ذخیره سازی و استنتاج از مفاهیم بهره میبرند. مفاهیم آجرهای شکل دهنده بنای شناخت هستند. برای انسان ها کلمات آن چیزی هستند که به عنوان مفاهیم مورد استفاده قرار میگیرند. در ماشین یک بایت که مجموعه 8 تایی از بیت هاست میتواند به نوعی یک واحد مفهومی برای ماشین به حساب آید. مفاهیم در ذهن انسان ها میتوانند بیانگر امر واقعی و قابل حس باشند و یا یک امر ذهنی، غیر قابل حس، برساختی و انتزاعی باشند. برای مثال مفهوم درخت بیانگر چیزی است که ما به ازای واقعی دارد و قابل مشاهده است. اما مفهومی مانند عشق چیزی است که ما بازای مشخص بیرونی و قابل مشاهده ندارد. 🔸️ سطح سوم، داده: فرهنگستان ادب فارسی داده را اینگونه تعریف میکند: به طور کلی همهٔ دانسته‌ها، آگاهی‌ها، داشته‌ها، آمارها، شناسه‌ها، پیشینه‌ها داده محسوب می‌شوند. داده را میتوان مجموعه مفاهیمی دانست که در یک پیوند منطقی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و در نسبت دریافت کننده داده نوعی فهم را ایجاد میکنند. برای مثال یک جمله که ساختار منطقی دارد میتواند نمونه یک داده باشد. داده‌ها بصورت بالقوه معنا‌دار هستند و میتوانند درست یا غلط باشند. 🔹 سطح چهارم، اطلاعات: پیوند خوردن داده ها با یکدیگر اطلاعات را شکل میدهند. داده ها در برابر یکدیگر ممکن است موید و یا نافی باشند. یا میتوانند کلا ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند. حضور داده ها در کنار یکدیگر و ایجاد پیوند منطقی بین آن ها میتواند یک واحد اطلاعات را تولید کند. ایجاد پیوند منطقی بین داده ها معمولا در انسان ها از طریق فکر و در ماشین ها از طریق یک پردازشگر صورت میگیرد. اطلاعات را به اعتباری میتوان داده های گروه‌بندی، ذخیره، پالایش و سازماندهی شده دانست. 🔸️ سطح پنجم، دانش: دانش معمولا از تقابل اطلاعات مختلف حاصل میشود. بعبارتی مجموعه رشد یافته ای از اطلاعات که توانایی تعریف چیزی و یا تبیین پدیده ای را فراهم میکند دانش نامیده میشود. میتواند دانش حاصل مطالعه اطلاعات مکتوب و قابل انتقال و یا به شکل مضمون در وجود افراد همچون تجربه و مهارت های آن ها نمایان شود. 🔹 سطح ششم، هوش: توانایی کسب، حفظ و بهره گیری از دانش مقدمه ای است برای حصول به سطح هوش. در سطح هوش، داده های پالایش شده و قوام یافته در شکل دانش، با استفاده از قوه تعقل و استدلال برای شناخت الگوهای جدید و خلق چیزی نو به کار برده میشوند. یادگیری، به کارگیری منطق، سرمشق‌گیری از دانش‌ها، برنامه‌ریزی و استفاده از زبان به منظور ایجاد و برقراری ارتباط از ویژگی ها و نتایج این سطح از شناخت است. همچنین توانایی قضاوت و ارزیابی، محاسبه، تحلیل نیز در این سطح اتفاق می افتد. 🔸️ سطح هفتم شناخت: بالاترین سطح در این سلسله مراتب است که متضمن وجود نوعی خرد، بصیرت و روشن بینی است. حصول به این سطح که نتیجه به کارگیری و بازبینی چندین باره در الگوهای نو و نوآوری های هوشمندانه مرحله قبل است، چیزی را ایجاد میکند که میتوان آن را نوعی ژرف بینی نامید. تفقه مصداق فعلی است که در این مرحله اتفاق می افتد. @amniatemeli

✅اگر سر به سر تن به کشتن دهیم به از آن که میهن به دشمن دهیم ... 🔸 نماهنگ منو بشناس #ایران_یکپارچه #ایران_قوی @amniatemeli

✅️مولفه های قدرت در نبرد شناختی 🔺️این نوع نبرد، در مرحله طرح ریزی و همچنین اجرا، دارای سطوحی سه گانه مشتمل بر سطح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی است. این سطوح نشانگر دامنه، عمق، هدف، اهمیت و تاثیرگذاری جنگ نرم در جامعه هدف است. 🔺شناخت این سطوح به روشن سازی برنامه ها و راهبردهای دشمن در این حوزه کمک می‌کند. شناخت دقیق این سطوح انطباق راهبردها و راهکارهای مقابله ای با سطوح طرح ریزی دشمن را ممکن می سازد. بر این اساس، برای مقابله با سطح راهبردی جنگ نرم، باید به اتخاذ راهکارهائی در سطح راهبردی اقدام کرد. میتوان با درک سطح کنشگری و برنامه ریزی دشمن به اولویت گذاری در اقدامات مقابل مبادرت نمود. چه بسا، در قبال سطوح پائین تر جنگ نرم، اتخاذ راهکارهائی در آن حدود بدون هزینه نمودن در سطح راهبرد، کافی باشد. در هر حال کسب توانمندی و قدرت در چهار حوزه زیر در جنگ شناختی میتواند در سطوحی سه گانه راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی موثر واقع شود. 🔹قدرت در رصد شناختی دشمن 🔸️قدرت در تحلیل شناختی دشمن 🔹️قدرت در طرح زیری شناختی 🔸️قدرت در انجام عمیات شناختی @amniatemeli

برنامه ریزی ضعیف یا نبود اراده برای تحول همه چیز را برهم می زند اینکه می گویم همه چیز را برهم می زند معنایش از دست دادن زمان و سرمایه های انسانی است. ممکن است برای کار مفید ایده ها و خلاقیت های بسیار خوبی داشته باشید اما ضعف در چینش راهبرد و نظام فکری برای مسیر پیش بینی شده همه چیز را نابود می کند. به نظر می رسد عامل اصلی خلأ فرهنگ نیرو سازی، خسته کردن سرمایه های انسانی در مسیر ناقص تربیتی و فرهنگی در بخش های مختلف تربیتی و آموزشی و مساجد و موسسات فرهنگی است. برنامه ریزی های غلط و ضعف در بینش تربیت و آموزش باعث شکل گیری مسیر خسته کننده و بی فایده ای برای تربیت در جامعه شده است. به جای قوی شدن اراده و انگیزه های کودک و نوجوان برای ترقی و رشد ، برنامه های آموزشی و تربیتی آن ها را کلافه و پژمرده می کند؟ چرا؟ چرا کودک و نوجوان باید از تربیت و آموزش فرار کند؟این یک موضوع کاملا پژوهشی است که باید درباره آن بحث کرد آنچه مهم است تغییر در نگرش ها نسبت به مساله تربیت و آموزش است، باید گرایش فرهنگ محوری بر تربیت و آموزش حاکم شود. تنوع سازی فرهنگی با قالب های متنوع تبلیغی بسیار اهمیت دارد که همه این اتفاقات باید از دریچه پژوهش به آن پرداخته شود. فرهنگ باید با عناصر مهمی نظیر، #پژوهش #برنامه ریزی #ایده #پیاده_سازی همراه باشد. ابوقاسم

✅تصرف زمین در جنگ شناختی چگونه است؟ 🔹در جنگ شناختی تصرف زمین به معنی جنگ سخت وجود ندارد. ولی عرصه کارزار در این جنگ تفکر مردم است. 🔸در نبرد شناختی جبهه ای موفق است که اذهان بیشتری را تصرف کند. باور پذیر بودن یکی از مهم موافه های مهم این کارزار است. به عنوان مثال در قبل از دوران انقلاب اسلامی ایران اگر ناوگان نیروی دریایی آمریکا به قصد حمله، به سمت کشوری حرکت می کرد. آن کشور قبل از رسیدن ناوگان آمریکا دچار فروپاشی می شد. ولی امروز آمریکایی ها در کشورمان این باورپذیری را از دست داده اند. با حرکت ناوگان آمریکا همچنان زندگی عادی مردم جاری است. این موضوع یکی از جنبه های شکست در باورپذیری برای آمریکا و موفقیت برای ایران است. پس اگر در جنگ شناختی باورهای عموم مردم تصور نشود پس زمین ها تصرف نخواهد شد. وستانیوز @amniatemeli

✅رویکرد#جنگ_ترکیبی مابین قدرت های بین المللی: 🔹برای روسیه تهدید ترکیبی یک استراتژی سرنوشت‌ساز است ولادمیر پوتین در مورد اهداف استراتژیک خود کاملاً واضح و روشن است و او به دنبال نزدیکی روسیه و دیده شدن این کشور به عنوان یک "قدرت بزرگ جهانی" است روسیه ایالات متحده و ناتو را مهمترین چالش برای منافع و امنیت خود به ویژه سال ۲۰۱۲ می داند اما چندان تمایلی به هرگونه رویارویی نظامی در حد گسترده ندارد.همچنین این کشور قادر نیست در یک رقابت اقتصادی پیروز شود. اتحادیه اقتصادی اوراسیا به احتمال زیاد قطب واردکننده از اروپای واحد خواهد بود در نتیجه مسکو تنها به دنبال ایجاد سردرگمی آشوب و عدم اطمینان در بین نهادهای مخالف خود است است و در واقع یک محیط خاکستری در حال شکل گیری است.برای کشورهای مختلف که درگیر در تهدید ترکیبی هستند اهداف کمتر واضح و روشن بوده واحتمالاً فرصت‌طلبانه است. 🔸برای کشورچین اهداف مهم و کلیدی است که مثلاً از اقدامات سایر کشورها در دریای چین جنوبی منحرف شوند. این کشور بر روی ابزارهای سایبری به شدت متمرکز شده است و ترکیبی از جاسوسی قابلیت‌های سیگنالی و آماده سازی برای افزودن جنگ سایبری در صورت بروز هرگونه درگیری را دنبال می کند. به عنوان مثال چینی‌ها پس از آنکه دادگاه بین المللی در لاهه ادعای تاریخی در خصوص مالکیت این کشور برقراری مورد مناقشه را رد کرد حملات محروم سازی از سرویس های اینترنتی که به طور فلج کننده‌ای عمل می‌کند را علیه شبکه‌های دولتی فیلیپین انجام داد برای سایر کشورها مانند عربستان سعودی و امارات در خلیج فارس تهدید ترکیبی روشی نسبتا کم هزینه کم خطر برای نفوذ سیگنال ها به قابلیت‌های تضعیف مخالفان است. 🔹در نگاه به آینده قلمرو مجازی هزینه تبلیغات را به طرز چشمگیری کاهش داده وعملیات سایبری در محیط جنگ ترکیبی نسبتاً ارزان و کم هزینه تر است. وستانیوز @amniatemeli

✅جنگ های نسل جدید در قرن پیش رو 🔹تجارب گذشته در اوکراین نشان می دهد جنگ ترکیبی و یا غیر خطی شامل تلاش های چند بعدی برای نابودی عملکرد دولت و همچنین قطعیت دادن به دگرگونی و تحولات جامعه است. در مقابل جنگ متعارف، جنگ غیرخطی قرار دارد که به مرکز و هسته اصلی جامعه تمرکز ویژه‌ای داشته و به آن ضربه خواهد زد .به رغم بحث‌های طولانی در مورد نحوه اجرای اصول دقیق، جنگ های غیرخطی در عملیات روسیه طی سال ۲۰۱۴ میلادی اهمیت "جنگ اطلاعاتی" در هنگام شکل‌گیری جنگ های جدید راکاملاً پررنگ‌تر از گذشته کرده است. بر اساس دیدگاه ژنرال گراسیموف می‌توان بیان کرد که جنگ های نسل جدید یا جنگ غیرخطی شامل عناصر مشخص شده زیر است: 1⃣ در زمان صلح بدون اعلام هرگونه دلیلی مناقشه انجام می گیرد. 2⃣ متخصص اصلی در اجرای عملیات ترکیبی گروه‌های مسلح بدون نام و نشان و یا بازیگران غیردولتی هستند. 3⃣خنثی سازی نیروهای نظامی و نظام اقتصادی از طریق اعتصابات برنامه ریزی شده صورت می گیرد که زیرساخت های مهم دولتی و نظامی را تحت کنترل و فشار خود در می آورد. 4⃣استفاده گسترده از سلاح های مدرن عملیات ویژه رباتیک و فناوری های جدید همچون لیزر، انرژی پنهان و سلاح های هسته ایثار گذاری ویژه دارد. 5⃣ افراد مسلح که در پوششی غیرنظامیان فعالیت دارند در سناریو جنگ غیر خطی نقش بازیگر اصلی را برعهده دارند. 6⃣ حملات همزمان به واحدها و دستگاه‌های نظامی در کل قلمرو حریف از اهداف بسیار مهم به شمار می رود. @amniatemeli

#جنگ_شناختی 🔹اساسا جنگ پدیده پیچیده ای به حساب می آید و خصوصیت این پدیده همچون دیگر پدیده های پیچیده چند وجهی بودن آن است. گاهی در دل جنگ های سخت، عملیات های روانی، اطلاعاتی، رسانه ای و ... شکل میگیرد که حداقل در تعریف جنگ سخت قرار نمیگیرند. پس جنگها بصورت ترکیبی از حوزه های مختلف همچون شکل سخت، نیمه سخت، شناختی و ... بروز پیدا میکنند، اما میتواند یکی از اشکال را درون خود برجسته تر سازد. برای مثال در جنگ سخت سلاح های جنگی با ایجاد آتش همراه با ایجاد تلفات، رعب و وحشت را نیز ایجاد میکنند. این رعب و وحشت میتواند بر ادراک و تصمیم گیری افراد و فرماندهان موثر باشد. یا به عنوان مثالی دیگر صدای پهباد شمعدانی-2 در نبرد اوکراین را میتوان در نظر گرفت که خود به تنهایی ناقوس جنگ روانی برای دولت زلنسکی شده است. پس لزوما جنگ ها یک بعدی نیستند و نامگذاری ها و دسته بندی ها بیشتر به منظور ساده سازی و ایجاد قابلیت فهم در مخاطبان استفاده میگردد. 🔸️ از این رو هرچند در حوزه جنگ شناختی، رسانه ها عمده ترین جنگ افزارهای این حوزه به شمار میآیند، اما جنگ افزارهای جنگ شناختی را نباید محدود به همین موارد دانست. هر جنگ افزاری که بتواند بر حوزه شناخت و سلسله مراتب آن تاثیر گذار باشد، میتواند یک جنگ افزار شناختی به حساب آید. 🔹 گزارش هایی در دست است که نشان میدهد برخی کشورها از جنگ افزارهایی استفاده میکنند که با ارسال نوعی سیگنال بر فرایند های مغزی افراد مورد هدف (از طریق ایجاد حسی خاص و یا ناتوان سازی ذهنی و ...) تاثیر گذار هستند. 🔸امروزه جنگ های شناختی بر بستر سیستم ها شکل میگیرد و از این رو است که گستردگی آن ها قابل ملاحظه است. حتی به زعم نگارنده میتوان جنگ شناختی را جنگ های سیستمی دانست. 🔹 یکی از پرکاربردترین بسترهای سیستمی جهت استفاده از جنگ افزارهای شناختی بستر اینترنت است. اهمیت این بستر از این جهت است که از سویی تمامی کشورها را تحت پوشش قرار میدهد و از سویی تمامی شریان های سیاسی، تجاری، صنعتی، علمی، فناوری، مالی و اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را از خود متاثر میکند و نیز طیف کثیری از مخاطبان را در خود دخیل میکند. از سویی دیگر افراد در این بستر باور دارند که به عنوان کنشگر فعال عمل میکنند و از این رو برخلاف رسانه های یک طرفه، جذابیت بیشتری برای مخاطبان دارد. 🔸️ علت توجه کشورهای استکباری به استفاده از این بستر و تغییر چارچوب های تعارض در عصر حاضر را میتوان در آموزه های تحلیلگران و کارشناسان ردیابی نمود. @amniatemeli

مسابقه میلیونی وستانیوز وارد بشيد، ثبت نام کنید شماره تلفنتون رو حتما بنویسید بعدش همونجا سوالو ببینید و جواب بدید😊 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfN2OJ3uvHrypeEHWkoqsyJmUI8APvJoYFIM9MpBsL3pMm6Dw/viewform?usp=sf_link 💎فقط عجله نکنید چون از الان یعنی(4 آبان) یک هفته وقت هست 🔮بين پانزده دیدگاه منتخب به هفت مورد اولی که بتوانند بیشترین رای مردمی را در نظر سنجی(بعد از انتخاب 15 نفر نظرسنجی میزاریم) به خود اختصاص دهند به ترتیب جوایز نقدی زیر اهدا خواهد شد