eitaa logo
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
14.8هزار دنبال‌کننده
703 عکس
1.6هزار ویدیو
31 فایل
خبرگزاری وستانیوز کانال توسط دکتر مکرمی پور کارشناس مسائل بین الملل و امنیت ملی مدیریت می شود. ارتباط @mbmokaramipour
مشاهده در ایتا
دانلود
51.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیو / ماجرای طرح موساد برای ترور خالد مشعل / «بی سروصدا بکشش!» قسمت ششم و آخر @amniatemeli
🔘اهمیت رسانه در ▪️جایگاه و نقش تعیین کننده در دنیای امروز، انکارناپذیر است. در سال جاری رهبر انقلاب در دیدار با شاعران فرمودند: «امروز در دنیا چالش‌ها و درگیری‌ها چالش‌های رسانه‌ای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند این ها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانه‌ها هستند که تأثیر می گذارند و دلها را تحت تأثیر قرار می دهند، ذهن ها را تحت تأثیر قرار می دهند. جنگ، جنگ رسانه‌ای است؛ هر کس رسانه‌ی قوی‌تر داشته باشد، در اهدافی که دارد ــ هر هدفی ــ موفق‌تر خواهد بود». بدون شک، این سخنان رهبر انقلاب، به معنی نادیده گرفتن نقش موشک، پهپاد و ابزارهای جنگی نیست؛ هدف این است که ما به جایگاه مهم رسانه پی ببریم.. ▪️بدون تردید، برای رسیدن به نقطه مطلوب، باید در عرصه رسانه، خودمان صاحب رسانه‌ای قوی و تاثیرگذار شویم و حصر رسانه‌ای دشمن را بشکنیم. ▪️با به راه افتادن جبهه رسانه‌ای واحد در میان کشورهای مقاومت، همه مردم دنیا از اسارت رسانه‌های صهیونیستی نجات پیدا می کنند. به رغم همه فعالیت های نظام سرمایه داری و رسانه های آن ، مردم، تشنه حقیقت و انسانیت و اخلاق هستند. ▪️در ، مهم این است که بتوانیم از طرق مختلف، روایت خودمان را به دنیا عرضه کنیم و به دشمن اجازه ندهیم که روایت جعلی و نمایشی خود را به مردم تحمیل کند. ▪️هر چقدر که بر رسانه، مسلط تر باشیم و روایت خود را به گوش مردم دنیا برسانیم، موفق تر خواهیم بود و راه را بر روایت جعلی، شبهه افکنی و حمله دشمن، می‌بندیم. @amniatemeli
📸 آمار کشورهایی که پهپاد ایرانی را دریافت کرده‌اند 🔸مشتریان پهبادهای ایرانی در جهان رو به افزایش است. @amniatemeli
کتاب نمود خود در زندگی روزمره یک کتاب فوق العاده دیگر که جزو دهمین کتاب برتر جامعه شناسی در قرن بیستم هم نامیده شده است. کتاب نمود خود در زندگی روزمره اولین اثر اروینگ گافمن است. او در این کتاب برای اولین بار به سراغ این موضوع رفت که ما انسان‌ها با توجه به شرایط و در مواجهه با افراد دیگر جامعه سعی می‌کنیم خودمان را تغییر دهیم. دلیل این تغییر از نگاه گافمن این است که ما قصد داریم برداشتی را که فرد مقابل قرار است از ما داشته باشد را آنطور که می‌خواهیم تغییر دهیم. اروینگ گافمن اعتقاد دارد روابط ما در جامعه به نوعی تئاتریکال است. این یعنی هر کدام از ما در زندگی به نوعی در حال اجرای نقش خود در یک نمایش هستیم. البته این موضوع فقط یک نظریه نیست، بلکه بر اساس تحقیقات مفصل جامعه شناسی و رسوم اجتماعی سراسر جهان است. گافمن به خاطر این کتاب در سال ۱۹۶۱ جایزه Maclver را دریافت کرد. انتشارات مرکز این کتاب را با ترجمه مسعود کیانپور منتشر کرده است. @amniatemeli
29.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تماشا کنید: روزگار تلخ شهریور ۲۰ 🔹وقتی متفقین ایران را اشغال کردند @amniatemeli
کتاب جامعه شناسی پایان غیاب همانطور که از زیرعنوان کتاب هم پیداست، هریس به دنبال پیدا کردن چیزی است که ما در جهانی که در آن پیوسته با هم اتصال داریم از دست دادیم. نویسنده بدون آنکه بخواهد از زندگی قبل یا بعد از ظهور اینترنت دفاع کند، به سراغ مستندات علمی در این باره رفته تا ببیند واقعا زندگی ما قبل یا بعد از ظهور اینترنت بهتر بود؟ البته شاید عدم اتصال به اینترنت برای خیلی از ما مثل یک کابوس باشد، شاید بیشتر ما اعتقاد داشته باشیم که اینترنت جوامع ما را بیشتر به هم نزدیک کرده است،اما با خواندن کتاب پایان غیاب متوجه برخی از این اشتباهات خواهیم شد. نشر خزه این کتاب را با ترجمه مجتبی ویسی در ایران منتشر کرده است. @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نیروی پدافند شناختی (حصن باورهای ملت) دارایی‌های ذهنی و شناختی ما به اندازه دارایی‌های فیزیکی‌مان ارزش دارند. آینده‌ای را تصور کنید که صیانت از دارایی‌های شناختی ما به اندازه دارایی های فیزیکی‌مان مورد توجه قرار گیرد. بیایید با هم برای رسیدن به این آینده تلاش کنیم. @amniatemeli
✅سوگیری شناختی منفی‌نگری 🔹سوگیری شناختی منفی‌نگری (Negativity Bias) به تمایل انسان‌ها برای تمرکز بیشتر بر تجربیات و اطلاعات منفی نسبت به تجربیات و اطلاعات مثبت اشاره دارد. این نوع سوگیری می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند روان‌شناسی، رفتار اجتماعی و تصمیم‌گیری‌ها مشاهده شود. 🔸به عنوان مثال، افراد ممکن است یک انتقاد را بیشتر از چندین تعریف و تمجید به خاطر بسپارند یا نسبت به اخبار منفی واکنش قوی‌تری نشان دهند. این سوگیری می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر سلامت روان، روابط اجتماعی و حتی تصمیم‌گیری‌های روزمره داشته باشد. 🔹دلایل این سوگیری ممکن است به ریشه‌های تکاملی انسان‌ها برگردد؛ جایی که توجه به خطرات و تهدیدات برای بقا حیاتی بوده است. در نتیجه، منفی‌نگری می‌تواند به عنوان یک مکانیزم حفاظتی عمل کند، اما در دنیای مدرن می‌تواند منجر به اضطراب، افسردگی و احساس ناامیدی شود. 🔸امروز شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان‌های آمریکایی با بمباران اطلاعات منفی و‌ جعلی بر مخاطب داخل ایران و مهندسی نمایش این محتواها اکثر مخاطبان داخل کشور را دچار این سوگیری ضد ایران اسلامی کرده اند. 🔹برای مقابله با این سوگیری، آگاهی از آن و تلاش برای تمرکز بر تجربیات مثبت و قدردانی از آنها می‌تواند مفید باشد. @amniatemeli
کتاب جامعه خطر جامعه خطر از بهترین کتاب های جامعه شناسی آلمانی‌ها جامعه شناسان مشهور و خوب زیادی دارند، اولریش بک هم بدون شک یکی از بهترینِ آن‌ها است. او اصطلاح جامعه خطر را اولین بار اختراع و استفاده کرد. در این کتاب او هم به سراغ جوامع نابرابر می‌رود. او اعتقاد دارد اگرچه در جوامع طبقاتی قدیمی فقط طبقه ضعیف یا همان پرولتاریا در معرض خطر بود، اما امروز حتی ثروتمندان چنین جامعه‌ای هم از معرض خطر در امان نیستند. نکته جالب‌تری که بک در این کتاب بیان می‌کند کافی نبودن نظریات اجتماعی است. در واقع اولریش بک اعتقاد دارد که نظریات اجتماعی به تنهایی برای توصیف شرایط واقعی جامعه کافی نیستند. او اعتقاد دارد که ما باید عواملی مانند علم، رشد فناوری و ساختارهای فرهنگی را هنگام توضیح وضعیت یک جامعه مورد توجه قرار دهیم. کتاب جامعه خطر در ایران توسط مهدی فرهمند نژاد و رضا فاضل ترجمه شده است و نشر ثالث هم آن را منتشر کرده است. @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از پشت پرده سکوهای شبکه اجتماعی آمریکایی چه می دانید؟ 🔸 آیا می دانید افسران اطلاعاتی آمریکا چه نقشی در مدیریت و بهره برداری از اطلاعات سکوهای شبکه اجتماعی متا ( واتساپ، اینستاگرام، فیسبوک) برای انجام عملیات روانی و جنگ نرم در کشورهای هدف بر عهده دارند؟ @amniatemeli
🔺از لایروبی اروندرود تا تکمیل توافق‌نامه امنیتی 🔸روابط ایران و عراق در مدت حدود ۲۵سال گذشته روابطی راهبردی بوده است. به این معنی که در این مدت درخصوص موضوعات اساسی و درجه اول هماهنگی‌ها، همفکری‌ها و همدلی‌ها بین ایران و عراق کامل بوده است؛ بنابراین نه دشمنان عراق توانستند از فضای ایران علیه عراق استفاده کنند و نه دشمنان جمهوری اسلامی توانستند از فضای عراق علیه ایران بهره ببرند. از طرف دیگر، این روز‌ها ما در فضای احداث کریدور‌ها قرار داریم، همزمان یک کریدور در ایران در حال ساخت است که منطقه غرب دریای‌خزر را به خلیج‌فارس و دریای‌عمان وصل می‌کند و یک کریدور نیز از سمت بصره و از طریق ترکیه به اروپا امتداد پیدا می‌کند که در این خط ترانزیتی، کشور‌های عراق، ترکیه، امارات و قطر مشارکت دارند. در این فضای احداث کریدور‌ها و رقابت در حوزه کریدور‌ها، سفر رئیس‌جمهور کشورمان به عراق می‌تواند از یک طرف به ایران در کریدور عراقی نقش بدهد و از طرف دیگر نقشی به عراق در کریدور شمال به جنوب ایران بدهد. ازسوی دیگر رئیس‌جمهور در سفر به عراق، به بصره نیز خواهد رفت. باتوجه به جایگاه محوری بصره در اقتصاد عراق که می‌شود از آن به‌عنوان پایتخت اقتصادی عراق یاد کرد که اهمیتی بالاتر از کرکوک دارد، می‌توانیم در این سفر شاهد توافقات مهم اقتصادی بین ایران و عراق با محوریت بصره _ خرمشهر نیز باشیم.تحرکات گروه‌های ضد‌انقلاب در خاک عراق، موضوع مهم دیگری است که باید موردتوجه رئیس‌جمهور محترم باشد. البته دولت عراق طی هفته‌های گذشته، اقدامات بسیار خوبی در جهت محدودکردن مخالفان ایران در مناطق مرزی شمال‌غرب عراق انجام داده اما کار، ناتمام است و سفر رئیس‌جمهور کشورمان به بغداد و اربیل می‌تواند توافق‌نامه قبلی را که بین دو طرف در اسفند۱۴۰۱ به امضا رسید، تکمیل کند. برخی پیش‌بینی کرده‌اند که در سفر پزشکیان به عراق، یک توافق‌نامه امنیتی قوی بین ایران و عراق منعقد خواهد شد. از طرف دیگر به نظر می‌رسد که گفت‌وگو درباره تحولات منطقه، دیگر محور رایزنی‌های رئیس‌جمهور کشورمان در عراق باشد. ما با عراقی‌ها درباره غزه گفت‌وگو‌ها و مذاکراتی خواهیم داشت و ممکن است در بحث روابط امنیتی بین دو طرف، با توجه به مسائل منطقه،‌ توافقاتی حاصل شود. تصمیم‌گیری درباره لایروبی اروندرود نیز موضوع مهم دیگری است که باید در دستور کار آقای پزشکیان باشد. به این مسأله باید سرعت داده شود چون ما و عراقی‌ها نیازمند لایروبی اروند‌رود هستیم و این اتفاق به تصمیم‌گیری، توافق، تعیین جزئیات و اعتبار مالی نیاز دارد. سعدا... زارعی / تحلیلگر ارشد سیاست خارجی @amniatemeli
77.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ماجرای رژه رزمندگان مقاومت در اردوگاه جنین چه بود و چه بازتابی در رژیم صهیونیستی داشت؟ @amniatemeli
🔺بحران موجودیت در اتحادیه اروپا 🔸نشریه "دی سایت" آلمان، "ماریو دراگی"، رئیس سابق بانک مرکزی اروپا (ECB) و نخست وزیر پیشین ایتالیا در گزارشی از اتحادیه اروپا خواسته است تا سرمایه گذاری گسترده ای در اقتصاد، دفاع و حفاظت از آب و هوا انجام دهد.دراگی در گزارش استراتژی در مورد رقابت پذیری اتحادیه اروپا که امروز ( دوشنبه) ارائه شد نوشت که حداقل سرمایه گذاری سالانه ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد یورو نیز در این راستا ضروری است. وی ایجاد بدهی های جدید این تشکل را برای این منظور توصیه کرد.دراگی در گزارش خود که به نمایندگی از کمیسیون اتحادیه اروپا تهیه کرده است، خواستار "استراتژی صنعتی جدید" برای صدور ابزار بدهی مشترک جدید برای تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری مشترک شده است که رقابت پذیری و امنیت اتحادیه اروپا را افزایش می دهد.وی با توجه به رقابت ایالات متحده آمریکا و چین، به اروپایی ها درباره یک چالش موجودیتی هشدار داد. در این گزارش آمده است: بدون بهره وری بالاتر، اروپا نمی تواند "پیشرو در فناوری های جدید، چراغی برای مسئولیت پذیری آب و هوا و بازیگری مستقل در صحنه جهانی" باشد. او نوشت که در این صورت مدل اجتماعی اروپا دیگر قابل تامین مالی نخواهد بود.دراگی در گزارش راهبردی، سرمایه‌گذاری‌های اضافی لازم در اقتصاد اروپا را ۴.۴ تا ۴.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی اروپا در سال ۲۰۲۳ تخمین زد که این بیش از دو برابر کمک‌های طرح مارشال پس از جنگ جهانی دوم است.اتحادیه اروپا قبلاً در طول همه گیری کرونا بدهی های جدید برای این تشکل را پذیرفته بود. کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه اخیراً با اشاره به افزایش هزینه‌های دفاعی و حفاظت از آب و هوا، خواستار بسته جدیدی شده‌اند. اما آلمان و هلند بدهی های مشترک جدید را رد می کنند.در این میان کریستین لیندنر، وزیر دارایی فدرال آلمان با انتقاد از پیشنهادات دراگی گفت: ما مشکلات ساختاری را با پذیرش بدهی مشترک اتحادیه اروپا حل نخواهیم کرد. مسئولیت اعضای اتحادیه اروپا در قبال امور مالی دولت دیگر نباید محو شود. وی افزود: تقابل ریسک ها و مسئولیت ها مشکلات دموکراتیک و مالی ایجاد می کند. لیندنر گفت آلمان با این موضوع موافقت نخواهد کرد.در این گزارش استراتژی همچنین از فرآیندهای تصمیم گیری اتحادیه اروپا به عنوان پیچیده و کند انتقاد شده و آن را نیازمند به اصلاحات دانسته است. در این گزارش آمده است: این مستلزم آن است که کار اتحادیه اروپا بر فوری ترین مشکلات متمرکز شود." علاوه بر این، "هماهنگی سیاسی کارآمد در پشت اهداف مشترک" باید تضمین شود.در ادامه این گزارش آمده است که رویه‌های حاکمیتی موجود باید به شیوه‌ای جدید مورد استفاده قرار گیرد که به کشورهای عضوی که می‌خواهند سریع‌تر به جلو حرکت کنند، این امکان را بدهد تا این کار را انجام دهند.بر اساس این گزارش، به اصطلاح رای اکثریت واجد شرایط - که نیازی به اکثریت مطلق کشورهای عضو برای رای مثبت ندارد - باید به مناطق بیشتری گسترش یابد. بر این اساس به عنوان آخرین راه حل، باید به کشورهای همفکر اجازه داده شود تا راه خود را در برخی پروژه ها طی کنند.دراگی با توجه به بخش هایی با انتشار گازهای گلخانه ای بالا مانند صنایع سنگین و حمل و نقل، از اتحادیه اروپا خواست تا سیاست آب و هوایی خود را بهتر تنظیم کند. @amniatemeli
🔺ضرورت مهارسازی امنیتی رژیم اسرائیل مانی محرابی کارشناس سیاست بین الملل کشورهای منطقه باید تصمیمی زود هنگام و ضروری بابت خنثی سازی امنیتی رژیم اسرائیل اتخاذ کنند، تصمیمی که به تاخیر انداختن آن ممکن است به قیمت در آشوب فرو رفتن کل منطقه تمام شود. تنش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای در خاورمیانه به طور ذاتی به شکل آتشی زیر خاکستر هستند که همواره شعله‌ور شدن آن محتمل‌تر از خاموش ماندن آن است، به ویژه در ارتباط با رژیم اسرائیل زیرا ایجاد تنش در خاورمیانه همواره به عنوان یک ابزار استراتژیک در راستای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی این رژیم مورد استفاده قرار گرفته است. رژیم اسرائیل به دلیل سال‌ها اشغال، کشتار، پاک سازی قومی، تخریب روستاها و خانه‌های فسطینی‌ها، آواره کردن هزاران نفر، نقض حقوق بشر و موارد این چنینی، اساسا نمی‌تواند در درون خود احساس امنیت داشته باشد و این عدم امنیت به یک شاخصه در جامعه یهودیان اشغالگر تبدیل شده است. شاخصه‌ای که سبب شتاب گرفتن روند رو به انحطاط داخلی در سرزمین‌های اشغالی شده و به وضوح در رفتار شخصی نتانیاهو نیز نمود پیدا کرده که به شکل فردی نیمه دیوانه میل به کشتارهای بی رحمانه مردم غیرنظامی دارد. پس از رقم زدن فجایع انسانی در غزه، رژیم اسرائیل با اقداماتی همچون حمله به کنسولگری ایران در سوریه، حملات متعدد به خاک لبنان، حمله به خاک یمن و نهایتا ترورهای پیاپی و در راس آنها ترور اسماعیل هنیه در تهران نشان می‌دهد که اساسا هدفی فراتر از یک نبرد را در ذهن خود می‌پروراند و آن هدف ایجاد آشوب در تمامی منطقه است. تصمیم گیرندگان تل آویو به خوبی می‌دانند اقدامات شان با واکنش سخت کشورهای دیگر مواجه خواهد شد و با علم به این مسئله دست به این اقدامات زده‌اند که این خود دلیلی ست بر تمایل رژیم اسرائیل به ایجاد یک بحران حداکثری در سطح خاورمیانه. در سطح بین الملل، دو هدف غایی را می‌توان برای اقدامات رژیم اسرائیل متصور بود، به بن بست کشاندن مذاکرات آتش بس و کشاندن ایران به یک جنگ تمام عیار، و در سطح داخلی نیز پر واضح است که نتانیاهو پس از آتش بس احتمالی، سکان نخست وزیری این رژیم را به شخص دیگری تحویل خواهد داد. مسئله مهم این است که این تلاش‌ها جهت بحران سازی در خاورمیانه که در سال‌های گذشته به صورت غیر علنی و همراه با تکذیب تل آویو همراه بوده در مدت اخیر شکلی علنی به خود گرفته و به صورت آشکارا به یکی از سیاست‌های کلان رژیم اسرائیل تبدیل شده است. از این جهت تل آویو دیگر تهدیدی برای امنیت کشورهای منطقه در سطح ملی نیست بلکه به یک تهدید کننده امنیتی در سطح بین الملل تبدیل شده و اقدامات این رژیم نه یک یا چند کشور بلکه یکی از پرمخاطره ترین نقاط جهان که مستعد آشوب است را به شکل تمام عیار هدف قرار داده است. چه امنیت را موضوعی تک بعدی و نظامی بدانیم و چه آن را مسئله‌ای حول محور امنیت ملی قلمداد کنیم، رژیم اسرائیل مصداق بارز تهدید و بر هم زننده امنیت در تمامی تعاریف می‌باشد. از این منظر رژیم اسرائیل به عنوان یک تهدید در برابر صلح در تمام خاورمیانه ایستاده و کشورهای منطقه می‌توانند در قالب یک مجموعه کلی به سیاست ورزی پیشگیرانه در سطح فراملی در برابر این رژیم بپردازند زیرا اقدامات یک سال اخیر تل آویو ضرورت خنثی سازی آشوب افکنی‌های رژیم اسرائیل در سطح بین الملل و فوریت تبدیل کنترل امنیتی این رژیم به اولویت سیاست خارجی کشورهای منطقه و سازمان‌های بین المللی را نمایان ساخته است. البته پر واضح است که مهار رژیم اسرائیل به آتش بس و پایان هجوم آن به نوار غزه ختم نمی‌شود و این مهار باید در سطحی بالاتر به بازدارندگی این رژیم از آشوب افکنی در سطح خاورمیانه منجر شود. شاید نخستین وظیفه‌ای که جهت اجماع سازی بر عهده کشورهای حامی فلسطین خصوصا ایران است تبیین ماهیت استعماری رژیم اسرائیل و ماهیت استعمار زدای جنبش‌های فلسطینی باشد. مسئله‌ای که نادیده گرفتن آن، اساسا تمامی تحلیل‌های مربوط به بحران فلسطین و رژیم اسرائیل را دچار خطای فاحش خواهد کرد. اما فارغ از این مبحث جامعه جهانی خصوصا کشورهای منطقه باید تصمیمی زود هنگام و ضروری بابت خنثی سازی امنیتی رژیم اسرائیل اتخاذ کنند، تصمیمی که به تاخیر انداختن آن ممکن است به قیمت در آشوب فرو رفتن کل منطقه تمام شود. آن هم در شرایطی که با کم رنگ شدن رقابت‌های پاندولی میان دو قدرت منطقه‌ای یعنی ایران و عربستان، احیای روابط میان امارات و قطر و تغییر سیاست‌های منطقه ای اکثر کشورهای خاورمیانه از موازنه تهدید به موازنه قدرت می‌توانستیم به آینده‌ای توام با تنش زدایی در خاورمیانه امیدوار باشیم. @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پیش‌بینی ژنرال ایرانی از زنگزور 🔸اگه هشتاد سال پیش به نامه این نظامی و سیاستمدار ایرانی که از پاریس نوشت توجه می‌شد، امروز ایران در مساله زنگزور و اختلافات مرزی دست بالا را داشت! @amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
🌐 توسعه تنها بندر اقیانوسی کشور با مشارکت هند ‏ 🔹 دولت سیزدهم با توجه به نگاه راهبردی خود در خصوص ضرورت تعمیق روابط میان ایران و قدرت‌های نوظهور شرقی، توسعه بندر ‏چابهار را در زمره طرح‌های پیشران سیاست خارجی خود با رویکرد دیپلماسی اقتصادی قرار داد. در این راستا، رفع موانع موجود، حل ‏مسئله داوری و انعقاد موافقتنامه بلندمدت توسعه بندر یکی از مهم‌ترین گام‌های دولت سیزدهم بود. همزمان، تسریع روند تامین مالی ‏پروژه اتصال این بندر به شبکه ریلی و ایجاد خطوط کشتیرانی مستقیم به چین و هند را باید دیگر گام‌های مهم در توسعه این بندر در نظر ‏گرفت.‏ 🔸 از اعلامیه دهلی‌نو و مطرح شدن موضوع مشارکت هند در توسعه چابهار در سال ۲۰۰۳ (بهمن ۱۳۸۱) تاکنون بیش از دو دهه می‌گذرد و اولین موافقتنامه رسمی ‏میان ایران و هند برای توسعه این بندر در سال ۲۰۱۶ (خرداد ۱۳۹۵) منعقد گردید. با اینهمه، سرمایه‌گذاری طرف هندی در این بندر بسیار محدود بوده و براساس برآوردها به زحمت به ۲۵ میلیون دلار می‌رسید. چالش‌های متعددی در این خصوص طرح شده که از جمله مهم‌ترین ‏موارد می‌توان به عدم تعیین تکلیف داوری در موافقتنامه ۲۰۱۶ اشاره کرد که در نهایت موجب کنار گذاشته شدن این موافقتنامه و ‏تمدید موقت آن در بازه‌های شش ماهه گردید. مذاکرات دولت سیزدهم با طرف هندی در نهایت به کنار گذاشته شدن داوری تجاری ‏خارجی و رجوع به سایر اشکال داوری انجامید و موافقتنامه بلندمدت جدید توسعه بندر چابهار در اردیبهشت ۱۴۰۳ منعقد گردید. ‏ 🔸‏ علاوه‌براین، عدم اتصال بندر چابهار به شبکه ریلی و فقدان پس‌کرانه مناسب نیز موجب کاهش اقبال به این بندر دانسته می‌شود که ‏تسریع تامین مالی و پیگیری برای تکمیل راه‌آهن چابهار-زاهدان در راستای رفع این چالش در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفت و ‏پیش‌بینی می‌شود این پروژه عظیم با ظرفیت حمل بار سالانه به وزن ۷.۵ میلیون تن تا مردادماه ۱۴۰۴ تکمیل شود. همزمان، کشورهای ‏آسیای میانه به راه‌اندازی دپو و انبار با حمایت ویژه در چابهار دعوت شدند. ‏ 🔸 ضمناً، دولت سیزدهم به این نکته توجه نمود که برای بهره‌برداری بهینه از بندر نمی‌تواند تنها به یک کشور تکیه کند و لازم است منافع ‏سایر بازیگران را نیز با بندر چابهار درگیر کند. اولین خط مستقیم چین به چابهار در دی ماه ۱۴۰۱ راه اندازی شد که براساس برآوردها موجب صرفه‌جویی ‌‏۴۰۰ دلاری در هزینه های تخلیه و بارگیری به ازای هر کانتینر شده و بار را دستکم ۱۰ روز زودتر به دست صاحب کالا می‌رساند. در ‏شهریور ۱۴۰۲، خط مستقیم هند به چابهار نیز راه‌اندازی شد که علاوه بر قیمت رقابتی، زمان حمل را به شکل قابل‌توجهی کاهش ‏می‌دهد. در آذر ۱۴۰۲، سومین خط مستقیم به چابهار از مبدا امارات –بندر جبل علی- نیز راه‌اندازی شد.‏ 🔸با این وصف، توسعه تنها بندر اقیانوسی کشور با مشارکت هند را باید واجد منافع و آثار راهبردی متعددی برای کشور برشمرد که ‏مهم‌ترین موارد آن به شرح زیر است: ‏ ‏1️⃣ توسعه و تثبیت اولین بندر اقیانوسی ایران ‏2️⃣ توسعه محلی و محرومیت‌زدایی از منطقه مکران ‏3️⃣ متنوع‌سازی مسیرها در کریدور شمال-جنوب ‏4️⃣ گسترش پیوندهای ژئواکونومیک میان ایران و هند همسو با سیاست نگاه به شرق ‏5️⃣ موازنه‌سازی در پیوندهای شرقی جمهوری اسلامی ایران با چین و روسیه ✔️ حال که موافقتنامه جدید بلندمدت چابهار میان ایران و هند توسط دولت سیزدهم منعقد شده، ضروریست دولت چهاردهم اجرای ‏تعهدات طرفین را در دستور کار خود قرار دهد. همزمان، باید توجه داشت که برقراری خطوط کشتیرانی مستقیم و تکمیل پس‌کرانه ‏ریلی چابهار به اندازه خود موافقتنامه اهمیت دارند و چشم‌پوشی از آنها زمینه‌ساز رکود مجدد در این پروژه راهبردی خواهد شد؛ ‏رکودی که با توجه به رقابت تنگاتنگ منطقه‌ای برای تعریف و اجرای پروژه‌های مشابه و رقیب، موجب تضعیف روزافزون مزیت‌های ‏ژئواکونومیک کشور می‌شود.‏ @amniatemeli
🔺کریدور زنگزور؛ چرا ایران مخالف تغییر ژئوپلیتیک قفقاز است؟ 🔸تحولات در منطقه قفقاز یکبار دیگر در کانون توجه‌ها قرار گرفته است. علت اصلی این امر را باید در مجموعه‌ای از رویدادهای سیاسی و تحرکات نظامی در منطقه جست. بر این اساس تحولات منطقه قفقاز به نحوی پیش می‌رود که احتمال وقوع رویدادهای مهم نظیر شکل گیری جنگ یا حتی اشغال مناطق جنوبی ارمنستان مطرح است. با توجه به اهمیت موضوع، ضرورت دارد که هوشیاری و رصد دائم نسبت به تحولات منطقه وجود داشته باشد. به خصوص که باکو از حیث نظامی در موقعیت برتری نسبت به ارمنستان قرار دارد و همچنین از حمایت بازیگران مختلف در منطقه و غرب نظیر ترکیه، اسرائیل، انگلیس، ناتو و لابی‌های یهود برخوردار است. به هیمن دلیل اگر واکنش جدی از سوی ایران صورت نگیرد، به احتمال زیاد طرح اشغال جنوب ارمنستان برای احداث کریدور زنگزور به اجرا در خواهد آمد. البته این گزینه نیز با احتمال قوی مواجه است که پاشینیان به بهانه جلوگیری از وقوع جنگ، امتیازات خواسته شده باکو را در میز مذاکره اعطا کند. این رویدادها در شرایطی ممکن است به وقوع بپیوندند که تمام طرف‌های درگیر در معادلات قفقاز از موضع مخالف ایران در خصوص احداث کریدور جعلی زنگزور مطلع هستند. چنانکه پیش از این، موضع محکم و خطوط قرمز ایران توسط مقامات ارشد جمهوری اسلامی به رهبران و مقامات ارشد سیاسی همه این کشورها گوشزده شده است. به همین دلیل نیز اردوغان چندی پیش به صراحت اعلام کرد که مهم‌ترین مانع احداث کریدور زنگزور ایران است و نه ارمنستان. شاید در نگاه نخست، احداث کریدور زنگزور یک مسئله دو جانبه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان باشد اما واقعیت آن است که احداث چنین راهگذری می‌تواند تبعات و پیامدهای منطقه‌ای زیادی در بر داشته باشد. از این رو ایران به چند دلیل کاملاً منطقی با احداث کریدور زنگزور مخالفت می‌ورزد: نخست آنکه، کریدور زنگزور به معنای تحقق ایده «ترکستان بزرگ» است که از طریق اتصال سرزمینی ترکیه به کشورهای ترک‌زبان میسر می‌شود. نباید ز یاد برد که این ایده دارای پیشینه‌ای طولانی است و آنکارا دهه‌ها مترصد فرصتی برای تحقق آن بوده است. ایجاد کریدور زنگزور می‌تواند به مثابه اهرم فشار علیه ایران محسوب شود. زیرا جریان‌های قومگرا تمایل زیادی به برقراری ارتباط با آذری‌های ایران دارند. دوم آنکه، کریدور زنگزور به مثابه راهگذری برای اتصال زمینی ناتو به دریای کاسپین است. گسترش یا تقویت حضور ناتو در این منطقه برای ایران بسیار خطرناک خواهد بود. زیرا ناتو می‌تواند حضور نظامی خود را در منطقه قفقاز قدرتمند کند و حتی یک پل دریایی ـ زمینی تا آسیای مرکزی ایجاد کند. قطعاً چنین امری برای ایران غیرقابل تحمل خواهد بود. سوم آنکه، کریدور زنگزور می‌تواند به قطع مرز ایران و ارمنستان و مسدود شدن مسیر دسترسی هزار ساله به اروپا منتهی شود و ایران را دچار «خفگی ژئوپلیتیکی» کند. این یک واقعیت است که ارمنستان یکی از مسیرهای مهم دسترسی ایران به دریای سیاه و اروپا به شمار می‌آید. به همین دلیل هر گونه قطع ارتباط مرزی ارمنستان با ایران می‌تواند یکی از مسیرهای دسترسی زمینی تهران به اروپا را مسدود کند. چهارم آنکه، کریدور زنگزور موجب تغییر توازن قوا در منطقه قفقاز به نفع جمهوری آذربایجان خواهد شد. چنین امری برای ایران که همواره خواهان توازن قوا و اجتناب کشورهای قفقاز از تنش و درگیری بوده، به هیچ وجه مطلوب نیست. به خصوص که باکو در سه سال اخیر نشان داده که از ظرفیت لازم برای خویشتن داری و مدیریت شرایط پیچیده برخوردار نیست و دائما در پی تنش زایی است. پنجم آنکه، کریدور زنگزور باعث تقویت حضور اسرائیل در منطقه قفقاز خواهد شد. هم اکنون اسرائیل بیش از ۴۰ درصد از نفت مصرفی خود را از جمهوری آذربایجان تهیه می‌کند و حدود ۸۰ درصد از تسلیحات خریداری شده توسط باکو را تأمین می‌کند. آنجه در این بین برای ایران اهمیت دارد، اقدامات خرابکارانه و تروریستی اسرائیل علیه ایران از جغرافیای جمهوری آذربایجان است. در سال‌ها گذشته، تیم‌های ترور اسرائیل از طریق خاک جمهوری آذربایجان وارد ایران شده‌اند و برخی از دانشمندان هسته‌ای را ترور کرده‌اند. همچنین در چند مقطع، پهپادهای جاسوسی و تخریبی اسرائیل از منشاء خاک جمهوری اذربایجان وارد خاک ایرن شده‌اند و تا تأسیسات هسته‌ای در شهرهای مختلف رفته‌اند که البته در همه موارد ناکام مانده‌اند. بر این اساس در نگاه تهران، کریدور زنگزور یک فرصت ویژه برای اسرائیل ایجاد می‌کند که دسترسی زمینی و سهل‌تری نسبت به گذشته در جوار مرزهای ایران داشته باشد. ادامه دارد... @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشتن با هزار ضربه چاقو؛ 🔺 استراتژی اسرائیل برای تجزیۀ ایران @amniatemeli
⚛❇️ تعریف دو نوع حکومت "آریستوکراسی" و " اولیگارشی " ⚛⬇️ ۱.آریستوکراسی نظریه و عمل گروهی نخبه در امر حکومت است. این گروه معمولاً امتیازات موروثی دارند و از نظر فرمانروایی شایسته‌ترینِ همه قلمداد می‌شوند. این معنی اصلی اصطلاح است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است. پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که براساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعهٔ معین، چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و عملاً هم چنین معیارهایی را به ندرت به کار گرفته‌اند. ارسطو میان اشراف‌سالاری و آریستوکراسی (نخبه‌سالاری) با عبارات زیر فرق گذاشته بود: ” انتخاب بر اساس ثروت، اشراف‌سالاری است؛ و انتخاب بر اساس شایستگی، نخبه‌سالاری. همچنین ارسطو بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرف نخبه‌سالاری است همان گونه که ثروت معرف اشراف‌سالاری و آزادی معرف مردم‌سالاری است. ” با این وجود در بسیاری موارد کلمهٔ نخبه‌سالاری با اشراف‌سالاری مترادف فرض می‌شود. در عرف، حکومتی را «نخبه‌سالار» می‌خوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقهٔ ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیازهای طبقه‌ای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد. این نوع حکومت امروزه در کمتر جای جهان دیده می‌شود و جای خود را به دیکتاتوری‌های اشراف‌سالارانه سپرده‌است. آریستوکراسی (نخبه‌سالاری) از ریشهٔ یونانی aristos kratia به معنای بهترین حکومت، یا حکومت بهین‌کسان آمده‌است. ⚛⬇️ ۲.الیگارشی اولیگارشی (به انگلیسی: oligarchy) (یا حکومت گروه اندک) کلمه‌ای است که اشاره‌های تحقیرآمیزی دارد؛ معنی آن نه تنها حکومت یک گروه کوچک، بلکه حکومت گروه کوچکی است که در برابر تودهٔ مردم مسئول نیست، فاسد است، یا از جهات دیگر مورد نفرت همگان است. اولیگارشی ممکن است به حاکمیت عده‌ای اندک نه تنها در زمینهٔ حکومت کشور، بلکه به حکومت عده‌ای هم‌مسلک یا گروه کوچک در هر مجمع خواه کلیسا، اتحادیۀ کارگری، یا هر مجمع دیگر اشاره داشته باشد. در مفهوم سیاسی، این اصطلاح از زمان افلاطون با مونارشی (حکومت شاه) و دموکراسی (حکومت تودهٔ مردم) فرق نمایان داشته است. اما اولیگارشی در نظر افلاطون شکل منحط حکومت، یعنی صورت فاسده شدهٔ آریستوکراسی (حکومت نخبگان) است، همانگونه که جباریت صورت فاسد شدهٔ سلطنت و حکومت تودهٔ بلواگر صورت فاسد شدهٔ دموکراسی است. @amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظاتی از عملیات آزاد سازی شهر با حضور حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در سریال آمرلی @amniatemeli
❇️⚛ تعریف "بورژوا" و "بورژوازی" 📌بورژوا واژه اي فرانسوي است كه معمولاً در تحليل و طبقه بندي جوامع بشري مورد استفاده قرار مي گيرد. گاهي اين واژه به معناي مردم مرفه و سرمايه دار جامعه يا طبقات بالاي شهر اطلاق مي شود. معمولاً در قرون وسطا فردي از اهالي شهر كه ارباب يا دهقان نباشد، بورژوا ناميده مي شد. اما در قرون هفدهم و هجدهم ارباب يا كارفرما يا تجار به اين نام خوانده مي شد. بورژوا به معناي فردي از طبقه ميانه است. بورژوازي، در زبان فرانسه عنواني است براي طبقه ميانه سوداگر و تاجر يا شهرنشيني كه از حقوق سياسي برخوردار بود. 📌از نظر اقتصاد يا سياست، بورژوازي را طبقه اي باز، ماجرا جو و انقلابي مي دانند. اما از نظر فرهنگي، نويسندگان و متفكران، بورژوازي را نمودگار آزمندي، پستي طبع و بي ذوقي مي دانند و براي آن جز پول پرستي انگيزه اي نمي شناسند. 📌بورژوازي پرچمدار ليبراليسم محسوب مي شود و انقلاب هايي كه زير نفوذ آن انجام شده، بخصوص انقلاب فرانسه تحولات خاصي را از لحاظ اعتقادي و اجتماعي در جامعه ايجاد نموده و به امتيازهاي ناشي از تبار پايان داده و بر فرد، حقوق فرد و دستاوردهاي فرد به عنوان ملاكي براي سنجش ارج و مقام اجتماعي انسان تكيه دارد. از اين لحاظ دارايي هاي مادي و مالي فرد معيار سنجش ارزش و مقام او در جامعه است.‏ 📌بورژوازي در اصطلاح ماركسيستي به معناي سرمايه داران، سوداگر، پيشه وران و دارندگان مشاغل آزاد است. كارل ماركس بورژوازي را طبقه اي از جامعه مي داند كه صاحبان اصلي امكانات توليد يعني كارخانه، ماشين آلات و ابزار در يك جامعه سرمايه داري مي باشند. اين گروه با در دست گرفتن امكانات مالي و مادي توانسته اند گروه كارگر را در شغل هاي مورد نياز استخدام نموده و از مزايا و منافع آن در جهت تحكيم موقعيت اقتصادي و اجتماعي خود بهره برند. از اين رو واژه بورژوازي و پرولتاريا همواره در مقابل هم قرار مي گيرند. ماركس مي نويسد: « بورژوازي از نظر تاريخي بالاترين نقش انقلابي را داشته است. بورژوازي بدون آنكه مدام ابزارهاي توليد و همراه آن تمام مناسبات را به شيوه انقلابي دگرگون كند، نمي تواند زيست.» 📌در واقع طبقه بورژوا قدرت خود را از طريق استخدام طبقات پايين در شغل هاي مورد نظر، آموزش و جمع آوري ثروت كسب مي كنند. در برخي از طبقه بندي ها، اين دسته بالاتر از طبقه پرولتاريا جاي دارد. بورژوا ها در جوامع سرمايه داري به فعاليت هايي چون قانونگذاري و تعيين قوانين يك جامعه پرداخته و مالك اصلي زمين ها و امكانات شهري هستند. خرده بورژوازي نيز بخشي از بورژوازي است كه شامل افراد طبقه ميانه در جامعه سرمايه داري مي باشد. اين گروه دارايي هاي كوچكي دارند، مانند مالكان كارگاه ها و كارخانه هاي كوچك. @amniatemeli
27.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید: چرا ژاپنی‌ها به دنبال تولید هیدروژن در ماه هستند؟ @amniatemelil
🔺مقایسه وضعیت اسرائیل در اولین و آخرین جنگ دکتر سعدالله زارعی پژوهشگرارشد روابط بین الملل و غرب آسیا رژیم غاصب صهیونیستی در طول 76 سال حیات ننگین خود سه جنگ طولانی را تجربه کرده است؛ جنگ 1948 با کشورهای عربی، جنگ 1982 لبنان و جنگ 2023 غزه. بقیه جنگ‌های رژیم غاصب بین دو روز تا 51 روز به درازا کشیده شده است. طولانی‌ترین جنگ رژیم غاصب، جنگ 1982 علیه لبنان است که تا سال 2000 ادامه پیدا کرد. اسرائیلی‌ها این جنگ را «عملیات صلح برای جلیل» نام‌گذاری کردند، در حالی که در آن زمان «جلیل» مورد تهدید قرار نگرفته بود. البته سیر جنگ‌های رژیم غاصب (چه آنگاه که مورد حمله قرار گرفت و چه آنگاه که آغاز‌کننده جنگ بود) بیانگر آن است که رژیم در مواجهه با مقاومت مردمی در دوره‌ای کوتاه، قادر به پایان دادن به جنگ به نفع خود نبوده و آنگاه که جنگ را در دوره‌ای کوتاه به پایان رسانده، شکست را پذیرفته است. جنگ 1361/ 1982 رژیم علیه لبنان تا سال 1379/ 2000 یعنی به مدت 18 سال به طول انجامید و اسرائیل در این مدت زیر فشار شدید مقاومت مؤمنانه مردم لبنان و اقدامات پی‌در‌پی نظامی مقاومت قرار گرفت و در نهایت ناچار شد طی دو مرحله، در سال‌های 1375/ 1996 و 1379/2000، لبنان را ترک نماید. رژیم اسرائیل در جنگ‌های بعدی و تا پیش از جنگ اخیر غزه، دوره‌ای بین دو روز تا 51 روز جنگ را تجربه نموده است. بنابراین می‌توان گفت پس از پایان جنگ علیه لبنان در سال 1379/ 2000 یعنی در این حدود 25 سال، جنگ کنونی غزه طولانی‌ترین درگیری آن بوده است. کما اینکه در حد فاصل تأسیس رژیم منحوس تا حمله آن به لبنان، هم جنگ کنونی غزه طولانی‌ترین جنگ آن به حساب می‌آید. رژیم غاصب در جریان جنگ 1948 که با تهاجم مشترک ارتش‌های مصر، اردن، عراق، سوریه، عربستان، یمن و گروه‌های نامنظم عربی ـ فلسطینی شامل «ارتش آزاد‌ی‌بخش عرب»، «النجاده» و «ارتش جهاد مقدس» مواجه گردید، ناگزیر شد 117500 نیروی نظامی یهودی را به مصاف 63500 نیروی نظامی عرب بفرستد. اسرائیل پس از ده ماه با پیروزی بر قوای عربی از جنگ خارج گردید. در نتیجه این جنگ، رژیم غاصب تمام نواحی فلسطینی که در طرح تقسیم سازمان ملل برای یهودیان در نظر گرفته شده بود را تصرف کرد و علاوه‌بر آن بر 60 درصد بخش‌هایی که در طرح سازمان ملل برای عرب‌ها در نظر گرفته شده بود، مسلط گردید. تنها دستاورد ارتش‌های عربی، الحاق کرانه باختری به اردن و الحاق غزه به مصر بود. این جنگ در زمانی روی داد که فاصله‌ای میان تأسیس رژیم اسرائیل و این جنگ نبود و پایه‌های رژیم آنچنان استحکامی نداشت و بر صحنه بین‌الملل هم نوعی آنارشی ناشی از آغاز جنگ سرد حاکم شده بود و لذا اسرائیل آنچنان ارتباطات درخوری در حوزه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای پیدا نکرده بود. علت اصلی پیروزی رژیم غاصب بر قوای عربی در آن جنگ این بود که از یک‌سو غاصبان در وضعیت «انسجام کامل» قرار داشتند، در حالی که عرب‌ها دچار اختلاف‌های زیاد بودند. از سوی دیگر عرب‌ها جنگ با رژیم غاصب را جدی نگرفتند و به گمان اینکه غلبه بر آن کار آسانی است، از تمام قوای خود استفاده نکردند. در این جنگ علی‌رغم آنکه رژیم تازه‌تأسیس غاصب بیش از 117 هزار نیروی نظامی را پای کار آورد، طرف‌های عربی تنها به اعزام حدود 63 هزار نفر یعنی نزدیک به نیمی از نیروهای نظامی رژیم بسنده کرده بودند. در این جنگ عرب‌ها با حدود 16 هزار کشته در برابر حدود 6500 کشته اسرائیلی، به آتش‌بس تن دادند. جمع‌بندی این صحنه را در نظر داشته باشید؛ رژیمی تازه‌ تأسیس در محیط بین‌المللی بی‌ثبات و در مواجهه با ارتش هشت کشور عربی، توانست علی‌رغم طولانی شدن جنگ ـ 294 روز ـ و به محاصره درآمدن، به پیروزی برسد و تا سال 1956 یعنی ۹،۸ سال بعد در وضعیت آرامش قرار گیرد. این وضعیت را با جنگ کنونی غزه مقایسه کنید. رژیم با هدف اخراج فلسطینی‌ها از غزه ـ به بهانه عملیات طوفان‌الاقصی ـ وارد جنگ با فلسطینی‌های ساکن در «باریکه غزه» شد، هم‌اینک 340 روز از این جنگ می‌گذرد و برخلاف جنگ 1948، اینک این طرف مقابل اسرائیل یعنی فلسطینی‌ها هستند که به محاصره کامل زمینی، هوائی و دریایی درآمده‌اند و اسرائیل علی‌رغم آن همه جنایت با هیچ محدودیتی در زمین، دریا و هوا مواجه نیست و با این وجود نتوانسته به پیروزی برسد و هنوز در حال دادن تلفات است. مقایسه این دو جنگ، افق تحولات را به ما نشان می‌دهد. اسرائیل اینک و 11 ماه پس از جنگ در حال آسیب خوردن از جبهه مرکزی یعنی مقاومت فلسطین، جبهه جنوب یعنی یمنی‌ها، جبهه شرق یعنی عراقی‌ها و جبهه شمال یعنی لبنانی‌ها است و با وجود اینکه با این همه جبهه مفتوح مواجه می‌باشد، قادر به آرام کردن فضای داخلی خود نیست! اسرائیل و طرف فلسطینی اینک در مقایسه با جنگ 1327 / 1948 در وضعیت معکوس قرار گرفته‌اند؛ در جنگ 48، جبهه اسرائیل متحد بود ادامه دارد... @amniatemelil