تخم هندوانه_صدای اصلی_219891-mc.mp3
4.99M
#قصه_صوتی
🍉تخم هندوانه
🏕در یک ده کوچک دهقان فقیر و مهربانی همراه برادرش زندگی میکرد، آنها روی زمین کشاورزی شان کشاورزی می کردند و شکرگزار خداوند بودند.
روزی از روزهای بهار، زمانی که مشغول شخم زدن زمینشان بودند ناگهان چشمشان به لک لک زخمی ای افتاد که...
🌼این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که طمع کاری صفت ناپسندیده ای است و انسان باید در زندگی به حق خود قانع باشد و خداوند را به خاطر نعمتهای فراوانی که به او داده است، شکر کند.
eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
📍برنامه هایی که روزانه در کانال ایتا عموصفا به جز ایام مناسبتی(مثل محرم و ماه رمضان و ...)ان شاءالله
📆طبق برنامه هفتگی امروز (چهارشنبه ها) در قالب ارسال ۵ پست روزانه، سه موضوع محتوایی داریم👇
1⃣ شعر🌱
2⃣ ضرب المثل🗣
3⃣ فرزند آوری 👨👩👧👦
eitaa.com/amoo_safa
💕داستان کوتاه
"ضرب المثل آواز خر در چمن"
در زمان های قدیم که خانهها حمام نداشتند، هر محله یک حمام عمومی داشت که تمام مردم شهر از آن حمام عمومی استفاده میکردند...
این حمامها سقفهای بلند و گنبدی داشتند و حوضچهای در وسط حمام که وقتی آب گرم در آن میریختند، حمام بخار میکرد و صدا خیلی خوب در حمام میپیچید.
یک روز صبح زود یک مرد به حمام عمومی رفت و دید کسی در حمام نیست و حمام خیلی خلوت است.
مرد شروع به آواز خواندن کرد از صدایش که در فضای حمام میپیچید خیلی خوشش آمد و همینطور که خودش را میشست با صدای بلند هم آواز میخواند...
کمی که گذشت با خودش گفت: چرا من چنین صدای خوشی داشتم و از آن استفاده نمیکردم؟ من با این صدای دلنشین میتوانم از خوانندگان معروف دربار شوم.
مرد بهترین لباسهایش را پوشید و به طرف قصر پادشاه حرکت کرد...
اجازه دیدار حضوری پادشاه را گرفت...
او به اطرافیان پادشاه گفت: من صدای بسیار خوبی دارم ولی این استعدادم را تا به امروز نتوانسته بودم کشف کنم، اما امروز آمدهام تا با صدای زیبایم برای پادشاه کمی آواز بخوانم.
مرد به حضور پادشاه رسید اجازه گرفت و شروع کرد به آواز خواندن...
هنوز لحظه ای نگذشته بود که همه حاضرین گوشهایشان را گرفتند، مرد که خودش هم فهمیده بود صدایش، آن صدای داخل حمام نیست سکوت کرد پادشاه گفت: ما را مسخره کردی؟ این صدا قابل تحمل نیست چه برسد دلنشین.!
مرد ترسید و گفت: اگر اجازه بدهید یک خمرهی بزرگ را تا نصفه آب کنند و برای من بیاورند تا صدای واقعی مرا بشنوید.
پادشاه دستور داد تا خمرهای بزرگ را تا نصفه آب کنند و برای مرد بیاورند.
خمره را که آوردند، مرد سرش را در خمره فرو کرد و شروع کرد به آواز خواندن...
کمی که خواند خودش احساس کرد که صدایش آنچه توقعاش را داشته نیست.!
مرد با ناامیدی سرش را از خمره درآورد و حاکم که احساس کرد مرد آنها را مسخره میکند دستور داد تا نگهبانان ترکه چوبی بیاورند و در خمره بیندازند و آنقدر این ترکه را خیس کنند و مرد را کتک بزنند تا آب خمره تمام شود.!
نگهبانان ترکهها را در خمره میبردند، تر میکردند و به تن و بدن مرد میزدند، با هر ضربهای که مرد میخورد میگفت: خدا رو شکر!!
پادشاه که میدید با هر ضربه مرد آوازه خوان یکبار خدا را شکر میکند، از مرد پرسید: مرد حسابی تو در قبال کار اشتباهی که کردی ترکه میخوری، پس چرا خدا را شکر میکنی؟!
مرد گفت: خدا را شکر میکنم که اینجا و در خمرهی نصفه آب خواندم.
من میخواستم از شما بخواهم به حمام بیایید تا در آنجا برای شما برنامه اجرا کنم.
اگر آنجا میآمدید و چنین دستوری را تا تمام شدن آب خزینهی حمام صادر میکردید، من زیر ضربات ترکهها میمُردم.!
پادشاه از جواب هوشمندانهی مرد خوشش آمد و از مجازات مرد چشم پوشی کرد.
☀️ 🌤
*کاربرد ضرب المثل:
این ضرب المثل در مواردی بکار میرود که شخص فکر میکند تواناتر از دیگران است.
🔰 #داستان_وضرب_المثل #ضرب_المثل
eitaa.com/amoo_safa
🎤برنامه کودک و نوجوان حرم مطهر🎤
چهارشنبه ها ساعت ۱۷ تا ۲۱ در حرم مطهر حضرتمعصومه سلام الله علیها/صحن حضرت جواد الائمة علیه السلام/حسینیه کودک
👌با نقاشی و مسابقه و جُنگ های متنوع در خدمت بچه های عزیز هستیم
#حرم #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#شبستان #نجمه_خاتون #قم #رواق_کودک #نقاشی #بازی #مسابقه #جنگ #برنامه #قم
eitaa.com/amoo_safa
نماز ِ جماعت
گُلم بِخون همیشه
نماز و به جماعت
یادِت نَره عزیزم
که داره این عبادت
در محضرِ خداوند
ثوابی بی نهایت
نمازِ به جماعت
گُلم میخواد لیاقت
اگر که مادرِت گفت
بُرو ، بِگو اطاعت
بِکُن تشکر از او
که داره او رضایت
نِشَستنِ تو مسجد
داره هِزار کرامت
یِکیش اینِ که داری
تو با خدا رفاقت
وقتی که توی مسجد
قرآن کُنی تلاوت
دعایِ تو عزیزم
زودتر میشه اجابت
یادِت نَره همیشه
رعایتِ نظافت
لباسِ نو تَنِت کُن
بِمون تو با طهارت
حقوقِ دیگران رو
بِکُن گُلم رعایت
نَشین تو جای هیچکس
که داره بَس کراهت
قَشنگه عمر و جونم
که باشی با متانت
شادی کُنی عزیزم
تو روزایِ ولادت
نگه داری تو حُرمَت
به روزای شهادت
خلاصه عمر و جونم
میری بهشت تو راحت
اگر صدا کُنی تو
خدا رو با اِرادت
شاعر : علیرضا قاسمی
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_نماز
#نماز_جماعت
#شعر_نماز_جماعت
#شعر
eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
🎤برنامه کودک و نوجوان حرم مطهر🎤 چهارشنبه ها ساعت ۱۷ تا ۲۱ در حرم مطهر حضرتمعصومه سلام الله علیها/
#اصلاحیه
🎤برنامه کودک و نوجوان حرم مطهر🎤
چهارشنبه ها ساعت ۱۷ تا ۲۱ در حرم مطهر حضرتمعصومه سلام الله علیها/صحن امام هادی علیه السلام/ رواق کودک
👌با نقاشی و مسابقه و جُنگ های متنوع در خدمت بچه های عزیز هستیم
#حرم #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#شبستان #نجمه_خاتون #قم #رواق_کودک #نقاشی #بازی #مسابقه #جنگ #برنامه #قم
eitaa.com/amoo_safa
#قصه_کودکانه
🌼بازاری و عابر
مردی درشت استخوان و بلندقامت که اندامی ورزیده و چهره ای آفتاب خورده داشت و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهره اش گذاشته و گوشه چشمش را دریده بود، با قدمهای مطمئن و محکم از بازار کوفه میگذشت. از طرف دیگر مردی بازاری در دکانش نشسته بود. او برای آنکه موجب خنده رفقا را فراهم کند، مشتی زباله به طرف آن مرد پرت کرد. مرد عابر بدون اینکه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بکند همان طور با قدمهای محکم و مطمئن به راه خود ادامه داد. همینکه دور شد یکی از رفقای مرد بازاری به او گفت: «هیچ شناختی که این مرد عابر که تو به او اهانت کردی که بود؟!
نه نشناختم ،عابری بود مثل هزارها عابر دیگر که هر روز از جلو چشم ما عبور میکنند، مگر این شخص که بود؟
- عجب نشناختی؟ این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف مالک اشتر نخعی بود.
- عجب این مرد مالک اشتر بود؟ همین مالکی که دل شیر از بیمش آب میشود و نامش لرزه بر اندام
دشمنان می اندازد؟
بلی مالک خودش بود.
ای وای به حال من این چه کاری بود که کردم الآن دستور خواهد داد که مرا سخت تنبیه و مجازات کنند. همین حالا میدوم و دامنش را میگیرم و التماس می کنم تا مگر از تقصیر من صرف نظر کند.
به دنبال مالک اشتر روان شد دید او راه خود را به طرف مسجد کج کرد، به دنبالش به مسجد رفت، دید به نماز ایستاد منتظر شد تا نمازش را سلام داد رفت و با تضرع و لابه خود را معرفی کرد و گفت: «من همان کسی هستم که نادانی کردم و به تو جسارت نمودم.
مالک: ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم مگر به خاطر تو، زیرا فهمیدم تو خیلی نادان و جاهل و گمراهی بیجهت به مردم آزار میرسانی دلم به حالت سوخت. آمدم درباره تو دعا کنم و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم.
نه من آن طور قصدی که تو گمان کرده ای درباره تو نداشتم
🌼نویسنده:استاد شهید مرتضی مطهری
eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
📍برنامه هایی که روزانه در کانال ایتا عموصفا به جز ایام مناسبتی(مثل محرم و ماه رمضان و ...)ان شاءالله
📆طبق برنامه هفتگی امروز (پنجشنبه ها) در قالب ارسال ۵ پست روزانه، دو موضوع محتوایی داریم👇
1⃣ کاردستی (اوریگامی)📄
2⃣ بازی 🏃♂
eitaa.com/moo_safa