eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.1هزار فایل
🍃 ﷽ 🍃 😊محمدصادق صفائی هستم 👨‍🏫 آموزگارکلاس دوم ابتدایی 🏡 ساکن شهرمقدس قم🌏 💥بهترین پست هاتقدیم شما🌱 💫مجری برنامه های شادکودک ونوجوان😍 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 جهت هماهنگی واجرا پیام دهید👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸قصه ی تبعید امام خمینی به مناسبت دهه فجر برای کودکان خلاصه اینقدر امام اعتراض می کند که یک دفعه ایشان را دستگیر می کنند. چون در آن زمان امام در قم بودند و کلی از مردم ایشان را می شناختند، بابت دستگیرشان تظاهرات می کنند تا امام را آزاد می کنند. دوباره امام شروع می کند به نامه زدن و می گوید نمی شود اینقدر کارهای بدتان را تکرار کنید. دیگه شاه میبیند که نه نمیشه. اگر آقای خمینی در کشور بماند به ضررشان می شود و ممکن است مردم یک دفعه بریزند و کاخ های شاه را بگیرند. به همین دلیل امام را دستگیر می کنند و به یک جای دور به نام کشور ترکیه می برند. امام و پسرشان که اسم شان مصطفی بود، نزدیک یک سال در آن کشور می مانند، که دوباره تصمیم می گیرند که امام را به یک کشور دیگر بفرستند و ایشان را به نجف می فرستند. فکر می کنند که چون در آنجا امام مشغول درس خواندن در حوزه ها می کند دیگر دست از سرشان برمی دارد و دیگر اعتراض نمی کند. اما امام روزی سه ساعت به حرم می رفتند و بقیه روز باز هم نامه می نوشتند و با آدم های مختلف صحبت می کردند. در آنجا به دیدن یک روحانی معروف به اسم آقای حکیم می روند و به ایشان می گویند که این چه وضعیتی است و شماهم یک اعتراضی بکنید. eitaa.com/amoo_safa
🔸قصه ی اعتراضات امام خمینی به مناسبت دهه فجر برای کودکان امام کم کم بزرگ و بزرگ و بزرگتر می شوند و شروع به درس خواندن می کنند. در آن زمان ها یک پادشاهی به اسم رضا شاه مسئول کشور بودند و یک سری کارهایی انجام می دادند که بعضی ها ساکت بودند و هیچ چیزی نمی گفتند و یک سری ها هم اعتراض می کردند. امام خمینی از زمان رضا شاه شروع به اعتراض می کنند. بعد از اون رضاشاه حکومت را به پسرشان محمدرضا شاه می دهد. از آن زمان امام خیلی عصبانی می شوند چون شاه یک سری قوانینی داشت که به نفع مسلمان ها نبود، یا اسرائیل و آمریکا همش در کشور ما دخالت می کردند. امام مرتب برای شاه نامه می نوشتند و می گفتند: آقای محمدرضا شاه آخه این کارها چیه شما می کنید؟ یا مثلا آقایی که دستیار شاه هستید، شما باید احترام مردم و روحانی هارا نگه دارید. ولی آنها گوش نمی دادند. مثلا یکی از قوانین این بود که هرکس می خواست یک مسئولیتی در کشور بگیرد حتما باید، حداقل در شناسنامه شان مسلمان خورده باشد و حتما هم باید زمان انتخاب شدن شان دست روی قرآن بگذارند و قسم بخوردند. ولی شاه آمد و گفت که اصلا لازم نیست که مسلمان باشد و قرآن را قبول داشته باشد. امام در این زمان هم به شاه نامه می زند و هم به بقیه روحانی ها و می گوید آقاهای روحانی شما چقدر ساکتید؟ چرا وقتی این همه اتفاق بد در کشور می افتد شما هیچی نمی گویید eitaa.com/amoo_safa
🔸قصه ی بازگشت امام خمینی به مناسبت دهه فجر برای کودکان دوباره شاه دید که بودن امام درآن کشور به ضررشان است. تصمیم گرفتن که امام را به یک کشور دورتر ببرند که صدایشان اصلا به مردم نرسد. ایشان را به پاریس بردند. اما دانشجوهای ایرانی که در کشورهای دیگر بودند یا خود مردم پاریس گروه گروه به دیدن امام می آمدند. همیشه خانه امام شلوغ و پراز مهمان بود. امام بازهم از آنجا نامه می زدند که مردم مبارزه کنید. تا اینکه مردم متحد می شوند و یک کاری می کنند تا شاه با خانواده اش از ایران می رود. چند وقت مردم شرایط شهر را آماده می کنند تا امام برگردند. بعد یک هواپیما می رود و امام را به کشور برمی گرداند. eitaa.com/amoo_safa
🔸منفور انقلاب روزهای یکشنبه جلسه‌ شورای امنیت ملّی با حضور مسئولین لشکری و کشوری در نخست‌وزیری تشکیل می‌شد. رئیس جمهور، نخست‌وزیر، وزیر کشور و فرمانده‌ی سپاه و فرمانده‌ی نیروی انتظامی و ژاندارمری، مقامات ارتشی و دیگر سران نیروها در آن جلسه حضور داشتند و من به عنوان وزیر کشور در آن شرکت می‌کردم. کشمیری هم مدتی بود که توسط آقای بهزاد نبوی و آقای قنبری به عنوان منشی و دبیر جلسه معرفی شده بود. من اطلاع از سابقه‌ ایشان نداشتم، ولی بعدها گفتند که او از توابین است و قبلاً از اعضای منافقین بوده و توبه کرده و بعد هم در گزینش نیروی هوایی مشغول به کار شده و از او تعریف می‌کردند. او ظاهرِ خیلی آرامی داشت و دبیر جلسه‌ شورای امنیت بود. همیشه در دفتری که همراه داشت چیزهایی می‌نوشت. گاهی از فلاکسی که در آنجا بود برای اعضا چای می‌ریخت. در جریان جلسه هم هیچ حرفی نمی‌زد. ضبط صوتی هم همراه داشت که جلسات را به وسیله‌ آن ضبط می‌کرد. خیلی آرام به نظر می‌رسید و نشان می‌داد که پسر آرام و نجیبی است. در آنجا یک میز مستطیل شکلی بود. آقای رجایی و دکتر باهنر کنار هم می‌نشستند. بنده هم به عنوان وزیر کشور پهلوی ایشان می‌نشستم. کشمیری هم رو به روی دکتر باهنر و آقای رجایی می‌نشست... . eitaa.com/amoo_safa
🔸 برنامه دانشگاه به خاطر جلوگیری از سو استفاده تبلیغاتی منافقین لغو کرد روز 12 بهمن 1357، قرار بود اتومبیل حامل امام که از فرودگاه مهرآباد به قصد بهشت زهرا در حرکت بود در دانشگاه تهران توقف و رهبر فقید انقلاب در دانشگاه هم سخنرانی کنند. یعنی سه سخنرانی برای امام برنامه ریزی شده بود. سخنرانی اول به محض ورود و در همان سالن فرودگاه انجام شد. دوم دانشگاه تهران و سوم بهشت زهرا. اما خبر می رسد که نیروهای مجاهدین خلق و فدایی ها کنترل دانشگاه را بر عهده دارند و احتمال حضور آنان در کنار امام و روی جایگاه و استفاده تبلیغاتی در شعار و عکس وجود دارد. که امام در دانشگاه تهران توقف نکرد و به حرکت خود ادامه داد. در آن زمان تلفن همراه نبود و این اطلاع رسانی سریع و منتفی شدن سخنرانی اسباب شگفتی بسیاری شد. eitaa.com/amoo_safa
🔸مقلد امام توهین به رجایی نقل سخنرانی ها بنی صدر شده، این چندمین نفری است که آمده است و می گوید: تا کی سکوت می کنید بنی صدر کلی نقطه ضعف دارد، به مردم بگویید تا به شما توهین نکند! و این هم چندمین باری بود که رجایی پاسخ می دهد: می دانی فرق من با بنی صدر کجاست؟ من مقلد امام هستم و بنی صدر نه! امام گفتند سکوت کنید eitaa.com/amoo_safa
🔸 بدتر از مغول اسد الله علم در بخشی از آخرین نامه که به شاه از فرانسه در بیمارستانی که برای سرطان بستری بود نوشت آورده: «کاری که ما با مردم ایران کردیم مغول با این مردم نکرد! شاه دیگر هیچ شانسی برای ادامه سلطنت ندارد و مسئولیت نابود شدنش هم به گردن کسی جز خود او نیست». که شاه در جواب گفته بود «علم مشاعرش را از دست داده ‌است!» eitaa.com/amoo_safa
🔸پروژه ای بنام قطب زاده در همان نخستین روزهای پیروزی خبرنگار کیهان با صادق قطب زاده که رییس رادیو وتلویزیون شده بود مصاحبه کرد و از او پرسید: آیا شما در این زمینه (رسانه) تخصص دارید که مسوولیت چنین کاری را پذیرفته اید؟ او پاسخ داد: اگر بنا بر واگذاری مسوولیت بر اساس تخصص باشد من باید وزیر «مبارزه با رژیم» می شدم چون تخصص من همین است ولی چنین وزارتخانه ای نداریم! پرسش دیگر از او درباره سرود «ای ایران» بود و این که چرا از تلویزیون پخش نمی شود؟ قطب زاده گفت: سرود ای ایران فاشیستی است و مربوط به دوره رضاخان! این در حالی بود که این سرود اساسا پس از سقوط رضاخان سروده شد و بر سر زبان ها افتاد! eitaa.com/amoo_safa
🔸روز به یادماندنی بچه های خوبم! امروز یه روز به یاد موندنیه. می دونید چرا؟ آخه امروز بعد از سال های سال، بالاخره مردم ایران به آرزوشون رسیدن. امروز روزیه که امام خمینی رحمه الله ، پس از مدت ها دوری از وطن به ایران برگشت تا دل همه مردم ایران رو پر ازشادی کنه. امروز بچه های خوبم! 12 بهمنه، یه روز خوب و به یاد ماندنی که هیچ وقت فراموش نمی شه. خیلی از پدرها و مادرهای شما در این روز، با دسته های گل به استقبال امام خمینی رحمه الله عزیزمون رفتن تا از نزدیک رهبرشون رو ببینن و با صدای بلند به امامشون بگن: ای امام! ای رهبر خوبی که سال ها منتظرت بودیم! خوش آمدی. eitaa.com/amoo_safa
🔸 شادی بی نظیر دوستای گل من! می دونم که همتون امروز شاد و سرحالید و می دونید که امروز چه روز بزرگیه. بله بچه ها، اگه از هر کدوم از شما بچه های خوب بپرسم امروز چه روزیه، فقط این جواب رو می دید: امروز 12 بهمن روز ورود امام به میهن. روزی که هر ایرانی دلش پر از شادی شد. حتمابچه های گلم، این رو هم می دونن که چرا همه ایرانیا اون روز، خوشحال و شاد بودن، مگه نه؟ آفرین آفرین به شما که همیشه جواباتون درسته. بله بچه ها، آخه امام با اومدنش آزادی رو به میهن آورد. ایشون اومدند تا به همه دنیا بگن که دشمن ظالم همیشه شکست می خوره و آدم های بد، همیشه نابود می شن. حالا این شاخه گل قرمز رو که توی دستای منه تقدیم می کنم به همه شما بچه هایی که رهبرتون رو دوست دارید و امروز خیلی خیلی خوشحالید eitaa.com/amoo_safa
🔸استقبال باشکوه اون روز همه منتظر بودن تا اون بیاید و با خودش یک سبد پر از لبخند بیاره. فرودگاه تهران پر بود از جمعیت. اون قدر تعداد مردم زیاد بود که خیلی ها مجبور شدن تو خیابون های اطراف فرودگاه بایستن و منتظر اومدن اون مرد باشن. هیچ کس تا حالا اون قدر مردم رو یک جا ندیده بود. خوب، حتما می دونید از کی حرف می زنم، بله بچه های خوبم! من از 12 بهمن حرف می زنم. روزی که هزاران نفر از مردم خوب ایران، منتظر اومدن امام خمینی بودن. اون ها همشون بادسته های گل جمع شده بودن تا به رهبرشون خوش آمد بگن. رهبری که سال ها از اون ها جدا بود و حالا دوباره داشت به ایران برمی گشت. این روز بیاد ماندنی رو بچه ها! هیچ وقت فراموش نکنید. eitaa.com/amoo_safa
🔸شعر داستانی👈 نگین حلقه مردم می آید از دور با یک بغل گل می آورد او یک باغ سنبل بر چهره او لبخند پیداست یعنی که امروز یک روز زیباست وقتی که آمد لب ها شکفتند با رهبر خود صد نکته گفتند آن روز رهبر مثل نگین بود در حلقه ما او بهترین بود حبیب مقیمی eitaa.com/amoo_safa