فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
اسب تک شاخ #نقاشی
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
نیکا و داداشی
این قسمت:(نشانه های بهار)
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
#داستان_کودکانه
🐤 غذا برای پرنده ها 🐤
امیرحسین پرنده ها را خیلی دوست دارد.دلش می خواهد در روزهای سرد زمستان برایشان خرده نان بریزد تا بخورند. اما آن ها در آپارتمان زندگی می کنند و حیاط و باغچه ندارند تا در آنجا برای پرنده ها خرده نان بریزند.
امیرحسین پرنده ها را خیلی دوست دارد.دلش می خواهد در روزهای سرد زمستان برایشان خرده نان بریزد تا بخورند.اما آنها در آپارتمان زندگی می کنند و حیاط و باغچه ندارند تا در آنجا برای پرنده ها خرده نان بریزند.
در یک روز سرد زمستان، وقتی امیرحسین سر کلاس نشسته بود، یک گنجشک کوچولو پشت پنجره ی کلاس شان آمد و به شیشه نوک زد. خانم مربی پنجره را بازکرد،گنجشک کوچولو وارد کلاس شد و پرزد و رفت روی لامپ مهتابی نشست.
همه ی بچه ها از دیدن گنجشک خوشحال شدند.دلشان می خواست به او خوراکی بدهند ولی گنجشک کوچولو می ترسید پایین بیاید.همان جا روی لامپ نشسته بود و با چشم های ریز و سیاهش به آنها نگاه می کرد.
خانم مربی گفت:«بچه ها، پرنده ها در فصل زمستان نمی توانند راحت غذا پیدا کنند. اگر هرروز کمی خرده نان در باغچه یا حیاط خانه هایتان بریزید، می آیند و می خورند.»
امیرحسین گفت:« خانم ما که حیاط نداریم.» چند تا از بچه ها هم گفتند:« ما هم حیاط نداریم.» خانم مربی گفت:نشما می توانید کمی خرده نان یا گندم بیاورید و توی باغچه ی مدرسه بریزید تا پرنده ها بیایند و بخورند.» بعد هم پنجره را بازکرد و گنجشک کوچولو پر زد و رفت.
فردای آن روز امیرحسین از مادرش خواست تا کمی غذا برای پرنده ها به او بدهد.مادرش مقداری نانِ نرم خرد کرد و در یک کیسه ی پلاستیکی ریخت و به امیرحسین داد.
امیرحسین به خانم مربی گفت که برای پرنده ها غذا آورده است.خانم مربی و امیرحسین و تمام بچه هایی که برای پرنده ها غذا آورده بودند، به حیاط رفتند و خرده نان ها و گندم ها را کنار باغچه ریختند و به کلاس برگشتند.چند دقیقه ی بعد، یک دسته گنجشک و دوتا یاکریم آمدند و مشغول خوردن شدند.
بچه ها پشت پنجره ایستاده بودند و به آنها نگاه می کردند. ناگهان یک کلاغ سیاه قارقارکنان آمد و میان گنجشک ها نشست.او به گنجشک ها نوک می زد تا بروند و او تنهایی همه ی خرده نان ها را بخورد. اما گنجشک ها فقط کمی از او دور شدند و به خوردن دانه ها ادامه دادند.
کلاغ هم کمی از نان ها را خورد و قارقارکنان پرید و رفت.خانم مربی گفت:« بچه ها فکر می کنم کلاغه رفت تا دوستانش را خبرکند بیایند این جا و صبحانه بخورند.»
بچه ها خندیدند.خانم مربی گفت:«حالا سرجاهایتان بنشینید و یک نقاشی قشنگ بکشید.»آن روز امیرحسین و دوستانش فقط عکس گنجشک و کلاغ و یا کریم و باغچه ی مدرسه را کشیدند
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
#بازی
بازی حافظه
بر روی یکسری کارت، نقاشی صابون، مسواک، ناخن گیر، گل سر، دهانشویه و … بکشید و بر روی یکسری دیگر از کارتها نقاشی دست، دندان، ناخن، سر، دهان… بکشید. (می توانید عکسشان هم بچسبانید)
همه کارتها را به پشت بچینید و بخواهید هر نوبت دو تا از کارتها را بچهها برداشته و اگر عکسها با هم متناسب بودند به رو بگذارند در غیر اینصورت سر همان جایی که برداشتند دوباره به پشت بگذارند.
در این بازی حافظه دقت کودکان تقویت میشود و در کنارش با کاربرد وسایل بهداشتی آشنا میشوند.
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
خروس با دست
#نقاشی
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره ناس
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
باغ وحش عروسکی
"حلزون کوچولو"
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
#داستان_کودکانه
خارخاری
یکی بود یکی نبود.
خارخاری آب دهانش را قورت داد و به خانم فیله سلام کرد. فکر می کنید خارخاری یک خارپشت بود؟
خارخاری یک قورباغه بود که همش تنش می خارید.🐸
خانم فیله گفت: «چی شده؟»🐘
خارخاری گفت: «می شود پشتم را... بِخارانی؟»
خانم فیله گفت: «من که انگشت بِخاران ندارم، من فقط می توانم ماساژ فیلی بدهم!»
قورباغه رسید به آقا ماره و با ترس و لرز گفت: «می شود پشتم را بخارانی؟»🐍
آقا ماره فکر کرد و گفت: «من که انگشت بِخاران ندارم، من دو تا کار می توانم بکنم، هم می توانم ماساژ ماری بدهم، هم تو را بخورم!!»😳
قورباغه فرار کرد و رفت و رفت. تا رسید به خارپشت و گفت: «می شود پشتم را ...»🦔
؛اما با دیدن تیغ های خارپشت فهمید که او فقط می تواند تنش را سوزن سوزن کند». خسته شد، نشست زیر درخت و پشتش را مالید به تنه زبر درخت.🌳
گنجشک کوچولو از بالای درخت آمد پایین و گفت: «چه کار می کنی قورباغه؟» قورباغه گفت: «پشتم می خارد! هیچ کس انگشت بِخاران ندارد!»گنجشک پنجه کوچکش را به قورباغه نشان داد و گفت: «این خوب است؟ این بِخاران است؟»🐦
قورباغه خوش حال شد و گفت: «آره. فکر کنم هست!» گنجشک شروع کرد به خاراندن پشت قورباغه قورباغه هی گفت: «آخیش! آخیش! این طرف تر، آخیش! آن طرف تر!» و کم کم خارشش خوب شد و به گنجشک گفت: «حالا من برای تو چه کار کنم؟ تو که این قدر خوب می خارانی؟»
گنجشک گفت: «تازه لانه ساخته ام، یک کم کَت و کولم درد می کند؛ اما فکر نکنم تو بتوانی کاری بکنی!» قورباغه دست هایش را نشان گنجشک داد و گفت: «معلوم است که می توانم!» با انگشت های بادکش دارش، کت و کول گنجشک را بادکش کرد و ماساژ قورباغه ای داد گنجشگ هی گفت: «آخیش! آخیش! آخیش!»☺️😄
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
20.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی
با فوت کردن و به حرکت در اوردن یه کاغذ که به شکل کرم برش داده شده میتونی کلی برای کودک سرگرم کننده باشه.
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
دختری با چتر
#نقاشی
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
حسن
3.6M
#سرود « آقای مهربون»
#میلا #امام_حسن
متن آهنگ:
حسن یا حسن، عشق من زندگی حسن
حسن یا حسن، الگوی بندگی حسن
کریم بودن از، قبل تو معنایی نداشت
کرامت شد از، بعد تو ویژگی حسن
مثلِ خونوادمه، هرکس امام حسنیه
بیشتر از همیشه من، دوشنبههام حسنیه
جهان و به پات، میریزم حسن
آقای مهربون، عزیزم حسن
همه قطره و، تو دریا حسن
تا آخرین نفس، میگم یاحسن ۲
سیّد رویایی من، حضرت زهرایی من
علّت آقایی من، حسن جانم
سایه رو سرم داری، عادته کرم داری
جا توی دل کل عربو عجم داری
تو که تو فداییات، از ما بهترم داری
ابوفاضلو داری، علی اکبرم داری
عشق تو رسیده به من، چونکه بابام حسنیه
از بس عاشق توام دوشنبه هام حسنیه
جهان و به پات میریزم حسن
آقای مهربون عزیزم حسن
همه قطره و تو دریا حسن
تا آخرین نفس میگم یاحسن…
#نجم_الثاقب
· · • • • ✤ • • • · ·
@soroood
· · • • • ✤ • • • · ·
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳
ای جانم حسن ؛ گروه سرود حامیم.mp3
3.64M
#سرود «ای جانم حسن»
#میلاد #امام_حسن علیه السلام
متن سرود:
از کسی غیر از حسن تاریخ این ها را ندید
او خدا را دید ، زینت های دنیا را ندید
گرچه دارایی عالم را به پایش ریختند
آنقَدَر که دردمند را دیدید دارا را ندید
ما پر کاهی به او دادیم او چون کوه دید
کوه غفلت های بی شرمانه ی ما را ندید
با جزامی ها سر یک سفره مهمان بود او
کور باد هرکس که در آن شهر عیسا را ندید
«حلّ مشکلم، یا حسن یا حسن یا حسن
قاطی گِلم با حسن با حسن با حسن
تا صحن بقیع می پرم می پرم می پرم
پرواز دلم تا حسن تا حسن تا حسن ۲
ای دل تو به هرجا بزن از عشق حسن جار
حتی به سر دار
نام تو دوای دل بیمار و گرفتار
ای حضرت دلدار
من سائل احسان تو از روز ألستم
از عشق تو مستم
عمریست فقیرانه سر راه نشستم
محتاج تو هستم
قرآنم حسن ایمانم حسن
آقای من و سلطانم حسن
ای جانم حسن۳»
قرص نانش را شنیدم با سگی تقسیم کرد
هیچ کس با او غم روزی فردا را ندید
تا زمانی که به دامانش یتیمی راه داشت
هیچ طفلی حسرت دستان بابا را ندید
سائلان را خانه آورد گفت نان خور بیش تر!
از کسی غیر از حسن تاریخ این ها را ندید ۲
«به نگاهی شدم شهید حسن
کشته قامت رشید حسن
تا قیام قیامت ای مردم
أنا عبدٌ مِن العَبید حسن
پای سفره ت مهمانم حسن
تا قیامت، می خوانم حسن
ای جانم، ای جانم حسن ۳»
👈فهرست سرودها رو اینجا ببیند.
· · • • • ✤ • • • · ·
@soroood
· · • • • ✤ • • • · ·
┏━━━🍃🍂━━━┓
📲 @amoo_safa
┗━━━🍂🍃━━
https://eitaa.com/joinchat/2105999661Caf19b7adc
۵ فروردین ۱۴۰۳