eitaa logo
حاج آقاغزالی مشاور ، مجری و سخنران طنز و فعال نشاط اجتماعی
2.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
مشاور، مجری و سخنران طنز ازمهدکودک تادانشگاه درایران و۱۳کشور شاگرداستادقرائتی واستادراستگو سخنرانی به شرط خنده نمایش عروسکی جشن تکلیف روایتگری مجری استیج مشاورخانواده برگزارکننده دوره تربیت مربی آموزش تخصصی مداحی وروضه خوانی @amooghazalii 09126528455
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️شعر امام رضای خوبم دلم برات تنگ شده اندازه یه دریا چه کار کنم خونه‌مون خیلی دوره از اون‌جا کاشکی حرم همین‌جا کنار خونه‌مون بود بدو بدو می‌کردم می‌رسیدم حرم زود منو میارن پیشت مامان بابای خوبم دلم برات تنگ شده امام رضای خوبم
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر حافظ کشور می‌دونی که چه جوری میشه قوی‌تر بشیم؟ تا شبیه حاج قاسم حافظ کشور بشیم؟ درسته حاج قاسم رو گرفته دشمن از ما امید کشور امروز هستیم ما بچه‌ها ما با تلاش و کوشش ایران رو می‌سازیم با اتحاد و وحدت همگی آینده سازیم
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر دوباره پیدا شدم رفته بودم زیارت توی حرم گم شدم چرخیدم و چرخیدم قاطی مردم شدم مامان‌جونم صدام کرد تا صداشو شنیدم زودی شدم پرنده بال زدم و پریدم خودمو بهش رسوندم تو بغلش جا شدم گُم شده بودم اما دوباره پیدا شدم
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر درخت کوچک من یک درخت کوچک کنار چشمه کاشتم رفتم و یک نشانه کنار آن گذشتم سال‌ها گذشت و من هم حسابی قد کشیدم رفتم و آن درخت را کنار چشمه دیدم چشمه همان چشمه بود قل قلش آشنا بود درخت من دامنش پر از پرنده‌ها بود در سایه‌اش نشستم کنار پیرمردی انگار یکی به من گفت چه کار خوبی کردی
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر مامان و بابا اتل متل یه بابا ببین چه مهربونه تمام اهل خونه قدر اونو می‌دونه اتل متل یه مادر مثل ستاره روشن جاش توی قلبمونه میون باغ و گلشن مامان جونم چه ماهی خندون باشی الهی بابا جونم چه ماهی خندون باشی الهی برام زحمت کشیدید من ممنونم از شما همیشه و هر کجا هستم قدردان شما
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر هدیه‌ی خدا باز رسیده زمستون هوا دوباره سرده کی بوده که این همه برفو گلوله کرده با این همه گلوله سفید شده خونه‌مون عروس شدن دوباره گُل‌های توی گلدون خدا کنه خونه‌مون تا شب برفی بمونه این ها همه هدیه‌ی خدای مهربونه
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعرهایی درباره حضرت فاطمه س جوان‌های جهادگر با پیرهای دلاور به سوی جبهه رفتند به فرمان پیامبر ص گروهی از زنان هم کنار آن‌ها بودند برای امدادگری این‌جا و اون‌جا بودند فاطمه س بینشان بود با این‌که نوجوان بود شجاع و پرتوان بود راستی که قهرمان بود تا زخمی شد پیامبر ص دوید به سوی بابا خون‌ها رو شست و زود بست زخمای صورتش را
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر بابای آدم برفی برف دیشب یک‌ریز تا سحر باریده بر سر هر کوچه هر گذر باریده شهر امروز به سر کرده یک چادر ناز مثل مادر که چادر می‌پوشد وقت نماز پدرم از سر صبح برف پارو کرده پشت‌بام ما را خوب جارو کرده برف موهایش را می‌تکانم کم‌کم مثل آدم برفی شده بابا جانم
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر زمستون 🌸زمستونه زمستون 🌱فصل تگرگ و بارون 🌸هوا شده خیلی سرد 🌱روی زمین پر از برف 🌸حرف منو بده گوش 🌱 لباس گرمی بپوش 🌸وقتی میاد زمستون 🌱تو برف و باد و بارون 🌸شال و کلاه و پالتو 🌱بپوش و بیرون برو
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر دعا کردن 🌸الهی که آسمون 🌱آبی و روشن باشه 🌸دامن دشت و صحرا 🌱همیشه گلشن باشه 🌸رودخانه‌های زیبا 🌱جاری و پر آب باشن 🌸درختا هرجا هستن 🌱خوشحال و سیراب باشن 🌸شادی و مهربونی 🌱زیاد شه در همه جا 🌸چه خوبه ما همیشه 🌱دعا کنیم بچه‌ها
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر قلب نورانی 🌸آی بچه‌ها بدونید 🌱با همدیگه بخونید 🌸حضرت زهرا س گفته 🌱او از پدر شنیده 🌸قرآن بخونین همیشه 🌱تا قلبتون نورانی بشه
۲۵ دی ۱۴۰۱
🔸️شعر من حاج قاسم هستم یه عکس خوب تو دفتر من از خودم کشیدم تو نقاشی لباس حاج قاسمو پوشیدم پرچم کشورم رو بالا گرفته بودم تو نقاشی به جنگ دشمنا رفته بودم پاک می‌کنم دشمنو تا نتونه بجنگه بدون جنگ و دعوا دنیای ما قشنگه من حاج قاسم هستم پر از تلاش و امید ایران با ما بچه‌ها می‌تابه مثل خورشید
۲۵ دی ۱۴۰۱