🌹 داستان کوتاه مداد رنگی 🌹
🌸 توی کلاس نقاشی ، از دوستم خواستم
🌸 که مداد رنگی هاشو به من بده
🌸 تا نقاشیمو رنگ کنم ؛
🌸 اما اون نداد ؛
🌸 با اینکه دیروز ،
🌸 من مداد شمعی هامو ، بهش داده بودم .
🌸 قبل از اینکه ناراحت بشم
🌸 با خودم فکر کردم و گفتم :
👈 شاید دلیلی داشته است .
👈 شاید مال خودش نباشن .
👈 شاید پدر و مادرش بهش اجازه ندادن
🌸 نمی دونم چرا نداد
🌸 سعی کردم ازش ناراحت نباشم
🌸 ولی همیشه دوست داشتم
🌸 همه آدما در همه جا ،
🌸 با هم دوستی کنن
🌸 و به همدیگه مهربونی کنن
🌸 من مطمئنم
🌸 امام زمان که بیاد ،
🌸 همه جا پر از دوستی و مهربونی میشه
📚 @dastan_o_roman
🇮🇷 @amoomolla
#امام_مهدی #امام_زمان #مداد_رنگی
#داستان_کوتاه #قصه_کوتاه
📚 داستان کوتاه بچه های فلسطین
🌸 تلویزیون ،
🌸 بچه های فلسطینی رو نشون می داد
🌸 گریه می کردند .
🌸 زخمی شده بودن .
🌸 از دست اسرائیل پست و ظالم ،
🌸 مدام به خدا شکایت می کردند .
🌸 خانه ها و مدرسه هاشون ،
🌸 خراب شده بود .
🌸 معلم اونا هم زخمی شده بود .
🌸 بعضی هاشون هم ،
🌸 پدر و مادرشون شهید شدند .
🌸 خیلی ناراحت شدم و به پدرم گفتم :
🌸 کسی نیست که اینا رو نجات بده ؟
🌸 پدرم هم با ناراحتی گفت :
🌹 چرا عزیزم
🌹 ایران و چند کشور دیگه مثل لبنان
🌹 عراق و سوریه ، کمکشون می کنن
🌹 امام زمان هم که بیاد ،
🌹 به حساب اسرائیلی های بدجنس می رسه
🌹 و بچه های فلسطینی رو نجات میده
🌹 تا در کنار پدر و مادرشون ،
🌹 با آرامش زندگی کنند .
📚 @dastan_o_roman
🇮🇷 @amoomolla
#امام_مهدی #امام_زمان
#بچه_های_فلسطین
#داستان_کوتاه #قصه_کوتاه
📗 داستان کوتاه پدربزرگ
🍎 چند روز پیش ،
🍎 پدربزرگم به خانه ی ما آمد .
🍎 خانه آنها در روستا هست .
🍎 روستا خیلی خوب و با صفاست
🍎 رود داره ، کوه داره ،
🍎 درخت های زیاد داره
🍎 مرغ و خروس و گوسفند داره
🍎 هوای روستا خیلی تمیزه
🍎 رودش پر از ماهه
🍎 درختاش پر از میوه هستند .
🍎 از موقعی که پدربزرگ ،
🍎 به خونه ما توی شهر اومد
🍎 حالش بد شد و خیلی سرفه می کرد
🍎 و سرش درد گرفت .
🍎 پدرم هم او را به دکتر برد .
🍎 و دکتر گفت :
😷 پدر شما ،
😷 به علت آلودگی هوا ،
😷 مریض شده است
😷 و هرچه زودتر باید به روستا برگردد .
🍎 اما من هنوز پدربزرگم را ،
🍎 خوب ندیده بودم
🍎 که مجبور شد به روستا برگردد .
🍎 منم یه گوشه نشستم و گریه کردم .
🍎 پدربزرگم گفت :
🌷 گریه نکن پسرم
🌷 اگر امام زمان علیه السلام بیاد ،
🌷 دیگه هوا آلوده نمیشه
🌷 و همه جا پر از هوای تمیز و پاک میشه .
🌷 اونوقت منم می تونم ،
🌷 تا همیشه ، کنارت بمونم .
📚 @dastan_o_roman
🇮🇷 @amoomolla
#امام_مهدی #امام_زمان
#داستان_کوتاه #قصه_کوتاه
#پدربزرگ
🧐 #چیستان #معما 🤔
🧠 ۵۱. روز مخصوص امام زمان علیه السلام ؟!
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
#امام_شناسی #امام_زمان #امام_مهدی
#نیمه_شعبان #ربیع_الاول
#نهم_ربیع_الاول
🧐 #چیستان #معما 🤔
🧠 ۵۲. نام شمشیر امام زمان علیه السلام ؟!
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
#امام_شناسی #امام_زمان #امام_مهدی
#نیمه_شعبان #ربیع_الاول
#نهم_ربیع_الاول
🧐 #چیستان #معما 🤔
🧠 ۵۳. تعداد یاران اصلی امام زمان علیه السلام در هنگام ظهور ؟!
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
#امام_شناسی #امام_زمان #امام_مهدی
#نیمه_شعبان #ربیع_الاول
#نهم_ربیع_الاول
🧐 #چیستان #معما 🤔
🧠 ۵۴. مسجد امام زمان علیه السلام در قم ؟!
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
#امام_شناسی #امام_زمان #امام_مهدی
#نیمه_شعبان #ربیع_الاول
#نهم_ربیع_الاول
📙 داستان کوتاه باران
🌸 توی فصل تابستان ،
🌸 به خونه ی پدربزرگم در روستا رفتم
🌸 پدربزرگم کشاورزه .
🌸 و یک باغ بزرگ میوه داره .
🌸 وقتی رسیدم اونجا ،
🌸 با ذوق و شوق زیاد ،
🌸 از پدربزرگم خواهش کردم
🌸 تا منو به مزرعه اش ببره
🌸 در طول مسیر با هیجان می دویدم
🌸 اما وقتی به مزرعه رسیدیم
🌸 صحنه خیلی بدی دیدم .
🌸 با تعجب به بابابزرگ گفتم :
🌹 باباجون چرا اینجا خشک شده
🌸 اونم با ناراحتی گفت :
🍎 عزیز دلم !
🍎 چون خیلی وقته بارون نیومده
🍎 همه زمین ها ، خشک شده
🍎 دعا کن بارون بیاد .
🍎 امسال بارون ، خیلی کم اومده
🍎 و درختان تشنه هستن .
🌸 ناگهان من یاد حرف معلمم افتادم
🌸 که می گفت :
🕋 امام زمان که بیاد ،
🕋 باران های مفید و زیادی میباره .
📚 @dastan_o_roman
🇮🇷 @amoomolla
#امام_مهدی #امام_زمان
#داستان_کوتاه #قصه_کوتاه
#باران
44.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی کمدی و طنز
📼 پیک نیک در میدان جنگ
👈 با بازی علی صادقی
🇮🇷 @kartoon_film
🇮🇷 @amoomolla
#فیلم #سینمایی
#پیک_نیک_در_میدان_جنگ
#هفته_دفاع_مقدس
#جنگی #طنز #کمدی
🧐 #معمای_تصویری 🤔
🧠 ۵۶. در این تصویر ،
🧠 از هر پرنده دوتا هست ،
🧠 به جز یک پرنده ،
🧠 که فقط یه دونه ازش وجود داره .
🧠 اون پرنده تنها کدومه ؟
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آهنگ کودکانه کنترل خشم
🎼 @sorod_shr
🇮🇷 @amoomolla
#آهنگ
#خشم #عصبانیت #کنترل_خشم
#طرح_درس #درسنامه #درس_نامه