🔮 یکی از عوامل آرامش ،
🔮 برنامه ریزی برای درس خواندن است
🔮 دقت کردید بعضی ها در امتحان ،
🔮 ترس و استرس دارند ؟!
🔮 چون از قبل ،
🔮 آمادگی نداشتند .
🔮 چون همه دروس خود را ،
🔮 برای شب امتحان تلمبار کردند .
🇮🇷 @amoomolla
#آرامش #وظایف_دانش_آموز #امتحانات
#برنامه_ریزی #سخنی_با_بچه_ها
🔮 دروس خود را برای شب امتحان ،
🔮 نگه ندارید .
🔮 بلکه هر روز برای درس خواندن ،
🔮 و تمرین دروس وقت بگذارید
🔮 تا انشالله در روز امتحان ،
🔮 با آرامش و اطمینان ،
🔮 و بدون استرس و اضطراب ،
🔮 در جلسه امتحان حاضر شوید .
🇮🇷 @amoomolla
#آرامش #وظایف_دانش_آموز #امتحانات
#برنامه_ریزی #سخنی_با_بچه_ها
14.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پویانمایی زیبای مهارت های زندگی
📼 قسمت ۲۱۲ : دلشوره امتحان
🇮🇷 @amoomolla
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال فیلم و کارتون
🎥 @kartoon_film
#پویانمایی #کارتون #انیمیشن
#مهارت_های_زندگی #آرامش #امتحانات #برنامه_ریزی
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📚 داستان کوتاه آرامش و طوفان
🍁 مسافران یک کشتی ،
🍁 همه شاد و خرم ،
🍁 از بودن در کشتی لذت می بردند
🍁 آب دریا ، در آرامش کامل بود .
🍁 انگار هیچ غم و غصه ای نداشت .
🍁 بعضی از مسافران نشسته بودند
🍁 بعضی ها به آب دریا نگاه می کردند
🍁 بعضی ها دراز کشیده بودند .
🍁 بعضی ها در حال خوردن بودند
🍁 بچه ها هم مثل همیشه ،
🍁 در حال بازی و دویدن بودند .
🍁 ناگهان ، هوا طوفانی شد .
🍁 آب دریا ، انگار از دل درد ،
🍁 به خود می پیچید .
🍁 مست و دیوانه وار ،
🍁 این طرف و آنطرف می رفت .
🍁 مسافران کشتی ، ترسیدند
🍁 بچه ها ، به آغوش پدر و مادرشان ،
🍁 پناه بردند .
🍁 ناخدا و ملوانان ،
🍁 همه تلاش خود را می کردند
🍁 تا کشتی را مهار کنند .
🍁 سپس به مردم گفت :
☀️ دیگر هیچ امیدی نیست
☀️ و فقط باید دعا کرد .
🍁 مسافران همه نگران بودند .
🍁 ناگهان متوجه شدند
🍁 که مردی تنها در گوشه کشتی ،
🍁 با آرامش و اطمینان نشسته بود .
☘ نام او حکیم بزرگمهر بود .
🍁 به او گفتند :
☘ در این وقت چرا این گونه آرامی ؟
🍁 بزرگمهر نیز گفت :
☀️ شما هم نگران نباشید
☀️ من مطمئنم که خداوند ،
☀️ ما را نجات می دهد .
☀️ فقط آرامش خود را حفظ کرده
☀️ و خدا را یاد کنید .
🍁 سرانجام همان گونه شد
🍁 که او گفته بود
🍁 و کشتی به سلامت به ساحل رسید
🍁 مسافرین دور بزرگمهر حلقه زدند
🍁 و با خوشحالی گفتند :
☘ آیا تو پیامبری یا جادوگر ؟
☘ از کجا می دانستی
☘ که ما نجات پیدا می کنیم ؟
🍁 بزرگمهر لبخندی زد و گفت :
☀️ من هم مثل شما نمی دانستم .
☀️ اما گفتم به اینها امیدواری بدهم .
☀️ چرا که اگر نجات نیافتیم
☀️ دیگر من و شما زنده نیستیم
☀️ که بخواهید مرا مواخذه کنید .
🕋 عزیزان من !
🕋 در همه حال آرام باشید .
🕋 و به دیگران آرامش بدهید .
🕋 همیشه امیدوار باشید .
🕋 و امید هیچ آدمی را از او نگیرید !
🇮🇷 @dastan_o_roman
#داستان_کوتاه #آرامش #امید #حکایت
🦋 یکی از عوامل آرامش ،
🦋 گذشت کردن و بخشیدن است
🦋 بخشیدن دیگران ،
🦋 به معنی ضعیف بودن
🦋 یا ترسو بودن ما نیست .
🦋 ما می بخشیم
🦋 چون قوی هستیم
🦋 و نیازی به هارت و پورت کردن ،
🦋 نمی بینیم .
🦋 ما می بخشیم چون منطقی هستیم
🦋 چون می دانیم آدمها ،
🦋 گاهی هم اشتباه می کنند .
🦋 ما می بخشیم تا در آرامش باشیم .
🇮🇷 @amoomolla
#آرامش #بخشش
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📙 داستان کوتاه نقاشی دیوار
🌟 خیلی دنبال خانه گشتیم
🌟 تا خانه ای کوچک پیدا کردیم
🌟 دیوارهایش خیلی کثیف بود ؛
🌟 هزینه رنگ آمیز هم نداشتم .
🌟 تصمیم گرفتم خودم رنگش کنم
🌟 باجناق عزیز هم قبول کرد
🌟 که کمکم کند .
🌟 چند روز بعد از تمام شدن نقاشی
🌟 صاحبخانه گفت :
💎 مشکلی برایم پیش آمده
💎 خواهش می کنم
💎 قبول کنید قرارداد را فسخ کنیم .
🌟 چاره ای نبود ، فسخ کردیم !
🌟 دست از پا درازتر برگشتیم .
🌟 از همه شاکی بودم .
🌟 از خودم ، از صاحبخانه ، از بی پولی
🌟 باجناقم با یک آرامش خاصی گفت
🌹 خوب شد به خاطر خدا نقاشی کردم
🌟 و دیگر هیچ نگفت .
🌟 منم خندیدم .
🌟 چون راز آرامش باجناق را فهمیدم
🌟 فهمیدم چرا ناراحت نیست ،
🌟 چرا شاکی نیست
🌟 و چرا احساس ضرر نمی کند
🌟 چون برای خدا کار کرده بود
🌟 و از خلق خدا انتظاری نداشت
🌟 کار اگر برای خدا باشد
🌟 آدم هیچ وقت ضرر نمی کند
🌟 چه به نتیجه برسد ، چه نرسد
🌟 کاری که برای خدا انجام شود
🌟 هیچ وقت گم نمی شود .
🌟 زنم گفت :
🦢 خب از این به بعد ،
🦢 منم برای خدا کار می کنم
🦢 برای خدا آشپزی می کنم ،
🦢 برای خدا خونه رو تمیز می کنم
🦢 برای خدا جارو می کنم و می شورم
🦢 برای خدا شوهرداری می کنم
🦢 برای خدا فرزندداری می کنم و...
🌟 ناگهان پسرم گفت :
🦆 منم میشه برای خدا بازی کنم
🦆 برای خدا مشق بنویسم
🦆 برای خدا بخورم و بخوابم و...
🌟 همگی خندیدیم و گفتیم :
🌸 بله که میشه
📚 @dastan_o_roman
#داستان_کوتاه #آرامش #خدا #یاد_خدا
🌟 ۳۰ آبان ، در تقویم رسمی کشور
🌟 به پاس رشادت های شهید سلیمانی
🌟 به روز قهرمان ملی نامگذاری شد .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان_ملی #سردار_سلیمانی #قهرمان
📙 داستان کوتاه پایان سرطان
🌸 در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۹۶
🌸 سرلشکر شهید حاج قاسم سلیمانی
🌸 فرمانده وقت نیروی قدس سپاه
🌸 پایان سیطره داعش
🌸 بر سرزمینهای اسلامی را ،
🌸 به مقام معظم رهبری اعلام کرد .
🌸 در همان زمان ،
🌸 رهبر انقلاب اسلامی ،
🌸 به نامه فاتحانه حاج قاسم ،
🌸 این چنین پاسخ دادند :
🕋 شما با متلاشی ساختنِ
🕋 این تودهی سرطانی و مهلک ،
🕋 نه فقط به کشورهای منطقه
🕋 و به جهان اسلام ،
🕋 بلکه به همهی ملتها
🕋 و به بشریت خدمتی بزرگ کردید .
🇮🇷 @amoomolla
#سردار_سلیمانی #قهرمان_ملی #قهرمان
🔰 شهید سلیمانی ، قهرمان ملی
💎 سردار سلیمانی ،
💎 به عنوان قهرمان فراجناحی
💎 توانست همه سلایق و مذاهب را ،
💎 در مسیر درست راهنمایی ،
💎 و با خود همراه کند .
💎 به همین دلیل ما ایشان را ،
💎 قهرمان ملی می نامیم .
💎 قهرمانی که
💎 هنر همراه کردن اکثریت سلایق
💎 برای تامین منافع ملی را داشتند .
🇮🇷 @amoomolla
#سردار_سلیمانی #قهرمان_ملی #قهرمان
🔰 معنی قهرمان در لغت :
🏝 پهلوان ، پیروز ، مبارز ، سلحشور ،
🏝 مجاهد ، دلاور ، شوالیه ، فاتح ،
🏝 برنده مسابقه ، نگهبان ، محافظ
🇮🇷 @amoomolla
👌🏻 #قهرمان
🔰 به چه کسی قهرمان می گویند ؟!
🏔 آن که در کار دشوار و مهمی ،
⛰ مثل خودسازی ، ورزش ، جنگ ،
🏔 دفاع از وطن و ناموس ،
⛰ دفاع از مقدسات ، دین ، مذهب و...
🏔 تلاش و جهاد زیادی بکند ؛
⛰ قهرمان می گویند .
🇮🇷 @amoomolla
👌🏻 #قهرمان #قهرمان_ملی
🔰 انواع قهرمان ها :
👑 شهدای اسلام
👑 شهدای دفاع مقدس
👑 شهدای مدافعان حرم
👑 شهدای امنیت
👑 شهدای سلامت
👑 شهدای قدس و مقاومت
👑 مادران ، همسران و فرزندان شهدا
👑 مرزبانان ، پلیس ، ارتش ، سپاه
👑 دانشمندان ، معلمان
👑 نیروهای جهادی و...
🇮🇷 @amoomolla
👌🏻 #قهرمان #قهرمان_ملی
🌹 والدین و مربیان سعی کنند
🌹 با بازگو کردن رشادتها ، پیروزیها ،
🌹 از جان گذشتگی ، ایثار ، مقاومت ،
🌹 و فداکاری قهرمانان ملی،
🌹 جرأت و اعتماد به نفس کودکان را
🌹 تقویت کرده و کاری کنند تا کودکان
🌹 با الگو قرار دادن آن شخصیتها
🌹 راه آنها را در آینده ادامه دهند .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان #الگو #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #سخنی_با_مربیان
💎 یکی از ویژگیهای شخصیتی کودکان
💎 روحیه تقلیدی و الگوپذیری است
💎 کودکان از رفتار والدین ، معلمان
💎 و شخصیتهای مورد علاقه شان
💎 الگوبرداری و تقلید میکنند .
💎 این یک فرصت عالی ،
💎 برای والدین و معلمان است
💎 تا با رفتارهای مثبت خود
💎 و بازگو کردن داستان قهرمانان ملی
💎 همچون قاسم سلیمانی ،
💎 روند الگوپذیری مثبتی را در کودکان
💎 شکل دهند .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان #الگو #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #سخنی_با_مربیان
🌸 یکی از بهترین روشها ،
🌸 برای معرفی قهرمانان ملی به کودکان
🌸 روش قصهگویی است .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #سخنی_با_مربیان #روش_داستانی
🍎 بیان داستان موفقیت های قهرمانان
🍎 اخلاق و رفتار خوب آنان در کودکی
🍎 چگونه فرزندی برای پدر و مادر بودند
🍎 چگونه دانش آموزی در مدرسه
🍎 چگونه همسری
🍎 و یا چگونه پدری برای فرزندان
🍎 و در نهایت چگونه سربازی برای وطن .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #سخنی_با_مربیان
🌟 در بیان ویژگیهای شخصیتی قهرمان
🌟 تأکید کنید که قرار نیست
🌟 همه ما سردار سلیمانی ،
🌟 شهید فخری زاده و… شویم
🌟 بلکه باید بتوانیم در رفتار و عمل ،
🌟 از آنها الگو بگیریم .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان #الگو #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #سخنی_با_مربیان
🦋 سعی کنید نحوه شهادت
🦋 و یا ترور قهرمانان ملی را ،
🦋 برای کودکان تعریف نکنید .
🦋 آنها با شنیدن این وقایع ،
🦋 دچار هول و هراس و توهم شده
🦋 و حتی ممکن است
🦋 تصور و تجسمسازی کنند ،
🦋 که آن اتفاق نیز ،
🦋 برای آنها خواهد افتاد .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان #الگو #تربیت_کودک #تربیت_فرزند #سخنی_با_مربیان
🔰 یک قهرمان ، چه ویژگی هایی دارد ؟!
🕊 آرامش و طمأنینه
🕊 خوش اخلاقی و خوش خویی
🕊 خوشرویی
🕊 مردمی بودن
🕊 سنجیدگی و تدبیر در امور
🕊 اعتدال ( پرهیز از افراط و تفریط )
🕊 روحیه انقلابی
🕊 روحیه شهادت طلبی
🕊 روحیه سلحشوری و جنگندگی
🕊 تعبد و معنویت
🕊 سختکوشی و خستگی ناپذیری
🕊 نظم و انضباط و دقت در امور
🕊 ولایت مداری
🕊 ارادت و تمسک به اهلبیت
🕊 اخلاص در کار
🕊 ارتباط عمیق و عشقی با خانواده .
🇮🇷 @amoomolla
#قهرمان
🤔 #معما #قهرمان ۷۱۴
🧠 کدام قهرمان ایرانی
🧠 به شهیدِ غیرت معروف شد ؟!
✅ پاسخ 👈 اینجا
🧠 @moaama_chistan
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📙 داستان کاپشن
💎 یکی از قهرمانان ملی ما ،
💎 شهید مصطفی چمران است .
💎 در یک شب تاریک مصطفی کوچولو
💎 داشت به خانه شان بر می گشت ،
💎 هوا خیلی سرد بود
💎 و برف شدیدی می بارید .
💎 در بین راه ، یک دفعه چمشش ،
💎 به یک فقیری افتاد .
💎 او در یک گوشه خیابان نشسته
💎 و داشت از سرما می لرزید .
💎 و هیچ خانه یا اتاق گرمی ،
💎 برای خوابیدن نداشت .
💎 مصطفی خیلی ناراحت شد ،
💎 دلش برای آن مرد فقیر سوخت .
💎 دلش می خواست برای او ،
💎 یک کاری بکند ،
💎 ولی نه پولی داشت که به او بدهد ،
💎 نه جایی می شناخت که آن را ببرد .
💎 خیلی فکر کرد…
💎 ولی کاری که از خودش بر بیاید
💎 و بتواند انجام دهد به ذهنش نرسید
💎 خیلی غصه دار شد
💎 با ناراحتی ، به سمت خانه راه افتاد
💎 به خانه رسید
💎 و آرام در رختخوابش خوابید .
💎 اما هر کاری کرد ، خوابش نبرد .
💎 نتوانست از فکر فقیر بیرون بیاید
💎 فردا ، صبح اول وقت ،
💎 به مسجد محله رفت .
💎 و دوستانش را جمع کرد
💎 و چیزی که دیروز دیده بود را ،
💎 برایشان تعریف کرد .
💎 مصطفی گفت :
🌹 ما پولمان نمی رسد که خودمان
🌹 تنهایی برای آن نیازمند ،
🌹 لباس تهیه کنیم ،
🌹 بیاین هر کی هر چه قدر میتونه
🌹 پول بذاره . پولامونو جمع کنیم
🌹 و با هم دیگه براش لباس تهیه کنیم
💎 بچه ها ، قلک هایشان را شکاندند
💎 و پول هایشان را روی هم گذاشتند
💎 به بازار رفتند
💎 و یک کاپشن گرم خریدند .
💎 آن را کادو کردند
💎 و همه با هم به آن نیازمند دادند .
📚 @dastan_o_roman
#داستان_کوتاه #شهدا #خدمت_به_خلق #قهرمان #شهید_چمران
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📚 داستان کوتاه پهلوان پوریا
🌟 در زمان های قدیم ،
🌟 یک زورخانه قشنگ بود
🌟 زورخانه، پهلوان های زیادی داشت
🌟 پهلوان ها ،
🌟 هر روز برای کشتی گرفتن ،
🌟 به زورخانه می آمدند .
🌟 یکی از این پهلوان ها ،
🌟 از بقیه قوی تر ، خوش اخلاق تر ،
🌟 و مهربان تر بود .
🌟 اسم او پهلوان پوریا بود .
🌟 هر کس که می خواست
🌟 زورش را اندازه بگیرد
🌟 با پهلوان پوریا کشتی می گرفت
🌟 کمتر کسی می توانست
🌟 پهلوان پوریا را شکست بدهد.
🌟 روزی از روزها پهلوان پوریا ،
🌟 وارد گود شد ،
🌟 خم شد و زمین را بوسید،
🌟 بسم الله گفت
🌟 و منتظر شد تا حریفش بیاید
🌟 و با هم مسابقه دهند .
🌟 پهلوان لاغری وارد گود شد.
🌟 همه تماشاچی ها ،
🌟 پهلوان پوریا را تشویق می کردند
🌟 وقتی پهلوان لاغر را دیدند
🌟 خندیدند و گفتند:
☘ پهلوان پوریا
☘ حتما او را شکست خواهد داد
🌟 مسابقه آغاز شد .
🌟 پهلوان پوریا تصمیم گرفت
🌟 برای اینکه آن پهلوان لاغر اندام
🌟 خجالت نکشد ، او را شکست ندهد.
🌟 مسابقه تمام شد.
🌟 و پهلوان لاغر برنده شد .
🌟 پهلوان لاغر ،
🌟 دست پهلوان پوریا را گرفت
🌟 تا از زمین بلند شود.
🌟 صدای همهمه ی تماشاچی ها
🌟 در زورخانه پیچید.
🌟 همه تعجب کرده بودند
🌟 که چرا پهلوان پوریا شکست خورد.
🌟 اما پهلوان پوریا با خوشحالی
🌟 از زورخانه بیرون آمد
🌟 و خدا را شکر کرد که توانست
🌟 مراقب ضعیف تر از خودش باشد
📚 @dastan_o_roman
#داستان_کوتاه #قهرمان
🤔 #معما #قهرمان ۸۹۴
🧐 زنی است از تبار ایل بختیاری ،
🧐 و از قهرمانان ملی ،
🧐 در انقلاب مشروطه ؟!
✅ پاسخ 👈 اینجا
🇮🇷 @amoomolla