😍 #جوک #طنز #خنده #شوخی_بامعلم
😊 معلم گفت : بچه ها عید یعنی چی ؟
😁 بچه ها گفتند :
😍 هر روزی که در آن ،
😍 هیچ کلاسی تشکیل نشود
😍 و هیچ امتحانی برگزار نگردد ،
😍 آن روز ، عید است . 😂 😌 😄
👈 نظر شما چیه بچه ها ؟!
💟 @ghairat
46.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی مبارک
🇮🇷 تخیلی ، ماجراجویی ، هیجانی
🇮🇷 قسمت سوم ( آخر )
🔮 @amoomolla
#فیلم_ایرانی #مبارک
31.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شهر موشکی
🇮🇷 قسمت یازدهم : شهاب متولد می شود
🔮 @amoomolla
🎥 #کارتون #انیمیشن #شهرموشکی
🌹 در تربیت فرزندان ،
🌹 داشتن هدف های الهی ،
🌹 بسیار مهم و تعیینکننده است .
🌹 با نگاهی به سیره تربیتی پیامبران ،
👈 و امامان معصوم ،
🌹 آشکار می شود ،
👈 که در نظام تربیت اسلامی ،
🌹 هدف نهایی از تربیت ،
🌹 رسیدن فرزندان ،
🌹 به مقام اطاعت و عبودیت الهی است .
🔮 @amoomolla
#تربیت #اهداف_تربیت
🌹 مولودی کوتاه امام زمان 🌹
🌸 تو یک گل معطری ، یا مهدی یا مهدی
🌸 از کل دنیا بهتری ، یا مهدی یا مهدی
🌸 تو گل یاس و نرگسی ، یا مهدی یا مهدی
🌸 بالاتری از هر کسی ، یا مهدی یا مهدی
🌸 تو سروری و دلبری ، یا مهدی یا مهدی
🌸 از هر گلی خوشبوتری ، یا مهدی یا مهدی
🌸 نسیم باغ و شبنمی ، یا مهدی یا مهدی
🌸 برای من تو همدمی یا مهدی یا مهدی
🌸 تو یار و یاور منی ، یا مهدی یا مهدی
🌸 روح بوستان و چمنی ، یا مهدی یا مهدی
🔮 @amoomolla
35.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال نابرده رنج
🇮🇷 طنز ، کمدی ، ماجراجویی ، معمایی
🇮🇷 قسمت پنجم
🔮 @amoomolla
#فیلم_ایرانی #نابرده_رنج
26.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شکرستان
🇮🇷 رده سنی : خردسال ، کودک و نوجوان
🇮🇷 قسمت نهم
🔮 @amoomolla
#کارتون #شکرستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای یکی بود یکی نبود
🇮🇷 غلامحسین دینانی
@amoomolla
🌷 #کارتون #انیمیشن
🌷 #یکی_بود_یکی_نبود
📀 آرشیو فیلم و کارتون های این کانال ،
📀 در کانال فیلم و کارتون های ایرانی ،
📀 در پیامرسان سروش می باشد .
🎥 sapp.ir/iran_kartoon
🌹 شعر ذکر روز چهارشنبه 🌹
🌸 توی تموم روزها
🌸 مانند چهارشنبه ها
🌸 میشه خدارو یاد کرد
🌸 شادی هارو زیاد کرد
🌸 ذکر خدا معلومه
🌸 یا حی و یا قیومه
🔮 @amoomolla
🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈
🐈 🐈 🐈 قسمت ۱۴ 🐈 🐈 🐈
🇮🇷 زینت ، در را باز کرد .
🇮🇷 اما کسی را آنجا ندید .
🇮🇷 ناگهان گربه ای را ، دم در دید .
🇮🇷 ترسید و در را بست .
🇮🇷 فرامرز ، دوباره با طلوع آفتاب گربه شد .
🇮🇷 باز با ناامیدی ، در خیابان پرسه زد .
🇮🇷 در حال و هوای خودش بود
🇮🇷 در فکر عمیقی فرو رفته بود .
🇮🇷 گربه دختری را که نجات داده بود
🇮🇷 ناگهان ، جلوی او ظاهر شد .
🇮🇷 فرامرز جا خورد و سلام کرد .
🇮🇷 گربه دختر گفت :
🎀 دیشب کجا بودی ؟
🐈 فرامرز گفت : چطور ؟
🎀 گربه دختر گفت :
🎀 یه اتفاق وحشتناکی افتاد .
🇮🇷 فرامرز با بی حوصلگی گفت :
🐈 چی شده بود مگه ؟!
🇮🇷 گربه دختر گفت :
🎀 از آسمون یه انسان روی ما افتاد .
🎀 نزدیک بود ما رو خفه کنه .
🎀 اما انسان خوبی بود ؛
🎀 و ما رو از قفس آزاد کرد .
🇮🇷 فرامرز با بی حالی گفت :
🐈 همین ؟!
🐈 اون انسان من بودم که
🐈 بهت گفته بودم که من انسانم
🇮🇷 گربه دختر گفت :
🎀 بازم شروع کردی ؟!
🇮🇷 فرامرز گفت :
🐈 می خوای باور کنی یا نکنی
🐈 من انسانم
🐈 همین چند روزه که گربه شدم
🐈 ولی بازم گاهی ، دوباره انسان میشم
🎀 گربه دختر گفت :
🎀 ولش کن بابا ،
🎀 ماشالله تو خیلی خیالاتی هستی
🎀 راستی اسمت چی بود ؟!
🐈 فرامرز گفت : فرامرز
🇮🇷 گربه دختر گفت :
🎀 چی ؟! فرامرز دیگه چیه ؟!
🎀 این همه اسم ...
🐈 فرامرز گفت : شما اسمتون چیه ؟!
🎀 گربه دختر گفت :
🎀 مینه ، اسم من مینه است .
🐈 فرامرز گفت : خوشبختم
🎀 مینه گفت : میشه یه سوال بپرسم ؟!
🐈 فرامرز گفت : بفرمائید
🎀 مینه گفت :
🎀 تو چرا اینجوری حرف می زنی ؟!
🎀 از دیدنتون خوشبختم
🎀 اسمتون چیه
🐈 فرامرز گفت : خب چه اشکالی داره
🎀 مینه گفت : اشکالی نداره
🎀 ولی این نوع حرف زدنا ،
🎀 فقط مال پادشاه هاست نه ما ...
🐈 ادامه دارد ... 🐈
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla