🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈
🐈 🐈 🐈 قسمت ۲۵ 🐈 🐈 🐈
🇮🇷 فرامرز کنار قفس گربه ها خوابید .
🇮🇷 با صدای اذان صبح ،
🇮🇷 انسان شد و از خواب پرید .
🇮🇷 با تمام خستگی هایش ،
🇮🇷 به سرعت ، قفس گربه ها را باز کرد .
🇮🇷 و گربه ها را آزاد کرد .
🇮🇷 آن گربه هایی که ، انسان شدن او را دیدند
🇮🇷 بعضی ها ، در شک و تردید بودند .
🇮🇷 که این انسان ، واقعا همان فرامرز است یا نه
🇮🇷 آیا به او اعتماد کنند یا نه ؟
🇮🇷 و بعضی از گربه ها ، حرف او را باور کردند .
🇮🇷 و به بقیه گربه ها گفتند :
🐱 اون واقعا انسانه ، می تونه تبدیل بشه
🐱 پس حالا که به خاطر نجات ما اومده
🐱 پس نباید تنهاش بذاریم
🇮🇷 فرامرز ، الماس ها را از قفس برداشت .
🇮🇷 و به همراه گربه ها ،
🇮🇷 آرام از اتاق بیرون رفتند .
🇮🇷 فرامرز و گربه ها ،
🇮🇷 دو نگهبان را غافلگیر کردند .
🇮🇷 فرامرز ، دست و پا و دهان آنها را بست .
🇮🇷 و با گربه ها ، به طرف پلیس رفت .
🇮🇷 سر راه ، به این فکر می کرد :
🐈 که با الماس ها باید چکار کنم .
🐈 اگر دوباره گربه شدم ، چی ؟!
🇮🇷 ناگهان چشمش به مسجد افتاد .
🇮🇷 فرامرز ، کمی فکر کرد و داخل مسجد شد .
🇮🇷 ابتدا کیسه الماس ها را ،
🇮🇷 داخل کفشداری گذاشت و در آن را قفل کرد
🇮🇷 و تصمیم داشت تا چند روز در همان جا بمانند
🇮🇷 سپس به این فکر افتاد
🇮🇷 که شاید یکی از نمازگزاران یا خادمان مسجد
🇮🇷 آنها را پیدا کند و تحویل پلیس دهد .
🇮🇷 فرامرز ، برگشت و الماسها را در آورد
🇮🇷 و به طرف امام جماعت مسجد رفت .
🇮🇷 بعد از سلام و احوالپرسی به زبان عربی ،
🇮🇷 از ایشان خواهش کرد ؛
🇮🇷 تا این کیسه را به امانت بپذیرد .
🇮🇷 اما امام جماعت ، ابتدا امانت را قبول نکرد ؛
🇮🇷 ولی بعد از اصرار زیاد فرامرز ،
🇮🇷 مجبور شد تا آنها را به امانت قبول کند .
🇮🇷 سپس به طرف پلیس رفت .
🇮🇷 و گربه ها ، پشت سر او می آمدند .
🇮🇷 مردم از دیدن فرامرز ،
🇮🇷 و گربه هایی که پشت سر او می آمدند
🇮🇷 بسیار تعجب کردند .
🇮🇷 فرامرز ، داخل مرکز پلیس شد .
🇮🇷 و گربه ها ، بیرون پاسگاه ، منتظرش بودند .
🇮🇷 فرامرز ، گزارش قتل احمد ، توسط حمزه را ،
🇮🇷 به صورت شفاهی و کتبی ، به پلیس داد .
🇮🇷 و مکان جنازه را نیز به آنها گفت .
🐈 ادامه دارد ... 🐈
📚 نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
16.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 سرود سیاسی گله مندیم
🔮 @amoomolla
🔮 رسول خدا می فرمایند :
🕋 یا علی ! به خدا سوگند ،
🕋 اگر خداوند کسى را به دست تو هدایت کند
🕋 برایت بهتر است از آنچه آفتاب ،
🕋 بر آن طلوع و غروب می کند .
📚 کافی ، ج۹ ، ص۴۱۰ 📚
🔮 دوستان عزیزم !
🔮 برای استمرار و توسعه فعالیتهای آموزشی ،
🔮 تربیتی و فرهنگی کانال تربیت کودک ،
🔮 به حمایت مالی ، معنوی و نذر فرهنگی شما ،
🔮 نیازمندیم .
🔮 حمایتهای مالی شما ،
🔮 هم باقیات صالحات شماست
🔮 هم سهم قابل توجهی در استمرار فعالیتهای ما دارد .
🔮 بخشی از فعالیتهای کانال تربیت کودک :
⚜ دانلود و بارگزاری فیلم و کارتون های ایرانی
⚜ تولید عکس نوشته
⚜ تولید شعر مذهبی ، چیستان و معماهای مذهبی ،
⚜ تولید داستان های بلند و کوتاه
⚜ تولید مفاهیم دینی ، سوره های کوچک و دعاهای کوچک به زبان انگلیسی همراه با تلفظ آنها
⚜ ارائه نکات اخلاقی و تربیتی برای والدین و مربیان در قالب تربیت فرزند
⚜ و...
👈 شماره حساب بانک تجارت
۵۸۵۹۸۳۱۰۲۱۳۴۶۹۸۵
🔮 @amoomolla
20.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای قهرمانان مدرسه
🇮🇷 قسمت چهارم : ربات
🔮 @amoomolla
🎥 #کارتون #انیمیشن #پویانمایی
🎥 #قهرمانان_مدرسه
محتوای تربیت کودک
🔮 #معمای_مذهبی ؟ 🤔 🕌 دختری که در محراب عبادت ، 🕌 برای او از جانب خداوند عزوجل ، 🕌 غذا و میوه آو
پاسخ معما :
حضرت مریم علیهاالسلام
محتوای تربیت کودک
🔮 #معمای_مذهبی ؟ 🤔 📿 آن کدام دختر قرآنی است ، 📿 که با عفت و حیا ، راه می رفت ؟! 👈 باهوشا بسم ال
پاسخ معما :
دختر حضرت شعیب که بعدها همسر حضرت موسی شد
32.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شجاعان
🇮🇷 این قسمت : لنج سرگردان
🔮 @amoomolla
لطفا کانال ما را به دیگران معرفی کنید