eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 آهنگ کودکانه حماسی عربی النصر 🔮 @amoomolla
32.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان 🇮🇷 قسمت ۸ : پرنده آتشین 🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان 🔮 @amoomolla 🇮🇷 🇮🇷
محتوای تربیت کودک
#دوره_مربیگری #دوره_تربیت_مربی #اردوی_علمی_تفریحی حضوری و مجازی خواهران و برادران حضوری برای دزفول
ثبت نام دوره مربیگری و تربیت مربی شروع شد مجازی و حضوری خواهران و برادران 📚 موضوعات دوره : 💫 آموزش گام به گام تدریس و کلاسداری 💫 آموزش منبع شناسی و محتوایابی 💫 آموزش جذاب سازی کلاسها 💫 راه های شاد سازی کلاس ها 💫 روش استفاده از بازی های مذهبی در کلاس 💫 روش استفاده از شعرهای اخلاقی مذهبی 💫 روش استفاده از داستان و قصه 💫 آموزش سخت ترین درس ها ، با معما و بازی 💫 کاربرد معما در جذاب سازی درس ها 💫 و... 🔮 @amoomolla
دیدار با خانواده شهید مدافع حرم با حضور مسئولین بخش شهیون
توزیع مرغ صلواتی به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
برگزاری یادواره شهید سلیمانی در بخش شهیون با فعالیت های جهادی شیخ موسی زاده و همکاری تمامی ادارات بخش
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای سرود زیبا توسط شاگردان عموملا در حضور مسئولین
🏴 شهادت حضرت فاطمه زهرا ، 🏴 سلام الله علیها را ، 🏴 به شما دوستان و همراهان عزیزم 🏴 و به خانواده محترمتون ، 🏴 و به امام زمان عجل الله فرجه الشریف ، 🏴 تسلیت عرض می کنیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 آهنگ کودکانه زیبا 🇮🇷 برای شهید سردار سلیمانی 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹 🌹🌹 قسمت ۳۴ 🌹🌹 🍎 افراد کامبیز ، سمیه را گرفتند . 🍎 و او را به خانه ای در منطقه کیانپارس بردند 🍎 پوشیه او را برداشته ، 🍎 و داخل یک اتاق زندانی کردند . 🍎 یک ساعت بعد ؛ 🍎 کامبیز که بیرون بود ، وارد خانه شد . 🍎 یکی از همکارانش به او گفت : 🔥 قربان ! دختره رو گرفتیم 🍎 با هم به طرف اتاقی که سمیه در آن بود ، 🍎 رفتند . 🍎 دستور داد در را باز کنند و سمیه را بیاورند 🍎 سمیه را بیرون آوردند . 🍎 سمیه با اقتدار و سنگین ایستاده بود . 🍎 کامبیز گفت : 🔥 پس اون دختری که شهر و بهم ریخته 🔥 و کار و کاسبی مارو تعطیل کرده ، تویی ؟ 🔥 خیلی دلم می خواد بکشمت 🔥 ولی ترجیح میدم زجر بکشی 🔥 تا دیگه هوس پلیس بازی و بتمن بازی نکنی 🔥 تا یاد بگیری اینجور کارا ، 🔥 در حد و اندازه تو نیست . 🍎 کامبیز رو کرد به افرادش و گفت : 🔥 لُختِش کنید 🍎 سمیه از شنیدن این حرف جا خورد 🍎 و با صدای بلند و عصبانیت گفت : 🌷 نه ... 🌷 به خدا قسم هر کی بهم دست بزنه 🌷 جونشو می گیرم 🍎 سپس رو کرد به کامبیز و گفت : 🌷 خیلی ادعای مردی می کنی ؟! 🌷 حالا زورت به یک دختر دست بسته رسیده 🌷 اگه مردی که مطمئنم نیستی 🌷 دستام و باز کن 🌷 و بیا تن به تن با هم مبارزه کنیم . 🌷 با فروش مواد به جوونا و بدبخت کردن اونا ، 🌷 بی غیرتی خودتو ثابت کردی . 🌷 و حالا با این حرف کثیفت ، 🌷 بی ناموسی و بی شرفی خودتو ، 🌷 می خوای به همه ثابت کنی ؟! 🌷 اگه خواهر و مادر و زن و دخترت ، 🌷 تو موقعیت من بیفتن ، 🌷 دوست داشتی چنین بلائی سرشون بیاد ؟! 🍎 کامبیز از حرف خودش پشیمون شد 🍎 پس از کمی مکث ، به افرادش گفت : 🔥 باشه ... ، فقط بکشیدش . 🌹 ادامه دارد ... 🌹 ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا