8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 آهنگ کودکانه حماسی عربی النصر
🔮 @amoomolla
32.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان
🇮🇷 قسمت ۸ : پرنده آتشین
🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #کارتون_ایرانی #فیلم_ایرانی
🇮🇷 #کارتون_جوانمردان
محتوای تربیت کودک
#دوره_مربیگری #دوره_تربیت_مربی #اردوی_علمی_تفریحی حضوری و مجازی خواهران و برادران حضوری برای دزفول
ثبت نام دوره مربیگری و تربیت مربی شروع شد
مجازی و حضوری
خواهران و برادران
📚 موضوعات دوره :
💫 آموزش گام به گام تدریس و کلاسداری
💫 آموزش منبع شناسی و محتوایابی
💫 آموزش جذاب سازی کلاسها
💫 راه های شاد سازی کلاس ها
💫 روش استفاده از بازی های مذهبی در کلاس
💫 روش استفاده از شعرهای اخلاقی مذهبی
💫 روش استفاده از داستان و قصه
💫 آموزش سخت ترین درس ها ، با معما و بازی
💫 کاربرد معما در جذاب سازی درس ها
💫 و...
🔮 @amoomolla
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای سرود زیبا
توسط شاگردان عموملا
در حضور مسئولین
🏴 شهادت حضرت فاطمه زهرا ،
🏴 سلام الله علیها را ،
🏴 به شما دوستان و همراهان عزیزم
🏴 و به خانواده محترمتون ،
🏴 و به امام زمان عجل الله فرجه الشریف ،
🏴 تسلیت عرض می کنیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 آهنگ کودکانه زیبا
🇮🇷 برای شهید سردار سلیمانی
🔮 @amoomolla
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹🌹 قسمت ۳۴ 🌹🌹
🍎 افراد کامبیز ، سمیه را گرفتند .
🍎 و او را به خانه ای در منطقه کیانپارس بردند
🍎 پوشیه او را برداشته ،
🍎 و داخل یک اتاق زندانی کردند .
🍎 یک ساعت بعد ؛
🍎 کامبیز که بیرون بود ، وارد خانه شد .
🍎 یکی از همکارانش به او گفت :
🔥 قربان ! دختره رو گرفتیم
🍎 با هم به طرف اتاقی که سمیه در آن بود ،
🍎 رفتند .
🍎 دستور داد در را باز کنند و سمیه را بیاورند
🍎 سمیه را بیرون آوردند .
🍎 سمیه با اقتدار و سنگین ایستاده بود .
🍎 کامبیز گفت :
🔥 پس اون دختری که شهر و بهم ریخته
🔥 و کار و کاسبی مارو تعطیل کرده ، تویی ؟
🔥 خیلی دلم می خواد بکشمت
🔥 ولی ترجیح میدم زجر بکشی
🔥 تا دیگه هوس پلیس بازی و بتمن بازی نکنی
🔥 تا یاد بگیری اینجور کارا ،
🔥 در حد و اندازه تو نیست .
🍎 کامبیز رو کرد به افرادش و گفت :
🔥 لُختِش کنید
🍎 سمیه از شنیدن این حرف جا خورد
🍎 و با صدای بلند و عصبانیت گفت :
🌷 نه ...
🌷 به خدا قسم هر کی بهم دست بزنه
🌷 جونشو می گیرم
🍎 سپس رو کرد به کامبیز و گفت :
🌷 خیلی ادعای مردی می کنی ؟!
🌷 حالا زورت به یک دختر دست بسته رسیده
🌷 اگه مردی که مطمئنم نیستی
🌷 دستام و باز کن
🌷 و بیا تن به تن با هم مبارزه کنیم .
🌷 با فروش مواد به جوونا و بدبخت کردن اونا ،
🌷 بی غیرتی خودتو ثابت کردی .
🌷 و حالا با این حرف کثیفت ،
🌷 بی ناموسی و بی شرفی خودتو ،
🌷 می خوای به همه ثابت کنی ؟!
🌷 اگه خواهر و مادر و زن و دخترت ،
🌷 تو موقعیت من بیفتن ،
🌷 دوست داشتی چنین بلائی سرشون بیاد ؟!
🍎 کامبیز از حرف خودش پشیمون شد
🍎 پس از کمی مکث ، به افرادش گفت :
🔥 باشه ... ، فقط بکشیدش .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla