🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت سوم 🍡
🌟 محمد ، با چشمی گریان و پر از اشک ،
🌟 روی زانو نشست .
🌟 و دخترش را بغل کرد .
🌟 و با دستش ، موهایش را نوازش کرد .
🌟 و با چشمانی گریان به او گفت :
🌹 دختر گلم ، عزیز بابا !
🌹 من که تنهات نمی ذارم
🌹 من همیشه باهاتم
🌹 من خیلی دوستت دارم
🌹 تو نفس منی ، تو عشق بابایی
🌹 منم بدون تو می میرم گلم .
🌹 دیگه حرفی از مُردن نزن جوجوی من
🌹 من همیشه پیشتم عزیزم .
🌟 کوثر و محمد ، در حیاط خانه نشستند
🌟 و به خاطر حرفهای نازنین زهرا ،
🌟 با هم گریه می کردند .
🌟 سپس محمد ، برای دخترش داستانی خواند
🌟 تا خوابش گرفت .
🌟 کوثر نیز ، آرام دخترش را ،
🌟 از بغل باباش گرفت .
🌟 و به محمد اشاره کرد تا برود .
🌟 محمد نیز ، آرام بلند شد
🌟 همسرش را بوسید
🌟 و از او خداحافظی کرد و رفت .
🌟 کوثر نیز ، با چشمانی اشک آلود ،
🌟 برای محمد دست تکان داد .
🌟 محمد ، با غیرت تمام و به امر رهبرش ،
🌟 از ناموس و وطنش دفاع کرد .
🌟 ولی دیگر هیچ وقت به خانه برنگشت
🌟 حتی جنازه اش مفقود شد .
🌟 و نازنین زهرایش را ،
🌟 با یک عالمه غم و غصه و تنهایی ،
🌟 به دست مردم سپرد و رفت .
🌟 بعدها فهمیدند
🌟 جنازه محمد به دست دشمن افتاد
🌟 و آن نامردها هم ، به جنازه اش رحم نکردند .
🌟 سرش را از تن جدا کردند
🌟 سینه اش را شکافتند
🌟 دل و جگرش را در آوردند
🌟 و او را زیر پا ، له کردند .
🍡 ادامه دارد 🍡
💟 @amoomolla
49.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای عملیات سامرا
🇮🇷 قسمت دوم
🔮 @amoomolla
27.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال زیبای مجید دلبندم
🇮🇷 طنز ، کمدی ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ششم : سوء تفاهم
🔮 @amoomolla
#سریال_مجید_دلبندم
24.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مثل نامه
🇮🇷 قسمت ۲۷ : دزد شب رو
🇮🇷 قسمت ۲۸ : رفقا
🔮 @amoomolla
#کارتون #انیمیشن #پویانمایی #فیلم
#کارتون_مثل_نامه #سریال #سینمایی
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 آهنگ کودکانه نماز
💟 @amoomolla
❇️ یکی از عوامل آرامش ، برکت است .
🌸 که اگر در مال بیاید ،
🌸 هم زیادش میکند هم بی دردسر .
🌸 چون مال بی برکت ، دردسر سازه
🌸 بنابراین ؛ از خداوند ،
🌸 هم روزی بخواهید هم برکت را .
💟 @ghairat
🌸 اگر در فرزندان ، برکت باشد ،
🌸 حتما صالح و سر به راه ، خواهند شد .
🌸 اگر درجسم ، برکت باشد ،
🌸 قوی و سالم خواهد ماند .
🌸 اگر در همسر و زندگی ، برکت باشد ،
🌸 حتما خوشبخت می شوید .
👈 از خداوند ، برکت را طلب کنید .
💟 @ghairat
45.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای عملیات سامرا
🇮🇷 قسمت سوم
🔮 @amoomolla
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت چهارم 🍡
🌟 نازنین زهرا ، روزها و شبها ،
🌟 چشمش به در ، خیره مانده بود .
🌟 تا شاید صدای پای پدر بیاید .
🌟 تا شاید خبری ، نامه ای ، از او بیاد .
🌟 غیبت بیش از حد پدرش ،
🌟 صبر او را ربود .
🌟 همیشه عکس بابا محمدش را می گرفت
🌟 و با او حرف می زد و درد و دل می کرد .
🌟 آنقدر گریه می کرد
🌟 که همسایه ها هم بغضشان می ترکید ،
🌟 و بی اختیار گریه می کردند .
🌟 و از اینکه نمی توانند برای او کاری کنند ،
🌟 همیشه شرمنده بودند .
🌟 همسایه ها ، محمد را خیلی دوست داشتند
🌟 محمد ، خیلی آرام بود
🌟 و حوصله زیادی برای بچه ها می گذاشت .
🌟 گاهی که می دید بچه های همسایه ،
🌟 در کوچه ، سر و صدا می کنند ،
🌟 برای آنها ، از مغازه شکلات می خرید
🌟 و بچه ها را صدا می زد ،
🌟 و با محبت به آنها شیرینی تعارف می کرد .
🌟 سپس آنها را دم در خانه خودشان می نشاند
🌟 و داستان از امامان و پیامبران ،
🌟 برای آنها تعریف می نمود .
🌟 به خاطر همین ، همسایه ها نیز ،
🌟 برای جبران محبت های محمد ،
🌟 گاهی شکلات و عروسک و خوردنی ،
🌟 برای نازنین زهرا می آوردند .
🌟 ولی باز هم آرام نمی شد .
🌟 نازنین زهرا ،
🌟 هر روز ، سراغ بابا محمدش را ،
🌟 از دوستان و هم رزمانش می گیرد .
🌟 اما آنها ، از جواب دادن به او ، تفره می رفتند
🌟 و او را در آغوش می گرفتند تا آرام شود .
🌟 گاهی هم با او بازی می کردند
🌟 گاهی او را به پارک می بردند تا بازی کند
🌟 گاهی هم او را به بقالی برده ،
🌟 تا هر چه دلش بخواهد ، بخرد .
🌟 اما باز آرام نمی شد .
🌟 نازنین زهرا ، هر شب ،
🌟 خواب پدرش را می دید
🌟 و در خواب صدایش می زند و گریه می کند
🌟 هر شب در تب دلتنگی می سوخت .
🌟 و با ترس و وحشت ، از خواب می پرید .
🍡 ادامه دارد 🍡
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
42.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مینا و دوستان ۲
🇮🇷 قسمت هفتم
🔮 @amoomolla
#کارتون_مینا_و_دوستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 یک دقیقه با دعای ندبه
🇮🇷 با صدای استاد فرهمند
🇮🇷 قسمت چهارم
🔮 @amoomolla
🏖 در روز جمعه ،
🏖 با غذای خوب ، رفتن به پارک و...
🏖 بچه ها و همسران خود را شاد کنید .
🔮 @amoomolla