🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۴ 🌹
🍎 سمیه با سرعت ،
🍎 از کنار مرضیه و دوستانش گذشت .
🍎 مرضیه با دیدن حال آشفته سمیه ،
🍎 از بچه ها خداحافظی کرد
🍎 و به دنبال سمیه رفت .
🍎 داریوش ،
🍎 در حال صحبت کردن با دوستانش بود .
🍎 سمیه نیز رسید و پشت او ایستاد .
🍎 دوستان داریوش متوجه خشم سمیه شدند .
🍎 از چهره عصبانی او ترسیدند
🍎 و به داریوش اشاره کردند
🍎 که یکی پشت سرت ، با تو کار دارد .
🍎 داریوش ، روی خود را برگرداند
🍎 و سمیه را دید .
🍎 داریوش با خنده تلخ گفت :
🔥 سمیه خانم شمایی ؟!
🍎 سمیه با لحنی تند گفت :
🌷 چه بلائی سر شیدا آوردی ؟!
🍎 داریوش با تعجب گفت :
🔥 شیدا کی هست ؟ کدام شیدا ؟!
🍎 سمیه ، دستش را مشت کرد
🍎 و با گریه و عصبانیت ،
🍎 به صورت داریوش ، مشت زد .
🍎 و با گریه گفت :
🌷 همان دختر بدبختی که معتادش کردی
🌷 همان دختری که به خاطر تو ،
🌷 جوانی اش تباه شد .
🌷 همان دختر بدبختی که به خاطر تو ،
🌷 از دانشگاه اخراج شد .
🍎 داریوش سرش را بالا گرفت و گفت :
🔥 اولا ؛ آن دختری که تو می گویی
🔥 من نمی شناسم .
🔥 دوما ؛ تو مرا جلوی همه زدی ،
🔥 مطمئن باش یک روز حالت را می گیرم
🔥 ولی چون دختر هستی ، الآن تو را نمی زنم .
🔥 سوما ؛ از تو شکایت می کنم .
🍎 سمیه همچنان با عصبانیت نگاه می کرد .
🍎 مرضیه سر رسید و به سمیه گفت :
🌟 بیا برویم سمیه
🌟 با اینها دهان به دهان نشو
🍎 مرضیه ، سمیه را می کشاند .
🍎 ولی سمیه با چشمانی پر از خشم ،
🍎 به داریوش خیره شده بود .
🍎 سمیه ، تمام شب بیدار بود و گریه می کرد .
🍎 فکر معتاد شدن شیدا ،
🍎 او را خیلی ناراحت و بی تاب کرده بود .
🍎 او همه شب را ، بیدار ماند
🍎 و به فکر چاره و انتقام بر آمد .
🍎 بعد از خواندن نماز صبح ؛
🍎 فکر به ذهنش رسید .
🍎 سریع لباس خود را پوشید
🍎 و به طرف خانه حاج آقای سعادتی رفت .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
39.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۸ : عشق برره ای
🎥 @kartoon_film
👨🏻🏫 @amoomolla
#سریال #فیلم #شب_های_برره
23.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پهلوانان
🇮🇷 قسمت ۴۲ : خنزیر
🔮 @amoomolla
بچه های گلم !
این کانال رو به بچه های دیگه معرفی کنید
#کارتون_پهلوانان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی
🇮🇷 قسمت ۱۵۹ : تولد پریا و پوریا
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #کارتون #انیمیشن #فیلم #سینمایی
🇮🇷 #کارتون_مهارتهای_زندگی
🌷 آموزش انگلیسی مذهبی 🌷
🌷 سوره عصر ، آیه اول 🌷
🔮 وَالعَصر 👈 قسم به عصر
🔮 i swear by time
🔮 تلفظ 👈 آی اِسـوِر بآی تآیم
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #انگلیسی #انگلیسی_مذهبی
🇮🇷 #آموزش_زبان_انگلیسی #سوره_عصر
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۵ 🌹
🍎 هنوز آفتاب طلوع نکرده بود .
🍎 سمیه ، درب خانه حاج آقای سعادتی را زد .
🍎 همسر حاج آقا ، از پشت آیفون گفت :
🌸 بله بفرمائید ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 سلام خانم سعادتی ، منم سمیه
🍎 خانم سعادتی با تعجب گفت :
🌸 سمیه خانم شمائید ؟
🌸 آیا اتفاقی افتاده ؟
🌸 اگر با حاج آقا کار دارید ،
🌸 ایشان مسجد رفتند .
🍎 سمیه گفت :
🌸 نه نه چیزی نشده
🌸 فقط با شما کار دارم
🍎 خانم سعادتی در را باز کرد و گفت :
🌸 بیا داخل عزیزم
🌸 خیلی خوش آمدی
🍎 سمیه وارد شد .
🍎 خانم سعادتی با لبخند ،
🍎 به استقبال سمیه آمد و گفت :
🌸 به به اُعجوبه محل ، سمیه خانم گل
🌸 چه عجب مسیرتان ، از این طرفها گذشت
🌸 نکند راه گم کردی
🍎 خانم سعادتی ، با لبخند و مهربانی ،
🍎 دستش را برای سلام دادن ،
🍎 به طرف سمیه دراز کرد .
🍎 و سمیه با خجالتی نیز ، به او دست داد .
🍎 خانم سعادتی به سمیه تعارف کرد
🍎 که داخل خانه شود .
🍎 اما سمیه گفت :
🌷 نه عزیزم باید بروم
🌷 فقط یه خواهشی از شما داشتم
🍎 خانم سعادتی با خنده گفت :
🌸 روزهای روشن ، که به ما سر نمیزنی
🌸 لااقل به این بهانه ها ،
🌸 یادم کن و بیا سمتم ،
🌸 باور کن خیلی خوشحال می شوم .
🌸 به هر حال در خدمتم گلم ،
🌸 چه کمکی می توانم به شما بکنم ؟!
🍎 سمیه گفت :
🌷 شرمنده ام حاج خانم ...
🌷 ولی باور کنید من خیلی دلم می خواهد
🌷 بیشتر به خانه شما بیایم ؛
🌷 اما باور کنید خیلی سخت است
🌷 راستش را بخواهید همه ما دخترای محل ،
🌷 از شما خجالت می کشیم .
🍎 خانم سعادتی گفت :
🌸 جدی ؟! چرا ؟!
🍎 سمیه گفت :
🌷 نمی دانم ، شاید چون زن حاج آقا هستی
🌷 و اینکه ما در حد شما نیستیم
🍎 خانم سعادتی گفت :
🌸 نه بابا این حرفها چیست دختر ...
🌸 البته شما حق دارید اینجوری فکر کنید
🌸 این تقصیر من است نه شما ؛
🌸 که نتوانستم با شما ارتباط بگیرم .
🌸 حاج آقا خیلی به من می گفت
🌸 که با همسایه ها ، در ارتباط باش
🌸 ولی من ، روی این کار را ندارم
🌸 مثل شما خجالت می کشم
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ سرود زیبای یا رسول الله
🔮 @amoomolla
🌸 آموزش انگلیسی مذهبی 🌸
🌸 سوره عصر ، آیه دوم 🌸
🌹 اِنّّ الانسانَ لَفی خُسر 🌹
🔮 Most surely man , is in loss
🌷 تلفظ 👈 ماوست شورلی مَن ، ایز این لآس
🌷 ترجمه فارسی :
👈 بدرستیکه انسان هر لحظه در زیانکاریست .
@amoomolla
🇮🇷 #انگلیسی #انگلیسی_مذهبی
🇮🇷 #آموزش_زبان #سوره_عصر
23.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای تاریخ از این ور
🇮🇷 این قسمت : میرزا کوچک خان
🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون ترانه ای یه روزی یه بچه های
🇮🇷 این قسمت : نوبت
@amoomolla
🌸 هر كس يک دختر داشته باشد
🌸 خداوند ،
🌸 لباسی از دوزخ ، به او مى پوشاند .
🌸 و هر كس دو دختر داشته باشد
🌸 به خاطر آنها ، وارد بهشت مى شود
🌸 و هر كس سه دختر ،
🌸 يا سه خواهر داشته باشد ،
🌸 جهاد و صدقه ، از او برداشته مى شود .
💞 پیامبر رحمت
📖 كنز العمّال ، ح ۴۵۳۹۹
💟 @ghairat
عملیات در مسجد
نصب کتابخانه برای مصاحف
گذاشتن دستگیره و قفل برای درب خواهران
رنگ آمیزی منبر
تمییز کردن مسجد ، درب و پنجره و قاب های عکس
#عموملا
16.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارتهای زندگی
🇮🇷 قسمت ۱۰۰ : انتخاب شریک
🔮 @amoomolla
#کارتون_مهارتهای_زندگی
🍎 به کودکان بیاموزید ؛
🍎 که میان احساس و رفتار ،
👈 تمایز قائل شوند .
🍎 خشم ، احساسی است طبیعی و سالم .
🍎 اما درک تفاوت میان احساس خشم
🍎 و رفتارهای پرخاشگرانه (عصبانیت) ،
👈 برای بسیاری از کودکان دشوار است.
🍎 به کودکان آموزش بدهید
🍎 که روی احساسات خود ،
👈 نامی بگذارند ؛
🍎 تا بتوانند احساس خشم ، ناکامی و ناامیدی خود را به بیان درآورند .
🔮 @amoomolla
🌸✨ شعر قرآنی کودکانه ✨🌸
📖 قرآن کریم می فرماید :
👈 🌹 و ثیابک فطهّر 🌹
🌸✨ آی دونه دونه دونـه ✨🌸
🌸✨ بچه خوب می دونه ✨🌸
🌸✨ خـدا گـفته لبـاساش ✨🌸
🌸✨ بـایـد تمـییز بـمونــه ✨🌸
🔮 @amoomolla
#حفظ_آیات_کوتاه #شعرقرآنی
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۶ 🌹
🍎 خانم سعادتی ، با مهربانی ،
🍎 دست سمیه را فشرد و گفت :
🌸 انشالله از این به بعد ،
🌸 بیشتر برای شما وقت می گذارم
🌸 سعی می کنم بیشتر شما را ببینم
🌸 حالا بفرما داخل تا شیر داغ بخوریم ؟!
🍎 سمیه گفت :
🌷 نه خانم سعادتی ، ممنونم
🌷 فقط اجازه هست یک چیزی از شما بخواهم ؟
🍎 خانم سعادتی با مهربانی گفت :
🌸 بله عزیزم ؛ بگو خوشحال می شوم .
🍎 سمیه گفت :
🌷 شرمنده ام به خدا
🌷 آن نقاب و روبندی که ،
🌷 روی صورتتان می گذارید
🌷 اگر مشکلی نباشد
🌷 اگر لازم ندارید
🌷 می خواستم آن را از شما قرض بگیرم .
🍎 خانم سعادتی با تعجب گفت :
🌸 پوشیه را می گویی ؟
🌸 چشم آبجی جان قابل شما را ندارد .
🌸 ولی میخواهی چکار ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 خب ... راستش ... کار دارم ،
🌷 اگر لطف کنید و بدهید ، ممنون می شوم .
🍎 خانم سعادتی ، بیش از این اصرار نکرد
🍎 و یک پوشیه نو ، به سمیه هدیه داد
🍎 و با مهربانی به او گفت :
🌸 سمیه خانم ! این پوشیه مقدسه
🌸 یادگار حضرت زهراست
🌸 احترامش را نگه دار
🌸 تا پوشیه هم ، کمکت کند .
🌸 کاری می کند که دوستان تو ،
🌸 تو را بیشتر دوست داشته باشند
🌸 و دشمنان تو ، بیشتر از تو بترسند .
🍎 سمیه ، پوشیه را گرفت .
🍎 و خیلی از خانم سعادتی تشکر کرد .
🍎 و بی معطلی ،
🍎 به طرف دانشگاه ، به راه افتاد .
🍎 دو ساعت بعد ،
🍎 دانشگاه ، پر از سر و صدا و همهمه شده بود .
🍎 دانشجویان و اساتید و مردم ،
🍎 کنار پارک جمع شده بودند .
🍎 سمیه سر رسید و کنار دوستانش ایستاد
🍎 سپس به آنها گفت :
🌷 سلام بچه ها ! اینجا چه خبره ؟
🍎 دختران ، به سمیه سلام کردند .
🍎 و مرضیه گفت :
🌟 دیشب انگار یک نفر ،
🌟 به چندتا از قلیان سراها حمله کرده
🌟 و دست و پای چند نفر را بسته .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان کوتاه ( یک با یک برابر نیست )
♦️ معلم : یعنی چی؟! پاشو بیا پای تخته ببینم...باید ثابت کنی یک با یک برابر نیست... اگه ثابت نکنی پیش بچه ها تنبیهت میکنم تا دیگه الکی هرچی از دهنت دراومد تو کلاس من نگی
🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام به زبان ساده
💍 حکم طلا برای آقایون چیه ؟!
🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌸 آموزش انگلیسی مذهبی 🌸 🌸 سوره عصر ، آیه دوم 🌸 🌹 اِنّّ الانسانَ لَفی خُسر 🌹 🔮 Most surel
🌹🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹🌹
🌹 سوره عصر ، آیه ۳ ، قسمت اول 🌹
🌸 اِلّا الذینَ آمَنوا 🌸
🔮 Except those who believe
🌷 تلفظ 👈 ایکسِپت ذُز هـو بِلیو
🌷 ترجمه فارسی 👈 مگر آنان که ایمان آوردند
🔮 Except 👉 به جز ، مگر
🔮 those 👉 آنها
🔮 who 👉 که
🔮 believe 👉 ایمان آوردن
@amoomolla
🇮🇷 #انگلیسی #سوره_عصر #آموزش_انگلیسی