🌸 #طنز عموملا
🌹 این زمان ، بچه ها رو در حد مدلینگ ،
🌹 خوشگل و خوش تیپ میکنن .
🌹 اما در زمان ما ،
🌹 همه بچه ها رو کچل میکردن ،
🌹 باور کنید
🌹 مدرسه ها شبیه معبد شائولین می شد
😂😢😁
🔮 @amoomolla
🌸 #طنز عموملا
🌹 در این زمان ، بعضی از بچه ها ،
🌹 هنوز نمی دونن عمو و دایی چیه
🌹 و چه موجودات نازنینی هستند
🌹 و باید از کتاب های تاریخ ، در مورد آنها بخونن
🌹 اما در زمان ما ، عمو و دایی هامون ،
🌹 یا هم سن ما بودند یا کوچکتر از ما بودند .
🌹 یادمه ۱۰ ساله بودم ،
🌹 داشتیم تو زمین خاکی فوتبال بازی میکردیم
🌹 که رفیقمون با یه بچه در بغل اومد .
🌹 پرسیدیم این کیه ؟
🌹 گفت داییمه .
🌹 عایا باور می کنید ؟! 😁😆😁😄
🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
کمک به خانواده های فقیر ، ایتام و نیازمندان 6037991645829049 👈 به نام فاطمه طرفی لطفا در صورت وار
یه دنیا ممنون از کمکهاتون
خدا خیرتون بده
خدا به مال و زندگی تون برکت بده
محتوای تربیت کودک
کمک به خانواده های فقیر ، ایتام و نیازمندان 6037991645829049 👈 به نام فاطمه طرفی لطفا در صورت وار
ممنون از لطف همه تون
خدا به مالتون برکت بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 آموزش حرف گاف ( گ )
🇮🇷 ویژه پیش دبستانی ها و اولی ها
@amoomolla
#آموزش_حروف_الفبا
🌸 بچه های گلم !
🌸 از ته دلتون و با تمام وجودتون ،
🌸 خدا رو دوست داشته باشید .
🌸 تا او هم شما رو دوست بدارد .
🌸 و در سختی ها ، دستتون رو بگیرد .
@amoomolla
🌸 #داستان_تخیلی " هـیـدرا " 🌸
🌸 قسمت بیست و هشتم 🌸
🌟 هر جا می رفتم ؛
🌟 حلقه های لیزری ، دنبالم می آمدند .
🌟 داشتم از فرار کردن خسته می شدم ،
🌟 که ناگهان ، یاد باد حضرت سلیمان افتادم .
🌟 همان بادی که در خدمت سلیمان بود .
🌟 و نامش ماسلیم بود .
🌟 انگشترم را ، از جیبم در آوردم .
🌟 و در انگشتم فرو کردم .
🌟 و باد ماسلیم را صدا زدم .
🌟 ناگهان از انگشتر ،
🌟 بادی شدید ، به رنگ زرد و سفید ، خارج شد .
🌟 باد را به طرف حلقه های لیزری ،
🌟 هدایت کردم .
🌟 و یکی یکی آن حلقه ها را ،
🌟 از خودم دفع نمودم .
🌟 می توانستم چینپو را ،
🌟 با لیزرهای خودش بکشم ؛
🌟 اما هدف من تبلیغ بود ؛ نه قتل و کشتار .
🌟 باد را به انگشتر برگرداندم .
🌟 و سپس به طرف چینپو رفتم .
🌟 خواستم به او دست دوستی بدهم ؛
🌟 اما او دست مرا رد کرد و رفت .
🌟 رفتم پیش ساینا ،
🌟 او هم دوستی مرا رد کرد و رفت .
🌟 اما بقیه زندانیان ، به طرف من آمدند .
🌟 و ابراز خوشحالی کردند .
🌟 بعد از این مسابقه ،
🌟 بین زندانیان مقبولیت پیدا کردم ؛
🌟 حرفهایم خریده می شد ؛
🌟 از تبلیغ چهره به چهره ، کارم را شروع کردم .
🌟 البته نه تبلیغ دینی و مذهبی ،
🌟 بلکه سعی می کردم در حد توانم ،
🌟 به زندانیان کمک کنم .
🌟 نمی گذاشتم کسی به ضعیف ترها ،
🌟 حرف زور بگوید .
🌟 یا حق کسی ضایع شود .
🌟 و در کنار این خدمت رسانی ها ،
🌟 کار فرهنگی نیز می کردم .
🌟 مسائل اخلاقی را یادآوری می کردم .
🌟 نوع زندگی کردن ، آداب اجتماعی ،
🌟 مهربانی ، محبت ، تمیزی و نظافت ،
🌟 نوع دوستی ، خوش کلامی و... را ،
🌟 با زبانی شیرین و بیانی شیوا و با مهربانی ،
👈 به آنان می آموختم .
🌟 آنان که فرمانروای سوله ها بودند ،
🌟 در سِمَت خودشان ، باقی ماندند .
🌟 و زندانیان را ، به اطاعت صحیح از آنان ،
🌟 ترغیب کردم .
🌟 و به آن فرماندواها ، شخصیت دادم .
🌟 و بیشتر توجه و محبت می کردم .
🌟 تا دشمن من نشوند و کارم را خراب نکنند .
🌟 و زندانیان را برعلیه من ، نشورانند .
📚 ادامه دارد 📚
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌷 معمای مذهبی 🌷 🕋 ۱. پیامبر بت شکن ؟! 🕋 ۲. فرستاده از جانب خدا ؟! 🕋 ۳. شتر قرآنی ؟! 🕋 ۴. سفر فضایی
مربیان و والدین عزیز !
کارتونهایی مثل شهر موشکی و ساختمان گلها ،
بر اساس آموزش حجاب ساخته شدند .
و غیر مستقیم به کودکان می آموزد
که پیش چه کسانی و در چه جاهایی ،
باید حجاب داشت
و در کجاها می توان بی حجاب بود .
و همچنین ، محرم و نامحرم را می آموزند .
شما هم در لابلای این کارتون ها ،
این موارد را به کودکانتان ، آموزش دهید .